زَنگبار منطقه ای نیمهخودمختار در تانزانیا و پایتخت آن شهر زنگبار است. زنگبار مشتمل بر مجمعالجزایری در اقیانوس هند به فاصله ۲۰ الی ۲۵ کیلومتری از ساحل سرزمین اصلی و شامل جزایر کوچک بسیار و دو جزیره بزرگ به نامهای اونگوجا (به انگلیسی: Unguja) (که بهطور غیررسمی زنگبار نامیده میشود) و جزیره پمبا (به انگلیسی: Pemba Island) است. مرکز تاریخی شهر زنگبار، شهر سنگی در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد. اصلیترین صادرات زنگبار ادویه جات به خصوص: میخک، جوز، فلفل سیاه، دارچین و نخل رافیاست. مجمعالجزایر زنگبار و جزیره مافیا را به عنوان «جزایر ادویه» هم یاد میکنند. صنعت توریسم از دیگر درآمدهای مهم بهشمار میرود.

«زنگ» واژهای فارسی است به معنی تیرهرنگ، قهوهای و سیاه، «بار» به معنی ساحل، کناره و کرانه (مثل: جویبار، رودبار، ارسباران …) و در مجموع «زنگبار» یعنی «ساحل سیاهان» یا «سرزمین سیاهان». اعراب این کلمه را زنجبار تلفظ میکنند و اروپاییان نیز زنجبار را به Zanzibar تغییر دادهاند. ایرانیها از دوره هخامنشی با این منطقه دادوستد تجاری داشتهاند.
بادهای موسمی که بر فراز اقیانوس هند میوزد باعث رفتوآمد ایرانیان، اعراب و هندیان به شرق آفریقا از جمله مجمع الجزایر زنگبار برای حدود ۲۰۰۰[۲]سال بودهاست. تشکیل شهر احتمالاً از یک دهکده ماهیگیری در شبه جزیره شانگانی (غرب جزیره) در قرن دهم میلادی آغاز شده. شانگانی در سال ۱۸۲۳ دارای انبوهی از کلبههای حصیری و یک مسجد بوده. اما اکثر ساختمانهای برجای زنگبار مربوط به قرن نوزدهم به بعد هستند. از جمله اولین اروپاییان که وارد این منطقه شدند، پرتغالیها به فرماندهی واسکو دو گاما بودند که با هدف ایجاد یک مسیر تجاری با هند در انتهای قرن پانزدهم به سال ۱۴۹۹، پایگاهی یا در حقیقت ایستگاهی را در زنگبار ایجاد کردند. در اواخر قرن شانزدهم زنگبار عملاً توسط حکام محلی تحت حاکمیت پرتغالیها اداره میشد. پرتغالیها در سال ۱۶۱۲ نمازخانه و پیش از آن کارخانه ای را تأسیس کرده بودند. حضور پرتغالیها در سال ۱۶۹۸ توسط اعراب عمانی به پایان رسید.
از اواسط قرن هفدهم میلادی که قدرت پرتغالیها به سمت زوال میرفت، عمانیها به تدریج نفوذشان را در شرق آفریقا افزایش میدادند. سرانجام این روند به بیرون راندن پرتغالیها در سال ۱۶۹۸ انجامید. عمانیها بخشی از نمازخانه و خانه بازرگانان پرتغالیها در ساحل را خراب کرده و از آنها یک قلعه نظامی ساختند که یکی از قدیمیترین بناهای جزیره است. از همان زمان اقتصاد زنگبار همچنان به شیوه سنتی وابسته به روابط تجاری با کرانه شمالی اقیانوس هند بود ولی به ناگهان جان تازه ای گرفت. در نیمه دوم قرن هجدهم فرانسویها داد و ستد برده را به زنگبار گسترش دادند و سود سرشاری عاید بازرگانان محلی شد به طوری که اگر در سال ۱۷۹۹ شهر کوچک و دارای خانه سنگیهای کم و کلبههای حصیری بود، در سال ۱۸۳۰ جمعیتی حدود ده الی دوازده هزار نفره پیدا کرد. تجارت برده، عاج، میخک و در کنار آن کشتزارها رونق فراوانی داشتند. سعید بن سلطان در سال ۱۸۳۲ پایتخت حکومتی خود را از مسقط به شهر سنگیٍ زنگبار انتقال داد و در ۱۸۴۰ نیز این انتقال را رسماً اعلام کرد و قصری هم رو به ساحل دریا ساخت به نام بیت الساحل. شمار عمانیها در سال ۱۷۷۰ به ۳۰۰ تن و در سال ۱۸۴۰ حدود ۵۰۰۰ تن گزارش شده. ملغی اعلام شدن تجارت برده به سال ۱۸۷۳ و اساساً برده داری در سال ۱۸۹۷ به زمینداران زنگبار ضربه بزرگی زد تا جایی که قیمت مسکن نیمی تا ٪ ۷۵ افت کرد. بین سالهای ۱۹۰۳الی ۱۹۰۹ بیشتر اعراب خانههایشان را فروخته، اجاره یا رها کرده بودند.

