در پنجمین کارگاه مجازی طرفداری به اتفاق کاربران عزیزی که بدون اغراق، فوتبال بین حرفه ای و تحلیلگر هستند به تماشای بازی یوونتوس و سمپدوریا نشستیم. بدون هیچ مقدمه اضافه ای، البته با سپاس از همراهی تمامی دوستان، خروجی این کارگاه را با هم مرور می کنیم.
قبل از این که بازی شروع بشه، کاربر عزیزی که با اکانت Gennaro Gattuso فعالیت می کنه، نوشت:
یووه ترکیبش سن بالاست، دفاع کناری هاشون واقعا ضعیفن به حدی که کنتی کالابریا نا هم از اونا بهترن و ضعف اصلی شون هم خط هافبک پیر و فرسوده و به درد نخورشونه که اصلا به درد سبک سرعتی ساری نمیخوره، دروازه هم مگه اینکه بوفون بزارن. وینگر هاشون هم که برنا و داگلاسن که یکی همش مصدومه اون یکی هم بازیش در حد یووه نیست، اما خط حمله دیبالا رونالدو وحشت ناکه، اگه اونا کاری نکنن شانس سمپدوریا حتی واسه برد هم زیاده
کاربر دیگه ای که پای ثابت کارگاه هاست و از نوشته هاش هم معلومه فوتبال رو جدی دنبال می کنه ولی یووه رو دوست نداره، قبل از شروع بازی بحث رو به سمت انتقاد از ساری برد. olexy poliansky نوشت:
سال قبل یووه دفاع چپ جوانی داشت که در بازی برگشت با اتلتیکو ستاره تیم بود به اسم اسپیناتزولا اون بازی من کامل دیدم به جرآت میگم اگه او و برنادسکی نبودن یووه هرگز اون بازی رو سه هیچ نمی برد. فکر میکنم به دلیل ضعف فجیع مربی که بازهم به جرات میگم یووه هیچوقت مربی های تاپی نداشته بلکه بیشتر مربی و بزرگ کرده. دلیل قهرمان نشدن در اروپا این که مربی در حد پپ یا یورگن نداشته. شاید دلیلش کیفیت پایینتر لیگ ایتالیا نسبت به لیگ های اسپانیا یا انگلیس باشه.
اما Kaveh ghane که از طرفدارای یووه است و از پیگیرهای جدی فوتبال، در جوابش توضیح داد:
دلیلش فلسفه باشگاه هستش. شمائی که در مورد یووه اظهار نظر میکنی حداقل باید بدونی تا این لحظه هیچ مربی غیر ایتالیایی روی نیمکت یووه ننشسته (دشامپ سری بی)
با شروع بازی، انتقاد از یووه شروع شد؛ peyman 20671 که یوونتوسی تیره و البته فوتبال بین حرفه ای هم هست، نوشت:
تیم به شدت بی انگیزه و منفعل بازی میکنه، هافبک ها هیچ گونه خلاقیتی جهت باز کردن دفاع حریف ندارن و نه پاس خلاقانه و نه دریبلی میتونن بزنن، رونالدو از نوع بازی تیم به شدت کلافست و طبیعیه، واقعا یا باید ساری رو عوض کنن یا بازیکنایی که میخواد رو بخرن یک بام دو هوا نمیشه.
در جواب این توضیح که یه سری مربیا به شکل افراطی اصرار دارن تاکتیک باید توپ رو به مقصد برسونه نه تکنیک وگرنه نمیشه قبول کرد تیمی در سطح یووه هافبکی نداشته باشه که یک در مقابل یک رو ببره، پیمان نوشت:
ساری به تاکتیک ها بسیار بیشتر از مهارت های فردی اهمیت میده اما توی یووه خریدا بیشتر بر اساس نظر مدیریت و محدودیت اقتصادی انجام میشه و واقعا بیشتر از ساری من مدیریت رو به خاطر این خط هافبک سرزنش می کنم و البته بسیاری از نقاط ضعف دیگه که بر اساس خریدهای ضعیف انجام شده و بدترین اونها هم دنیلو هست.
