کارگاه مجازی طرفداری چهارشنبه شبی که گذشت، به بازی لیورپول و چلسی اختصاص داشت و به اتفاق جمعی از فوتبال بین های حرفه ای که از بخت یاری ما عضو شبکه اجتماعی طرفداری هستند، دور از هم ولی با هم بازی جذاب و پرگل لیگ جزیره را دیدیم و لذت بردیم. بد نیست شما هم تحلیل هایی که این دوستان درباره بازی داشتند را بخوانید.
به گزارش طرفداری، آنچه در ادامه می خوانید خروجی سومین کارگاه طرفداری و نقد و تحلیل های برگزیده دوستانی است که شب برگزاری بازی لیورپول و چلسی کنار ما بودند؛
از درخشش پولشیچ تا خودخواهی محمد صلاح؛ یک هازارد دیگر
Abolfazl Buffon کاربر فوتبال بین و فعالی که با وجود علاقه اش به ایتالیا پی گیر فوتبال انگلیس هم هست، نوشت؛
بیشتر از هر بازی دیگری، اهمیت زوج آرنولد-رابرتسون برای تیم کلوپ را درک کردیم. خلاقیت بالا، دوندگی فوق العاده و دقت بالای پاس این دو فولبک، بدون شک نقش موثری در افتخارات اخیر لیورپول داشته اند. محمد صلاح با خود خواهی در بعضی صحنه ها نشان داد که هنوز فاصله زیادی با رسیدن به مسی و رونالدو دارد اما در چلسی؛ درخشش پولشیچ زیر باخت سنگین تیم گم شد. پا به توپ فوق العاده و بازیخوانی دقیق کنار تکنیک و سرعت بالا، وعده یک ادن هازارد دیگر را به هواداران چلسی داد.
یک بازیکن دیگر به لمپارد بدهید
حمید شهریاری یکی از کاربران خوش قلم طرفداری و پای ثابت کارگاه که قطعا با نوشته هایش آشنا هستید، نوشت:
1.پنج بازیکن هنگام دفاع و دو هافبک دفاعی. ابزاری که بعد از آرتتا در بازی آرسنال-لیورپول، لمپارد هم به دنبال آن رفت. توفیق در مهار مانه و صلاح و نفوذهای رابرتسن و آرنولد اما پلن سوم...
2. پلن سوم لیورپول نبی کیتاست. هنگام قفل شدن کناره ها، بارها در طول فصل حرکت کیتا در عمق و پاسهای چیپ کلیدی او به داخل محوطه را دیده ایم. مشغولیت جورجینیو و کواچیچ به فرمینو به عنوان مهاجمی که عقب می آید و واینالدوم به عنوان هافبکی که در یک سوم زمین حریف بازی می کند به کیتا فضای حمله می دهد. 30 پاس کیتا در 30 دقیقه ی نخست بازی، کیتا در بازی با آرسنال توسط لاکازت و بازگشتهای او مهار شد. اما ژیرو....
3. نقش ژیرو در مهار کیتا. نقش ژیرو در قطع ارتباط فابینیو با جلوی زمین. ژیرو 25 بارتوپ را لمس کرد که فقط 6 بار آن در زمین ليورپول بود. دو بار قطع توپ و دو بار برتری ژیرو در دوئلها، در کناره های زمین اتفاق افتاد و نتوانست مانع حمله ی لیورپولیها بشود. نتیجه ی این ناکامی آزادی هافبکهای لیورپول، نواخته شدن یک سوم شوتها توسط واینالدوم و کیتا و گل نخست کیتاست. (تفاوت کلیدی ژیرو و ابراهام با تیمو ورنر)
4. گل کیتا و بر هم خوردن تعادل بازی. مالکیت برابر ابتدای بازی، 45، 55 ابتدایی بر هم می خورد. جورجینیو، آلونسو و ریس جیمز مجبور به حضور در زمین لیورپول هستند. باز شدن قفل حرکتی مانه و صلاح، آرنولد و رابرتسن و لیورپول مهار نشدنی.
