همانطور که میدانید فیلم تنت با مفاهیم پیچیدهای چون مفهوم زمان و سفر در آن، نابودی و بینظمی ذرات، سر و کار دارد. اما به راستی چه میزان از فیلمنامه فیلم تنت براساس مفاهیم فیزیک بنا نهاده شده است و چقدر از این اطلاعات مستدل و معتبر هستند؟ آیا این داستان صرفا برپایه تخیل و تفکرات انتزاعی است یا حقایق علمی در آن استفاده شده است؟! در ادامه این موضوع را با یکدیگر بررسی خواهیم کرد.
جالب است بدانید کریستوفر نولان در پروسه تولید Tenet و نگارش فیلمنامه آن از مشاوره یک فیزیکدان سرشناس به نام کیپ تورن بهره گرفته است. کیپ تورن در پروژه پیشین نولان یعنی اینترستلار نیز به او مشاوره علمی داده و بر روی اعتبار علمی فیلمنامه نظارت دقیقی داشته است. لازم به ذکر است که در پروژههایی مانند فیلمهای اینترستلار، اینسپشن و تنت که با مفاهیمی چون زمان، سیاهچالههای فضایی و مفاهیم فیزیک انتزاعی سر و کار دارند، اهمیت مستدل بودن این اطلاعات دو چندان شده و تنها تکیه بر قوه تخیل نویسنده کافی نیست. فیلم تنت نیز از این قاعده مستثنی نبوده و ایده اولیه داستان از مفاهیم پایه فیزیک مانند بینظمی و فروپاشی ذرات به دست آمده است. اما پیش از بررسی این گونه مفاهیم در فیلمنامه این فیلم ابتدا توضیحی اجمالی پیرامون این مفاهیم ارائه میدهیم.
بینظمی مولکولی
بینظمی یا انتروپی مولکولی در مواد، بسته به نوع ماده است، به عنوان مثال بینظمی مولکولی در مواد جامد کمتر و در گازها بیشترین مقدار مجاز است. برای درک بیشتر مفهوم بینظمی مولکولی با ذکر مثالی ساده آغاز میکنیم.
یک تخم مرغ را تصور کنید که از روی میزی به پایین غلتیده و میشکند. با شروع فرآیند شکسته شدن این تخم مرغ، ذرات آن از نظم معمول خود خارج شده و مولکولهای تخم مرغ دچار بینظمی و آشفتگی میشوند. همین آشفتگی سبب متلاشی شدن تخم مرغ و فروپاشی آن میشود. از سوی دیگر با افتادن تخم مرغ روی زمین، هرچه از زمان برخورد آن به زمین بیشتر بگذرد آشفتگی و بینظمی ذرات آن نیز به مرور بیشتر شده تا جایی که از یکدیگر فروپاشیده میشوند. بنابراین میتوان گفت زمان عامل پیش برنده آشفتگی مولکولهای تخم مرغ است. اگر به این رابطه زمان و آشفتگی با منطق ریاضی نگاه کنیم آن را به صورت یک رابطه دو طرفه میبینیم. یعنی همانطور که زمان عامل پیش برنده بینظمی مولکولی است، میتوان گفت بینظمی مولکولی نیز عامل پیش برنده زمان است.
در این مثال، اگر رابطه زمان و بینظمی مولکولی را دو طرفه بدانیم، میتوان گفت، اگر جهت بینظمی مولکولی را برعکس کنیم میتوانیم شاهد برگشت زمان به عقب باشیم. در واقعیت کسی احتمال آن را نمیدهد که زمان به عقب بازگردد، اما جالب است بدانید که در علم فیزیک برای غیرقابل پیشبینیترین مسائل نیز درصد وقوع وجود دارد، هرچند که این درصد نزدیک به صفر است اما باز هم احتمال اتفاق آن وجود دارد. احتمال عوض شدن جهت آشفتگی مولکولی، در علم فیزیک، نزدیک به صفر است اما صفر مطلق نیست. بنابراین با تغییر جهت آشفتگی ذرات، مسیر زمان نیز تغییر خواهد کرد.
نحوه استفاده فیلم تنت از مفاهیم فیزیک
مفهومی که در بخش بالا توضیح دادیم، فرگشت ذرات نام دارد. مبحث فرگشت، مفهومی است که در فیلم تنت استفاده شده است.در این فیلم شاهد سفر در زمان یک مامور خبره CIA هستیم که قصد دارد برای انجام ماموریت گروهی به نام Tenet در زمان سفر کرده و مانع از انجام کاری شود. او با استفاده از همین مفهوم آنتروپی و بینظمی مولکولی، قادر به تغییر مسیر زمان میشود. تنها یک قانون وجود دارد و آن این است که نباید با وجود حقیقی خود در زمان گذشته روبرو شود.
حتی دلیل وجود ماسک روی صورت او نیز همین تغییر مسیر جریان مولکولی است. از آنجا که او با استفاده از آنتروپی قادر به تغییر جریان زمان شده است، بنابراین اکسیژنی که باید توسط او استنشاق شود هم باید از طریق فرگشت وارد بدن این مامور شود و این دستگاه، وظیفه تغییر نظم مولکولهای اکسیژن را دارد. آنطور که از بررسیها مشخص است، فیلم تنت در ایدههای اولیه خود از مفاهیم آنتروپی و تغییر مسیر زمان استفاده کرده است. اگر استفاده فیلمنامه Tenet از این مفاهیم پایه صد در صد نباشد به طور قطع نود درصد است و تخیل در نگارش فیلمنامه آن نقش اندکی ایفا کرده است.