مجید جلالی که سابقه سرمربیگری در تیم های مختلفی را در کارنامه دارد، در برنامه ملاقات با چهره ها مقابل دوربین طرفداری قرار گرفته و پاسخگوی سوالات فرزام محمدعلیها بود.
مجید جلالی در بخش اول گفتگوی خود در خصوص دوران حضورش در گل گهر سیرجان، قهرمانی در لیگ برتر، ممطرح شدن اسمش پیرامون نیمکت استقلال و نرفتن به پرسپولیس صحبت های جالبی را انجام داده است.
بخش اول این گفتگو را می خوانید و می بینید:
سلام خدمت مخاطبین رسانه طرفداری. در برنامه ملاقات با چهره ها، در خدمت مجید جلالی هستیم.
آقای جلالی در خدمتتان هستیم.
خواهش می کنم من نیز خدمت شما و همه دوستان و کسانی که ما را تماشا می کنند، سلام می کنم.
اخیرا خبر درگذشت محمود یاوری که با شما در کانون مربیان همکاری می کرد را شنیدیم. دوست داریم از زبان شما در خصوص ایشان بشنویم.
ایشان در واقع یکی از بهترین یاوران فوتبال ایران بود و فقدان ایشان واقعا یک مشکل برای فوتبال است. خیلی حیف است که این ها با این گنجینه از تجربیات از بین ما می روند، در حالی که ما با آن گونه که باید، نتوانسته ایم از تجربیات آن ها بهره ببریم و به نسل بعدی انتقال دهیم. من به جامعه مربیان و همه مربیان جوان و خانواده ایشان تسلیت می گویم.
امسال شاید یکی از محدود سال هایی بود که شما فصل را بدون تیم آغاز کردید. درگیر کار فوتبالی هستید یا اصلا دنبال می کنید؟
البته پارسال نیز برایم این گونه شد ولی پارسال سریعا اقدام کردم و دو هفته با هماهنگی باشگاه بارسلونا به اسپانیا رفتم. واقعا دوره خوبی بود. امسال به خاطر مشکلات کرونا نشد که بروم و به همین دلیل در خانه هستم و سعی می کنم از طرق دیگر خود را به روز کنم.
شنیدیم شما پیشنهاد هم داشته اید؟
بله یکی دو پیشنهاد داشتم. خب وقتی وارد یک تیم می شوید و با تمام وجود کار می کنید و تیمی را تحویل می گیرید که همه می گویند قطعا می افتد و آن تیم را دهم می کنید که انگار به اندازه قهرمانی ارزشمند بوده است ولی هیچکس آن را ارزشمند نمی داند و دیده نمی شود، بنابراین من را در این سن و سال به این فکر می آورد که در انتخاب تیم وسواس به خرج دهم.
پس دلخور هستید؟
خیر. این طبیعت فوتبال است. آن باشگاه با من قراردادی تا پایان فصل داشت و می خواست تیم را در لیگ حفظ کنم. نه فقط من، همه عوامل باشگاه زحمت کشید تا تیم حفظ و دهم شود. من خودم این را موفقیتی می دانم ولی در فرمی که فوتبال ما دارد، این گونه کارها دیده نمی شود.