دفاع سه نفره قمار بزرگ
Alireza Kpv کاربر فعال دیگری است که نگاه جالبی به فوتبال دارد. تحلیل او را بخوانید؛
لمپارد بعد از اینکه با دفاع سه نفره توانست مقابل منچستریونایتد نتیجه خوبی بگیرد دوباره به همان سیستم سه دفاعه روی آورد.
لمپارد با ترکیب سه دفاعه سعی در گرفتن حداقل مساوی در نیمه اول داشت تا وقتی نیمه دوم شروع می شود، با اضافه شدن مهره های هجومی و تازه نفس مثل پولیسیچ و آبراهام توپ و میدان را به نفع خودش تغیر بدهد
همین اشتباه در انتخاب ترکیب باعث شد تیم لیورپول بدون مشکل خاصی در اکثر دقایق زمین بتواند در مرکز زمین چلسی خودنمایی کند، از آنجایی هم که کانته در زمین بازی نبود، لیورپول فرصت مانور زیادی در مرکز زمین داشت و دیدیم که از همین فرصت ها استفاده کرد و گل زد.
نکته بعدی هم استفاده از فضاهای خالی توسط مدافعان کناری لیورپول بود، اگر به صحنه گل آخر دقت کنید می بینید که چطور رابرتسون از محوطه جریمه لیورپول تا دروازه چلسی را استارت زد و باعث شد گل پنجم تیم به ثمر برسد.
من خودم وجه اشتراک زیادی بین این بازی و بازی قبلی چلسی و منچستریونایتد می بینم، این دوبازی نشان داد انتخاب دفاع سه نفره بدون فولبک های مطمئن و آماده یک قمار بزرگ است که یا با آن نتیجه های خیلی خوبی می گیرید یا هم شکست های خیلی بد متحمل می شوید.
یک سوال بی جواب!
عباس پرواز کاربر علاقه مند دیگری که در اغلب کارگاه ها حضور فعال دارد، یک سوال می پرسد؛
یک سوال بی جواب مانده که من از اول فصل هنوز نمیدانم جوابش و جریانش چیست!
اینکه چطوری لیورپول با یک ترکیب تقریبا ثابت در تمام فصل بازی کرد و ذره ای خستگی دیده نشد؟ به رغم اینکه بیشتر از هر تیمی دوندگی داشتند. غولی مثل مانه هر بازی بالغ بر ۲۰ بار با بازیکن رو به رو درگیری قابل توجه فیزیکی از جمله تنه های شدید داراد ولی ذرهای خستگی در وجودش دیده نمی شود و خیلی جالب است که کیتا با وجود تازه وارد بودن دقیقا شکل بازی اش مثل مانه شده با این تفاوت که کارایی اش در خط هافبک است. همین طور صلاح و خصوصا فیرمینو که عجیب خستگی ناپذیرند! این تمام نشدن انرژی بازیکنان شاخص لیورپول جزو نکات مهم بروز موفقیت است و من نمی دانم چه رازی دارد.
مثلا منچستر یونایتد با یک ترکیب تقریبا ثابت این کار را بکند تیم خیلی سریع خسته می شود.
البته یک تفاوت جالبی که لیورپول با من یو دارد این است که تعویضی هایش شم گلزنی دارند و وقتی به زمین وارد می شوند، می آیند که گل بزنند و می زنند اما نیمکت منچستر یک نفر هم با این انرژی ندارد.
اول مدافع بخر، بعد حمله کن!
شیطان سرخ هم که مثل عباس پرواز منچستری است، نوشت:
پاس های بلند کورت زوما و رودیگر به قصد پشت دفاع لیورپول. حملات همه جانبه تیم چلسی که لمپارد از اول فصل همین روش را دنبال کرد و در الدترافورد هم دقیقا عین آنفیلد سلاخی شد. یعنی اسیر ضربات شروع مجدد و ضد حمله های برق آسا شد.
وقتش است که پیتر چک و تیم مدیریتی چلسی دیگر دست از خریدهای هجومی بکشند و مدافعین خوبی برای لمپارد بخرند تا با خیال راحت تری همه جانبه حمله کند.
عباس پرواز البته به این تحلیل کاربری که با نام شیطان سرخ فعالیت می کند، واکنش نشان داد و نوشت؛
حتی با خرید مدافع محکم و گلر درجه یک مشکل دفاعی چلسی حل نمی شود تا وقتی لمپارد از پست ۶ سواستفاده میکند و با اشتباه تاکتیکی خودش، دفاع را دچاز اشتباه می کند.
