در روزهای اخیر بحث بر سر اینکه وزیر ورزش یا به طور کلی وزارت ورزش به پرسپولیس در مسیر قهرمانی اش کمک کرده یا خیر بسیار داغ بوده است و البته مصادیق زیادی در خصوص همراهی وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال با تیم پرسپولیس در سالهای اخیر وجود دارد اما در جدیدترین مورد می توان به وضع قانون منع جذب مربی و بازیکن خارجی توسط دو تیم استقلال و پرسپولیس اشاره کرد که به طور خلق الساعه و پس از اینکه دوستان در تیم محبوبشان نهایت استفاده خود را از بازیکن و مربی خارجی بردند، گریزی زد که از مصادیق کمک وزارت نشینان به تیم پرسپولیس در جهت تقویت این تیم و تضعیف رقبا می باشد.
10 سند آشکار حمایت وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال از پرسپولیس
در شرایط فعلی بر هیچکس پوشیده نیست که سطح فنی مربیان داخلی به جز تعداد کمی از آنها، بسیار پائین است و وزارت ورزش ابتدا سعی کرد گزینه اصلی جایگزینی استراماچونی یعنی قلعه نویی را از مدار خارج کند و سپس به سراغ خارج کردن کاندیداتوری اسکوچیچی رفت که چند سالی هست استقلالی ها با او به توافق می رسند اما در دقیقه نود از بالا دستور می اید که نمی توانند با او قرارداد امضا کنند و در نهایت حضور سرمربی خارجی همچون دی بیاسی نیز در استقلال وتو می شود و در کمال تعجب اصرار به حضور یک مربی بی تجربه به نام فرهاد مجیدی در استقلال می شود که مشابه این اقدام را در تیم رقیب یعنی پرسپولیس ندیدیم و وزارت نشینان به سمت یک مربی با تجربه و با دانش فنی بالا به نام گل محمدی رفتند و او را با هر روش و ترفندی بود به زور از چنگ شهر خودرو بیرون آوردند. اما این پایان کار نبود و وزارت نشینان برای اینکه از سرمربیگری مجیدی در فصل بعدی رقابتها در استقلال مطمئن شوند، پرویز مظلومی را که شاید یکی از کاندیدهای جانشینی مجیدی در استقلال محسوب می شد از مدار خارج کردند و در اقدامی عجیب، هدایت تیم ملی جوانان را به او سپردند و پایان بخش سناریوی دوستان در تضعیف استقلال نیز ممنوعیت جذب مربی و بازیکن خارجی بود که راههای خرید یک مربی با دانش و مجرب را به روی باشگاه استقلال می بست.
همه این اتفاقات در حالی رقم خورد که باشگاه رقیب یعنی پرسپولیس در فصل گذشته نهایت استفاده را هم از بازیکن و هم مربی خارجی برد و وقتی دوستان به اهداف از پیش تعیین شده رسیدند، دیگر نه فسخ قرارداد استوکس مهم بود نه فسخ قرارداد کالدرون و نه پرداخت غرامت به برانکو چرا که آنها برای چند سال آینده بر روی مربیگری یحیی در پرسپولیس برنامه ریزی کرده بودند و با علم به اینکه فرهاد مجیدی کم تجربه یارای مقابله با دانش و تجربه گل محمدی را ندارد، با هر ترفندی قصد داشتند مجیدی را در استقلال نگه دارند که نتایج سینوسی او گویای کم تجربگی کادر فنی استقلال در هفته های اخیر بوده است.
