دوستان عزیز لیست اصلا ترتیب خاصی نداره
لطفا با لایک و کامنت حمایت کنید از این پست :) البته اگه خوشتون اومد :)
6 - مسیر سبز

توضیحات و معرفی فیلم : مسیر سبز فیلمی است به کارگردانی فرانک دارابونت و محصول سال 1999 شرکت آمریکایی برادران وارنر است که بر اساس رمانی از استیون کینگ ساخته شدهاست و در آن تام هنکس در نقش پل اجکام و مایکل کلارک دانکن در نقش جان کافی بازی میکنند. برخلاف استقبال منتقدین و مردم فیلم مورد کملطفی جشنوارههای هالیوود حتی اسکار قرار گرفت اما به مرور زمان محبوبیتش زیاد شد. در مراسم اسکار سال 2000 این فیلم نامزد چهار اسکار شد(بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین فیلمبرداری) اما هیچکدام از آنها را به دست نیاورد. در کل این فیلم توانسته برنده 15 جایزه و کاندیدای دریافت 33 جایزه مختلف شود. کارگردان این فیلم، فیلم دیگر رستگاری در شاوشنگ را ساختهاست که در آن از یکی دیگر از داستانهای استفن کینگ استفاده کردهاست.
داستان فیلم : داستان فیلم در یک زندان در آمریکا میگذرد و دربارهٔ پل اجکام (تام هنکس) است که به علت کهولت سن در خانه سالمندان است و او پس از دیدن صحنهای رقص از فیلمی به گریه میافتد و پس از این اتفاق او به بیان بخشی از خاطرات خود برای دوستش الین در زمان خدمت در پلیس میپردازد. اجکام در سال 1935 در زندان مسئول گروه اعدام کنندگان بوده و در آنجا با یک سیاهپوست درشت اندام و خوش قلب به نام جان کافی (مایکل کلارک دانکن) آشنا میشود که قدرتی خارقالعاده دارد و به واسطه آن اجکام را از درد و بیماری رها میکند. این زندانی متهم به قتل فجیع دو دختر بچه بود، پل به تدریج دریافت که جان نه تنها سنگدل نبوده بلکه از نیرویی عجیب و شفابخش نیز سرشار بودهاست و…
5 - تایتانیک

توضیحات و معرفی فیلم : تایتانیک (به انگلیسی: Titanic) فیلمی حماسی-عاشقانه به نویسندگی و کارگردانی جیمز کامرون محصول سال ۱۹۹۷ کمپانیهای پارامونت پیکچرز و فاکس قرن بیستم است. ماجرای فیلم داستان غرق شدن تایتانیک، بزرگترین کشتی زمان خود در سال ۱۹۱۲ است. فیلمنامه تایتانیک آمیزهای از واقعیت و افسانه است. برخی شخصیتهای این فیلم در کشتی تایتانیک حضور نداشتهاند. همچنین برخی صحنههای به تصویر کشیده شده در فیلم نیز وجود خارجی ندارند. این فیلم به همراه بن هور و ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه برنده ۱۱ جایزه اسکار است. از لحاظ فروش نیز این فیلم یک پدیده بود و در سال ۱۹۹۷ با ۱٫۸ میلیارد دلار فروش پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای جهان در زمان خود شد. در حال حاضر این فیلم بعد از آواتار و انتقامجویان: جنگ ابدیت با فروش جهانی بالغ بر ۲ میلیارد دلار، سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان است.
