طراح پوستر کاربر لیا داداریو
https://www.tarafdari.com/user/572621
مسابقه قبل
https://www.tarafdari.com/node/1688771
هنری فوندا
هنرپیشه بیبدیل فیلم های به یادماندنی «خوشه های خشم»، «12 مرد خشمگین» و «روزی روزگاری در غرب» که با نام مستعار "فوندا تکبرداشت" و "هنک" معروف بود و شیوه خاص راه رفتن او در فیلم های وسترن که به راه رفتن آرام ولی ساعتوار گربه شباهت داشت با آن چشم های آبی روشن و کاراکترهای قوی، دفاعی، صلحجو، عدالتجو و قهرمانانه ای که بازی می کرد.
هنری جینز فوندا، متولد 16 مه 1905 در گرند آیلند، نبراسکا، ایالات متحده آمریکا، مادری به نام الما هربرتا (جینز) و پدری به نام ویلیام بریس فوندا داشت که در کار تبلیغات و چاپ مشغول بود. نیاکان او هلندی، انگلیسی و اسکاتلندی بودند.
هنری فوندا حرفه بازیگری را با خانه تئاتر اوماها شروع کرد. سپس به بازیگران دانشگاه کیپ کاد پیوست و بعدها از سال 1926 تا 1934 به برادوی در نیویورک رفت تا حرفه تئاتر خود را توسعه دهد. اولین نقش های بزرگ او در برادوی شامل «چهره های جدید آمریکا» و «کشاورز همسر اختیار می کند» بودند که این آخری در سال 1935 با نسخه سینمایی روی پرده رفت و تبدیل به نقطه شروع بازیگری حرفه ای فوندا در هالیوود شد.
سال بعد او با فرانسیس سیمور فوندا ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند به نام های جین فوندا و پیتر فوندا بود و هر دوی آنها ستاره های سینمایی بزرگی شدند و حتی نوه فوندا نیز حالا بازیگری به نام بریجت فوندا است.
هنری فوندا بیشتر با نقش های ایب لینکلن در فیلم «آقای لینکلن جوان» (1939)، تام جود در «خوشه های خشم» (1940) که برای آن نامزدی جایزه اسکار را بدست آورد، نورمن ثایر در «روی گلدن پاند» (1981) که برای آن جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را در سال 1982 بدست آورد، شناخته می شود.
وی یکی از افسانه های دنیای قدیم هالیوود محسوب می شود و دوست و رفیق صمیمی جیمز استوارت، جان فورد و جاشوا لوگان بود. حرفه بازیگری او در سینما که حدود 50 سال طول کشید با حضور به یادماندنی اش در تئاتر و تلویزیون آمریکا کامل می شود.
هنری فوندا 5 ازدواج داشت که اولی در دسامبر 1931 بود که با مارگارت سولاوان ازدواج کرد و در مارس 1933 از او جدا شد. در سپتامبر 1936 با فرانسیس سیمور بروکا ازدواج کرد و در آوریل 1950 سیمور از دنیا رفت. در دسامبر 1950 با سوزان بلانچارد ازدواج کرد که با داشتن یک فرزند، در ماه مه 1956 این دو متارکه کردند. در مارس 1957 فوندا با افدرا فرانکتی عهد و پیمان ازدواج بست و در ژانویه 1961 از او جدا شد و در دسامبر 1965 همسری به نام شرلی فوندا اختیار کرد که با مرگ فوندا در اوت 1982، این زندگی مشترک به پایان رسید.
در اکتبر 1997، از سوی مجله امپایر بریتانیا وی در رتبه 95 لیست صد ستاره سینمایی برتر تمام دوران ها قرار گرفت.
تحصیل در رشته بازیگری را با دوروتی براندو، مادر مارلون براندو، آغاز کرد.
وی پدر جین فوندا و پیتر فوندا از ازدواجش با فرانسیس بروکا و پدرخوانده فرانسیس دو ویلر بروکا و ایمی فیشمن از ازدواجش با سوزان بلانچارد است. هنری فوندا پدربزرگ بریجت فوندا، جاستین فوندا، ونسا وندیم و تروی گریتی است.
جین فوندا در مصاحبه با باربارا والترز ادعا کرده بود که پدرش عمیقاً عاشق لوسیل بال بوده و این دو در مدت فیلمبرداری «مال تو، مال من و مال ما» در سال 1968 دوستان بسیار صمیمی ای بوده اند.
سرگرمی او ساختن ماکت هواپیما و کایت بود.