در واقع وقتی صحبت از کمک و حمایت وزارت ورزش یا اتاق فکری که در وزارت ورزش به پرسپولیس می شود، مراد همین مواردی است که به یکباره به سود یک تیم خاص تغییر می کنند و نکته جالب اینکه آن تیم خاص همواره از قوانین جدید سود برده است که در ادامه به چند مورد از این قوانین اشاره می کنیم:
1.برداشتن ممنوعیت جذب دروازه بان خارجی پس از سالها (با وضع این قانون، پرسپولیس پس از اینکه بسیاری از گلرهای ایرانی را در دروازه خود امتحان کرد سرانجام به نیلسون با تجربه رسید که دروازه بان خوبی برای این تیم بود)
2. محرومیت بازیکن با 4 کارت زرد به جای 3 کارت زرد( با توجه به محرومیت نقل و انتقالاتی پرسپولیس، این قانون به محروم نشدن سریع بازیکنان چند کارته پرسپولیس کمک کرد تا دست برانکو هیچگاه برای چیدن 11 بازیکن اصلی اش خالی نماند و همواره 11 ستاره این تیم در زمین حضور داشتند چرا که این تیم از 3 ستاره هم روی نیمکت بهره می برد و با مصدومیت یا محرومیت 1 بازیکن، برانکو مشکلی برای چینش ترکیبش نداشت)
3.مخالفت با درخواست استقلال برای تعویق بازی سوپرکاپ و اهدای کاپ قهرمانی به پرسپولیس بدون انجام بازی (پیشتر نیز پرسپولیس چنین درخواستی را از سازمان لیگ کرده بود و بازی سوپرجام بین استقلال و پرسپولیس لغو شده بود اما به دلایل نامعلوم، دوستان در سازمان لیگ اصلا اجازه برگزاری مراسم ابتدایی بازی را ندادند و 48 ساعت قبل از شروع بازی، نتیجه را 3 بر 0 به سود پرسپولیس اعلام کردند که بعدها ثابت شد، سعید فتاحی می بایست اجازه می داد مراسم ابتدایی بازی برگزار شود چرا که ممکن بود استقلال با تیم جوانانش در مسابقه حاضر شود)
4.تصویب قانون عجیب 18+3 در نقل و انتقالات تابستان 97 که به نفع تیم پرسپولیس محروم از نقل و انتقالات بود تمام شد و این تیم توانست 3 بازیکن بیشتر به تیم برانکو اضافه کند. (مدتهای بود باشگاه ها درخواست تصویب چنین قانونی را داشتند اما هرگز اجرایی نشده بود اما به سبب شرایط ویژه تیم محبوب آقایان، این قانون سرانجام اجرایی شد)
5.وضع قانون عجیب اهدای کاپ به تیمی که هم قهرمان لیگ شده و هم قهرمان جام حذفی شده
(دوستان که این روزها مدام از شبیه سازی فوتبال ایران به فوتبال اروپا صحبت می کنند مشخص نیست بر چه متر و معیاری و با الگوبرداری از کدام کشور اروپایی چنین قانون مضحکی را وضع کردند که به سبب ان، بازی سوپرجام بین سپاهان آماده و پرسپولیس ناآماده بعد از جدایی برانکو برگزار نشد تا یک کاپ عجیب دیگر به ویترین افتخارات تیم محبوب آقایان اضافه شود) . در بسیاری از کشورهای صاحب سبک در فوتبال در چنین شرایطی بین تیم دوم لیگ و تیم قهرمان جام حذفی بازی سوپرجام برگزاری می شود.
6.یکی از جنجالی ترین تحریف های تاریخ نیز در زمان ریاست سلطانی فر در وزارت ورزش به سود پرسپولیس رخ داد و در حالی که مهدی طارمی و مدیرعامل وقت پرسپولیس به جعل و دستکاری در قرارداد طارمی اعتراف کرده بودند، اما فدراسیون فوتبال از ورود به قضیه منع شد تا این پرونده بدون بررسی های بیشتر به بایگانی تاریخ بپویندد و به جای سقوط پرسپولیس به دسته پائینتر به خاطر استفاده غیرقانونی از مهدی طارمی که در آن فصل آقای گل شده بود، این تیم بار دیگر عنوان قهرمانی لیگ را با طارمی به دست آورد و جالب اینکه حتی بعد از محرومیت نیز با خروج طارمی از پرسپولیس مخالفت می شد و در نهایت مهدی در یک عملیات غیر ممکن از دست مسئولین پرسپولیس فرار کرد و به یکباره عکس های یادگاری اش با مسئولین تیم الغرافه منتشر شد چرا که به خوبی می دانست عوامل پشت پرده نمی خواهند او از پرسپولیس جدا شود و اگر بار دیگر در تله این افراد افتاده بود، شاید اکنون به عنوان آقای گلی لیگ پرتغال نمی رسید. اتفاقی که برای بیرانوند رخ داد و در دو فصل اخیر که با پیشنهادات خوب تیم های اروپایی مواجه شده بود، با موانع مختلف برای خروج از پرسپولیس مواجه شد و مدیران وقت پرسپولیس نیز با چراغ سبز وزارت ورزش، برای نگه داشتن او مبلغی نزدیک به 8 میلیارد تومان هزینه کردند و شخص وزیر ورزش نیز ماجرای تاخیر در خدمت سربازی او و ترابی را پیگیری و به سرانجام رساند.
