مریم نامی برای اهالی فوتبال بانوان یک نام آشنا است. دروازه بانی که سال گذشته پس از آسیب دیدگی از ناحیه دست، به توصیه مریم ایراندوست می خواست در خط دفاع به میدان برود اما این بار در تکمیل بدشانسی هایش دچار آسیب دیدگی از ناحیه پا شد و کارش به عمل جراحی کشید. دروازه بان تیم ملی بانوان حالا برگشته و می خواهد جایگاهش را پس بگیرد. این هفته در برنامه بانوان قهرمان، سامان خدائی میزبان مریم نامی بود و این دروازه بان سرشناس فوتبال بانوان مقابل دوربین طرفداری از گذشته، حال و آینده اش حرف زد.
این گفتگو در دو بخش تقدیم شما می شود. بخش اول این گفتگو را می بینید و می خوانید:
سلام و درود می گویم به مخاطبین عزیز رسانه طرفداری. با برنامه بانوان قهرمان خدمت شما هستیم و امروز یک دروازه بان مهمان ما هستند. خانم مریم نامی، دروازه بان تیم ملی که دوران مصدومیت شان را پشت سر می گذارند و آماده بازگشت به میادین هستند.
خانم نامی سلام، خوش آمدید به رسانه طرفداری.
من هم عرض سلام و خدا قوت دارم خدمت مخاطبین محترم رسانه طرفداری، در خدمت تان هستم.
از آن آسیب دیدگی ناگهانی بگویید، چه شد که مصدوم شدید و این اتفاق چطور افتاد؟
حقیقتا پارسال بعد از 10-12 سال ورزش حرفه ای، سال پر چالشی را پشت سر گذاشتم و روی بد ورزش حرفه ای را دیدم. متاسفانه با آسیب مواجه شدم. اول از ناحیه دستم (استخوان اسکافوئید) دچار شکستگی شدم و در مدتی که مشغول برگشت به میادین بودم با محدودیتی که در استفاده از دستم داشتم، تمریناتم را همچنان ادامه می دادم. امروزه دروازه بان ها علاوه بر این که باید در کار دروازه بانی خوب باشند، نیاز است کار با پای فوق العاده ای هم داشته باشند. همین فرصتی برای من بود تا روی کار با پایم فعالیت بیشتری داشته باشم و خدا را شکر خیلی هم خوب پیش رفتم. جا دارد همین جا از خانم مریم ایراندوست، مربی مان که در مدت آسیب دیدگی ام، نه تنها به عنوان یک مربی بلکه به عنوان یک خواهر کنارم بودند، تشکر کنم. خدا را شکر آن موقع نظر ایشان را جلب کردم تا به عنوان دفاع وسط به تیم کمک کنم اما متاسفانه در تمرینات دچار پارگی آشیل پا شدم. خدا را شکر گرچه خیلی سخت ولی آن مصدومیت را هم پشت سر گذاشتم. یک ورزشکار تمام هم و غمش همان فعالیتی است که دارد و اگر بخواهید همان فعالیت هم از او بگیرید، واقعا سخت می شود، ولی توانستم از پس این مصدومیت ها بر بیایم و الان شرایط خوبی دارم.
در حال حاضر کاملا آماده برگشت به میادین هستید؟
تقریبا سه ماهی است زیر نظر دکتر شهاب و ایفمارک در آکادمی فوتبال، فعالیت بدن سازی و فیزیوتراپی را شروع و خیلی روند خوبی را طی کردم، پزشکان از من راضی هستند. هنوز آمادگی 100% را ندارم اما یکسری تمرینات را که برای بازگشت هستند، تا حد جهش پیش رفتم ولی برای رفتن در زمین و ارائه بازی به آمادگی 100% نرسیدم.
حالا اگر به میادین برگردید، در پست دروازه بان بازی خواهید کرد یا دفاع وسط؟
قطعا دروازه بان. من در جهت کمک به کار دروازه بانی، پست دفاع وسط را هم تمرین می کردم اما واقعا عاشق پست خودم هستم و دروازه بانی را بیش از حد دوست دارم چون یک پست خاصی است. خیلی از دروازه بانی لذت می برم.
فرصت شد به عنوان دفاع وسط در یک بازی رسمی بازی کنید یا دچار مصدومیت شدید؟
خیر متاسفانه همان بازی که قرار بود به عنوان دفاع وسط به زمین بروم، همان موقع از ناحیه آشیل آسیب دیدم.
آسیب دیدگی از ناحیه دست چطور اتفاق افتاد؟ در تمرینات یا در بازی رسمی؟
در بازی رسمی مقابل وچان کردستان، همان بازی یک ضربه به سمتم آمد که حین گرفتن توپ، متاسفانه دستم آسیب دید.
