تدارک تیمها برای شروع فصل جدید رقابتهای لیگ دسته اول فوتبال کشور در شرایطی دنبال میشود که به شرایط تیمها به ویژه لیگهای پایینتر در روزهایی که فوتبال هم همچون سایر بخشهای کشور تحت الشعاع کرونا قرار گرفته است توجه چندانی نمی شود.
به گزارش طرفداری و به نقل از دنیای هوادار شاید مشکلات این روزهای کشور اعم از مشکلات اقتصادی و بیماری کرونا شرایط را به گونهای پیش برده است که کمتر مسئولان ارشد به فوتبال فکر کنند، اما لازم است جهت یادآوری تبعات این بی توجهی این گزارش را از شرایط تیم گلریحان البرز که عنوان نماینده فوتبال این استان را یدک می کشد به نگاره درآوریم.
سخن خود را با ذکر این پرسش آغاز میکنیم که استاندار البرز، نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، دادستان مرکز استان به عنوان مدعیالعموم و سایر دستگاههای نظارتی از شرایط این تیم که در ابهام و سکوت خودخواسته مدیران این تیم به سر می برد اطلاع دارند؟ آیا این مقامات که هدفشان اعتلا حفظ نام و جایگاه و اعتبار این استان و حقوق عامه مردم است از روند مدیریتی و سیستم حاکم و تصمیمگیر آن خبر دارند؟ آیا سرنوشت و اعتبار فوتبال این استان به عنوان یکی از بزرگترین هنجارهای اجتماعی برایشان اهمیت دارد؟
آیا گل ریحان یا همان اکسین سابق «فرزند» این استان است یا «بچههای سرراهی» که توسط بخش بهاصطلاح خصوصی اداره می شود که نیازی به کمک یا توجه ندارد!
پاسخ این پرسشها هرچه باشد نتیجه احتمالی آن با روندی که نگارنده با تجربه سال ها قلم زدن در این حوزه دارد و اذعان به شرایط کنونی و مستنداتی که محفوظ است، «فاجعهبار» خواهد بود و ممکن است آبروی ورزش این استان را به خطر بیاندازد.
همین موضوع است که تمامی مسئولان ارشد را متعهد به توجه بیشتر و بیشتر به این تیم می کند. مگر اینکه گلریحان از البرز رخت ببند و از نام و اعتبار این استان استفادهای نکند که در صورت هر نتیجه عواقب آن بر عهده مالکان و مدیران آن ها خواهد بود. با ذکر مقدمه توجه شما را به اتفاقات اخیر این تیم در چند بخش جلب می کنیم.
پرده اول
در شرایطی که حمید طاهری پور مالک پیشین این تیم که آن روزها اکسین نام داشت برای تیم داری در فوتبال تمایلی نداشت، صحبت انتقال امتیاز تیم به مجموعه موسسه اعتباری نور مطرح شد. موسسهای که ارتباط مالی آنها با طاهری پور غیرقابل کتمان بود. اما پس از این انتقال و تغییر نام به گلریحان ناگهان همه ارتباط مجموعه خریدار جدید با موسسه نور انکار شد!
هرچند در این مدت رد پای همه افرادی که در این تیم در کادر مدیریت بودند را با مجموعه مدیریت موسسه نور که سرنوشت آنها در روزهای سختگیری دستگاههای نظارتی به ویژه قوه قضائیه نامشخص است، می توان یافت اما ابهام و سکوت هیچگاه پاسخ مشخصی به این که منابع مالی این تیم از کجا و توسط چه کسانی تأمین میشود نداد! به ویژه در سالهایی که شاهد ریخت و پاشهای حسابی این تیم در لیگ یک بودیم.
شاید روی کاغذ پاسخهایی به این سوالات وجود داشته باشد اما هم ما می دانیم و هم دستگاههای نظارتی که روی کاغذ خیلی چیزها را میتوان نوشت!
پرده دوم
همانطور که گفته شد با مشکلات مختلفی که برای تأمینکنندگان منابع مالی این تیم صورت گرفت و در اواسط فصل گذشته شدت آن افزایش یافت شاهد ورود برخی چهرهها به کادر مدیریت این تیم شدیم که با نگاهی به سوابق آنها به ویژه «جویبار» برای این تیم و آبروی این استان نگران میشویم که ممکن است شاهد چه اتفاق های ناگواری باشیم!
در اواسط فصل گذشته با پر رنگ شدن حضور فرد مذکور که یکی از معاونتهای این باشگاه را در اختیار گرفت و نقش محوری در تصمیمگیریهای باشگاه را عهدهدار شد (مدیریت باشگاه با اختیار تام) شاهد تغییر در کادرفنی گلریحان بودیم و «محمد نصرتی» مربی جوان کرجی که با پتانسیل موجود بد هم نتیجه نگرفته بود کنار گذاشته شد و «میثم منیعی» به عنوان دوست صمیمی و بیست سالهی آقای معاون سرمربی این تیم شد تا ترکیب فاجعه «جویبار» دوباره کنار هم جمع شوند!
نگارنده مدارک و فایلهای صوتی را از آقایی که این روزها تصمیم گیرنده اصلی تیم گلریحان شده است در اختیار دارد که سیستم لُمپنیسم و غیر فرهنگی وی را به خوبی نشان میدهد! فایلهایی که پر از الفاظ رکیک و زننده توام با تهدید است که با روح حاکم بر فوتبال کاملا در تضاد است. محتوای این فایلها به حدی است که شرم بر انتشار آن در هر شرایطی داریم!
طبق مستندات موجود این فرد درخواست خرید امتیاز این باشگاه را از بهاصطلاح مدیران این تیم را داشته که با امضای مدیرعامل این تیم تصمیم گیری و شرایط آن به شرکتی واگذار شده است که گواه بر همان ابهامات مالکیتی این تیم که به موسسه اعتباری نور باز می گردد را که در بخش اول گزارش خواندیم تایید می کند!
پرده سوم
در شرایطی که بسیاری از تیمها سرمربیان خود را برای حضور در مسابقات لیگ یک معرفی کرده بودند سرنوشت نیمکت این تیم باز هم در ابهام بود. طبق اخبار به دست رسیده و صحبتهایی که در محافل فوتبالی که یک پای آن ها را دلالان و کارسازان فوتبال تشکیل داده بودند مطرح میشد و گمانهزنیهای آن در فضای رسانه بازتاب داشت، شرط اصلی انتخاب سرمربی برای این تیم آوردن سرمایه گذار توسط سرمربی بود!
نکته ای عجیب و مفسده انگیز که توسط تصمیمگیر اصلی این تیم که سوابق آن مشخص است، گواهی بر تایید به ته دیگ خوردن کفگیر منابع مالی مجموعه پشتیبان این تیم است و آقایان تیم را برای اینکه پولی برای هزینه ندارند به فردی سپردهاند که از هر راهی شد هزینه های این تیم را تامین کند!
اینکه در فوتبال دنیا چقدر مرسوم است سرمربی برای گرفتن نیمکت یک تیم با خود سرمایهگذار بیاورد و یا آن پول از طریق جذب بازیکن زنده شود را فقط در فوتبال ایران می توان دید و با نگاهی به سرنوشت این تیمها و مربیان و مدیرانی که با این سبک مدیریت می کنند، باید منتظر فاجعهای بزرگ در البرز باشیم!
با این حال در روزهای پایانی هفته گذشته «علی لطیفی» به عنوان سرمربی جدید این تیم معرفی شد و عقد قرارداد آنگونه که رسانهها اعلام کردند به روزهای نخست این هفته موکول شد! اما با این انتخاب این پرسش در ذهن تداعی میشود که آیا علی لطیفی در این فصل با اسپانسر به کرج آمده؟ و این اسپانسر که قرار است هزینههای گل ریحان را پرداخت کند از کجا آمده و منابع مالی آن و منفعتش در چیست؟ آیا تأمین هزینهها که شرط مدیریت باشگاه بوده توسط لطیفی که برای بار چندم هدایت این تیم البرزی را به دست گرفته توسط اسپانسری با منابع مشخص و سبقه و هویت واقعی صورت میگیرد یا باید شاهد اتفاقاتی در روند جذب بازیکن باشیم!
همه این شبهات که فضای اطراف گل ریحان را غبار آلود ساخته می بایست شفافسازی شده و اینجاست که از مدیران ارشد استان و دستگاه های نظارتی خواهان بررسی شرایط این تیم هستیم چراکه ممکن است فاجعهای صورت گیرد که پاسخگویی آن برای البرز هزینهبر باشد!
در مورد انتخاب علی لطیفی ذکر این نکته لازم است که ممکن است این خبر هم همچون طرح اسامی مثل سرآسیابی یا فرشاد فلاحت زاده و... ممکن است یک بازی رسانهای برای تغییر اذهان عمومی باشد. به هرشکل منتظر رسمی شدن این قرارداد و سرنوشت گل ریحان خواهیم بود.
توحید وانشانی / نویسنده و روزنامه نگار