در سن 76 سالگی، او پیرترین بازیگری بود که تابحال جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را بدست آورده بود. علیرغم داشتن شخصیتی مهربان، قهرمان و صادق روی پرده سینما، اغلب او را به عنوان فردی سرد، خشک و عصبانی در خارج از فیلم ها توصیف می کردند.
دوستی و همکاری بیست ساله او با جان فورد به خاطر مشت زدن به فورد طی فیلمبرداری «آقای رابرتز» در سال 1955 به پایان رسید.
در سال 1948 جایزه تونی بهترین بازیگر درام را برای نقش اول «آقای رابرتز» بدست آورد. وی در سال 1979 نیز جایزه ویژه تونی دومش را گرفت و بار دیگر نامزد جایزه تونی برادوی در سال 1975 به عنوان بهترین بازیگر درام برای «کلارنس دارو» شد.
مجله پریمیر او را دهمین ستاره برتر تمام دوران ها نامید. موسسه فیلم آمریکا او را ششمین بازیگر برتر خود در لیست 50 افسانه سینمایی بزرگ دنیا قرار داده است.
هنری فوندا و دخترش جین فوندا، اولین زوج پدر و دختری بودند که در یک سال (سال 1982)، با هم نامزد جایزه اسکار شدند. در میان زوج های پدر و دختری که جایزه اسکار را برده اند، او و دخترش جین یکی از دو زوجی هستند که دختر زودتر از پدر جایزه اسکار را برده است.
زوج دیگر خیلی میلز و جان میلز بودند. جایزه اسکار افتخاری هیلی در سال 1960 برای بهترین بازیگر نوجوان به خاطر فیلم «پولیانا» در سال 1960 به او داده شد.
هنری فوندا در سال 1963 از سوی شورای روز پدر/روز مادر، پدر سال نامیده شد.
بازی او در نقش تام جود در فیلم «خوشه های خشم» در سال 1940 رتبه 51 لیست 100 بازی برتر تمام دوران ها (سال 2006) را از سوی مجله پریمیر کسب کرده است.
سه فیلم از او در لیست 100 فیلم الهام بخش تمام دوران های موسسه فیلم آمریکا قرار دارند که عبارتند از: «روی گلدن پاند» (1981) با رتبه 45، «12 مرد خشمگین» (1957) با رتبه 42 و «خوشه های خشم» (1940) با رتبه 7.
به دنیا آمدن دخترش جین فوندا باعث شد که فیلمبرداری فیلم «جزبل» (1938) با بت دیویس به تأخیر بیفتد.
در سال 1982 قادر نبود در مراسم جوایز اسکار حضور پیدا کرده و جایزه اش را برای فیلم «روی گلدن پاند» دریافت کند و به همین دلیل دخترش جین فوندا به نیابت از او جایزه اش را گرفت.
بر خلاف باور عموم، فوندا فعالیت ضدجنگ دخترش در طول جنگ ویتنام را تأیید می کرد و در مراسم «جایزه دستاورد یک عمر بازیگری: یادبود هنری فوندا» که از سوی موسسه فیلم آمریکا در سال 1978 برگزار شد به منتقدین دخترش گفته بود که "خفه شوند،" زیرا "جین بی عیب و نقص" است.
موسسه فیلم آمریکا (AFI) او را در رتبه ششم افسانه های سینمایی مرد برتر دنیا قرار داده است. هنری فوندا در وصیت نامه اش ماده ای گذاشته بود مبنی بر اینکه هیچ مراسم تدفین و یادبودی برایش گرفته نشود.
وی چهار بار نقش مردی که بی گناه مجازات شده بود را در فیلم های «فقط یک بار زندگی می کنی» (1937)، «بگذارید زندگی کنیم» (1939)، «مرد عوضی» (1956) و «شیپور گیدئون» (1980) بازی کرد.
فوندا اقرار کرده بود که در ابتدا مجذوب بازیگری شده بود فقط به این دلیل که بازیگری به او کمک می کرد تا پشت نقابی پنهان شود.
وی یکی از بااستعدادترین سلبریتی های هالیوودی محسوب می شد که نقاشی رنگ روغن هم کار می کرد. در بسیاری از موارد، مبالغ هنگفتی برای نقاشی هایش پیشنهاد می شد، ولی او ترجیح می داد این نقاشی ها را به دوستانش ببخشد.