به موجب قرارداد هلیگولند-زنگبار که بین امپراتوریهای آلمان و بریتانیا منعقد شد، زنگبار در سال ۱۸۹۰به تحتالحمایگی (و نه مستعمره) بریتانیا درآمد. زنگبار که از سال ۱۸۹۰ تحتالحمایه انگلستان بود، در ۱۰ دسامبر ۱۹۶۳ جزء کشورهای مشترکالمنافع و به سلطنت مشروطه تبدیل شد. یک ماه بعد با عزل سلطان جمشید بن عبدالله در ۱۲ ژانویه ۱۹۶۴ و در خلال انقلاب زنگبار، سلطان به تبعید رفته و سلطاننشین زنگبار به جمهوری خلق زنگبار و پمبا تغییر یافت. در روند این انقلاب بیش از ۲۰٬۰۰۰ نفر کشته شدند. اتحاد زنگبار با تانگانیکا به سال ۱۹۶۴ منجر به ایجاد جمهوری متحد تانگانیکا و زنگبار شد و مدتی بعد نام آن به جمهوری متحد تانزانیا تغییر کرد؛ ولی زنگبار همچنان یک منطقه نیمهخودمختار باقیست.
از مگادیشو تا سفالا و کیپ دلگادو در موزامبیک ۳۶ شهر ساحلی و جزیرهای وجود دارد که مردمان آن دارای آداب، رسوم، فرهنگ و مذهب و زبان مشترکی هستند که به آن فرهنگ و تمدن سواحیلی میگویند. این فرهنگ و تمدن به داخل قاره آفریقا نیز نفوذ پیدا کرده و منطقه شرق آفریقا را در برمیگرد. بعدها به ویژه در دوره بعد از اسلام مهاجران زیادی از شیراز، شوشتر و سیراف به زنگبار کوچیدند و در آنجا ساکن شدند. رهبر شیرازیهای کوچنده، حاکم ایالت شیراز علی بن سلطان حسن نام داشت. او در سال ۹۵۶، در زمان حکومت آل بویه، با هفت پسرش علی، محمد، باشت، سلیمان، حسین و داوود و حدود ۷۰۰ نفر از یارانش با چندین کشتی راهی آفریقا گردیدند و در زنگبار ساکن شدند. این گروه که بعدها به شیرازی معروف شدند و بعدها در قرن ۱۹ به همراه اعراب و بلوشها (بلوچهای) عمانی تأثیر زیادی در شکلگیری مدنیت و بازرگانی در زنگبار داشتند. شیرازیها این سرزمین جدید را زنگیبار (کرانهٔ سیاهپوستان) نامیدند که بعدها به زنگبار تغییر یافت.
از زمان هخامنشیان میان ایران و ساحل شرقی آفریقا (حبشه و زنگبار) ارتباطاتی بود و در دروه ساسانی بیشتر هم شد. داستان معروف شهریار بن هرمز از یک شاهزاده کیلوا که اسیر ایرانیان شده بود معروف است. (بیبیسی آفریکا) ولی ایرانی شدن زنگبار را بیشتر به دوره آل بویه نسبت میدهند. گفته شده که یکی از پسران سلطان دیلمی در پی اختلافی خانوادگی با ۷ کشتی به کنیا مهاجرت کرد و به تدریج این خاندان توانستند امپراتوری کیلوا را ایجاد کنند که تا موزامبیک و بِیرا ادامه داشت. آوردهاند چون مادر علی بن حسین شاهزاده دیلمی حبشی و سیاهپوست بود برادرش وی را مسخره میکرد و او مجبور به ترک ایران شد. مقصد او هند بود اما از ساحل حبشه سر درآورد. به گفته گراپف و سی ولتن ۲۰ درصد واژگان زبان سواحیلی فارسی شد.
