ستار همدانی، بازیکن سابق استقلال، در برنامه ملاقات با چهره ها مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت. ستار همدانی در استودیو طرفداری در خصوص خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس، مشکلات زیاد آندره آ استراماچونی در استقلال و مدیران فوتبال صحبت هایی را انجام داده است.
در ادامه بخش دوم و پایانی گفتگوی سامان خدائی و ستار همدانی را می بینید و می خوانید:
بخشی از تاریخ استقلال هست که مبهم مونده، مربوط به سال گذشته که استراماچونی رفت می شود. شما به رفع ابهام این قضیه کمک کنید. وقتی که استراماچونی به ایتالیا رفت، شما فکر می کردید که بر می گردد؟
وقتی ما به تعهدات خود عمل کنیم و سوء مدیریت نداشته باشیم این اتفاقات رخ نمی دهد. فقط هم استراماچونی نیست، خیلی از مشکلات دیگر در فوتبال هست. تنها مسئله پرداختی ها هم نبود، شما اگر یادتان باشد از بدو ورود او استقلال مشکلات زیادی داشت. از همان بازی اول تا تمرین نداشتن تیم و هزار مشکل دیگر. چرا ما باید به آنجا برسیم؟ ما نباید از آدم هایی که مسبب رفتن استراماچونی می شوند و سوء مدیریت شان باعث رفتن ایشان می شوند، انتظار کارهای بزرگی داشته باشیم. چون برگشتن او از آمدن شان به ایران خیلی کار سخت تری بود. قاعدتا از آدم های کوچک، کار بزرگ خواستن، منطقی نیست. من همان موقع که مدیریت تیم را برعهده داشتم به دوستان گفتم که پرداخت استراماچونی کار سختی نیست. راهکار هم دادم و از همان طریق نیز این اتفاق رخ داد. اما اصرار داشتند که نه، ما مدیریت های مختلفی در کشور داشتیم و بحث های مدیریتی خودمان را داریم و ما گفتیم که تسلیم، ما اشتباه کردیم که این مسئله را بیان کردیم. فردا رفتند دیدند که می شود و از همان راه به نتیجه رسیدند. در مجموع همه این ها را که نگاه کنیم، از راس هرم که وزیر ورزش هست، این انتخاب های غلط صورت گرفته. البته من هیچ وقت نمی خواهم به ساحت مقدس دوستان جسارت کرده باشم و همه قابل احترام هستند اما برای استقلال، انتخابات درخور استقلال صورت نگرفت.
استراماچونی و طرفدارانش معتقد هستند که یک عده در استقلال او را فراری دادند. شما در استقلال بودید، همچین چیزی حس کردید که عده ای می خواهند او برود و نباشد؟
شما وقتی در بحث میزبانی کم می آوردید، دنبال بهانه هستید که وقت بگذرد و مهمان برود و شما شرمنده نشوید. باز من برمی گردم به سوء مدیریت. وقتی مدیریت و برنامه نداشته باشیم، وقتی مدیریت های ما بر مبنای اهداف تعیین شده نیست، برای ما چالش برانگیز می شود. چون موفقیت زمانی اتفاق می افتد که هدف مشخص داشته باشیم و بر مبنای آن هدف مدیریت کنیم و پیش برویم. متاسفانه ما هیچ هدفی نداشتیم. این هدف کِی اتفاق می افتد؟ بر اساس ثبات مدیریتی. ثبات مدیریتی کِی اتفاق می افتد؟ خب مدیر می آید و می گوید من 6 ماه هستم و فقط کاری کنم که سکوها به من بی احترامی نکنند. خب او نمی تواند هدف تعیین کند، ساختار ایجاد کند، برنامه محور باشد. همه این ها مشکلاتی هست که وجود دارد و به خاطر همین، باز هم می گویم که همه این مشکلات باید از بالا دیده شوند و به پایین بیاید. اصلا بحث ما کوبیدن آقای وزیر نیست. ایشان قابل احترام است. همیشه گفته ام که ما باید جایگاه خود را بدانیم که من کجا قرار دارم و ایشان کجا قرار دارد. ولی وقتی که این مشکلات پیش می آید و تصمیمات غلط گرفته می شود و روح مردم مردم و ورزش خدشه دار می شود، آن وقت است که حرمت ها از بین می رود و خط قرمزها شکسته می شود و همه سعی می کنند که آن مباحث و مشکلات خودشان را به رخ بکشند و بیاییند مطرح کنند که باعث می شود حاشیه ها بزرگتر شوند و در دو سه سال اخیر هم کم نداشتیم که جلوی وزارت ورزش هواداران رفته اند و مشکلاتی به وجود آمده است.