اما در پایان نیمه اول، پسرخاله نیچه فضا رو عوض کرد؛
رونالدو به شدت با انگیزه بود، به نظرم اگه واقعا میخوان به ساری فرصت بدن باید بازیکن های مد نظرش رو جذب کنن، امیدوارم اگه رئال چمپیونز رو نبره یوونتوس قهرمان بشه.
یکی دیگه از کاربرهای فوتبال بین با اکانت Juventus 0223 که نیاز به گفتن نیست طرفدار یووه است، نوشت:
فقط یه مشکلی داره یووه؛ توپ رو تا پشت محوطه حریف خیلی راحت میتونیم بیاریم ولی بعدش دیگ بازیکنا نمیدونن چیکار کنن فقط به دو تا هافبک مث ژاوی و اینستا یا دی بروینه نیاز داریم که توپ رو بفرسته توی محوطه جریمه تا مهاجما بتونن کار رو تموم کنن دقیقا مث گل رونالدو ک پیانیچ توپ رو فرستاد توی محوطه جریمه و رونالدو کار رو تموم کرد. به نظرم تنها مشکل یووه فقط کمبود هافبکیه که توپ رو از پشت محوطه بتونه ببره داخل محوطه و به مهاجما برسونه.
پیانیچ و دیگر هیچ!
و حالا می رسیم به بروس گروبلار که یا این توضیح (متاسفانه دیر متوجه کارگاه مجازی بازی یوونتوس - سامپدوریا شدم و فقط موفق به تماشای دقایق 48-تا 65 شدم) وارد بحث ما شد...
بروس گروبلار که قلم خوبی هم داره، نوشت:
پیانیچ و دیگر هیچ!
حضور دو تئورسین بزرگ ایتالیایی بر روی نیمکت دو تیم نوید بازی سراسر تاکتیکی به بینندگان تلویزیونی القاء می کرد. برنده واقعی این بازی شطرنج رانیری بزرگ بود اما باز تفکرات تاکتیکی برابر خلاقیت های فنی دو ستاره سر تعظیم فرود آوردند! با تاملی دوباره در دقایق 48 تا 65 بازی چند نکته به عینه نمود بیشتری داشت؛
1. فقدان یک هافبک تخریبی یا به قولی چرک در بازی گورخرها هویداست. زمانی سوسا پرتغالی و کونته این وظیفه رو به نحو احسن انجام می دادن و به رخ می کشیدن
2. هر چند تفکرات خاص رانیری در آتلتیکو مادرید، موناکو و خصوصا در لستر بر همگان هویدا بود اما از افت ساندرو که زمانی به عنوان یکی از برترین بازیکنان کناره ها چشم ها را خیره کرده بود نمی توان به سادگی گذشت.
3. با افزایش سن بونوچی و فقدان مارکیزیو به عینه ضعف دفاعی یوونتوس به خصوص در ارسال ها نمود بیشتری پیدا می کرد.
4. در میانه میدان تنها نکته مثبت حضور پیانیچ بود و نفراتی چون رابیوت و کودرادو چیزی به تیم اضافه نمی کردن!
5. در تفکرات مربیان، ساری بازنده محض بود. تفاوت ها در نبوغ و خلاقیت دو نفر خلاصه می شد: کریس و میرالم!
با فلش بک به یوونتوس آلگری شاهد پسرفت در تمامی نقاط زمین هستیم. نبود یک تفکر تاکتیکی در کنار نبود هافبک های طراحی چون پیرلو، ژاوی... در بازی کاملا واضح و مشخص بود. به نحوی که می توان با قاطعیت گفت یوونتوس ساری برابر بزرگانی چون بایرن، سیتی،رئال،آتلتیکو بیشتر به زنگ تفریح شبیه است تا رقیب قدرتمند!
البته با این نمایش مقابل سمپدوریا، حتی به برد برابر لیون هم باید به دیده تردید نگریست.
