طرفداری - بازیکنِ درجه یک و مرد کلیدی فن در بروم در تیم آزد آلکمار، شماره 7 موحشِ ویکتوری اشتادیون با آن شوت های سرکش و رعب آور حالا دوخته شده به نیمکت و سکوهای نامانوس اکسپرس کامیونیتی. رقابت و تقابل دیدنی او با واوت وخوشت، استیون برهایس و ایروینگ لوزانو بر سر تصاحب آقای گلی اردیویسه حالا خلاصه و بدل گشته به تنها 307 دقیقه حضور در میدان. حال جواهرِ ناب فوتبال مان را سردرگم و گم شده می نگریم در میان مرغان دریایی منطقه جنوب شرقی انگلستان.
اما بیایم به کمی عقب تر بازگردیم جایی که علیرضا جهانبخش به عنوان یک بازیکن پست وینگر با گشودن 21 مرتبه دروازه حریفان سرو صدایی در سرزمین لاله ها به پا کرد تا ضمن بردن کفش طلای لیگ اردیویسه، نامش را در کنار ویلی فن در کویلن و یاری لیتمانن به عنوان بازیکنانی که در پست غیر تخصصی نوک به این مهم نائل شدند بر جای بگذارد. همان برهه از زمان بود که سیل پیشنهادات ریز و درشت بر روی میز مذاکره مدیر برنامه هایش سرازیر شد، از جنوبِ ایتالیا ناپولی گرفته تا سن سباستین از ایالت باسک و تیم سوسیداد، همین گونه تیم ناحیه میدلند شرقی لستر. در همان مقطع سایت معتبر Whoscored در بخش و داده های تحلیلی خود از او به عنوان یکی از بازیکنان نوظهور و خطرناک پای راست قاره سبز نام برده بود. از تاثیر گذاریش، به اینکه در 45.8 درصد گل های به ثمر نشسته آلکمار (72/33) نقش کلیدی و مستقیمی ایفا کرده. اینکه در میان پنج لیگ معتبر اروپایی پس از لیونل مسی، تاثیر گذار ترین بازیکن تیمش با چهارده بار بردن عنوانِ «بهترین بازیکن میدان» بوده و از زمین بیرون آمده. بیش از هر فردِ دیگری.
از طرفی با سفر بی درنگ و اختصاصیِ جیونتولی مدیر فوتبالی و مرد تعیین کننده نقل و انتقالات باشگاه ناپولی به سرزمین لاله ها، انتظار می رفت یک انتقال رویایی برای جهانبخش در حرفه اش رقم و شکل بگیرد، اما تحولات و دگرگونی ناگهانی بر روی نیمکت این باشگاه همه احتمالات پیش رو را برهم زد تا سرانجام عوامل باشگاه برایتون موفق شوند جلو تر از همتای انگلیسی و اسپانیایی، بازیکنِ مورد علاقه کلود پوئل (لستر) و آسیر گاریتانو (سوسیداد) را برای کریس هاتن جذب کنند. قرار دادی به نظر پر مخاطره نسبت به دو تیم که برای کسب سهمیه اروپایی تلاش به خرج می دادند. اما آرزومند و متوقع ماندیم شماره 16 جدید آلبیونی ها خود را در تیم وفق دهد و تبدیل شود به بازیکن ارزشمند در کالبد باشگاه که بخش عمده طرح ریزی تاکتیک تیم به او ختم می شود و در نهایت تبدیل شود به یک اتیکت ارزشمند و ترانسفر شود به باشگاهی بزرگ تر. حدیثی که اما هرگز میسر و تعبیر نشد.
رویکرد تاکتیکی کریس هاتن چقدر تاثیر گذار بوده؟
در فصل نخست حضور نه چندان موفق علیرضا در برایتون آلبیون، بسیاری از ورزشی نویسان بریتانیایی به این باور بودند که کریس هاتن نتوانسته از حداکثر توانایی ها جهانبخش در این تیم به درستی به کار گیرد، این که رویکرد صرفا دفاعی هاتن مقابل حریفان این فرصت را از جهانبخش سلب کرده تا این بازیکن قادر نباشد توانایی های واقعی خود را به معرض نمایش بگذارد. با اضافه به این موضوع مهم که تیم برایتون در فصل 19-2018 از نظر تصاحب و مالکیت میدان جزو سه تیم ضعیف در لیگ برتر محسوب می شد. آمار تصدیق می کند میانگین مالکیتِ میدان تیم برایتون در آن فصل روی هم رفته تنها 43 درصد بوده که نشان از بازی کاملا تدافعی تیم کریس هاتن و عدم تسلط در زمین برابر حریفان داشته است. برای درک بهتر این موضوع قیاس این تیم با تیم رده بیستمی و سقوط کرده لیگ می تواند جالب توجه باشد، جایی که تیم هادرسفیلدِ یان زیورت با ثبت آمار 47 درصد مالکیت میدان به مراتب آمار و عملکرد بهتری نسبت به تیم برایتون هاتن بر جای گذاشته بود.
طبیعتا با این رویکرد بازی بسته و تدافعی، تغذیه بازیکنان هجومی ازجمله وینگر آن هم در لیگ پرفشار انگلستان بسیار دشوار خواهد بود. همچنین این نکته را نباید از خاطر برد که طی آن فصل کریس هاتن غالباً در سمت چپ از جهانبخش بازی می گرفت، جایی که علیرضا در آلکمار کاملا با آن نامانوس بود، همین گونه که او در این باشگاه هلندی همواره در زمین حریفان و گوشه محوطه جریمه دیده می شد، اما در برایتون می بایست اجباراً برای کمک به خط دفاعی تا محوطه جریمه خودی هم عقب کشیده، از قاب دیگر و از منظر تاریک جریان هم می توان به موضوع نگاهی داشت، اینکه معتقد بودند کریس هاتن همان وظایفی را به عهده جهانبخش سپرده بود که به سولی مارچ و آنتونی ناکارات داده بود. در پایان فصل ناکارت توانسته بود 4 گل و 6 پاس گل ارسال کند و سالی مارچ 7 پاس گل و یک گل نواخته بود. اما از جهت دیگر نباید از این موضوع غافل بود که علیرضا زمان محدودی برای هماهنگی در ابتدای فصل برای تطبیق بهتر با رویکرد تاکتیکی کریس هاتن و همچنین آگاهی از ساختار فوتبال فیزیکی انگلیس در اختیار داشت.
مانعی به نام گراهام پاتر و علامت سوال بی شمار در ذهن ها
در روزی که کادر و مدیر فنی باشگاه برایتون مشتاقانه در مراسم ویژه جوایز سالانه اردیوسیه حاضر بودند و شاهد دو بار رفتن بر روی سن توسط جهانبخش برای دریافت جایز کفش طلایی و نقره ای بودند، می شد دریافت برای این باشگاه انگلیسی موفقیت جهانبخش چه از نظر فعالیت های مثبت اقتصادی و همین گونه موفقیت کلی درون تیمی تا چه اندازه حائز اهمیت و مهم تلقی می شد. شاید یکی از دلایل مهم برکناری هاتن و جایگزینی یک مربی با سبک و سیاق متفاوت در همان ابتدای تابستان فصل گذشته به همین دلیل در دستور کار قرار گرفت.
گراهام پاتر سرمربی جدید برایتون مربی که با قواعد و نظم خاصی در منطقه اسکندیناوی و بریتانیا مشهور بوده. متد و فلسفه فوتبال او را داشتن فوتبال مالکانه و هجومی می دانند. انتظار می رفت پاتر با این رویکرد فوتبال شناور و تهاجمی از جهانبخش همان استفاده را ببرد که فن در بروم در آلکمار از او بهره می برد، یعنی مسئولیت پذیری کمتر در بعُد تدافعی و آزادی عمل و تغذیه مناسب به عنوان بال هجومی. از طرفی به نظر می رسید با خرید لئاندرو توسار وینگر چپ بلژیکی در تابستان گذشته این مربی انگلیسی به جهانبخش این اطمینان را داده که قرار است در پست تخصصی اش به عنوان بال راست در طول فصل از او استفاده ببرد.اما در حقیقت ماجرا با شروع لیگ برتر همه چیز جوری دیگر برای جهانبخش وارونه جلوه داده شد. بر خلاف فصل گذشته علیرضا حتی مجال نشستن بر روی نیمکت را هم در چندین مسابقه به خود ندید. پافشاری و عدم اعتقاد این مربی به جهانبخش به نحوی پیش رفت که او در نیم فصل تنها 22 دقیقه به میدان رفت، طی دیدار برگشت، گلزنی و درخشش در دو دیدار برابر بورنموث و چلسی به نظر می آمد جهانبخش توانسته کمی توجهات را به سمت خود معطوف کند. اما در واقع هرگز این چنین نشد و در ادامه فرصت رسیدن بازی به علیرضا کمتر و کمتر شد و دقایق حضور او در میدان سیر نزولی به خود گرفت، بورنموث (60)، واتفورد (17)، کریستال پالاس (12) و وولورهمپتون تنها 8 دقیقه و شاید تعجب هواداران برایتون از تصمیم عجیب پاتر زمانی بیشتر معنا پیدا کرد که با شروع دوباره لیگ برتر و با وضع قانون موقت و جدید استفاده از پنج بازیکن تعویضی باز هم کمکی به جهانبخش نکرد و این بازیکن تنها 22 دقیقه برابر ولورهمپتون و یک دقیقه پایانی برابر بارنلی برای کشتن وقت مسابقه به میدان رفت تا فصل را به انتها برساند.
این در حالی بوده که بر خلاف فصل گذشته برایتون پاتر فلسفه جدیدی را برای باشگاه تعریف کرد، برایتون متحول شده اش نسبت به تیم رخوت انگیز کریس هاتن با مالکیت قابل توجه 52 درصدی بالاتر از تاتنهام مورینیو و اورتون آنچلوتی در رده هشتم تیم های موفق از این حیث در لیگ برتر قرار گرفته بود و همین گونه تعداد پاس ها و گردش توپ در میدان در هر بازی را به طور چشمگییر افزایش داد. (415 در مقایسه با 278).از طرفی با توجه به توانایی های بارز جهانبخش در بعد هجومی و با توجه به فوتبال شناور و هجومی پاتر، انتظار می رفت علیرضا قادر باشد به خوبی در سیستم او نقش محوری را ایفا کند، اما پاتر با پافشاری نگرش خاص خود را ادامه داد تا علامت سوالات بی شماری را در ذهن ها ترسیم شود.
گم شده در میان پازل تاکتیکی مرد انگلیسی
اگر کمی دقیق تر به طرح ریزی و تاکتیک پاتر در طول فصلی که سپری شد نگاهی بیندازیم می توان نکات عدیده ای برای رفع این سوالات بی شمار بیابیم.اگرچه بحث تخصصی آن یک مبحث جداگانه و دقیق تری را می طلبد. بسیاری معتقد بودند پاتر علاقه چندانی به بازی گرفتن از علیرضا به در پست وینگر ندارد و تیمش بیشتر روی بازی در عمق و داخل متمرکز شده اما به طور کلی شیوه و روش بازیهای این فصل برایتون قاطعانه این موضوع را نفی می کند، سیستم و آلایش پاتر در این فصل به گونه ای بوده که بتوان از جهانبخش به عنوان یک بازیکن سرعتی در یکی از جناحین و حداقل کمی عقب تر از دروازه حریفان استفاده برد اما اولویت اصلی گرهام پاتر در ترجیح آرون موی استرالیایی و پاسکال گروس نه چندان سرشناس به جهانبخش گرانقیمت چه بوده؟ شاید بخشی از آن در در پَس افکار تاکتیکی درون تیمی اش خلاصه شده باشد، اما با توجه به خصوصیات فنی این مربی و نوع چینش می توان به بخشی از افکار نهفته او پی برد. پاتر به عنوان یک مربی انعطاف پذیر در لیگ برتر شهره بوده که تیمش با توجه به شرایط بازی به چند شیوه متفاوت به سرعت در میدان تغییر سبک خواهد داد، از طرفی بازیکنانش در اجرای پیاده سازی اندیشه هایش در میدان به راحتی خود را در بازی وقف می دهند.
این روش زمانی عملی خواهد شد که قطعا بازیکنان توانایی بازی در چندین پست را داشته و قادر باشند انعطاف تاکتیکی مربی را در میدان در هر زمان به خوبی پی ریزی و به اجرا درآورند. قاعدتا با شنیدن این جمله اولین نامی که به ذهن تان خطور می کند نام ژوزه مورینیو خواهد بود. مربی که بیش از یک دهه است با همین مولفه بسیار حائز اهمیت تاکتیک حیرت انگیز خود را در میدان طرح ریزی می کند، نشریه آ.اس مادرید در زمان حضور او در رئال این تاکتیک و سلاح مخفی او را حیله گرانه و فریبنده خوانده بود. شاید شاکله و بدنه تاکتیکی گرهام پاتر چندان سنخیتی با همتای پرتغالی خود نداشته باشد اما و آمار و بررسی ها نشان می دهد در این وجه کاملا با هم در تماثل هستند. چیزی که برای پاتر در این فصل حائز اهمیت قرار داشته، استفاده از بازیکنانی که قابلیت بازی در چند پست را داشته باشند همین گونه که دو رقیب اصلی جهانبخش، آرون موی و پاسگال گروس در سمت راست هر دو به عنوان بازیکن چند پسته توانایی بازی در قلب زمین و سمت جناحین را دارا می باشند و می توانند به اصطلاح از این سلاح و توانایی چند بُعدی خود نسبت به علی جهانبخش بهره ببرند.
پاتر به خوبی آگاه است این دو بازیکن به هیچ عنوان از منظر قدرتِ بار هجومی و توانایی های تکنیکی قابل مقایسه با علیرضا نیستند، اما از طرفی قدرت تدافعی موی و گروس و تطبیق پذیی و همین گونه انعطاف پذیری بهتر این دو بازیکن در آلایش های متفاوت در میدان پاتر را مجاب کرده از قدرت هجومی جهانبخش چشم پوشی کند و به تناوب از این دو بازیکن در سمت راست و قلب میدان در برایتون بهره ببرد. بازیکنانی که در صورت تغییر آهنگ بازی می توانند در میانه میدان به عنوان بازیکن «Box To Box» و همچنین در نقش «Double Pivot» ظاهر شوند. این خصوصیات تدافعی در هنگام خیمه سنگین حریفان می تواند گره گشای و باز کننده گره کور بازی باشد، این را می توان بخشی از راز مالکیت تیم های پاتر دانست، از طرفی حتی اگر درخشش مقطعی جهانبخش در برابر بورنموث و چلسی به عنوان پلن B در طرح تاکتیکی اش جوابگو باشد اما این مربی انگلیسی قاعدتاً در طرح ریزی کلی تاکتیک و شاکله تیمی که پازل فکری آن پیش از شروع فصل چیده و رونوشت شده و همین گونه با توجه به نتایج متعادل و مثبت برایتون در طول فصل؛ تغییر این تاکتیک، ریسک مخاطره آمیز و چالش برانگیزی برای کادر فنی این تیم محسوب می شد.
نگاه فوتبال ایران به تصمیم منطقی جهانبخش
با توجه به نگرش این مربی انگلیسی و از طرفی با جذب آدام لالانا که قابلیت بازی در سمت راست را برخوردار است، اگر واقع بینانه نگاهی به آینده داشته باشیم، شاید نتوانیم امیدواری چندانی برای جهانبخش در این برایتونِ نسخه پاتر متصور بود، صحبت های دوپهلو و مبهم او می تواند این احتمال را قوت ببخشد. شاید اگر علیرضا و مدیر برنامه هایش تابستان دو فصل گذشته، کمی جاه طلبانه تر عمل و پیشنهاد دو تیم بزرگ و برندِ جذاب تر لستر سیتی و رئال سوسیداد را بیشتر مورد بررسی قرار می دادند، شاهد این بودیم که نوک پیکان پیشرفت ای.جی ما کماکان رو به سمت بالا در حال طی شدن بود. در همان روزهایی که هواداران لستر چالشِ خرید جهانبخش به جای ریاض محرز را به راه انداخته بودند و مقاماتِ بلند پایه سوسیداد از خرید علیرضا به عنوان تسکین فروش آلوارو اودریزولا سخن می گفتند. احتمالاً جهانبخش در همان روزها فرمول و رونوشت درخشش در نایمخن و بعد فرستاده شدن به تیم بزرگتر را در ذهن می پرورانده. از طرفی اگر به دوره و حرفه گذشته جهانبخش بنگریم می توان به این موضوع دست یافت که همواره او در بزنگاه چالشی حرفه اش تصمیمات درخور و منطقی گرفته است، چشم پوشی از قرارداد سنگین تیم بزرگ داخلی و در عوض راهی شدن به لیگ هلند با قرارداد نازل برای طی کردن و سرعت بخشیدن راه پرپیچ و خمِ اعتلا و پیشرفت، ماندن و تلاش در لیگ ایرسته دویزه همراه با نیمخن برای کسب تجربه و در نهایت بردن جایزه بازیکن سال و در ادامه درخشش در اردیویسه و انتقال به موقع و به جا به یک تیم بزرگ هلندی در سن 22 سالگی که نقطه عطف در حرفه اش محسوب می شد.
از طرفی با شرایط کنونی و شاید نگریستن به حکیم زیاش وینگر مراکشی و بازیکن سابق آژاکس کمی ما را آزرده خاطر کند، بازیکنی که در حضور جهانبخش در اردیوسیه همواره با هم قیاس می شدند و آمار برابری را به ثبت رسانده بودند. حال او در کمپ مجهز تمرینی فوق پیشرفته کوبهامِ چلسی حضور دارد و علیرضا باید شرایط را بسنجد برای حضور در تیمی مناسب. در هر حال فوتبالِ ما از علیرضا انتظار همان تصمیم عقلانی و به جایی را دارد تا دوباره برگردد به همان دوران درخشش و شکوه گذشته تا از نو شاهد ترکتازی های او در قاره سبز باشیم. قطعا عدم توجه به پیشنهادات کشورهای شمال شرقی اروپا از جمله گالاتاسرای و.. با هزینه های سرسام آور و جدی گرفتن و قطعی کردن پیشنهادات تیم های بزرگی همچون آژاکس محتملاً می تواند زودتر بازگرداند علی را به مسیر پیشرفت و همان نسخه یهـانبخشِ وهمناک و جذاب گذشته که مفسران و گزارشگران این کشور پس از درخشش فریاد سر می دادند.
بیشتر بخوانید:
نامزدهای جایزه بهترین گل فصل 20-2019 لیگ برتر انگلیس؛ حضور علیرضا جهانبخش
علیرضا جهانبخش: به سخنرانی ام موقع دریافت جایزه بهترین گل فصل لیگ برتر انگلیس فکر کرده بودم