ورود شیرازیها به جزایر شرق آفریقا و تشکیل امپراتوری زنگ یکی از سازمانیافتهترین مهاجرت بیگانگان درسواحل شرق آفریقا و زنگبار است که در بافت فرهنگی و اجتماعی مردم این مناطق دگرگونیهای عمیقی پدیدآورد و منجر به پیدایش «زبان سواحیلی» و نژاد موسوم به «افروشیرازی» گردید. در اواخر قرن پانزدهم میلادی «فضیل بن لیمان» به حکومت میرسد و همزمان واسکو دو گاما پس از اقامت در موزامبیک و کسب اطلاعاتی نسبت به شیوه حکومت ایرانیان در سال ۱۵۰۲ میلادی در شهر کیلوا پایتخت امپراتوری زنگ لنگر انداخته و با توپ و سایر سلاحهای جنگی که به همراه داشت سلطان فضیل را خراجگزار پادشاهی پرتغال کرد و شیرازیها سالیانه مبلغ یک هزار لیره به وی پرداخت میکردند و پرچم امپراتوری پرتغال بر فراز کاخ حکومتی کیلوا برافراشته شد. انگلیس در قرن ۱۹ پرتغالیها را در مومباسا شکست داد و در نهایت انگلیسیها بهطور رسمی زنگبار را مستعمره خود ساختند. حدود صدسال پیش نیز به دلیل خشکسالیهای متمادی در منطقه چابهار بلوچستان عده از مردم روستاها به زنگبار کوچیدند که هماکنون نیز با اقوام و آشنایان خود در ارتباطند. اکثر آنها اهالی روستای یوسف زهی در بخش دشتیاری هستند.

زنگباریها به زبان سواحلی که شاخه ای از گروه زبانهای بانتو است صحبت میکنند. این زبان در شرق و تا حدودی مرکز آفریقا بکار برده میشود و یکی از بانفوذترین زبانهای آفریقایی است. به گفته اسکار یومان خود سواحیلیها به زبانشان شیرازی میگویند. به گفته وان دردکن امروزه مردم سواحیلی لقب شیرازی دارند و این نام سواحیلی را که اعراب رویشان گذاشتهاند به کار نمیبرند. در زبان سواحلی چند واژه از جمله اصطلاحات دریانوردی و لنجداری و مراسم زار با گویش بندری فارسی بسیار نزدیک و هممعنی هستند. چند واژه و معانیش در زبان سواحلی: کاکا= برادر… دادا= خواهر… رفیقی= رفیق… میمی= من… بندری= بندری (بندرگاه)… سیفه=سیفه (روغن کوسه)… منشوه= منشوه (یک نوع قایق)… چنگو= چنگو (یک نوع ماهی خوشمزه برای برشتن)…
سلطاننشین زنگبار (به سواحیلی:Usultani wa Zanzibar، به عربی: سلطنة زنجبار)، یک سلطاننشین در قاره آفریقا بود. طبق اکتشافات کاشف قرن شانزدهم لئو آفریکانوس، ساکنان بومی زنگبار اکثراً موهای فرفری و صورت سیاه داشتند. با این حال بیشتر ساکنان شمال زنگبار که مسلمان بودند، صورتی متمایل به سفید داشتند. تا سال ۱۹۶۴ این کشور دارای یک سلطنت قانون اساسی تحت حکومت سلطان جمشید بن عبدالله بود، زنگبار دارای حدود ۲۳۰٬۰۰۰ جمعیت بومی بود که برخی از آنان ادعای نسبیت فارسی داشتند و با نام شیرازی شناخته میشدند. همچنین ۵۰٬۰۰۰ عرب و ۲۰٬۰۰۰ نفر از آسیای جنوبی بودند. گروههای قومی دورگه ای نیز در این میان وجود داشتند. با این حال ساکنان عرب زنگبار که عمدتاً صاحب جزیره بودند از ثروتمندان بودند. احزاب سیاسی نیز بهطور عمده در امتداد قومیت قرار داشتند.