با تفکرات اشتباه مدیران بانوی پیر شاهد افت تیمی هستیم که در دهه 90 با لیپی در اروپا یکه تازی می کرد تیمی که بنای آن بر لیپی نهاده شده بود!
از مربی بزرگی چون لیپی تا بازیکنان بزرگی چون دل پیرو، باجو، پروتزی، کونته، سوسا، مولر، ویالی، راوانلی،...تا ورزشگاه اختصاصی دل آلپی!
شاید بتوان گفت اگر از تیم فعلی خلاقیت و شم گلزنی کریس رونالدو را بگیریم به رغم حضور دو جین ستاره شاهد تیمی معمولی همچون هلاس ورونا و اسپال خواهیم بود!
خرید رونالدو بزرگترین اشتباه یوونتوس بود
وکیل مدافع شیطان هم خیلی اساسی و حرفه ای بازی رو بعد از پایان تحلیل کرد که بخش هایی از تحلیل طولانیش رو می خونید؛
رونالدو الان توی رئال مونده بود قطعا هوادارا آخر این فصل خواهان فروشش بودند با این کیفیت افت کرده رونالدو برای رئالی ها محبوب تر از رائول و کاسیاس نبود که با اون رفتار بد از باشگاه بیرون کردند. این بازیکن افتش دقیقا مصادف شد با اومدن به یووه که با این سن و سال کاملا طبیعی و قابل پیش بینی بود و از طرفی انتخاب بسیار هوشمندانه ای انجام داد چون افت خودش رو پشت تغییر تیم و لیگش پنهان کرد. از طرفی وارد لیگی شد که اگرچه عملکرد فردیش افت کرد ولی هر فصل یک یا چند قهرمانی داخلی وارد کارنامه اش میشه.
این طرف یوونتوسی رو داریم که گرون ترین خرید تاریخ خودش رو انجام داد از چند جهت متضرر شد یک اینکه مدیریت با این خرید خودش رو پشت این بازیکن قرار داد که بله یک فصل نقل و انتقالاتی رویایی رو سپری کردیم و به سایر نیازها و پست های تیم توجه و تقویت نشد
***
مورد دوم دو فصله که یووه در خرید و فروش و معاوضه بازیکن اون تیمی نیست که ما سراغ داشتیم. اون تیمی که اسمش رو گرگ نقل و انتقالات گذاشتیم تبدیل شده به تیمی که بدترین انتخاب ها رو در معاوضات خودش انجام میده. قصد فروش دیبالا بخاطر اینکه اندیشه های الگری باعث افتش شده بود، فاجعه ی تصمیمی بود همونطور که این فصل ثابت هم شد. معاوضه کانسلو با دنیلو و آخری هم معاوضه پیانیچ با ملو...
***
مورد سوم شخص ساری؛ کنار گذاشتن آلگری درست بود با وجود عملکرد خوبش و انتخاب ساری هم با وجود در دسترس نبودن پپ روی کاغذ درست بود که به هیچ وجه جواب نداد. در عمل
اینکه مدیر در انتخاب مربی که روی کاغذ انتخابش منطقی بوده اشتباه کرده ایراد نداره ولی تداوم و ابقاش ایراد داره. شیوه ساری در یوونتوس آشوب تاکتیکی بوده!
***
به دوستان یووه فن اصیل توصیه خوندن کتاب لوچیانو موجی توپی ک من دارم حمل میکنم رو دارم
بعد خوندن این کتاب متوجه میشید که یک مدیر چقدر میتونه در انتخاب بازیکن موثر باشه حتی با وجود نداشتن پول یا مخالفت خود بازیکن
با چه ترفندهای عجیبی ک موجی بازیکنانی مثل ندود رو نخرید و پول بازیکنانی مثل بوفون رو مهیا نکرد بدون اینکه مثل مدیران ضعیف امروزی بهانه های رایج بگیره
البته این انتقادهای وکیل مدافع شیطان با اعتراض Kian Juve همراه شد که اعتقاد داشت؛ این تحلیل درست نیست اما متاسفانه تحلیل خودش رو ارائه نکرد تا ما با تفکراتش آشنا بشیم.