در خصوص گل گهر سوال بپرسم. شنیدیم وقتی آقای سرآسیایی را آوردند، شما راضی نبودید. ایشان سرمربی شهر خودرو نیز بود و ظاهرا ایشان را آوردند که جایگزین شما کنند. شما چنین چیزی شنیدید یا حس کردید؟
اصلا چنین چیزی نبود. خود من سرآسیایی را به تیم آوردم. حتی با یحیی گل محمدی در خصوص ایشان مشورت کردم و باشگاه گل گهر در جریان نبود. احساس کردم یک نفر باید کنارم روی نیمکت و کنار زمین باشد و با توجه به شناختی که از این مربیان جوان دارم، فهمیدم ایشان فرد مناسبی است. شما ببینید ما دور برگشت 26 امتیاز گرفتیم. دور رفت اگر اشتباه نکنم 8 امتیاز گرفتیم. این 26 امتیاز در 15 بازی به گونه ای بود که در 6 بازی اول 12 امتیاز و 6 بازی آخر که آقای سراسیایی بود، 14 امتیاز گرفتیم. سه بازی وسط که هیچ امتیازی نبود را نیز باختیم. این چه زمانی بود؟ پس از 6 بازی که 12 امتیاز گرفتیم، 5 ماه مسابقات به خاطر کرونا تعطیل شد. یعنی وقتی اسفند ماه در سیرجان با استقلال بازی کردیم، بازی بعدی مان دوازده مرداد با سپاهان در اصفهان بود. در این 5 ماه کار ما لطمه خورد. پس از 3 باخت متوجه شدم لازم است گروهم را تقویت کنم. بنابراین سرآسیایی انتخاب خودم بود و انتخاب بسیار خوبی بود. او جوان شایسته ای است و خوشحالم او را کنار خودم آوردم. الان هم اگر جایی باشم، او را در تیمم می برم.
در تمامی این سال ها شما یک بیس خوب در تیم هایتان گذاشته اید. مثلا پیکان بهترین نتایج تاریخش را گرفت و پنجم شد. سایپا همین طور بود. فولاد که نسل طلایی در آن درست کردید. اما مدیران وقتی می خواهند تیم را برای کسب سهمیه یا قهرمانی ببندند، سراغ شما نمی آیند زیرا شما پایه را درست می کنید. شاید این اعتقاد نیست که مجید جلالی بتواند تیمی را قهرمان کند. شما خودتان چنین چیزی را باور دارید؟ یا باور دارید چنین مسئله ای وجود دارد؟
بله این باور است. حتی یادم است باشگاه پیکان مرا می خواست و وقتی صحبت کردیم، به یکه زارع، که مدیرعامل آن زمان ایرانخودرو بود، گفتم شما از من چه می خواهید و ایشان گفت می خواهیم تیم مان را حفظ کنی. ما آن سال ششم شدیم. پایان فصل ایشان به من موبایل خود را نشان داد و گفت پیام ها را ببین، همه می گویند تیم شما با مجید جلالی نمی تواند در کورس قهرمانی باشد. یعنی این باور از جاهایی به طور تخریبی به آدم ها انتقال داده می شود. در حالی که من سه فصل در پیکان بودم و هر سه فصل، بازیکن از دست می دادیم. تیم ششم شد و در نقل و انتقالات 6 بازیکن برتر تیمم رفتند. یعنی صفر می شدیم و باید از صفر شروع می کردم. باز در فصل دوم ششم شدم و در پایان فصل 5 بازیکن را بردند. می گویند این شخص سه سال بوده و باید تیمش بهتر می شده ولی موضوع این است که قرارداد بازیکنانم یک ساله بود و پایان هر فصل بهترین یاران مرا می بردند و مجبور بودم از صفر شروع کنم، در حالی که توقعات بالا بود.
شما یک بار قهرمان لیگ شده اید. در خودتان یک قهرمانی دیگر می بینید؟
به مراتب احساس می کنم از وقتی که با پاس قهرمان شدم، مربی کامل تری هستم و انرژی بیشتری دارم. من در این سال ها تیم های زیادی داشتم اما تنها تیمی که به لحاظ پشتیبانی، ساختار و بازیکنان مناسب باشد، پاس بود که قهرمان شد. حتی وقتی به صبا رفتم، این تیم آن ساختار و تشکیلات را نداشت ولی با همان تیم قهرمان جام حذفی شدم. وقتی به فولاد رفتم، تیمی را دست گرفتم که از لیگ 1 نتوانست به لیگ برتر بیاید. این تیم سهمیه خرید و من سرمربی آن شدم. همین فولاد به تیمی تبدیل شد که در لیگ ششم شد و نسلی طلایی را تحویل فوتبال داد که هنوز هم برای خودشان کسی هستند. یا به سایپا می آیم، بیس را درست می کنم و وقتی به مرحله بارور شدن می رسد، دیگر من نیستم. حتی در پیکان این بیس را می گذارم ولی از چیزهای خودمان نمی توانیم بهره برداری کنیم زیرا همه بازیکنان پایان هر فصل می رفتند. حتی در تراکتور که در آن زمان از لحاظ ساختاری مانند امروز نبود، به صدر جدول آمد. درست است چالش هایی در ابتدا داشتیم ولی اگر نگاه کنید، در هفته شانزده یا هفدهم، صدرنشین بودیم و تیم تا نیمه نهایی جام حذفی بالا آمده بود.