جوایز و افتخارات :
برنده اسکار بهترین فیلم
برنده اسکار بهترین کارگردانی
برنده اسکار بهترین موسیقی متن
برنده اسکار بهترین ترانه
برنده اسکار بهترین تدوین
برنده اسکار بهترین جلوه های ویژه
برنده اسکار بهترین صدابرداری
برنده اسکار بهترین فیلمبرداری
برنده اسکار بهترین طراحی لباس
برنده اسکار بهترین جلوه های صوتی
برنده اسکار بهترین طراحی هنری
برنده 11 جایزه اسکار و کاندیدای دریافت 3 جایزه اسکار دیگر
داستان فیلم : ماجرای سفر با کشتی تایتانیک، «رز» (وینسلت)، را روایت می کند دختری از خانواده ای ثروتمند که برای ازدواجی اجباری رهسپار امریکاست، اقدام به خودکشی می کند. اما «جک» (دی کاپریو)، مسافری فقیر از قسمت درجه ی سه کشتی، او را نجات می دهد و…
4 - بخت پریشان

توضیحات و معرفی فیلم : به انگلیسی: The Fault In Our Stars) فیلمی رمانتیک درام آمریکایی به کارگردانی جاش بون، برگرفته از رمانی به همین نام به قلم جان گرین است. در این فیلم شیلین وودلی، انسل الگورت، لورا درن، سام ترمل، نات وولف و ویلم دفو نقشآفرینی میکنند. فیلمبرداری بخت پریشان در پیتسبورگ و آمستردام صورت گرفتهاست و در تاریخ ۶ ژوئن ۲۰۱۴ روی پرده سینما اکران شد.
داستان فیلم : هیزل گریس لنکستر هیچگاه از زندگی خود سهمی جز بیماری لاعلاج نبرده است. در واقع فصل آخر زندگی او با تشخیص بیماری سرطانش نوشته شد، گرچه دارویی جدید با تأثیر معجزهآسایی چند سال دیگر را به زندگی او هدیه کردهاست. اما با ورود ناگهانی آگوستوس واترز خوشتیپ به گروه حمایت از کودکان سرطانی پیچش داستانی بزرگی رخ میدهد و داستان زندگی هیزل
تولید : فیلمبرداری در تاریخ ۲۶ اوت ۲۰۱۳ در پیتسبورگ، پنسیلوانیا آغاز شد و تا ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳ در آنجا ادامه یافت. هتل تاریخی "Mansions on Fifth" در تهیه فیلم همکاری داشت. فیلمبرداری در آمستردام نیز از ۱۴ اکتبر شروع شد. موسیقی فیلم هم توسط گروه برایت آیز ساخته شد.
بازاریابی : اولین پیشپرده فیلم در تاریخ ۲۹ ژانویه ۲۰۱۴ پخش شد. در کمتر از ۲۴ ساعت این پیشپرده بیش از ۳ میلیون بازدیدکننده داشت؛ و در ۹ مه ۲۰۱۴ بیش از ۱۷ میلیون بار روی این پیشپرده در وب سایت یوتیوب کلیک شدهاست.
فروش : این فیلم در هفته اول اکران در صدر جدول پرفروشترین فیلمها از جمله فیلم لبه فردا قرار گرفت. این فیلم با بودجه تقریبی ۱۲ میلیون دلار توانست به فروش جهانی معادل ۳۰۷ میلیون دلار دست یابد.
3 - مدفن کرمهای شبتاب

توضیحات و معرفی فیلم : مدفن کرمهای شبتاب (به ژاپنی: 火垂るの墓) یک فیلم تراژدی انیمه به کارگردانی و نویسندگی ایسائو تاکاهاتا است. این نخستین فیلم تولیدشده توسط شینچوشا است که کارهای تولیدی انیمهٔ آن در استودیو جیبلی انجام شدهاست. این اثر یک فیلم اقتباسی از رمانِ شبه خودزندگینامهٔ مدفن کرمهای شبتاب نوشتهٔ آکیوکی نوساکا است که با هدف عذرخواهی شخصی او از خواهرش که در جنگ جهانی دوم بر اثر سوء تغذیه جان باخت نوشته شدهاست. این انیمه اغلب به عنوان یک فیلم ضدجنگ شناخته میشود اما این برداشت مورد نقد برخی نقادان و کارگردان آن قرار گرفته است. مدفن کرمهای شبتاب نقدهای مثبتی از ناقدان فیلم کسب کرد. راجر ایبرت از شیکاگو سان-تایمز از این فیلم به عنوان یکی از بهترین و قویترین فیلمهای ضدجنگ در طول تاریخ یاد میکند و در سال ۲۰۰۰ میلادی آن را در فهرست بهترین فیلمهایش جای داد.