شیرازی نام قومی از ساکنان سواحل شرق قاره آفریقاست که عمدتاً در زنگبار، پمبا و مجمعالجزایر قمر زندگی میکنند. بیشتر اقوام ایرانی در زنگبار به شیرازی معروف هستند. نام خانوادگی شیرازی یکی از افتخارات بزرگ هر زنگباری است و منزلت اجتماعی را در پی دارد. اجداد شیرازیها، همان کازرونیها بودهاند که بعدها به شیرازی به دلیل شهرت این شهر معروف شدهاند. در «سفرنامه برادران امیدوار» که این دو برادر با اهالی زنگبار اطلاعاتی را کسب کردهاند، اهالی گفتهاند که اجداد آنها و قوم شیرازی-کازرونی بودند از نسل فردی به نام حسن؛ که وی از کازرون به دیار زنگبار مهاجرت کرد و پایههای حکومت شیرازیها را به وجود آورد. قوم شیرازی نزدیک به چند صد سال حاکمیت زنگبار را در دست داشتند که دورهای درخشان بودهاست. در برخی منابع از چند کازرونی مدفون در قبرستان این منطقه نام برده شدهاست. زبان بومی زنگبار سواحیلی نام دارد که برخی از واژههای کازرونی در آن موجود است. در گذشته شیراز بزرگترین شهر و مرکز تجارت جنوب ایران بود، از آنجا قالی، خنجر، عطر و ظروف سفالی به آفریقا صادر میشد و شهرت فراوان داشت، به گونهای که ناحیه جنوب ایران را شیراز میگفتند، از این رو است که در منابع از ایشان با عنوان شیرازی و نه ایرانی نام بردهاند. تاریخ ورود شیرازیها به سواحل شرقی آفریقا در منابع مختلف، متفاوت ذکر شدهاست. بر اساس بریتانیکا شیرازیها در نیمه دوم قرن دوازدهم از طریق اقیانوس هند، راهی زنگبار شدند.
بر اساس شواهد گروهی از شاهزادگان ایرانی که به تجارت اشتغال داشتند در هفت شهر در طول سواحل شرقی آفریقا مستقر شدند. هرچند که برخی در مورد ریشه ایرانی این افراد ابراز تردید کردهاند اما کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان در نشریات خود، قوم شیرازی را ایرانیانی میداند که از شیراز به جهت تجارت برده، عاج و ادویه راهی شرق آفریقا شدهاند. به نظر میرسد ازدواج بین ایرانیان ساکن زنگبار با آفریقاییها رایجتر از ازدواج اعراب و آفریقاییها بودهاست و آفریقاییهای حاصل از ازدواج با افراد غیرآفریقایی با نام شیرازی شناخته میشدهاند.
قوم شیرازی بر این باورند که اجداد آنها شاهزادگانی ایرانی بودند و در زمانهایی بسیار دور از ایران به آفریقا مهاجرت کردهاند. اولین مهاجرت با ورود علی بن سلطان حسن از شیراز به زنگبار صورت گرفتهاست. حوالی سال ۹۷۵ میلادی وی کابوسی میبیند که در آن یک موش عظیمالجثه با فکهای آهنین ستونها و پیهای قصر وی را از بین بردهاست. او این کابوس را نشانهٔ بدیمنی، زیان و ناراحتی بر خانهاش تعبیر کرد و به همراه خانواده، دوستان وفادار و مریدانش با هفت کشتی از شیراز خارج شدند. آنها در راه دچار طوفان گشته و در هفت نقطه مختلف از ساحل به خشکی رسیدند و در این نقاط خشکی، جوامع شیرازی را بنا نهادند. شیرازیها همچون باقی مردمان شرق آفریقا به زبان سواحیلی صحبت میکنند. این گروه اسلام را در جنوب و شرق آفریقا گسترش دادهاند. مذهب ایشان اسلام سنی است و پارهای از ایشان نیز شیعه هستند.

شواهدی بر ایرانی بودن قوم شیرازی:
بقایای چندین بنای قدیمی در تانزانیا به بازرگانان شیرازی نسبت داده شدهاست. از این بناهای تاریخی میتوان به مخروبهٔ دهکدهٔ ماهیگیری تونگونی، و سایر بناها در تانبوتا و جزیره پمبا اشاره کرد.