7. نکته جالب در خصوص فینال جام حذفی اینکه در سه فصل گذشته سعید فتاحی علی رغم اصرار مسئولین تیم ها مبنی بر تغییر محل میزبانی فینال جام حذفی زیر بار این اتفاق نرفت اما به یکباره با فینالیست شدن پرسپولیس در جام حذفی که با سوتهای مشکوک در بازی با نود ارومیه رخ داده بود، به سادگی هر چه تمامتر فینال حذفی از استادیوم مخرومبه اروندان خرمشهر به استادیوم تازه تاسیس فولاد آره نا منتقل شد و در آن بازی نیز بار دیگر شاهد ورود بی معنای وزیر ورزش به قضیه کنسل شدن بازی و مجبور کردن تیم داماش به بازی مقابل پرسپولیس با آن شرایط بودیم.
8. تاریخ شروع لیگ نوزدهم به سه شرط عجیب مهدی تاج رئیس وقت فدراسیون فوتبال به مدت حدود 40 روز به تاخیر افتاد که هنوز که هنوز است، هیچ یک از سه شرط مذکور محقق نشده است اما تنها یک تیم از تاخیر لیگ نهایت استفاده را برد و آن تیم نیز تیم محبوب وزارت نشینان بود که با جدایی برانکو، کالدرونی را به خدمت گرفته بودند که تازه یک ماه بود به این تیم اضافه شده بود و آنها دوست نداشتند با ناهماهنگی تیمشان را وارد مسابقات کنند که البته ناهماهنگی ابتدای فصل آنها منجر به کسب 3 شکست در 6 هفته ابتدایی برای شاگردان کالدرون شد که پس از آن، کمیته ویژه ای برای اوت کردن کالدرون و اوردن گل محمدی تشکیل شد و نتایج تیم پرسپولیس در جایی غیر از مستطیل سبز رقم خورد چرا که هم وزارت نشینان هم مدیران پرسپولیس و هم هواداران و پیشکسوتان این تیم می دانستند کالدرون، مربی نیست که این تیم را به موفقیت برساند.
9.با توجه به درخواست 15 باشگاه مبنی بر لغو لیگ برتر و همچنین شیوع گسترده ویروس کرونا در ایران که قابل قیاس با کشورهای اروپایی نبود (کشورهای اروپایی پس از مهار کرونا لیگ های خود را آغاز کردند) اما در کمال شگفتی باز هم وزارت ورزش پا پیش گذاشت و با لابی و اعمال فشار به وزیر بهداشت، مجوز برگزاری ادامه مسابقات لیگ برتر را در این شرایط گرفت و این در حالی بود که بسیاری از رشته های تیمی دیگر به واسطه شیوع کرونا تعطیل شده بودند؛ به واقع هدف وزارت نشینان از برگزاری ولو به هر قیمتی ادامه بازیها، مشروعیت بخشیدن به قهرمانی تیم محبوبشان بود که از ابتدای فصل سناریوهای مختلفی را برایش چیده بودند چرا که در صورت لغو لیگ نیز در هر صورت آنها قصد داشتند تیم پرسپولیس را به عنوان قهرمان اعلام کنند اما ترجیح دادند تا این قهرمانی ظاهراً در زمین مسابقه به دست بیاید و خدشه ای به اعتبارش وارد نشود!
10.ممنوعیت جذب مربی و بازیکن خارجی به طور موقت!!!