به نظر می آید شما به تیم های کم هوادارتر علاقه مند هستید. این طور است؟
بله این گونه است. جایی که آرامش باشد، ایده هایی که در ذهنم است، بهتر می توانم پیاده کنم.
یعنی سعی می کنید در تیم های استقلال، پرسپولیس، تراکتور یا حتی نساجی کار نکنید و در تیم های آرام تر کار کنید؟
برای مثال می گویم، فرضا اگر به پرسپولیس بروم، یکی اگر باشد که سکوها را مدیریت کند، چون من خودم توانایی مدیریت آن و حواشی را ندارم. همه دید و تمرکز من روی کار و تمرینم و سیر پیشرفت است. یادم می آید آقای پروین آن زمانی که گفت بیا پرسپولیس، به من گفت بیرون زمین با من و درون زمین با تو. من این فرمول را بهترین فرمول می دانستم. فکر می کردم اگر ایشان بتواند حواشی، سکوها و رسانه ها را مدیریت کند، من نیز تیم و سبک بازی را مدیریت می کنم. فکر می کردم این بهترین فرمول است.
حال می خواستم بعدا این سوال را بپرسم. چه شد که رفتن به پرسپولیس نشد؟
خودم هم نمی دانم. آن روز که با هم صحبت کردیم، همه جوره به توافق رسیدیم. علی پروین قرار بود فردا به دنبال من بیاید که سر تمرین برویم و کار را شروع کنیم.
یادم می آید طی چند سال نیز اسم تان برای استقلال مطرح بود. می خواهم بپرسم آیا جدی بود و به پیشنهاد رسید؟
بله. زمانی که واعظ آشتیانی در استقلال بود، من در فولاد بودم. دو الی سه جلسه داشتیم و ایشان خیلی به من اصرار کرد و به من محبت داشت ولی واقعیت این است که من به خاطر فولاد از خیلی فرصت ها گذشتم. من در آن 3-4 سال از استقلال، پرسپولیس، سپاهان، تیم ملی امید و ... پیشنهاد داشتم منتها به کار خودم در فولاد اعتقاد داشتم. می خواستم به فوتبال نشان دهم اگر یک کار از بیس صحیح انجام شود، چقدر می تواند بزرگ شود. به خاطر فولاد از آن پیشنهادات گذشتم. واعظ آشتیانی نیز در جریان است. ایشان می گفت چرا نمی آیی؟ می گفتم من کاری را در فولاد شروع کرده ام و می خواهم بار آن را ببینم.
شاید درگیر بازی ناجوانمردانه ای شدید. شاید اگر می دانستید این اتفاقات می افتد، پایبند فولاد نمی ماندید.
بله. مثلا یحیی گل محمدی در شهر خودرو بود که نیم فصل از سوی پرسپولیس به او پیشنهاد دادند. او نیز به این تیم آمد. من خودم به همه می گفتم به یحیی ایراد نگیرید زیرا تصمیمی منطقی گرفته است. شاید من نیز خودم اگر به گذشته می رفتم، از فرصت ها بیشتر بهره می بردم. مثلا آن استقلال از لحاظ نفرات، تیمی فوق العاده بود. شاید اگر استقلال می آمدم، مسیر کاری من به شکلی دیگر پیش می رفت.
پایان بخش اول
بخش دوم ساعت 21 منتشر می شود