وجود بشقابهای چینی در قبرهای منسوب به ملوانان ایرانی در زنگبار نشاندهندهٔ وجود ارتباط تجاری بین قارهٔ آفریقا و جنوب چین میباشد. گمان میرود این ارتباط تجاری از طریق بازرگانان ایرانی صورت میگرفتهاست.
۴۵۸ سکهٔ نقره ضربشده با نام بهرام در بقایای قصر باستانی در پمبا نشان میدهد که ایرانیان در این جزیره ساکن بودهاند.
رسمالخط کوفی در مسجد کیزیمکازی در زنگبار، با بقایای خط کوفی پیدا شده در بندر سیراف در استان بوشهر ایران به یکدیگر شبیه هستند. به گفته دیوید وایت هاوس، این امر نشاندهندهٔ سکونت دائمی مسلمانان ایران در سواحل شرقی آفریقاست. ایرانیان برای ادامه سکونت در زنگبار، مسجد، قصر و شهر ساختهاند.
برگزاری جشن نوروزی (به انگلیسی: nairuzi) که در آن دهقانان سال نوی زراعی را جشن میگیرند. این جشن شامل مراسم مختلفی از قبیل حمام و شستشو در آب دریا به قصد پاک شدن، و برپایی آتش و اجرای مراسم آئینی تولد دوبارهٔ انسان از آتش است که به وسیلهٔ ابزار ابتدایی صورت میگیرد. این مراسم ممکن است دارای ریشههایی ایرانی باشد.
امروزه شهر زنگبار پایتخت منطقه و بزرگ ترین شهر جزیره زنگبار است. این شهر به دو قسمت غیر مساوی که با جاده کریک جدا شده اند، تقسیم می شود: در غرب، “شهر سنگی” را خواهید دید، در حالی که محوطه شرقی، مناطق جدیدتری را با نام نگامبو (به معنای طرف دیگر) شامل می شود. زیر مجموعه های دیگری با نام های آمانی، مازیزینی، ماگومنی و …، منطقه ای فروشگاهی، دفاتر اداری، آپارتمان های تو در تو و … نیز در این شهر وجود دارند.
گشت و گذاری یک روزه در شهر سنگی
شهر سنگی (Stone Town) قلب و روح جزیره محسوب می شود. شما می توانید از کوچه های پیچ در پیچ این ناحیه، ساختمان هایی به سبک معماری عربی دیدن کنید و خود را میان این شهر جادو گم کنید. فرهنگ و سنت مردم را می توانید با نوشیدن یک فنجان قهوه در یک فضای سنتی دریابید و یا خیلی ساده می توانید در خیابان ها پرسه بزنید و از دیدنی های متفاوتی که در هر کجا قرار دارد بهره ببرید.
رفتن به جنگل های جوزانی
سبز گسترده و چشم گیر این جنگل اولین چیزی است که به چشمتان می خورد. جوزانی آخرین جنگل های بومی تانزانیاست که تاکنون باقی مانده است. این منطقه در منطقه خلیج چواکا قرار دارد و اغلب درای سیلاب ها است که خوشبختانه جنگلی منحصر بفرد به وجود آورده که بسیاری از درختان و سرخسها را پرورش می دهد. بهترین راه دسترسی جنگل از طریق اتوبوس (۳۰۹ یا ۳۱۰)، تاکسی و یا به عنوان بخشی از تورهای سازمان یافته است.
استراحت در آفتاب ساحل نونگوی
نانگوی روستایی در شمال غربی زنگبار است. این محل بسیار محبوب هنوز توسط گردشگران شلوغ نشده است و دارای یکی از بهترین خط های ساحلی زنگبار تانزانیا است که البته خیلی از آن دور نمی باشد. این ساحل، محل مناسبی است برای آن هایی که می خواهند کمی در ساحل آفتابی استراحت کنند و از دریای شفاف لذت ببرند.
بازدید از جزیره زندان
یک قایق سواری نیم ساعته از زنگبار، شما را به جزیره زندان می رساند که بازدیدی از گذشته غم انگیز زنگبار را به شما نشان می دهد.این جزیره زمانی جایگاه زندانی کردن برده ها بوده است و وقتی که برده داری کنار گذاشته شد، به عنوان یک محل قرنطینه برای افرادی که به مریضی های مرگبار مبتلا بودند تبدیل گشت. خوشبختانه امروزه بر خلاف گذشته غمگین آن، این جزیره محل حفاظت شده ای برای لاک پشت های غول پیکر است و جایی است که گردشگران می توانند بقایای یک زندان قدیمی را در آن ببینند.