نکته ای که معاون وزیر ورزش در خصوص این ممنوعیت برای سرخابی های پایتخت عنوان کرده بسیار مضحک به نظر می رسد چرا که این ممنوعیت را اولاً برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و ثانیاً به طور موقت وضع کرده است! شاید دوستان فراموش کرده اند که درست در اوج بدهی تیم پرسپولیس، مدیرعامل وقت این تیم هم تبعات فسخ قرارداد کالدرون را پذیرفت و هم با جیب خالی به سراغ جذب اوساگونا و استوکس رفت و در نهایت نیز بدون هیچ پشتوانه مالی(البته مسعود سلطانی فر در همه راه پشتوانه او بود) به سراغ جذب 9 میلیارد تومانی گل محمدی رفت که چک اول رضایتنامه او را نیز عضو هیئت مدیره استقلال پرداخت کرده بود!!! در شرایط فعلی اگر ممنوعیتی برای جذب مربی و بازیکن خارجی وجود داشته باشد، علی القاعده این تیم پرسپولیس است که به سبب ریخت و پاش مالی در فصل گذشته می بایست از جذب مربی و بازیکن خارجی منع شود اما همچنان شاهد این مسئله هستیم که دوستان به سادگی با بشار رسنی که قراردادش با این تیم در انتهای فصل به اتمام می رسد مذاکره می کنند اما همچنان درهای ورود مربی خارجی به روی استقلال بسته است تا استقلال مجبور به ادامه دادن با فرهاد مجیدی بی تجربه باشد که همین مورد نیز مصداقی از تعمدی بودن انتخاب های ضعیف در استقلال است.
نکته اینجاست که احتمالاً پس از کسب نتایج ضعیف پرسپولیس با یحیی در چند سال آینده، این ممنوعیت برداشته می شود و دوباره راههای بازگشت برانکو به این تیم باز خواهد شد چرا که این قوانین معمولاً با شرایط وقت تیم پرسپولیس تنطیم می شوند و مقطعی به نظر می رسند.
شاید برخی به این نکته اشاره کنند که استقلال نیز با خریدهای خارجی خود بریز و بپاش فراوانی کرده است اما این هزینه های تحمیلی به تیم توسط عوامل مسعود سلطانی فر در استقلال رقم خوردند؛ به عنوان مثال چطور ممکن است تیام و جبارف از استقلال جدا شوند اما با رقمی نزدیک به دو برابر رقم درخواستی آنها، با 4 بازیکن جدید به توافق برسد؟ آیا جذب این بازیکنان بی کیفیت برای استقلال مزیت بوده یا حفظ دو بازیکن موثر این تیم؟ یا در موردی دیگر چطور ممکن است مدیریت ضعیف فتحی که توسط شخص سلطانی فر به استقلال وارد شد، باعث فسخ قرارداد شفر و استراماچونی در اوج موفقیت تیم شود و اینگونه هزینه های اضافی به تیم تحمیل شود؟ در این شرایط آیا نباید سلطانی فر و فتحی پاسخگو باشند که چرا تصمیمات آنها همگی در جهت تضعیف استقلال پیش رفته اما تصمیمات هزینه زای مدیران پرسپولیس همگی به سمت تقویت این تیم هدایت شده است؟
همه چیز به این 10 مورد خلاصه نمی شود
البته قوانین همواره به سود پرسپولیس در سالهای اخیر تغییر کرده اند و به این 10 مورد خلاصه نمی شوند که از آن جمله می توان به اعلام حکم محرومیت شجاع خلیل زاده پس از 5 ماه و پس از مسجل شدن قهرمانی پرسپولیس (با علم به مصدومیت بسیاری از مدافعین این تیم) ، عدم محرومیت شجاع خلیل زاده به واسطه اتفاقات فصل گذشته دیدار پرسپولیس و سایپا (به واسطه خالی بودن دست برانکو) اهدای عجیب بهترین بازیکن فوتبال ایران به بیرانوند در حالی که او نه از نظر فنی و نه از نظر اخلاقی بهترین بازیکن ایران در آن فصل نبود و درگیری با هواداران تراکتور و درگیری با مامور نیروی انتظامی در کارنامه او می درخشید اما دوستان ترجیح دادند تا به سنگربان اول پرسپولیس اینگونه روحیه دهند و به عنوان پاداش نیز کار سربازی او را درست کردند تا بتواند همچنان در پرسپولیس بازی کند!