آندره آ استراماچونی با همه جنگید
یعنی مثلا آن امکاناتی که استراماچونی می خواست، کسانی که در باشگاه بودند گفته اند ولش کن، بگذارید برود تا این مشکلات و خواسته ها را شاهد نباشیم. این دیدگاه شما است؟
مربی وقتی که می آید، یک سری خواسته ها دارد. یک سری از خواسته ها ابزاری است که می خواهد برای کار کردن. آیا ما این ابزار را به ایشان دادیم؟ بارها و بارها ایشان مصاحبه کرد که یک روز اینجا تمرین می کردیم، یک روز آنجا تمرین می کردیم، یک روز کاور نکشیده بودند، یک روز زمین خیس بود. مشکلات در واقع زیاد بود و آقای استراماچونی تمرکز لازم روی کارش نداشت. و جالب اینجاست که خیلی آدم زرنگی هم بود. من فکر می کنم با همه مشکلاتی که وجود داشت، با همه جنگید. هم مربی بود، هم مدیر بود، هم حاشیه ها را جمع می کرد، هم رسانه داشت، هم تدارکات بود، به نوعی هندل می کرد همه مسائل را و موفق هم بود. به خاطر همین تلاش ها و ریاضت ها و سختی هایی که کشید، موفق عمل کرد.
الان هم که قانون جدید می گوید مربی و بازیکن خارجی به ایران نیاید. با این قانون موافق هستید؟
خیر. اعتقاد دارم وقتی مربیانی از سطح اول فوتبال می آیند به فوتبال ما، با خودشان دانش به روز می آورند. ما چقدر باید هزینه کنیم که مربیان به کلاس های اروپایی بروند و یاد بگیرند؟ بنابراین وقتی مربیان از سطح اول می آیند، قطعا به فوتبال ما کمک می کنند. ولی مدل آوردن و مدل همکاری و مدل قراردادهای ما بسیار ایراد دارد. ما باید این ها را اصلاح کنیم و مشلات را حل کنیم تا بتوانیم دانش آن ها را اینجا نگه داریم. ما 8 سال کی روش را در فوتبال ایران داشتیم ولی آیا غیر از جواد نکونام که بازیکنش بود و کمی دانش آن مدلی پیدا کرده و من اعتقاد دارم که جواد دانشش را مدیون حضور موفق خودش در اسپانیا بود، اما ما از آقای کی روش چه کسی را آوردیم و گذاشتیم کنارش؟ یکی آقای مارکار آقاجانیان بود که ایشان کجاست؟ چه سرمایه گذاری کردیم؟ کدام تیم را به ایشان دادیم و بگوییم بیا ایده هایت را در تیم پیدا کن؟ ببینید مدل غلط است بنابراین آوردن مربیان خارجی خیلی خوب است ولی باید با برنامه باشد و آن دانش را به فوتبال اضافه کنیم.
لزوما یک مدیر نباید فوتبالی باشد
حالا در بحث مربی کمتر ولی اینقدر بازیکن بی کیفیت خارجی آمده و بعدش هم غرامت نجومی گرفته، چشم ها ترسیده است. اینطوری نیست؟
اشاره کردم خدمت تان، مدیران ما متاسفانه تیم و کمیته تصمیم گیر و کسانی که بتوانند کمک کنند و مشاورین خوبی ندارند. لزوما یک مدیر نباید فوتبالی باشد. اشکال ندارد. در باشگاه های بزرگ دنیا هم همین است ولی افراد کارکشته و آدم های فوتبالی و مشاورینی که کمک فکری می کنند، در کنار این مدیرها زیاد است. این ها آسیب هایی است که فوتبال ما دیده و در همه باشگاه ها هم هست. در باشگاه پرسپولیس، استقلال، تراکتور، سپاهان و .. حتی لیگ یک.