غذا خوردن در فرودهانی
فروشگاه های مواد غذایی فوق العاده ای که شب ها کار می کند، در شهر سنگی یک جاذبه بسیار دوست داشتنی است. انرژی و فضای این فروشگاه بسیار خوب است و در آن می توانید محصولات محلی تازه را مثل ماهی کباب شده، گوشت و سبزیجات پیدا کنید. غذاهای دریایی در بین همه محبوب تر هستند و در کنار سیب زمینی توپی سرخ کرده، نان و سمبوسه سرو می شوند.
کاخ موزه
این کاخ که به کاخ سلطان نیز معروف است احتمالا یکی از قدیمی ترین ساختمان در شهر سنگی است که به هر توریستی پیشنهاد می شود. کاخ موزه در کنار آب واقع شده و منظره بسیار خوبی از اقیانوس را به شما هدیه می کند. کاخ سلطان در قرن ۱۹ برای حاکم و خانواده زنگبار تانزانیا ساخته شد. بعد از انقلاب ۱۹۶۴، این کاخ به عنوان یک ساختمان دولتی استفاده شد و به کاخ مردم تغییر نام داد. امروزه این کاخ به عنوان موزه ای استفاده می شود که متعلقات سلطان و خانواده اش را برای بازدید مردم به نمایش گذاشته است.
خانه شگفتی ها
خانه شگفتی ها (House of Wonders) یک ساختمان تاریخی مهم و زیبا در منطقه سنگی است. این بنا میزبان رویدادهای جذابی است و در داخل آن تاریخ و فرهنگ زنگبار و سواحلی به نمایش گذاشته شده است. خانه شگفتی ها بزرگ ترین و بلندترین ساختمان در کل شهر سنگی است که در منطقه خوبی در جلوی باغ های فروهانی در جاده میزینگانی واقع می باشد.
تجربه ادویه
زنگبار تانزانیا به دلیل ادویه های خوبش بسیار معروف است؛ پس برای غرق شدن در فرهنگ محلی چه راهی بهتر است که به یادگیری در مورد مهم ترین و سودآورترین صنعت آن بپردازید؟ شما می توانید از میان تورهای متنوعی که برای شما فراهم شده یکی را انتخاب کنید و در خیابان ها همراه با راهنمای توری قدم بزنید که اطلاعات خوبی در مورد تاریخچه این صنعت و انواع چاشنی و ادویه ها در اختیارتان می گذارد.
حمام پارسی کیدیچی
سلطان سعید آلبوسعیدی این حمام را در کیلومتر ۱۱ شمال شرقی زنگبار تانزانیا، برای همسر ایرانی خود چهره زاده، بنا کرد. با اینکه این حمام کمی تخریب گشته است اما هنوز هم می توانید منحنی های سازه، صندلی های حمام و … را مشاهده کنید. این حمام که در میان مزارع معروف ادویه ها قرار گرفته، می توانید آن را همزمان با تورهای تست ادویه بازدید کنید.

قلعه قدیمی
قدیمی ترین ساختمان شهر سنگی، قلعه قدیمی می باشد که در کنار دریا درست جلوی باغ های فرودهانی قرار گرفته است. این قلعه در قرن ۱۷ با هدف دفاع از پرتغالی ها ساخته شد که امروزه یکی از جاذبه های معم گردشگری زنگبار تانزانیا می باشد. گردشگران، بقایای قلعه را بازدید می کنند و می توانند در حیاط آن که دست فروشانی به عرضه محصولات محلی مشغولند، قدم بزنند.