به جای ممنوعیت جذب مربی و بازیکن خارجی، بهتر نیست نهادهای نظارتی به تخلفات مدیران وزارت ورزش رسیدگی کند؟
جناب علی نژاد آیا بهتر نیست به جای محروم کردن دو تیم از جذب مربی و بازیکن خارجی، نهادهای نظارتی به تخلفات وزیر ورزش و مدیران متخلف دو تیم را که مو به مو دستورات وزارت ورزش را اجرا کردند رسیدگی کند؟ بهتر نیست مشخص شود چرا وینفرد شفر که تیمش در آستانه قهرمانی قرار داشت به یکباره به آن شکل عجیب توسط نوچه سلطانی فر از تیم کنار گذاشته می شود (قهرمان فصل پیش با دو سوت اشتباه در دو هفته پایانی به ضرر استقلال و سپاهان و به سود پرسپولیس تغییر کرد) و پس از آن نیز به عجیب ترین شکل ممکن استراماچونی از تیم فراری داده می شود؟ بهتر نیست به انحرافات مالی انصاری فرد و تخلفاتش در دوران مدیریتش در پرسپولیس پرداخته شود که هر چه کرد ولو با تخلف به سود این تیم تمام شد یا به عبارت افشین پیرانی با شارلاتان بازی در نهایت دوستان را هدف خود رساند و بدون بازخواست شدن از تیم جدا شد و مدیران دست نشانده وزارت ورزش نیز هر چه کردند جز ضرر برای استقلال چیزی در پی نداشت. آیا همه این اتفاقات تصادفی بوده است؟
در نهایت اینکه قرار نبوده و نیست مسعود سلطانی فر برای تیم پرسپولیس گل بزند یا عامل گل نشدن توپ های حریفان شود چرا که او کمک خود به این تیم را در بزنگاه های حساس کرده است و نتیجه آن نیز 4 قهرمانی پیاپی این تیم در لیگ برتر بوده است. به عنوان مثال او تمام تلاش خود را برای حفظ ترابی و بیرانوند (حل مشکل سربازی) و همچنین علیپور و طارمی در مقاطع مختلف انجام داد و حال شما بگویید اگر این بازیکنان نیز مثل تیام، کاوه رضایی، جبارف، پاتوسی، مجید حسینی ، امید ابراهیمی و ... از پرسپولیس جدا می شدند، آیا باز هم این تیم قادر به خلق این موفقیت ها بود؟ چطور ممکن است مدیرعامل وقت این تیم (گرشاسبی) و در اوج بی پولی باشگاه در کمال وقاحت مدعی شود یک میلیارد تومان به اشتباه به حساب این تیم واریز شد و آنها آن را صرف امور تیم کردند و بعداً به مبدا برگرداندند! چرا به موضوع پرداخت های حسین هدایتی به بازیکنان پرسپولیس و رشوه او به مسئولین وقت فدراسیون فوتبال و ارتباطش با باشگاه پرسپولیس هرگز رسیدگی نشد تا مشخص شود، در زمانی که ستاره های استقلال از این تیم جدا می شدند، برخی بازیکنان پرسپولیس با چه مبالغی در این تیم ماندگار شده اند!
پی نوشت: اینکه حیدر بهاروند در لیست تمامی نامزدهای انتخابات غیرقانونی فدراسیون فوتبال وجود داشت خود دلیلی واضح مبنی بر دخالت مستقیم در فدراسیون فوتبال است چرا که اساساً خود حضور بهاروند در بدنه فدراسیون فوتبال با شائبه های بسیاری همراه است چرا که او بازنشسته یک معدن در لرستان است که خود داستان مفصل و مجزایی دارد که چطور سر از فوتبال در آورده است تا دستورات آقایان را اجرا کند!
منبع: تماشاچی