هنری در دو فیلم «وضعیت رفع خطر» (1964) و «شهابوار» (1979) نقش دو رئیس جمهور آمریکا را بازی کرد. به گفته مایکل باکلی (نویسنده) محبوب ترین خاطره کودکی فوندا این بود که مادرش در سال 1910 برای تماشای دنباله دار هالی از خواب بیدارش کرد.
در فوریه 1930 ستاره پیاده روی مشاهیر هالیوود در خیابان واین در هالیوود کالیفرنیا به هنری فوندا اهدا شد. بر خلاف بسیاری از ستاره های سینما که حرفه خود را با بازیگری در برادوی آغاز کردند، فوندا در کل دوران عمرش، مرتباً به روی صحنه تئاتر نیویورک بازمی گشت تا تئاتر بازی کند.
کوین اسپیسی
مهمترین افتخارات : دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم زیبایی آمریکایی ، دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم مظنونین همیشگی.
معرفی کوتاه :
كوين اسپيسي فولر« 26 جولاي 1959، درايالت نيوجرسي آمريكا به دنيا آمد.مادرش منشي و پدرش نويسنده برنامه هاي تبليغاتي و صنعتي بود. بيكاري مدام پدر، باعث مي شد خانواده اش دائما" از ايالتي به ايالت ديگر سفر كنند. دوران تحصيلي اسپيسي درمدارس مختلف سپري شد. »در »سان فرناندو«، راهي مدرسه بازيگري شد و فعاليت آماتوري هنري خود را آغاز كرد. پس ازچند ماه تحصيل در يكي از كالج هاي لس آنجلس، به توصيه يكي از دوستانش(وال كيلمر) به آموزش حرفه اي بازيگري رو آورد. نخستين بازي حرفه اي اش را در نمايش ارواح نوشته هنريك ايبسن ، تجربه كرد و نبوغش نمايان شد. موفقيت هاي تئاتري خود را با نمايش سفر ورود راز به شب در كنار جك لمون اسطوره دوران كودكي اش ادامه داد.
در دهه 90، براي نخستين بار، جايزه توني ( معادل اسکار در تئاتر ) را به علت درخشش در نمايش گمشده دريانكرز دريافت كرد.فعاليت حرفه اي اش در سينما را، با ايفاي نقش كوتاهي در فيلم Heartburn در سال 1986 آغاز كرد. وي كه به بازي در نقش هاي عجيب و غريب بيش از به عهده گرفتن نقش نخست علاقه دارد، همواره با احتياط و وسواس، نقش هايش را انتخاب مي كند و همين قصه وي را به يك بازيگر شاخص تبديل كرده است. درخشش او با فيلم هفت ساخته ديويد فينچر در نقش يك قاتل قتل هاي زنجيره اي آغاز شد. سپس بازي خيره كننده اش در فيلم مظنونين هميشگي برايان سينگر، او را تبديل به يك ستاره تمام عيار كرد. اسپيسي، بازيگري است كه در نقش هاي مثبت ومنفي، چهره كاملا" متفاوتي ارائه كرده و بازي زيرپوستي بسيار لطيفي را ازخود به نمايش مي گذارد. بازي او در فيلم مظنونين هميشگي ، اسكار بهترين بازيگر نقش دوم را برايش به همراه آورد. چهار سال بعد نيز براي ايفاي نقش لستر برتهام در فيلم زيبايي آمريكايي اسكار بهترين بازيگر مرد را ربود.
نکاتی که درباره کوین اسپیسی نمی دانید :
اسپيسي تاكنون جوايز متعددي از انجمن منتقدان فيلم نيويورك، انجمن ملي منتقدان آمريكا نظیر نشنال بورد آورويو، انجمن منتقدان فيلم شيكاگو و آكادمي فيلم انگلستان دریافت کرده است.
او يكي از دوستان نزديك بيل كلينتون است. آشنايي آنها به پيش از رسيدن كلينتون به مقام رياست جمهوري آمريكا باز مي گردد.
نقش وربال كينت در فيلم مظنونين هميشگي ، به شکل اختصاصی توسط نويسنده فيلمنامه براي اسپيسي نوشته شده بود.
انگشتان دست چپ او به هنگام ايفاي نقش در مظنونين هميشگي با چسب به هم چسبانده شد تا معلول بودن دست او واقعي تر باشد.
بازي او در نقش وربال كينت در فيلم مظنونين حس در فهرست صد بازي برتر موسسه فيلم آمريكا، در رتبه چهل و هشتم قرار گرفت.
