64 : غرور
قال الله الحكيم : (و ما الحيوة الدنيا الا متاع الغرور) (حديد: آيه 20)
دنيا جز متاع غرور و فريب نيست .
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم : لمثقال ذرة من صاحب تقوى و يقين اءفضل من مل ء الاءرض من المغترين
ذره اى از عمل صاحبان تقوى و يقين برتر از عمل مغرورين است كه روى زمين را پر كرده باشند.
شرح كوتاه :
آدم مغرور در دنيا فقير و در آخرت مغبون خواهد بود. نبايد به مال و يا سلامتى جسم و يا اهل و رياست و امثال اينها مغرور شد، چه اينها براى هميشه در دنيا نخواهند ماند.
انسان نبايد از حال خوش داشتن و يا به بعضى آرزوهاى نفسانى رسيده ، مغرور شود كه گاهى اينها خود مصيبت مى شود.
اگر حال عبادت و خوف و اظهار ندامت گاهى به انسان روى آورد، به شكر و سپاس اين حالات بهتر است تا به ستايش ديگران كه در واقع مدح ، آفتى است براى غفلت و غرور، و خسران و حسرت شخص مغرور در قيامت بيشتر از ديگران است .
📚 1 - غرور قلبى
مدتى در حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از يكى از اصحاب تعريف و تمجيد مى كردند، تا اينكه روزى همان شخص را به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نشان دادند و گفتند: او را كه تعريف مى كرديم ، همين شخص است .
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به چهره او نگريست و فرمود: نوعى سياهى مربوط به شيطان در چهره او مى نگرم . او نزديك آمد و سلام كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: تو را به خدا سوگند مى دهم آيا پيش خود نگفتى بهتر از من در ميان اصحاب ، كسى نيست ؟
او گفت : چرا، همين فكر را كردم . (به اين ترتيب پيامبر صلى الله عليه و آله با چشم بصيرت نشانه غرور قلبى او را متذكر شدند).
📚 2 - غرور به مال و اولاد
عاص بن وائل شخص بى دينى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را مسخره مى كرد، و لقب زشت (ابتر) به معنى بدون پسر و جانشين را به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم داد، و از او فرزند ناخلفى بنام عمرو بن العاص باقى ماند كه طراح سياست مكر و حيله دستگاه معاويه عليه امام على عليه السلام بود.
يكى از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم گويد: من از عاص بن وائل طلب كار بودم ، نزد او رفتم و از او تقاضاى طلب خود را كردم .
او گفت : طلبت را نمى دهم ، من گفتم : طلب خود را در آخرت از تو مى گيرم . او با غرور تمام گفت : من در آخرت ، اگر وجود داشته باشد اولاد و اموال بسيار دارم ، اگر آنجا رفتم (و تو آمدى ) بدهى خود را به تو مى دهم !
خداوند اين آيه را بر رسول خدا نازل كرد (ديدى حال آنكه به آيات ما كافر شد و گفت : من البته مال و فرزند بسيار دارم ... سخت بر عذابش خواهيم افزود)
📚 3 - پهلوان مغرور
پهلوانى هنرهاى بسيار از خود نشان داده و پهلوانان جهان را بر زمين افكنده و شهرتى فراوان يافت . از بسيارى توانائى و قدرت ، به غرور افتاد و روى به طرف آسمان كرده و گفت : بار خدايا حالا جبرئيل را بفرست تا با او دست و پنجه نرم نمايم ، زيرا در زمين كسى نيست كه تاب مقاومت من را داشته باشد.
چند روز نشد كه حق تعالى او را ضعيف و ناتوان كرد و براى شكستن غرورش او را به ويرانه اى انداخت . آنقدر ضعف بر او غالب شده كه سرش را بر خشتى گذاشته و موشى بر رويش جست و سر انگشتان پايش را بدندان مى گزيد و او قدرت نداشت تا پايش را جمع كند.
صاحب دلى از كنار وى بگذشت و گفت : اينكه خدا يكى از لشگرش را كه از همه كوچكتر است بر تو مسلط فرمود، تا متنبه شوى و از غرور توبه كنى ، اگر استغفار كنى خداوند با وجود يك صبور است غيور هم هست و ترا عافيت دهد.
📚 4 - عالم نحوى
شخصى علم نحو را فرا گرفته بود و در ادبيات عرب بسيار ترقى كرده و او را دانشمند علم نحو مى خواندند. روزى سوار بر كشتى شد، ولى چون مغرور به علم خود بود رو به ناخداى كشتى كرد و گفت : آيا تو علم نحو خوانده اى ؟ او گفت : نه ، عالم گفت : نصف عمرت را تباه نموده اى !!! ناخداى كشتى از اين سرزنش اندوهگين و خاموش ماند و چيزى نگفت .