سو استفاده از پست شش؟ اگر دوست دارید منظور این کاربر از این جمله را بدانید این توضیح کوتاه را بخوانید؛
حملات جوگیرانه و همه جانبه که ضررش از سودش بیشتر است، فقط یک عمل پر ریسک است مثل جلو بردن افراطی هافبک ۶ تیم و خالی کردن پست اصلی اش
دقیقا نمود بارز این قضیه را جلوی وستهام دیدیم که کانته بی دلیل تا پیش مهاجم جلو می کشید.
مویس هم این را به خوبی فهمید و آنتونیو را از بازی خارج نکرد تا به تنهایی دفاع تنهای چلسی را نابود کند.
لیورپول کلوپ یادآور سیتی گواردیولا
مهدی محمدی ... دوست خوب مان که تحلیل های فنی خاصی دارد، نوشت:
باز هم لیورپول باز هم استفاده از کاشته ها، کرنرها و سانترها از نقاط تکراری و گل های تکراری! لیورپول با این سبک بی نظیرش نشان داده که اگر تیمش به لحاظ انگیزه و استراحت شرایط خوبی داشته باشد، سبکش فعلا رودست ندارد.
این فصل مثل قهرمانی اول سیتی گواردیولا بود که هیچکس انگار بلد نبود جلوی آن تیم دفاع کند اما به مرور ضد تاکتیکش هم می آید و همه مربیان مقابل لیورپول از هم کپی میکنند... کما اینکه این اتفاق برای سیتی هم افتاد و 27 امتیاز کمتر گرفتند... از آمادگی بدنی بالای تیم کلوپ هم غافل نشو یم اما اگر نیمکت را تقویت نکنند خواب سه گانه را هم نمی بینند.
گواردیولا- مورینیو گذشته، لمپارد - کلوپ آینده
Mohammad Javad GH کاربر جوان و فعالی که قلم خوبی هم دارد، نوشت:
نکته اصلی که به چشم آمد هوش بالای لمپارد بود از بازی های قبلی کاملا این را دریافته بود که مدافعان لیورپول از یک جایی به بعد کم می آورند. ایشان هم 30دقیقه آخر بازیکنان هجومی اش را اضافه کرد و با سرعت دادن به بازی دفاع لیورپول را آزار داد. ضد تاکتیک کلوپ هم آوردن میلنر و جونز و چمبر بود که جونز و چمبر از جلو فشار می آوردند و میلنر عقب زمین کنار فابی به دفاع کمک کرد. بزرگترین اشتباه لمپارد این بود ک زودتر الونسو را تعویض نکرد که مقصر گل 4و5 بود که خوب یار گیری نکرد و در کل هم سمت راست اتوبان بود. یک تاکتیک جدید هم فرانکی رو کرد که دو دفاع راست همزمان بازی داد و آزادی عمل به جیمز داد که آزادانه به حمله اضافه شود و سزار عقب تر بماند. فکر می کنم چلسی یک هافبک هجومی در حد چمبر یا حداقل شکیری داشت میتوانست با پولیشیچ و اودوی و ابراهام یک لوزی بسازد و لیورپول را شکست بدهد. اما مهم ترین نکته بازی؛ لمپارد – کلوپ می تواند در آینده یادآور مورینیو – گواردیولا باشد.
این خودکشی بود یا چینش تاکتیکی
بروس گروبلار کاربر فعال و خوش ذوق دیگری است که خواند نقد کوتاهش را به شما توصیه می کنیم؛
با تاملی دوباره به ترکیب دو تیم استفاده از زوما در خط دفاعی 3 نفره چلسی برابر خط حمله سرعتی لیورپول با حضور صلاح و مانه بیشتر به خودکشی شبیه تا چینش تاکتیکی!
با فلش بکی به گذشته و بازی های پیشین لیورپول و تفکرات تاکتیکی آقای معمولی چینش فرانکی آن هم در حساس ترین برهه لیگ غیر قابل هضم بود چه بسا نمایش یاران لمپارد چراغ سبزی به نونو و وولورهمپتون در هفته آخر بود و بارقه امید به راجرز و اولگنار تا کنار هم از مانع فرانکی بگذرند!
