مطلب از صفحه اینستاگرام فوتبالباز به آدرس : http://www.instagram.com/futballbaz/
دوباره یک صبح دیگر/ نمیدانم همه، صبح خود را چگونه آغاز میکنند اما صبح من کاملا متفاوت از همه و از شما شروع میشود. اولین کار من بعد از بیدارشدن چیست؟ ورزش صبحگاهی؟نه! خرید نان سنگک دو روخشخاش داغ؟نه! خوردن صبحانهی سالم؟نه! اولین کار، چک کردن اینستاگرام است! در همان تخت، درست لحظهی بیدارشدن! حتی قبل از رفتن به دستشویی! بله همینقدر متفاوت همینقدر خاص. میدانم هیچکدام از شما تا به حال اصلا همچین کاری انجام ندادهاید.
املای صحیح/ املای سنگک دو روخشخاش صحیح است. خاشخاش میگوییم اما خشخاش نوشته میشود. اگر هم میدانستید که خوشبهحالتان. دروغ چرا من خودم به شک افتاده بودم!
نکتهی روز/ دقت کنید که چککردن اینستاگرام به تلگرام هم اولویت دارد. چون برای چککردن تلگرام باید به فیلترشکن وصل شد و نمیدانم چرا انجام این کار درست در همان لحظات ابتدایی بیدارشدن انقدر سخت است!
بیخود و بیجهت/ به صورت کاملا بیهودهایی پستهای اینستاگرام را در ابتدا با چشمانی پفکرده و همچنان خوابآلود، آهسته رد میکنم. از یک جایی به بعد دیگر دیدن پستها هم سخت میشود و با سرعتی نزدیک به سرعت نور باید به جایی برسم که دیشب قبل از خواب رسیده بودم! بعد از رسیدن به نقطهی امن تازه از تخت بلند میشوم! البته گاهی خواب بعد از چک کردن اینستاگرام هم داریم!
انرژیدرمانی/ همان اول صبح، باید شروع کنیم به خواندن پستهای پر از انرژی و انگیزشی اینستاگرام. طرف از بالای برج عکس گذاشته و درحالی که تهران زیرپایش است، برایش کپشن گذاشته: «زندگی به ارتفاع نگاهت بستگی دارد پس بلندپرواز باش و به بلندی فکر کن!» اول که به نظرم تو اصلا فکر نکن و به همان خوردنت ادامه بده؛ دوم اینکه ما هم نگاهمان ارتفاع دارد فقط فرقش این است ما یک عمرِ آزگار از پایین به بالا نگاه میکنیم و تو از بالا به پایین! یا اینفلوئنسر دیگری اول صبحی پستی از لب سواحل شرق آسیا با این کپشن گذاشته است: «دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست، یادآور صبح خیال انگیز دریاست» و چیزی هم که از دریا عائد ما شده است نمک آن است که داریم به نیمروی دانهایی هزارتومانی خود میپاشیم!
یادش بخیر/ یک زمان هم وقتی اینستاگرام نبود، صبح خود را با جملات انگیزشی مجری رادیو در تاکسی، در راه مدرسه و دانشگاه شروع میکردیم. جوان ایرانی سلاااااااام! که ناگهان با صدای سلام مجری از خواب، پا میشدیم. بعد هم در حالی که مشغول چک و چانه زدن با رانندهی تاکسی سر افزایش کرایه بودیم، مجری رادیو حرف از شادابی و سرحالی در روز تازه میزد. گاهی وقتها فکر میکنم همان مجریها، همین پستها و کپشنهای لاکچری را در اینستاگرام میگذارند. حیف که نمیشد آن وقتها، رادیو را آنفالو یا بلاک اند ریپورت یا حداقل رستریکت کرد.
خب حالا که چی/ همهی اینها را گفتم تا برسم به پستهای انگیزشی فوتبال. جدیدا پستهای انگیزشی زیادی در حوزهی ورزش و فوتبال میبینم که بد نیست نگاهی به این پستها داشته باشیم.
آرشیو من/ برای نمونه، جدیدا از این پستها زیاد میبینم که فلان بازیکن فوتبال یا فلان ورزشکار، چند سال پیش، در کودکی خود با یک بازیکن بزرگ عکس داشته و بعد از چند سال به رویای خود رسیده و در کنار او یا در رقابت با او قرار گرفته است. بعد، نتیجه میگیرند که رویاهایت را دنبال کن تا به خواستههایت و اسطورههای کودکیت برسی. توصیه بدی نیست. گفتم حالا که بازار این عکسها داغ است من هم به آرشیو عکسهای خودم و آلبومهای قدیمیام سر بزنم ببینم کسی در عکسهایم بوده که بخواهم شبیه او بشوم یا خیر.