اغلب فيلم هايي كه اسپيسي در آن ايفاي نقش كرده است. داراي پايان غيرمنتظره هستند. فيلم هايي مانند هفت ، مظنونين هميشگي و زندگي ديويد گيل .
اسپيسي، نام هنري وي است. او اين نام را از دو حرف اول و آخر نام اسپنسر تريسي وام گرفته است.
اسپيسي در سال 1999، در پياده روي مشهور هاليوود صاحب ستاره شد.
اسپيسي، انتخاب اول براي ايفاي نقش لستر برتهام در فيل زيبايي آمريكايي بود.
دو تن از شرورترين شخصيت هاي سينمايي تاريخ سينما توسط وي اجرا شده اند؛ جان دو در فيلم هفت« و وربال كينت در مظنونين هميشگي .
اسپيسي به هنگام دريافت اسكار بهترين بازيگر مرد، جايزه اش را به جك لمون تقديم كرد.
او در سال 1999، جايزه لارنس اوليوير را براي بازي در نمايش Iceman Cometh دريافت كرد.
روز تولد او با هنرمنداني نظير استنلي كوبريك ، ميك جگر ، كيت بكينسيل و ساندرابولاك همزمان است.
او دوبار براي ايفاي نقش هايش، سرش را از ته تراشيد؛ در فيلم هفت و سوپر من باز مي گردد .
درفهرست صد بازيگر برترتاريخ سينما، اسپيسي در سال 1997 در رده پنجاه و ششم قرار گرفت.
در سال 2003 به عنوان مدير هنري تئاتر مشهور اولدويك لندن برگزيده شد. وي بعدها اعلام كرد قصد دارد اين سمت را تا سال ها حفظ كند.
اجراي نمايشنامه Resurrection آرتور ميلر، در اولدويك با هدايت رابرت آلتمن ، جنجال ها و حاشيه هاي زيادي به همراه داشت. منتقدين تئاتر لندن به خاطر شكست نمايش، بسيار به اسپيسي خرده گرفتند.
اسپنسر تريسي ، هنري فوندا ، جيمز استيوارت ، جك لمون ، ال پاچينو و جيسون روباردز اسطوره هاي كوين اسپيسي در عالم سينما هستند.
پس از همراهي با جك لمون در نمايش سفر دورود راز به شب ، اعتراف كرد تحت تاثير اخلاقيات مثبت لمون قرار گرفته و از او چگونه بازيگر بودن را فرا گرفته است.
زندگي خصوصي اسپيسي در محافل مطبوعاتي و هنري بازتاب چنداني ندارد، به اين دليل كه خود او علاقه اي به بازگويي آنها ندارد. او معتقد است هر چه تماشاگر كمتر با زندگي خصوصي او آشنا باشد، راحت تر او را در نقش هاي مختلف مي پذيرد.
هرگز ازدواج نکرده و فرزندی هم ندارد.
اسپيسي همواره نخستين اولويت كار هنري خود را تئاتر مي داند و سال گذشته نيز اعلام كرد قصد دارد مدتي از سينما كناره گيري كرده و فقط به فعاليت هاي تئاتري مشغول شود.
درسال 1997، براي نخستين بار براي كارگرداني فيلمي تحت عنوان Albino Alligatov پشت دوربين رفت، فيلمي كه با بي اعتنايي منتقدان روبرو شود.
وي و برايان سينگر تاكنون دو بار با يكديگر همكاري كرده اند. در مظنونين هميشگي و سوپرمن باز مي گردد اونقش لكس لوتر را از آنچه جين هالكمن در نسخه اصلي ايفا كرده بود، به مراتب شرورتر و شيطاني تر ايفا كرد.
در سال 2005، در نقش ريچارد دوم در تئاتر لندن خوش درخشيد و تحسين همگان را برانگيخت.
اسپيسي در تقليد از بازيگران و هنرمندان مختلف بسيار چيره دست است. در سال 2002 در يك برنامه تلويزيوني، توانست صداي جك لمون ، جودي دنچ ، كاترين هيپبورن ، آل پاچينو ، پيتر اوتول و جيمز استوارت را تقليد كند.
مهمترین فیلمهای کوین اسپیسی :
The Usual Suspects
A Time to Kill
Se7en
L.A. Confidential
Midnight in the Garden of Good and Evil
American Beauty
Ordinary Decent Criminal
K-PAX
Pay It Forward
The Life of David Gale
Edison
Superman Returns
21
Shrink
Father of Invention
Casino Jack
Horrible Bosses