یاران ماندگار یورگن کلوپ
olexy poliansky کاربر عزیز دیگری که تحلیل های جالبی دارد، نوشت:
لیورپول در پنجاه بازی اخیرش در آنفیلد نباخته و حتی اگه در استمفورد بریج هم بود کلوپ به لمپارد نمی باخت. به هرحال چلسی چند بازی پشت سر هم انجام داد و با استراحت کمتر راحت به لیورپول باخت . لیورپول تیمی نیست که در زمین خودش به هیچ تیمی حتی بارسا باج بدهد. هماهنگی و سرعت بالای یاران لیورپول هر تیمی را از پا می اندازد. از خط دروازه تا مهاجم نوک این تیم همگی سرعتی تکنیکی تاکتیکی و شوتزن هستند. حالا این لمپارد است که اسیر بازی کلوپ و یارانش شده که این راه را نه یک شبه بلکه در چند سال طی کردند و زحمت کشیدند و مزد زحمات شان را گرفتند و در تاریخ بندر مرسی ساید ماندگار شدند.
ترفندی که جواب نداد
در جریان بازی هم بحث های خوبی میان دوستان راه افتاده بود، به طور مثال بحثی درباره ترفند جالب لمپارد که البته جواب نداد. لمپارد سعی کرد با فوتبال دو شقه، انبوه سازی در دفاع، پاتیزانی در حمله، راه نفوذ لیورپول را ببندد و به این تیم ضربه بزند اما این روش به خاطر تجربه و هوش کلوپ جواب نداد. کلوپ تیمش را به فوتبال دو شقه لمپارد آلوده نکرد. درست همین نقطه، بازی به نفع لیورپول عوض شد. لمپارد 5 نفر یعنی نصف تیم را برای دفاع داشت اما لیورپول عامدانه عقب کشید تا به جای پرهیز از تن به تن، راه های نفوذ به دروازه چلسی را پیدا کند. وقتی لمپارد با 5 مدافع، یارهای حریف را بست، کلوپ با کمی عقب نشینی راه های نفوذ را باز کرد. یار را در ظاهر داد و فضاها را در باطن گرفت. تا لمپارد به خودش بیاید بازی تمام شده بود. یعنی فاصله آنقدر زیاد شده بود که مشت دوم فرانکی هم جواب نداد.
البته به قول کاربر و تحلیلگر خوب مان مهدی محمدی؛
این فصل نباید لمپارد باهوش و فوق العاده را قضاوت کرد چون خرید نداشته اما من عملکرد دفاعی تیم هاجسون را هم بهتر از چلسی امسال دیدم. برنلی و شفیلد و.. هم بماند.
مهدی محمدی در جریان تماشای بازی در واکنش به این جمله «ترفند لمپارد برای پوشاندن ضعف مدافعان تیمش که البته جواب نداد قابل تحلیل و ارزیابی است» نوشت؛
چه ترفندی؟ چلسی بارها در این فصل از 5 دفاع استفاده کرده با همین نفرات. مشکل چلسی در دفاع خیلی عمقی تر است و جلوی تیم لیورپول با صرفا 5 دفاعه کردن به جایی نمی شود رسید.
هلف اسپیس ها باز بود! من اصلا نفهمیدم چرا 5 دفاعی چید وقتی درست فضاهایی که باید می بست را نبست. 4 دفاعه میچید ولی هافبک ها بهتر فضاها را می بستند بهتر بود. ممکن است این باخت به قیمت سهمیه نگرفتن چلسی تمام شود. البته که چلسی خسته تر بود ولی تاکتیک 5 دفاعه چیدنش هیچ توجیهی نداشت. جلوی منچستر چرا ولی مقابل لیورپول نه.
البته یادمان نرود اگر یک ایده خوب در اجرا شکست بخورد، مشکل از ایده نیست، اجراست که شکست خورده.
با سپاس از شما که همراهی مان کردید، در کارگاه بعدی (پانزده دقیقه بامداد شنبه و بازی میلان - آتالانتا) منتظرتان هستیم.