مازیار زارع، ملی پوش اسبق و میدان دار پرسپولیس و ملوان، امروز به زادگاه خود برگشته و سکان هدایت ملوان را در مسیر سخت بازگشت به روزهای خوب بر عهده دارد. مازیار زارع در بخش دوم برنامه زیر آسمان لیگ و در گفتگوی خود با سامان خدائی در مورد مقایسه اش با سیروس قایقران و همچنین عدم حضور در جام جهانی و خط خوردن از لیست تیم ملی توسط کی روش صحبت کرد.
بخش دوم گفتگوی سامان خدائی و مازیار زارع را می خوانید:
مسئله دیگر در مورد تیم های گیلانی، کوچ بازیکنان استان به سمت تهران بوده است. این مسئله تا چه اندازه در افت تیم های گیلانی موثر بوده است؟
ورزش در گیلان رها شده است. کسی به فکر نیست اول به استان خود توجه کند و سپس اگر بازیکنی خواست برود، فوتبال حرفه ای بوده و می تواند برود. در قدیم تفکرات فرق داشت. زمانی که می خواستیم برویم، برایمان سخت بود ولی اکنون بازیکن باید به فکر جیب خود و گذر امور زندگی اش نیز باشد. وقتی می بیند شرایط در استان مهیا نیست، منتظر کوچک ترین پیشنهاد است تا شرایط زندگی خود را درست کند. این کاملا طبیعی است.
به سراغ ملوان فعلی برویم. در لیست تیم، بازیکنی به نام سیروس قایقران، برادرزاده سیروس قایقران بزرگ دیده می شود. بازی او چطور است؟
فوتبالیست خوبی بوده و فکر می کنم آینده درخشانی دارد. او برای بهتر شدن نیاز به کار دارد. فکر می کنم با انگیزه ای که خودش دارد، همین طور هم خواهد شد. خیلی خوشحالم که یک یادگار از آن خانواده می خواهد نسل آن خانواده را ادامه دهد. همین که اسم مرحوم قایقران در تیم باشد، فکر می کنم روحیه ای برای کل باشگاه است.
شما نیز لقب قایقران را داشتید.
این گونه نیست. خیلی وقت است مصاحبه نکرده ام. از اول فوتبالم گفته ام و برای آخرین بار می گویم، انگشت کوچک مرحوم قایقران هم نمی شوم. در آن زمان نیز گفتم هیچ وقت نمی توانم و نخواهم توانست. خوشحالم که حداقل نسلی که نام قایقران را می شنیدند، می رفتند و تحقیق می کردند مرحوم چه فوتبالیست قابلی بوده و چه توانایی هایی داشته است. من در آن سطح نبودم که با او مقایسه شوم ولی این لطفی بود که مردم شهرم به من داشتند و از همین جا از آن ها تشکر می کنم.
ولی حس خیلی خوبی دارد با این لقب صدا زده شوید؟
بله و در عین حال فشار زیادی نیز دارد. من سال 81 وارد ملوان شدم که بهمن صالح نیا این حرف را زد و من از خجالت نابود می شدم. از آن سمت خیلی فشار روی شماست زیرا هیچ وقت نمی توانید در آن سطح باشید و انتظارات نیز بسیار بالاست. به هر حال آقای احمدزاده نیز لطف کرد و شماره 9 را که مدت ها بایگانی شده بود، به من داد. همین مسئولیت مرا سنگین تر کرد. واقعا کارم سخت بود. البته خیلی روحیه می گرفتم ولی خوب با توجه به سنی که داشتم، خارج شدن از آن فشار سخت بود.