دوران دوری از فوتبال و نقاهت چگونه گذشت؟ سخت بود؟ چه کارهایی کردید؟
خیلی خیلی سخت بود. این دوران را یک فرصتی برای خودم دانستم که کارهای تحصیلی انجام دهم و با مطالعه و ... این دوران را سر می کردم. سعی کردم مطالعات ورزشی ام را بیشتر کنم که از فضا دور نشوم ولی بسیار سخت بود. حدودا از سال 87 وارد فوتبال شدم اما آسیب نداشتم و اصلا نمی دانستم فیزیوتراپی به چه صورت است! تا قبل از این واقعا با آسیب دیدگی مواجه نشده بودم. یکهو یک آسیب دیدم و دور شدم و این همه مدت برای من خیلی دشوار بود. این مصدومیت نه تنها برای خودم بلکه برای خانواده ام نیز سخت بود. پدرم هر لحظه مرا می دیدید نگاه حسرت باری به من می کرد و همین نگاه، انگیزه مرا برای خوب شدن بیشتر می کرد و انرژی به من می داد هرچه سریع تر خوب شوم.
آن موقع که فوتبال را انتخاب کردید، خانواده نگفتند دختر را چه به توپ و فوتبال؟
ما در یک شهری هستیم که محدودیت های زیادی از این جهت وجود دارد. خصوصا سال های اولی که من شروع به کار کردم خیلی سنگین بود یک دختر به فوتبال بیاید. این را هم بگویم در کشور هم زیاد جا نیفتاده بود، خیلی ها از من می پرسیدند رشته ورزشی ات چه رشته ای است؟ می گفتم فوتبال و همه از این که یک دختر فوتبالیست است، شوکه می شدند. خدا را شکر خانواده من به ویژه پدرم پشتوانه اصلی من در این راه بودند. ایشان ورزش را بسیار دوست دارند و اطلاعات ورزشی فوق العاده بالایی دارند و خیلی حامی من هستند. بازی من تمام نشده، پدرم تماس می گیرد و می پرسد بازی چطور بود؟ بازی هایی که قسمت باشد از طریق فضای مجازی و ... به صورت لایو پخش شود، ایشان حتما دنبال می کنند و خیلی پیگیر کارم هستند.
در این مدتی که مصدوم بودید، زهرا خواجوی یکی از رفقا و رقبای اصلی شما رکورد کلین شیت را شکست، به او تبریک گفتید؟
بله 100%. جا دارد اینجا هم به ایشان تبریک بگویم. به تمام کسانی که برای پیشرفت فوتبال بانوان تلاش می کنند احترام می گذارم و برای این دسته از افراد ارزش زیادی قائل هستم. زهرا جان کسی بود که به دیده شدن فوتبال بانوان کمک کرد. من به او برای این موفقیت تبریک می گویم. قطعا رکورد، نگاه ها را به سمت بانوان می آورد. زهرا از دوستان من است. او سال 93 با من در پاس همدان همبازی بود و بر عکس من، ایشان دفاع بودند. چون در پست دفاع زیاد راضی نبود و به خواسته مربی در پست دروازه بانی مشغول شد. من خیلی سعی کردم به ایشان کمک کنم تا با هم رشد کنیم، در آن تیم مربی گلر نداشتیم. از این که زهرا پیشرفت می کند خوشحال می شوم ولی فوتبال یک جایی است که من و او را با این که با هم دوست هستیم، رقیب هم قرار داد و همین رفاقت، رقابت ما را شیرین تر می کند.
در فوتبال آقایان، همگی درون زمین با یکدیگر رقیب اما بیرون زمین رفیق هستند، در فوتبال بانوان رابطه رقبا چطور است؟
فوتبال بانوان هم به همین صورت است. من و زهرا در اصل رقیب ترینیم! چون بازیکن می رود و فرصت بازی کردن دارد ولی ما دروازه بان های تیم ملی بودیم و در هر صورت باید یکی از ما درون دروازه می ایستاد ولی بیرون از زمین تمرین بسیار با یکدیگر دوست هستیم. اتفاقا همه به ما می گفتند شما رفیق هستید یا رقیب؟ بقیه هم به همین شکل هستند و به هم کمک می کنند و رابطه خوبی بیرون زمین با یکدیگر دارند اما داخل زمین رقابت ها پا برجاست.
در دوارن مصدومیت، هم باشگاهی ها و هم بازی های تان در تیم ملی، سراغی از شما گرفتند و یا با شما در ارتباط بودند؟
بله. در تیم هیات البرز که بودم، تا خانواده ام بیایند و به من رسیدگی کنند، دوستانم برای من سنگ تمام گذاشتند. نمی دانم چه بگویم که آن لحظات را توصیف کنم ولی واقعا خواهرانه در کنار من بودند و تمام کارهایم را انجام می دادند. حتی با این که اتاقم جدا بود، به من سر می زدند، مبادا من لحظه ای ناراحت شوم و یا به خاطر مصدومیتم غمگین باشم. آن روزی که آسیب دیدم جو سنگینی در باشگاه بود و همه از این اتفاق ناراحت بودند. همین الان خیلی ها به من زنگ می زنند و پیگیرم هستند و از من می پرسند که چه کار ها کرده ای به کجا رسیده ای و کی ببینمت و ...
در حال حاضر، برنامه تان برای فصل جدید چیست؟
آسیب چیزی که دارد این است که انگیزه ات را بسار بالا می برد، چون تو یک مدت از فعالیت کردن باز ماندی و نتوانستی فعالیت کنی و تمام این ها روی هم جمع شده و انگیزه وحشتناکی به من داده. به امید خدا برمی گردم و خبرای خوبی در راه است.
در حال حاضر بازی های لیگ بانوان قرار است در دو گروه برگزار شود، گویا با توجه به شرایط کرونا مجبور به اتخاذ چنین تصمیمی شدند، با این تصمیم موافق هستید؟
بله درست است. به هر حال در شرایط سختی که پیش آمده و کرونا وجود دارد، تصمیم سختی بود و قطعا سطح کیفی را پایین می آورد. از این جهت که یکسری تیم ها مقابل هم قرار نمی کیرند و لول شان در مقایسه با هم مشخص نمی شود ولی از جهاتی هم یکسری چالش ها وجود دارد. ما در حال حاضر در قرن 21 هستیم، قرن تغییرات، نمی توانیم منتظر بمانیم شرایط اوکی شود تا بتوانیم به تمام اهدافمان برسیم. فوتبال باید جریان داشته باشد که بچه ها بتوانند تمرین کنند، بازی داشته باشند و پیشرفت کنند. دنیا منتظر ما نمی ماند که ما منتظر بمانیم تا شرایط بهتر شود و ... همین تصمیم که با توجه به این چالش گرفتند، بهتر است. باید با تغییرات تغییر کرد.
امسال کدام تیم ها را مدعیان قهرمانی می دانید؟
تیم شهرداری بم، تیمی بوده که همیشه جزو بهترین ها و همیشه مدعی بوده است. ولی فکر می کنم امسال دو تیم دیگر هم خیلی قوی باشند؛ یکی از تیم ها با توجه به نقل و انتقالاتی که دیدم، سپاهان است و تیم مدعی دیگر، وچان کردستان است.
از تیم ملی خبر دارید؟ فکر می کنید دوباره به تیم ملی دعوت شوید؟
تیم ملی که فعلا اردو ندارد و خبری هم از برگزاری اردوها نیست. این مسائل به دلیل شرایط کرونایی اتفاق افتاده است. هدف اول من این است که بتوانم سلامتی ام را کاملا به دست بیاورم و دوم این که در باشگاهم به لول قبلی و یا بالاتر برسم. قطعا کسانی که خوب بازی کنند و روند کاری شان خوب باشد به تیم ملی دعوت می شوند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم، اگر بتوانم سطح کیفی بازی ام را بالا بیاورم قطعا دعوت می شوم.
خانم نامی اگر موافق باشید به گذشته برگردیم، زمانی که شما تصمیم گرفتید فوتبال را انتخاب کنید. چطور شد که این تصمیم را گرفتید؟
تصمیم من برای انتخاب فوتبال خیلی اتفاقی بود. من در رشته تکواندو فعالیت داشتم و همان طور که قبلا هم اشاره کردم، در شهری زندگی می کنم که جمعیتی کمی دارد و محدودیت هایش بیشتر است و یکسری رشته های خاص در این شهر فعالیت می کنند. در آن دوران تیم فوتسال، تکواندو و والیبال فعالیت داشتند. در اوایل با تکواندو شروع کردم و شرایط خوبی در تمرینات داشتم ولی یک بار که من به تمرینات رفتم، به خاطر ندارم چرا ولی به دلیلی تمرین تکواندو تعطیل شده بود. آنجا یک مربی بود که اتفاقا در اولین سال های فوتسال بانوان فعالیت داشتند و دروازه بان فوتسال هم بودند. ایشان از من خواستند و گفتند تیم ما کامل نیست می شود به ما اضافه شوی و با ما تمرین کنی؟ با خودم گفتم این همه راه آمدم، تمرین مان هم کنسل شده، حالا یک جلسه اینجا تمرین می کنم و بعد خانه می روم. وقتی تمرین کردم و شرایط بازی ام را دیدند، خوش شان آمد و به من پیشنهاد دادند بیا و به عنوان گلر با ما همکاری کن. ابتدا قبول نکردم و بعد از یک سال که تکواندو را به دلایلی کنار گذاشتم، وارد فوتسال شدم. در همان دوره مسابقات کشوری نوجوانان و جوانان فوتسال و همچنین مسابقات مدارس فوتسال شرکت کردیم. دو مقام نایب قهرمانی و سومی کشور را کسب کردیم و سال 88 به تیم ملی زیر 14 سال دعوت شدم. یکسری شرایط سخت به خاطر درس برایم پیش آمد. سال 89 برای مسابقات المپیک سال 2010 سنگاپور وارد اردوهای تیم ملی شدم و خدا را شکر همان جا ماندنی شدم.
پایان بخش اول
قسمت دوم و پایانی تا ساعاتی دیگر منتشر می شود...