كشتى همچنان در حركت بود، تا اينكه بر اثر طوفان به گردابى افتاد و در پرتگاه غرق شدن قرار گرفت . در اين هنگام ، كشتيبان كه شنا مى دانست ، به عالم نحوى گفت : آيا شنا مى دانى ؟ گفت : نه ، ناخدا گفت : همه عمر به فناست چرا كه كشتى در حال غرق شدن است و تو شنا نمى دانى .!
او به غرور خود پى برد و متوجه شد كه بالاترين علم آن است كه انسان اوصاف زشت و صفات رذيله را در وجود خود نابود كند تا غرق درياى غرور نگردد.
📚 5 - نخوت ابوجهل
شبى ابوجهل دشمن سرسخت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم همراه وليدبن مغيره به طواف خانه كعبه پرداختند. در ضمن طواف با هم درباره پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم سخن به ميان آوردند.
ابوجهل گفت : قسم به خدايم كه او صادق است . وليد گفت : خاموش باش ، تو از كجا سخن را مى گوئى ؟ ابوجهل گفت : ما او را در كودكى و جوانى راستگو و امين مى دانستيم ، چگونه پس از آنكه بزرگ شده و عقلش كامل گشته دروغگو و خائن شده است ؟!
وليد گفت : چرا او را تصديق نمى كنى و ايمان نمى آورى ؟ گفت : مى خواهى دختران قريش بشنوند و بگويند من ، ابوجهل از ترس شكست تسليم شده ام ، سوگند به بتهاى لات و عزّى هرگز از او پيروى نخواهم كرد.
از اين غرور و نخوت خداوند اين آيه را نازل فرمود: (خدا بر گوش و قلب او مهر زده و بر چشمش پرده ظلمت كشيده است )
.........................................................................
✍»حضرت فاطمه زهرا (س) فرمودند:
♥»خداوند نماز را به این خاطر واجب گردانیده است تا شما را از خود پرستی و غرور دور کند،
امر به معروف را جهت مصلحت عموم مردم واجب قرار داده است، و مصون و محفوظ ماندن از خشم و غضب خدا، در نیکی به پدر و مادر است.
......................................................................
🌷 غرور دام خطرناک شیطان 🌷
پیامبر اسلام(ص) فرمودند: یک مشت خاک بردار و بریز رو صورت انسان های چاپلوس! این ها را از خودت دور کن! با پنبه سرت را می بُرند.
این افراد تو را به دام غرور می اندازند. امام راحل تو نجف راه میفتاد اگر متوجه میشد کسی دارد از پشت سرش می آید، برمی گشت میفرمود: اگر کاری دارید بفرمایید وگرنه تشریف ببرید. اینطور هم خودتان را کوچک می کنید، هم من را گرفتار دام غرور می کنید.
چرا کاری می کنی من باورم شود کسی هستم. به جایی رسیدم. ما چیزی نیستیم. عددی نیستیم . چرا اینقدر شلوغش می کنی!!
امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی بدن میت رو می گذارند بالای سنگ غسال خانه، از جانب خدا چند خطاب به میت می شود، 〖أیْنَ بَدَنُکَ القَوی〗 : کجا رفت آن بدن قوی، چیشد آن بازوهای ستبر، دو تا قدم بر می داشتی همه را چپ چپ نگاه میکردی... الان غسال تو را پرت می کند این ور و آن ور، هیچ کاری نمیتوانی بکنی! چی شد صورت زیبایی که بهش مباهات می کردی؟ حالا کسی دیگه رغبت نمی کنه نگات کنه!
پسر آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) میفرمودند: پدرم بعد از نماز بر بدن امام (ره)، تب کردند و بیمار شدند. از او سوال کردم چرا این قدر منقلب هستید؟ فرمودند: پسرم! وقتی دیدم آن بدن رهبر مقدرِ با عظمت چطور بی حرکت و ناتوان روی زمین افتاده، پُشتم لرزید.
بعضی از ماها به چه چیز مینازیم؟ عمر دنیایی ما که زایل شود این چیزها هم زایل میشود.
پیغمبر (ص) هر وقت میخواست جایی بروند، به اصحابش می فرمودند: شما جلو برید من پشت سر شما می آیم. سلمان گفت: یا رسول الله! شما آقای ما هستید، شما سرور ما هستید. پیغمبر فرمودند: سلمان! اگر دور من را بگیرید؛ نفس من خوشش می آید. شما جلوتر راه بروید تا مبادا گرفتار این دام خطرناک شیطان، یعنی غرور شوم.
چرا اسباب هلاکت خود را فراهم میکنیم؟ نفس ضعیف است. باور میکند. حواست را جمع کن.
امام صادق علیه السلام میفرمایند: تعجب میکنم از فردی که برای کارهای خیرِ کوچک مغرور میشود، در حالی که نمی داند عاقبت به خیر میشود یا نمی شود.
🎙متن سخنرانی حاج آقا علی پناه
🕪سخنرانی کوتاه استاد دانشمند در مورد تکبر و هوای نفس👇👇👇👇👇👇همین الان گوش کنید:
https://share.tarafdari.com/show/8309