Yellow or Dead هم که طرفدار دورتموند و از قدیمی های طرفداریه نوشت:
فوتبال ساری دیگه اون شادابی و طراوت قدیم (زمانی که تو امپولی بود) رو نداره. خیلی داره تقلید میکنه و دیگه خودش نیست. امیدوارم هرچه زودتر ساری امپولی برگرده.
آقـــا خـــانـــ کاربر علاقه مند و فوتبال بین طرفداری هم درباره ساری نوشت:
ساری همیشه تیم هاش به انتقال سریع توپ از دفاع به حمله مشهور بودن اما در یوونتوس این قضیه به دو علت فرق میکنه:
1_ وجود خط هافبک ضعیف: امسال به رغم اینکه یووه انتقال های نسبتا خوبی داشت اما هیچ کدام کمکی به تیم یوونتوس نکرد، شاید یکی از دلایلش این باشد که سران یووه حاضر به خرید هافبک های درجه یک نیستند و به انتقال های رایگان علاقه ی بیشتری نشان میدهند. (رابیو، رمزی و ... جز بازیکن های مازاد تیم های گذشته خود بودند)
2_ کریس رونالدو: فوق ستاره ای که شاید یکی از بدترین انتخاب های دوران حرفه ای اش را انجام داده است، اون زمانی که در رئال مادرید بازی می کرد تمام توپ ها بهش ختم میشد، به نوعی رونالدو مطمئن بود که اگر خود را به محوطه ی جریمه ی تیم حریف برساند، حتما هم تیمی هایش موقعیت گلزنی را برایش فراهم میکنند اما در یووه به دلیل ضعف خط هافبک، رونالدو مجبور می شود گاهی به عقب تر بیاید تا توپ را صاحب شود، یعنی خط هافبک توانایی تغذیه ی مهاجمین را ندارد و عدم انتقال سریع توپ از دفاع به حمله از این عامل نشأت میگیرد و در نتیجه در هر بازی شاهد ریتم کندی از جانب تیم یوونتوس بودیم.
قهرمان شلخته
و اما Amin Italy تحلیلی نوشته که خوندنش لذت بخشه؛
بزرگ ترین ضعف یوونتوس بعد از دوران پسا قرنطینه نداشتن انسجام تیمی هست، چیزی که برآورده شدنش به طور قطع به عهده ی مربی تیم باید باشه. عدم این مساله باعث شده یووه تیم شلخته ای باشه، نزدیک ترین کلمه ای که درباره یوونتوس ساری به ذهنم میرسه و به عنوان هوادار توی این 21 سال هواداری از این تیم سراغ دارم.
یوونتوسِ ساری در بازی با سمپدوریا خیلی سعی کرد ثابت کنه حالا که آمارها از بین رفته ولی توان این رو داره که کلین شیت کنه، رونالدو رو صاحب موقعیت گلزنی کنه و تلاش کنه به ایموبیله نزدیکش کنه، هر چند شلخته ولی این کار رو کرد.
یوونتوس در بازی با سمپدوریا چهره ی پر عطش تیم در دوران پس از کرونا بود که می خواست ثابت کنه که یک تیم شکست خورده نیست که آمارها رو از بین برده.
این نمایش درست شبیه به نمایش مقابل بلونیا بود، اونجا هم یوونتوسِ ساری بعد از واگذار کردن فینال جام حذفی به ناپولی باید ثابت می کرد آقای سری آ حساب میشه.
همه ی این ها نشان از ضعف ساری در شکل دادن انسجام تیم و متحد کردن همه برای یه هدف و نداشتن تاکتیک مشخص برای هر بازیکن هست.
از زمانی که ساری به یوونتوس پیوست همیشه صحنه ی درگیری لفظیش موقع تعویض کپا در فینال اف ای کاپ مقابل منچستر سیتی توی ذهنم رد میشه و فکر می کنم که توانایی اداره کردن نیمکت و تیمی که ستاره در اون باشه رو نداره، فارغ از هر توانایی فنی که داشته باشه...
همچنین می خوانید؛