آلبوم قدیمی/ از شما چه پنهان بعد از سرزدن به آلبوم قدیمی دوران کودکیم به چند نتیجهی مهم رسیدم: یک سری از عکسهای آلبوم ما ایرانیها مربوط به دورانی است که کلا برهنه از ما عکس میانداختند؛ البته گاهی همچون انسانهای اولیه که تنها لباسشان برگ درخت بود، لباس ما هم یک پوشک بود. یک سری از عکسهایمان هم که البته مختص پسران است، اتفاقا کاملا پوشیده بود؛ آنقدر پوشیده که حتی رویمان پتو میانداختند و در همان وضعیت در کنار دایی و عمو و خاله و عمه و همسایهی سرکوچه و صاحب بقالی کوچه بالایی از ما عکس میگرفتند. یک سری عکسها هم که مربوط به دوران مدرسه بود: با لباس فرمهای تیرهرنگ و با چشمانی اشکآلود به خاطر روز اول مدرسه. خلاصه هرچی با خودم فکر کردم دیدم اگر سرنوشت من شبیه این عکسها باشد که باید فاتحهی رویاها و بلندپروازیهایم را بخوانم. البته یک چیزی به حقیقت پیوست و آن هم سرنوشت تیرهرنگ ما بود مثل رنگ لباسهای یونیفرم مدرسه.
سن فقط یک عدد است/ مدل دیگری از این پستهای انگیزشی اینگونه است که عکس فلان ورزشکار موفق را در سن ۴۰ سالگی نشان میدهند و برایش کپشن میگذارند که کافی است سقف آرزوهایت همچون فلانی ، بینهایت باشد تا سِن را هم دریبل بزنی!
نمونهی آخر/ به عنوان آخرین نمونه، زلاتان ابراهیموویچ را مثال میزنند که در سن ۳۹ سالگی همچنان در تیم میلان میدرخشد و گل میزند و رهبری میکند و باقی داستان. دروغ چرا من هم با دیدن این پست راجع به زلاتان به خودم امیدوار شدم و داشتم برنامهریزی خود برای پلههای موفقیت را شروع میکردم که متوجه شدم زلاتان این اواخر، رابطهی نزدیک همکاری یا دوستانه یا عاشقانه یا هر چیز دیگری را با دیلتا لئوتا مجری یکی از شبکههای ایتالیایی، داشته است. تازه شستم خبردار شد که زلاتان چرا این روزها با این سن در اوج است. به نظرم حتی چند سال دیگری هم جا دارد. برنامهریزی موفقیت خود را نیمهکاره به کناری گذاشته و به حالت کارخانه برگشتم.
نتیجهگیری شخصی/ خلاصه که بعد از همهی اینها، بیخیال انگیزه گرفتن از طریق پستهای انگیزشی اینستاگرام صفحات ورزشی شدم. تا بوده در فوتبال هم مثل زندگی ما، همین بوده. تیمهای پولدار بازیکنان بزرگ را میخرند و هرسال در کشور خود قهرمان میشوند. تیمهای معمولی هم شانس بیاورند صاحب پولداری پیدا کنند، آن وقت حتی میتوانند رای دادگاهها را هم به نفع خود تغییر دهند. یک سری تیم عادی مثل ما میمانند که باید هرسال برای بقا در لیگ زندگی با هم بجنگند.
مقایسه/ جالب آنکه این پیجهای انگیزشی در بدبینانهترین شرایط، حداقل ۱۰هزار دنبالکننده دارند. رقم، واقعا رقم زیادی است؛ معادل چی مثلا؟ مثلا به اندازه تعداد مسافران ۴۰ - ۵۰ هواپیمای بویینگ دنبالکننده دارند. مقایسه ملموسی نبود؟ اشکال ندارد فردا و پسفردا و اصلا هرروز این مقایسه را انجام میدهیم تا ملموس شود!
و کرونایی که هنوز هست/ انگار با افزایش موارد ابتلا به کرونا محدودیتها کمکم برمیگردند و دستور تعطیلی موقت بعضی مشاغل هم صادر شده است؛ مثلا باشگاههای ورزشی. فقط نمیدانم این دوستان من، چطور همچنان هرروز از تمرینات خود در باشگاه فیلم و پست و استوری میگذارند. کلا دستور تعطیلی هر فعالیت جمعی صادر شده است. البته فقط و فقط و فقط کنکور سرجایش باقی است که منطقهی زرد و قرمز ندارد. باید همه جا برگزار شود. کنکور خط قرمز آنهاست!
تشکر نهایی را به شکل زیرنویس وسط یک فوتبال حساس بخوانید!/ همینجا از صاحبخانهی خوبمان آقای جینپینگ تشکر میکنم که در این شرایط سخت اقتصادی به کمک ما آمد و یک قرارداد ۲۵ساله به امضا رسانده و قرار شد که هرسال فقط ۲۵درصد به اجارهی منزل اضافه کنند و هروقت هم که خواستند «کلید» انداخته و به منزل خود تشریف بیاورند و هرچه خواستند «رفت و روب» کنند و ببرند. تمام!