داستان فیلم : ماجرای فیلم که عمدتاً در ژاپن و در زمان جنگ جهانی دوم رخ میدهد، روایت پسری جوانی به نام سیتا، است که پس از مرگ مادرش میخواهد از خواهر کوچکترش ستسوکو مراقبت کند. داستان از یک حمله هوایی به ژاپن آغاز میشود.سیتا به همراه ستسوکو به پناهگاه می روند و منتظر آرام شدن اوضاع می مانند. وقتی وضعیت دوباره به حالت عادی برمی گردد، آنها به دنبال مادرشان که زودتر به پناهگاه رفته بود می گردند اما او را درحالی که به شدت زخمی شده در یک بیمارستان پیدا میکنند.مادر چند روز بعد جان خود را از دست میدهد و از آنجا که پدر هم در نیروی دریایی مشغول خدمت است، سیتا مجبور میشود به همراه خواهرش پیش عمهشان زندگی کنند. عمه در ابتدا آنها را با آغوش باز می پذیرد اما به مرور زمان که زندگی در شرایط جنگ سخت تر میشود، رفتارش با آنها بدتر میشود. از مهمترین دلایل رفتارش هم کار نکردن سیتا برای غذایی است که در خانه اش می خورد.
2 - دفترچه خاطرات

توضیحات و معرفی فیلم : دفترچه یا دفترچه خاطرات (به انگلیسی: The Notebook) فیلمی است از نیک کاساوتیس محصول ایالات متحدهٔ آمریکا است که در سال ۲۰۰۴ از روی رمانی به همین نام نوشتهٔ نیکلاس اسپارکس ساخته شد. از بازیگران این فیلم میتوان به رایان گاسلینگ و ریچل مکآدامز اشاره کرد.
داستان فیلم : الی (ریچل مکآدامز) که برای گذراندن تعطیلات تابستانی به همراه والدین خود به شهری کوچک رفته، با نوآ (رایان گاسلینگ) آشنا و عاشق همدیگر میشوند. اما مادر الی به این عشق بها نمیدهد و با در فشار گذاشتن پدر خانواده سعی در از بین بردن رابطه الی و نوآ دارد. پس از پایان تعطیلات تابستانی و بازگشت الی به شهر، نوآ شروع به فرستادن نامه به او میکند اما با جلوگیری مادر الی از رسیدن نامههای نوآ به او، کمکم خاطره عشق آن دو کمرنگ میشود. پس از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم، نوا داوطلبانه به جبهه میرود و الی به پرستاری از سربازان میپردازد. الی با سربازی زخمی به نام لون هوموند آشنا و عاشق او میشود. خانواده او نیز به ازدواج آن دو رضایت دارند، چون لون جوانی ثروتمند است. اما چند روز مانده به ازدواج آن دو، الی عکسی از نوا در روزنامه میبیند، الی به دیدن نوا میرود و متوجه میشود نوا در تمام این سالها عاشق او ماندهاست.
