مطلب از صفحه اینستاگرام فوتبالباز ( به جای دو تا o با یه دونه u ) به آدرس www.instagram.com/futballbaz/
یک توضیح ناقابل/ آمار کرونا وحشتناک است. هرروز یک رکورد تازه. هرروز خبر ابتلای یک فوتبالیست یا مربی را هم میشنویم. از محمد صلاحی که در عروسی برادرش شرکت کرده بود تا لوئیس سوارز که بازی با لباس اتلتیکو در مقابل تیم سابق خود بارسلونا را از دست داد. این وسط من فقط یک توضیح میخواهم. آمار کرونای کشورهای مختلف را که چک کنید میبینید، چین، موارد ابتلای انگشتشمار و موارد فوتی صفر دارد. درست شنیدید: «صفر صفر صفر» نمیدانم چه حسی باید داشته باشم!
رکورد پشت رکورد/ از وحشتناک بودن رکوردشکنیهای کرونا که بگذریم، ترس شکستهشدن رکورد آقای گلی علی دایی توسط رونالدو هم هرروز بیشتر از قبل حس میشود. البته خود دایی برخلاف کنفرانسهای خبری زمان مربیگریش، خیلی منطقی و جنتلمنانه راجع به این موضوع صحبت کرده است. خیلی وقت است در دنیا، ایران را با نامهای علی دایی و محمود احمدینژاد میشناسند. نگران روزی هستم که دیگر ما را با همان علی دایی عزیز هم نشناسند!
ایدئولوژیشناسی/ تا همین چند روز قبل، « علیه » فرانسه بودند. در بازی با پرتغال، « له » فرانسه تا یک وقت رونالدو به رکورد دایی نزدیک نشود.
بازگشت محدودیتها/ از شنبه یک آذر، به مدت دوهفته اکثر شهرها تعطیل میشوند. لیگ برتر ایران هم با چالشی جدید روبرو خواهد شد. البته در اکثر کشورهای دنیا هم این قوانین سخت شروع شده است اما با دو تفاوت یکی اینکه فوتبالها همچنان برقرار است و دومی حمایت دولتها از مردم و مشاغل. ما هم باید فقط شکرگذار باشیم که « تازه همین جمعه » متوجه نشدند که از « شنبه » تعطیلات شروع میشود و ما مردم هم چندروز جلوتر در جریان موضوع قرار گرفتیم تا زودتر، بار سفر ببندیم.
یادگاری انتخابات/انتخابات آمریکا هرچه بود و نبود یک یادگاری به جای گذاشت: « شمارش را متوقف کنید!» یک جملهی قابل تعمیم؛ حتی به فوتبال! از توقف شمارش گلهای آلمان به برزیل در جامجهانی ۲۰۱۴ یا گلهای بایرنمونیخ به بارسلونا تا توقف شمارش گلهای رونالدو!
فقط یک آرزو/ آرزو میکنم یک روز هم برسد، خیل عظیمی از مردم برای خواندن مجلههای فوتبالباز صف بکشند؛ یک صف در حد و اندازههای صف مقابل مغازههای حراجی در دوران کرونا! با همان تعداد مخاطب البته نه با آن کیفیت شعور و درجهی عقلی!
یک پیوند ناگسستنی/ این نکته که بین سینما و فوتبال رابطهایی عمیق وجود دارد غیرقابل انکار است. در چندین شماره هم به این دست موضوعات پرداختهایم. اما هربار اتفاقی میافتد و این اتفاق بهانهایی میشود که بیشتر به عمق این رابطه پی ببریم.
«اسم شما چیه آقا؟ -باند! جیمزباند»/تقریبا چند هفتهی قبل شان کانری، در سن ۹۰ سالگی در گذشت. بازیگری که بیش از ۶۰ فیلم در کارنامهی کاری خود دارد اما همهی ما او را با نقش جیمز باندش میشناسیم. در واقع اولین شخصیت جیمزباند تاریخ. شاید خیلی از شما، بازی او در سری فیلمهای جیمزباند را برروی نوار ویدیوهای قدیمی و ممنوعهی آن دوران که به زحمت گیر میآمد، دیده باشید.
باند در نیکومپ/ دیدن یک عکس و فیلم کافی بود که به سراغ این سوژه بروم. فیلمی از حضور شان کانری در ورزشگاه نیوکمپ بارسلونا (تیم مورد علاقهاش) و در کنار رونالدینیو (بازیکن موردعلاقهاش)؛ عکس روی جلد این شماره و مربوط به سال ۲۰۰۵.
از فوتبال تا سینما/ وقتی به زندگینامهی او نگاه کوتاهی بیاندازیم همه جا حرف از علاقهی دیوانهوار او به فوتبال بوده است. این بازیگر اسکاتلندی در سن ۲۳ سالگی در حال انتقال به تیم منچستریونایتد به هدایت « سر مت بازبی » بود که در لحظهی آخر از این کار منصرف میشود و به دنیای حرفهایی بازیگری روی میآورد. کانری بعد از روی آوردن به سینما، فوتبال را کامل کنار نگذاشت و با صداپیشگی فیلم مسابقات جامجهانی ۱۹۸۲، نشان داد که علاقهی او به فوتبال به فراموشی سپرده نمیشود.
تصمیم شان/ شان کانری در رابطه با تصمیم آن زمان خود میگوید: « من واقعا می خواستم این پیشنهاد را بپذیرم زیرا عاشق فوتبال بودم. اما در ادامه متوجه شدم که یک بازیکن درجه یک می تواند تا نهایت سن ۳۰ سالگی در اوج باشد و من همان موقع نیز ۲۳ ساله بودم»
مهر تایید بر یک تصمیم/ در تایید حرف خودش، که دوست داشت تا سالهای سال در اوج باشد و با فوتبال به این خواسته نمیرسید، بد نیست بدانید که در سن ۵۸ سالگی جایزهی اسکار بهترین نقش مکمل مرد را برای فیلم زیبای تسخیرناپذیران دریافت کرد.
استعدادیابی به سبک شان/ اگر فکر میکنید رابطهی شان کانری و فوتبال اینجا تمام میشود در اشتباه هستید. کانری برای مدتی در اواخر دههی نود میلادی، عضو هیئت مدیرهی باشگاه گلاسکو رنجرز اسکاتلند هم بود. یکی از بازیکنان آن زمان گلاسکو، کسی نبود جز گنارو گتوزو، مربی حال حاضر ناپولی. کانری که بازیها خوب گتوزو و استعداد او را دیده بود، از او خواست که تیم را ترک نکند اما گنارو برای ادامهی رویاپردازیهایش مجبور به جدایی از باشگاه و شروع دوران خوبش در ایتالیا شد. حدس کانری درست بود. گتوزو تبدیل به یکی از ستارگان فوتبال شد.
هفت نه؛ دو صفر هفت!/ شان کانری سالهای آخر عمرش مبتلا به دمانس شده بود و در نهایت این بیماری او را از پای درآورد. شمارهی ۷ یکی از محبوبترین شمارههای بازیکنان فوتبال است و بازیکنان بزرگی با این شماره معروف شدهاند؛ حتی بسیاری از بازیکنان بزرگ دنیا قبل از پیوستن به یک تیم دیگر، شرط میگذارند در صورتی به آن باشگاه میپیوندند که شمارهی ۷ در اختیار آنها قرار بگیرد. اما شمارهی «دوصفر ۷» در دنیا فقط یک صاحب دارد: « شان کانری »