تیم فوتبال گهر دورود در لیگ آزادگان
فصل ۹۰_۹۱ با مربیگری داوود مهابادی یا به قول هوادارا داوود خان کاپلو :)))
بازیکنای سرشناس تیم ⇩
کاپیتان : جلال کرمی ( نقش سیدجلال رو داشت )
گلر : پیمان شاملو
سمت راست گلر : رضا کاردوست ( مودریچی بود واسه خودش )
بغل دستیش : یادم نیس ولی فک کنم عصارحسنی باشه
نفر بعدی : علی واقب ( دفاع چپ معرکهای بود و مدتی تو نفت تهران بود )
نفر اول ایستاده از راست : علی قربانی
شماره ۸ : محمدرضا توحیدنیا (سبک بازی و شکلش تقلید از داوید سیلوا بود )
شماره ۱۸ : اسمش یادم رفته ولی زوج دفاعی بود و فوقالعاده بود
شماره ۷ : حسن نجفی ( بازیکن فعلی شاهین )
شماره ۱۳ : محمد قاسمینژاد (بازیکن فولاد )
بغل دستیش : اسمش یادم نیس
عجب تیمی داشتیم که ناعدالتی نذاشت بشه دلخوشیمون
لرستان با اینهمه منابع و سرمایه یه استادیوم درست حسابی نداره
این تیم توی ۳۰ بازی ۳۰ گل زد و ۱۲ گل خورد و فوقالعاده زیبا و حساب شده بازی میکرد
کل قرارداد بازیکنا فک کنم ۲۰ میلیون بود :))))
اوایل فصل امیدی به صعود نداشتیم ولی رفته رفته تیم بهتر و بهتر میشد
اون فصل آلومینیوم با اقتدار صدر بود و ماشینسازی که رسول خطیبی سرمربی_بازیکنش بود ،،، مدعی دوم بود
ما کمکم خودمونو بالا کشیدیم و بازی رو در رو ۳_۱ ماشین رو زدیم و انصافا تیممون یه سروگردن بالاتر بود
هفته آخر بود و آلومینیوم صعودش قطعی بود و ما و ماشینسازی باید برای پلیآف میجنگیدیم
ماشینسازی تو خونه تربیتیزد بازی داشت که اون تیم اگه میباخت میرفت لیگ ۲
ما هم با استقلال خوزستان چغر بازی داشتیم ک باقرینیا واقعا تیمش خوب بود
ما اون بازی رفتیم اهواز ،،، حدود ۱۰۰نفر بودیم
ماشینسازی تا دقیقه ۸۰ یک هیچ جلو بود و ما صفر صفر و این یعنی صعود ماشینسازی
یهو تربیت یزد یه گل به ماشین زد و اخبارش به ما رسید و به مهابادی با دست نشون دادیم که نتیجه ۱_۱ شده
اونم به تیم دستور حمله انتحاری داد و حتی یکی از بازیکنا مصدوم بود ولی گفت خفه شو برو جلو
دقیقه آخر بود ک یه سانتر از سمت راست کردیم و علی قربانی برگردون زد و خورد به مدافع استقلال ولی در برگشت کاپیتان جلال کرمی توپ رو به تور چسبوند ( صحنهش یجورایی شبیه گل سیدجلال به الجزیره بود ،،، کاپیتان کرمی هم قیافش شبیه بنگر بود ولی نقش سیدجلال رو واسمون داشت )
تو پلیآفم افتادیم با ایرانجوان و بازی رفت یه پنالتی عجیب واسشون گرفتن ولی قربانی گل تساوی رو زد و بازی برگشت هم صفر صفر شد و ما اومدیم لیگ برتر
متاسفانه یه عده به خاطر خودخواهیشون نذاشتن ساخت استادیوم تسریع پیدا کنه و همین حیدر بهاروند کلی حمایت شد تا بشه عضو هئیت رئیسه و قبلش کلی قول داد ولی مشخص شد که چه آدمیه
بگذریم
حیف و صدحیف
باور کنید اگه همین تیم رو حفظ میکردن محال بود سقوط کنه و اگه بازیا تو دورود بود حتی رتبه تک رقمی میاوردیم
الان استادیوم دورود رو شیک ساختن و چندین کمپ تمرینی ولی نوش دارو پس از مرگ سهراب
★★★
این تیم بعد از سقوط از لیگ برتر ،،، مثل خیلی از تیمای دیگه مث راهآهن و شموشک و صبا و...سقوط آزاد کرد و منحل شد
الان یه تیمی داریم که تو لیگ ۳ فعالیت میکنه ،،، امیدوارم بهش بها بدن چون پتانسیل زیادی داره
اونموقع که تیم داشتیم خیلی دلمون خوش بود و جوونای شهر بجای رفتن به قهوهخونه میومدن استادیوم و هیجانشونو خالی میکردن
ما به داشتن یه تیم تو لیگ یک هم راضی هستیم
اونایی که استادیوم میرن میدونن فوتبال دیدن از داخل استادیوم تومنی سنار با تلویزیون فرق داره
★★★
ببخشید طولانی شد ،،، خیلی دلتنگ بودم
چاکر همگی ♥♥♥