1 - رقصنده در تاریکی

داستان فیلم : داستان فیلم در سال ۱۹۶۴ رخ میدهد.سلما (بیورک) زن جوانی از تبار چک است که از همسرش جدا شده و پسری به نام جین (کوستیک) دارد. او برای امرار معاش در کارخانهای در یک منطقه روستایی در آمریکا کار میکند. بینایی وی رفته رفته کمتر میشود و پسرش نیز در وضعیتی مشابه وی قرار دارد. سلما تصمیم میگیرد به هر قیمتی پسرش را عمل کرده و جلوی نابینایی اش را بگیرد. تنها دلخوشی او که در تحمل مصائب زندگی را آسانتر میکند، موسیقی و علاقه به رقص است و…
سلما دخترکی مهاجر و نیمه نابیناست که در کارخانهای کار میکند تا تنها فرزندش را بزرگ کند. کوری در خانواده او ارثی است و پسرک کوچکش هم مبتلا به همین بیماری است که اگر در آیندهای نزدیک عمل نشود او هم مانند مادر به سرعت رو به تاریکی! میرود. سلما به شدت کار میکند و پول جمع میکند تا بتواند خرج عمل فرزندش را فراهم کند. او به خودش نمیاندیشد بلکه به گونهای خود را در راه پسرک قربانی میکند. اونسبت به فرزندش احساس گناه میکند که چرا او را بیمار به این جهان آوردهاست. بخاطر همین تمام هم و غمش تنها نجات پسرک از کوری است. اما سلما سرانجام تهمانده بینایی خودش را هم از دست میدهد و از کار اخراج میشود. در حالیکه تنها ۲۰۳۶ دلار و ده سنت! توانسته پول پسانداز کند و این مقدار هنوز برای خرج عمل کافی نیست. در این شرایط کسی پولهایش را نیز میدزدد و او برای خاطر تنها فرزندش مجبور به جنایت میشود تا بتواند پولهایی که با سختی فراهم کرده حفظ کند. دادگاه او را محکوم به اعدام میکند. تنها چیزی که در این دنیا میتوانست سلما را با وجود تمام مصایب سر پا نگهدارد بعد ا ز عشق به فرزند شنیدن نوای موسیقی و رقصیدن با امواج نتهای رقصان در فضا بود. در تمام لجظاتی که سلما کوچکرین صدایی را میشنید در ذهن خود آن را به زیباترین آهنگها تبدیل کرده و شروع به رقصیدن و خواندن میکرد. موسیقی تنها دست آویز حیات سلما بود. در لحظهای که او را به سوی جایگاه اعدام میبرند برای اینکه بتواند بر ترس خود غلبه کند با ضرباهنگ پوتینهای مأمور پلیس در ذهن خود شروع به ایجاد آوای خوش موسیقی میکند تا از آن فضای دهشت بار خود را خلاصی دهد.
نقش ها : لارس فون تریر و بیورک در حین فیلمبرداری رفتار خصمانه ای باهم داشتند و برای تأکید بر آن، لارس همکاری با بیورک را به عنوان همکاری با یک دشمن توصیف کرد. با تمام این اوصاف وی حضور بیورک در نقش سلما را مهم میداند و مجبور به سازگاری با بیورک میشود، بنابراین لارس فون تریر یک سال تمام طول کشید تا بیورک را متقاعد کند که نقش اصلی را بازی کند.بیورک در نقش سلما، برخلاف چهره کودکانه اش، در حین فیلمبرداری ۳۴ سال سن داشت.
تولید : پس از متهم شدن سلما، او به یک زندان منتقل میشود؛ این زندان پس از فیلمبرداری و اتمام فیلم، به رنگ صورتی رنگ آمیزی شد و به عنوان مجموعه اصلی در فیلم (۱۹۹۹) زندان صورتی استفاده شد.
فیلم برداری : گرچه این فیلم در ایالت واشینگتن ساخته شده، اما در سوئد فیلمبرداری شدهاست. برخی از بازیگران بخشهای کوچکتر، بازیگران سوئدی هستند
واقعیت : شرایط ژنتیکی ای که چشم سلما و پسرش را مبتلا میکند هرگز در این فیلم توضیح داده نمیشود و باعث میشود برخی بینندگان شاید فرض کنند که شرایط آنها ساختگی است و در واقعیت چنین چیزی وجود ندارد؛ اما در حقیقت برخی از اختلالات ارثی در زندگی واقعی وجود دارد که باعث نابینایی میشود، مانند گلوکوم و ژنهای دخیل در دژنراسیون ماکولا. همچنین ژنهایی وجود دارند که باعث ایجاد رتینیت پیگمنتوزا که یک بیماری دژنراتیو شبکیه است و باعث نابینایی شبانه و کاهش تدریجی بینایی میشود