خبب زیاد ترسناک نیست ولی میگم
روزی یک مرد و یک دختر توی خونه تنها بودن
یهو یک صدا میاد
مرد متوجه این میشه که یه چیزی شکسته
میره و میبینه پنجره خونه شکسته
بعد بیرون رو میبنه که یک مرد غریبه داره سمت خونه شون سنگ پرت میکنه
میره دم در حیاط خونه و میبنه کسی نیست
وقتی برمیگرده خونه متوجه میشه که دخترش نیست
هرچقدر صداش کرد دید که نبود...
مرد ساعت ها دنبال دخترش گشت و بالاخره اون رو نزدیک جنگل خونشون پیدا کرد
اما اون دختر تنها نبود
یک موجود قد بلند و بدون چهره همراه اون بود
به نام اسلندرمن
مرد اعتراف کرد که ساعت ها دنبال دخترش که داشت با اسلندرمن میرفت سمت جنگل میدویید
اما گفت که هرکاری کرد به اون ها نرسید
اون گفت یکجوری بود که انگار داشتم کابوس میدیدم و واقعیت نبود
چون هرچقدر دنبالشون رفتم بهشون نرسیدم
پلیس بعد چند روز گشتن اتاق دختر نقاشی های عجیبی پیدا کرد
نقاشی هایی که معنی جالبی نداشتن
و بعد چند روز متوجه جنازه اون دختر که تو جنگل خودکشی کرده بود شدن
اونها گفته بودن که نقاشی های این دختر مفهومی داشت که درمورد ارتباط با اسلندرمن بوده
نظر شما چیه؟
(خودم نظری راجب واقعی بودن یا نبودنش ندارم)