کدام مجمع؟ تصمیمات را وزیر می گیرد
مشابه آن نیز در بالاترین سطح فوتبال ایران نیز داشتیم. ماجرای ویلموتس و این ماجرای 6 میلیون یورویی که باید به او بدهیم. نظرتان در مورد این اتفاقی که افتاده چی است؟
من آن روز یک مصاحبه داشتیم و یکی از دوستان گفته بودند که در آن مقطع ما زمان نداشتیم. آقای کی روش رفته بود و ما جایگزین نداشتیم. چرا اصلا اینقدر باید عجله کنیم؟ بعدش هم اصلا زمان کم نبود. توجیهات غلط داریم دیگر. وقتی که اشتباه کردیم، صراحتا نمی گوییم. یک مدیر حق دارید که اشتباه کند. این یک چیز عرف است که وقتی که یک ماشینی که حرکت می کند، تصادف می کند دیگر. بنابراین یک مدیر نیز وقتی کار می کند، می تواند اشتباه کند. اما این اشتباهات باید درصدش پایین باشد و بعد هم اینکه اگر اشتباه کردیم باید بپذیریم. مشکل این است که نمی پذیریم و مقاومت می کنیم و مقاومت برابر فهمیدن غلط است. اگر بپذیریم که اشتباه کردیم، همه حمایت می کنند. همه کمک می کنند و حق به او می دهند و می گویند این آقا چند تا کار خوب انجام داده است و حالا یک اشتباه هم کرده است. در مورد آقای ویلموتس هم همین است. گفتم، ما قائم به شخص هستیم، ما هیچ وقت یک کارگروه تصمیم گیرنده و تصمیم ساز را نداشتیم. چه در رده فدراسیون و چه در باشگاه. بنابراین قائم به شخص بودن این مشکلات را دارد دیگر. در ورزش فوتبال کشور شخص آقای وزیر تصمیم می گیرند و اسمش هم هست که مجمع هست. کدام مجمع؟ کی تصمیم می گیرد؟
یک دو قطبی در این قضیه ایجاد شد. تقصیر وزارت بود یا فدراسیون؟
والا من آن طوری که شنیدم، قطعا تصمیمات را وزارت گرفته است. در مصاحبه ها شنیدم که می گویند که القا کرده و توصیه کرده است. حالا مودبانه می گویند که توصیه شده و پیشنهاد شده. به هرحال مشکلات از راس هرم است.
اعلام شد اسامی را که سازمان بازرسی کل کشور و 8 نفر از فدراسیون و هیات رییسه بودند.
خوشحالیم که ورود کردند و امیدواریم همه این ها منجر به نتیجه شود و بتوانیم با سختگیرانه رفتار کردن مسئولین عزیز، انتخاب های درستی داشته باشیم تا مشکلات فوتبال ما که بخش اعظمی از جامعه را در برمی گیرد، حل کنیم. به هر حال با برد و باخت استقلال و پرسپولیس چقدر مردم خوشحال و ناراحت می شوند. مثلا روز جمعه بازی داریم از سه شنبه همه درگیر هستند. جمعه بعد از بازی فارغ از نتیجه تا دوشنبه درگیر هستیم و در مورد جمعه حرف می زنیم. بنابراین در طول هفته مردم درگیر هستند. پس این مستلزم این است که با یک برنامه خوب و هدفمند روی فوتبال سرمایه گذاری کنیم. اما دوستان کمی بی تفاوت و بی توجه هستند.
بی برنامه وارد بورس شدن، آسیب پذیر است
الان ماه هاست که صحبت خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس و ورودشان به بورس مطرح می شود. از نظر شما واقعا این اتفاق رخ می دهد؟
قطعا می تواند خیلی خوب باشد. ولی باید هدفمند باشد. بی برنامه وارد بورس شدن، آسیب پذیر است. منابع مالی بسیار خوبی دارد و می توانند ورود کنند ولی مردم برای سرمایه گذاری به دنبال سود هستند اگر ما هدفی نداشته باشیم و برای این منابع مالی که بدست می آوریم، هدفمند پیش نرویم، از چاله به چاه افتادن است. با این تفکر و مدیریت، به نظر من سخت است که این اتفاق رخ دهد.
سخن پایانی اگر دارید بفرمایید.
ممنونم از شما که این فرصت را در اختیار من گذاشتید. از بچه های رسانه مستقل طرفداری تشکر می کنم و آرزوی موفقیت دارم برای مردم عزیز ایران و آرزو می کنم که کرونا هرچه سریع تر از کره زمین رخت ببندد و مردم دوباره بتوانند در کنار هم زندگی آرامی را داشته باشند.
همچنین بخوانید: