I fought so hard for your heart, on the way down
And I thought that I could save you from destruction
But I was never in contro-o-ol, never in control
Fighting another war
No I was never in contro-o-ol, never in control
Fighting another war
Was fist fighting a sandstorm
Now I ain't boxing anymore
I'm letting go and it's beautiful
Fist fighting a sandstorm
Fist fighting a sandstorm
Is a losing battle
Was fist fighting a sandstorm
Fighting a sandstorm
Fighting a sandstorm
Was fist fighting a sandstorm
Was fist fighting a sandstorm
But I won't fight it anymore
I'm letting go and it's beautiful
I was hurting, I couldn't let go, I couldn't leave you
And I told myself, though it was hell, that we'd push through
But I was never in contro-o-ol, never in control
Fighting another war
No I was never in contro-o-ol, never in control
Fighting another war
Was fist fighting a sandstorm
Now I ain't boxing anymore
I'm letting go and it's beautiful
Fist fighting a sandstorm
Fist fighting a sandstorm
Is a losing battle
Was fist fighting a sandstorm
Fighting a sandstorm
Fighting a sandstorm
Was fist fighting a sandstorm
Was fist fighting a sandstorm
But I won't fight it anymore
I'm letting go and it's beautiful
But I was never in contro-o-ol, never in control
Fighting another war
No I was never in contro-o-ol, never in control
Fighting another war
Was fist fighting a sandstorm
Now I ain't boxing anymore
I'm letting go and it's beautiful
Fist fighting a sandstorm
Fist fighting a sandstorm
Is a losing battle
Was fist fighting a sandstorm
Fighting a sandstorm
Fighting a sandstorm
Was fist fighting a sandstorm
Was fist fighting a sandstorm
But I won't fight it anymore
I'm letting go and it's beautiful
من در راه پائین {برای تو حتی از ارزش خودم هم گذشتم} برای قلب تو خیلی سخت جنگیدم
و فکر کردم که می تونم تو را از نابودی نجات دهم
اما من هیچ وقت در کنترل من نبوده و هرگز در کنترل نبودم
جنگی دیگر
نه ، من هرگز در كنترل نبوده ام ، هرگز در كنترل نبودم
جنگی دیگر
مشت {من}در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
حالا دیگر بوکس نیستم
من رها می کنم و زیباست
مشت با طوفان ماسه ای می جنگید
مشت با طوفان ماسه ای می جنگید
نبرد باخت است{نبرد بیهوده است}
مشت{من} در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
مبارزه با طوفان ماسه ای
مبارزه با طوفان ماسه ای
مشت در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
مشت در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
اما من دیگر با آن نمی جنگم
من رها می کنم و{این} زیباست
من صدمه دیده بودم ، نتوانستم رها کنم ، نمی توانم تو را ترک کنم
و به خودم گفتم ، اگرچه جهنم بود ، ما می خواهیم از آن عبور کنیم
اما من هیچ وقت در کنترل من نبوده و هرگز در کنترل نبودم{ این داستان از اراده من خارج بود}
جنگی دیگر
نه ، من هرگز در كنترل نبوده ام ، هرگز در كنترل نبودم
جنگی دیگر
مشت{من} در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
حالا دیگر بوکس نیستم
من رها می کنم و زیباست
مشت {من}با طوفان ماسه ای می جنگید
مشت {من} با طوفان ماسه ای می جنگید
نبرد باخت است {بیهوده است }
مشت در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
مبارزه با طوفان ماسه ای
مبارزه با طوفان ماسه ای
مشت در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
مشت در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
اما من دیگر با آن نمی جنگم
من رها می کنم و{این} زیباست
اما من هیچ وقت در کنترل من نبوده و هرگز در کنترل نبودم
جنگی دیگر
نه ، من هرگز در كنترل نبوده ام ، هرگز در كنترل نبودم
جنگی دیگر
مشت در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
حالا دیگر بوکس نیستم
من رها می کنم و زیباست
مشت با طوفان ماسه ای می جنگید
مشت با طوفان ماسه ای می جنگید
نبرد باخت است
مشت در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
مبارزه با طوفان ماسه ای
مبارزه با طوفان ماسه ای
مشت در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
مشت در حال مبارزه با طوفان ماسه ای بود
اما من دیگر با آن نمی جنگم
من رها می کنم و {این}زیباست
تاریخ انتشار=2016