فکت های زنگبار
1- در اینجا زمان شاید شما را کمی گیج کند. اینجا همه چیز برعکس انتظارات شماست. برعکس باقی نقاط دنیا که هر شبانه روز از ساعت ۱۲ نیمه شب شروع می شود، مردم این جزیره ساعت شروع روز خود را از زمان طلوع خورشید یعنی ساعت ۷ صبح آغاز می کنند. در نتیجه زمان یک بعد از ظهر می شود زمانی که روز به معنی مفهوم غربی آن (روز کاری) شروع می شود و ساعت ۷ بعد از ظهر، نیمه ظهر مردم این ناحیه است. تمام این تفاوت زمانی به خاطر نزدیک بودن این جزیره به خط استوا است. اگر می خواهید با ساعت مچی بر روی دستتان اوقات زندگی مردم را متوجه شوید، باید ساعت ۳ را با ساعت ۹ و ساعت ۴ را با ساعت ۱۰ تعویض و جا به جا کنید. در این صورت با یکی از جاذبه های زنگبار تانزانیا یعنی تفاوت زمانی با دیگر نقاط دنیا هماهنگ شده اید. اکنون که ساعت خود را هماهنگ کرده اید، باید زمان های بازدید روزانه خود را پیدا کنید. برای پیدا کردن زمان صبحانه، ناهار، عصرانه و شام، حتی اگر ساعت به کمکتان نیامد، از افراد محلی کمک بگیرید.
2- در مجموع حمل و نقل به سمت جزیره زنگبار با هواپیما یا قایق های تندرو صورت می گیرد که بیشتر از سمت دارالسلام به سمت زنگبار می روند. هواپیماهایی که برای گشت و گذار به سسنا (Cessna) می روند، حدود نیم ساعت شما را می گرداند اما این نوع حمل و نقل گران تمام می شود. قایق ها بسیار ارزان تر هستند و حتی شما را به دیدن جاذبه های بیشتری می برند. با این حال قایق ها، سرعتی دیوانه وار دارند که باید از آن نترسید و ترس را با هیجان و تفریح، جایگزین کنید. فکر کنید که سوار یکی از بازی های شهربازی شده اید! این قایق ها شما را در مدت ۲ ساعت به دیدن جاذبه های زنگبار تانزانیا می برند. در هر روز چهار بار این مسیر را طی می کنند و مبلغی که برای بلیت آن ها می پردازید، کمتر از نصف هزینه بلیط هواپیما برایتان تمام می شود. از واژگون شدن قایق ها نترسید. آن ها مدرن، امن و راحت هستند. نمونه ای از این قایق ها را در فیلم سینمایی کاپیتان فیلیپ با بازی تام هنکس دیده اید.
3- یکی از جاذبه های زنگبار تانزانیا زبان آسان آن ها و البته یادگیری سریع آن برای ارتباط برقرار کردن با مردم زنگبار است. هر چند که افراد بسیاری با گفتن کلمه سلام به قصد فروش کالایی یا باز کردن صحبت با شما، جلو می آیند اما در مجموع سلام کردن با غریبه ها و دیگر افراد در این کشور، امری عادی است. دو کلمه مامبوس (Mambos) و جامبوس (Jambos) به معنی سلام و سلامتی است و برای افراد پیر، مسن و بزرگ خاندان برای سلام کردن از کلمه شیکامو (Shikamoo) استفاده می شود. اگر به سلام کردن های مداوم در طول روز عادت ندارید، این موضوع، اینجا برایتان امری عادی می شود و شاید کم کم شما هم به آن عادت کردید.
4- شهر باستانی سنگی در سال ۲۰۰۰ به ثبت میراث فرهنگی یونسکو رسید. اگر چه این شهر از جاذبه های زنگبار تانزانیا است و بازدید از آن در تمام تورها گنجانده می شود اما مراقب باشید. شهر سنگی زنگبار همانند یک تونل و هزارتو است و احتمال گم شدن شما در آن بسیار است. کوچه های پر پیچ و خم و البته شبیه هم آن، شما را گیج می کند. ممکن است از جایی دیگر سر در بیاورید به جای اینکه به مقصد اصلی خود برسید. خبر خوب این است که این شهر سنگی کوچک و البته ایمن است. بنابراین اگر گم شدید و راه خود را گم کردید، نگران نباشید. هر چند بار که می توانید از مردم محلی کمک بخواهید. کوچه ها، محله ها و خیابان های این شهر اسامی مشخصی دارند اما هیچ کس از این اسامی استفاده نمی کند. کمک گرفتن از مردم محلی، بهترین راه برای برگشت به راه اصلی در شهر سنگی هستند. تازه تجربه گم شدن در شهر سنگی، می تواند بسیار هیجان انگیز و ماجراجویانه و حتی از جاذبه های زنگبار تانزانیا باشد.
5- مردم زنگبار بسیار آرام و کند یا به قول خودشان پله پله (pole pole) زندگی می کنند. اینجا از شما آزمون صبر و حوصله گرفته می شود. چیزهای بسیاری پیدا می شوند که از نظر شما منطقی به نظر نمی رسند، اکثر اوقات کارها آن طور که پیش بینی کرده اید، پیش نمی روند و همیشه زمان بسیاری برای انجام آن ها لازم است. برای اینکه تمام این موارد باعث آزار شما نشوند، خود را با آن هماهنگ کنید. شما هم کند شوید و آرام بگیرید. برای درست شدن سفارش اسموتی خود باید ۴۵ دقیقه منتظر بمانید. پس خونسرد و ریلکس بنشینید و استراحت کنید تا سفارش شما حاضر شود. رستوران لازولی (Lazuli) در شهر سنگی یکی از بهترین رستوران های زنگبار بوده که خوشمزه ترین سفارشات را برایتان آماده می کند.
6- هر چند از جاذبه های زنگبار تانزانیا وجود اقامتگاه های لوکس ساحلی است که اکثر غربیان برای استراحت و تفریح به آن وارد می شوند اما ظاهر این ناحیه با ظاهر دیگر نواحی جزیره بسیار متفاوت است. مردم این جزیره بسیار کم درآمد بوده و روزی ۱ دلار درآمد دارند. با این حال اگر می خواهید به سواحلی خلوت و البته راحت برای شنا یا استراحت بروید، بهتر است که خود را به شمال نونگوی (Nungwi) و کندوا (Kendwa) برسانید. همچنین شهرهای بوجو (Bwejuu) یا جامبیانی (Jambiani) از دیگر مکان های تفریحی و ساحلی برای گردشگران و توریست هاست که گوشه ای از بهشت را با تلفیقی از زندگی روستایی به معرض نمایش گذاشته اند.
7- هر سال مردم زنگبار شاهد فصل بارندگی طولانی و فصل بارش کوتاه هستند. بارندگی طولانی زنگبار از ماه مارچ تا می ادامه داشته و شما در این ماه های فصل بهار و تابستان در هوای گرم و شرجی عرق ریخته و ممکن است با بارانی ناگهانی غافلگیر شوید. در نتیجه اگر به دنبال تفریحات ساحلی یا استراحت در سواحل هستید، در این فصل ها به زنگبار سفر نکنید. چرا که جاذبه های زنگبار تانزانیا در میان بارش شدید باران، اصلا تماشایی نیست! همچنین گرمای ساحلی بیداد می کند. زمان بارندگی کوتاه بین ماه های نوامبر و دسامبر اتفاق می افتد. در این ماه ها نیز شاید با بارش باران مواجه شوید اما این بارش ها، طولانی مدت و مداوم نخواهد بود و پس از چند ساعت دوباره هوا، آفتابی خواهد شد.
8- به دلیل تاریخ پر فراز و نشیبی که زنگبار پشت سر گذاشته است، غذاهای آن نیز تبدیل به جالب توجه ترین غذاهای آفریقایی شده است. در میان جاذبه های زنگبار تانزانیا غذاهای تلفیقی آن وجود دارد. یک غذای خوشمزه در این جزیره، تلفیقی از غذاهای هندی، عربی، چینی، پرتغالی و آفریقایی است که به دلیل وجود ادویه جات مختلف به همراه انواع گوشت ها، ماکارونی، فلفل سیاه و دارچین در این جزیره است. غذاهای دریایی و تازه این ناحیه را امتحان کنید. از سس گوجه فرنگی این جزیره بخورید. از منوی غذای این جزیره سیب زمینی های تند، سوپ سیب زمینی با زردچوبه و نارگیل همراه با نان ترد و غذای مخصوص طبخ شده با هشت پا را سفارش دهید. در میان جاذبه های زنگبار تانزانیا بازار میوه و تره بار داراجانی (Darajani market) یکی از جذاب ترین مکان ها برای قدم زدن و آشنایی با محصولات غذایی این کشور است. تنها یادتان نرود که برای خرید یا قدم زدن در این بازار، زود حرکت کنید.
.............................
آرشیو