چه تصویری از سیروس قایقران در ذهن شما است؟
پدرم هم بازی مرحوم قایقران در ملوان بود و دوست بودند. در آن زمان خیلی ها با او دوست بودند زیرا خود نیز با خیلی ها رفاقت می کرد. خیلی ها در انزلی می گویند روز قبل از تصادف با او بودند و شاید هم راست بگویند چون به هرحال آقا سیروس رفیق باز بود. یادم می آید پس از سه سال حضور در بوشهر، به انزلی بازگشتم. روز قبل از تصادف با همان کاپشن معروفش دیدمش. البته آن سال ها که من در بوشهر زندگی می کردم هم آقا سیروس سرمربی کشاورز بود و با این تیم به بوشهر آمده بود. جلو رفتم و سلام کردم ولی نشناخت چون در بوشهر نیز پوستم سوخته بود و کمی سبزه شده بودم. سپس پدر به او گفت این مازیار است و او در آنجا مرا شناخت و با تعجب پرسید چرا انقدر سیاه شدی؟ سپس به اتاق او رفتیم و این خاطره ای بود که از بچگی از او داشتم.
به سراغ دوران فوتبال تان برویم. کارلوس کی روش به شما علاقه زیادی داشت و از اسکوچیچ خواسته بود از شما در پست مدافع میانی استفاده کند ولی اسکوچیچ این کار را نکرد و شما نیز از لیست تیم ملی خط خوردید. در این خصوص می گویید؟
یادم نمی آید از کدام اردو برگشتیم ولی پس از آن کی روش از من خواست که حتما در لیگ در 10 بازی مدافع بازی کنم. شرایط نیز به گونه ای بود که در هافبک تیم جا افتاده بودم و سخت بود پستم عوض شود. با آقای اسکوچیچ نیز در این مورد صحبت شد. فکر کنم آن تعداد را که گفته بودند، در دفاع بازی کردم. در آن زمان تیم ملی قبل از جام جهانی 2014 سه اردو در برزیل، افریقای جنوبی و اتریش داشت. هر سه ویزا نیز برای من گرفته شد. من به خاطر یکی از سفرهایم، مجبور شدم زودتر از بقیه، از سفارت اتریش بدون اجازه ویزا گرفتم. چون باید امریکا می رفتم، باید در ابتدا به ترکیه می رفتم و در آن جا مصاحبه ای داشتم. رفتم که پاسپورت را بگیرم تا برای مصاحبه نشان دهم، کی روش این را شنید و ناراحت شد که چرا بدون اجازه پاسپورت گرفته ام. از همان موقع دیگر به تیم ملی دعوت نشدم. اگر به خاطر بازی در دفاع بود، من آن تعداد بازی را در لیگ بازی کردم. فکر می کنم دلیل عدم دعوت به تیم ملی، همان ویزا و پاسپورت بود وگرنه من دلیل دیگری نمی بینم. تعداد بازی های مد نظرشان در دفاع را بازی کردم. حتی یادم می آید آخرین بار مقابل ذوب آهن در اصفهان دفاع بازی کردم. حتی 3 ویزا را نیز برای من گرفته بودند. به هر حال چیزی که من حس می کنم این بود و اگر چیز دیگری است، خبر ندارم.
همین اتفاق در نفت تهران برای پورعلی گنجی رخ داد و علیرضا منصوریان به درخواست کی روش از او در دفاع استفاده کرد و پورعلی گنجی هم فیکس تیم ملی شد.
بله دقیقا همین گونه شد. فکر می کنم می توانستم فیکس تیم ملی شوم. کی روش به من اعتقاد داشت و خیلی با من کار می کرد و اصرار داشت تمام بازی های لیگ را در دفاع بازی کنم.
حال که خودتان در ملوان هستید، اگر از شما بخواهند بازیکن کلیدی تان را در پست دیگری برای تیم ملی بازی دهید، این کار را می کنید؟
سرمربی فعلی تیم ملی، مربی محبوب من است. شرایط را باید در این خصوص بسنجید زیرا واقعا تصمیم سختی است. مثلا ممکن است با تغییر پست، شرایط تیم یا حتی آینده بازیکن به خطر بیفتد. به هر حال می توان در این خصوص رایزنی کرد مخصوصا اینکه دراگان مربی محبوب من است و اگر بخواهد، کمک می کنم. آرزویم موفقیت تیم ملی و اوست.
پایان قسمت دوم / قسمت سوم و پایانی را فردا حتما ببینید و بخوانید
همچنین بخوانید:
مازیار زارع: وقتی اسم ملوان می آید، من و پژمان چشم مان را می بندیم | توپ جمع کن ملوان بودم!