۱۵. قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل
(The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford)
در دوران طلائی هالیوود، صحت وقایع داستان فیلمها اهمیت زیادی نداشت. مخاطبان تنها میخواستند به تماشای هر فیلمی که مبارزهی گاوچرانهای جوان با افراد شرور را نشان میداد، بنشینند. اگر در این بین، شخصیت اصلی فیلمی برگرفته از اسطورههای معروف غرب وحشی بود نیز که چه بهتر! بدین ترتیب، بسیاری از فیلمهای آن زمان به روایت زندگی «جسی جیمز» (Jesse James) پرداختند. «جیمز» چهرهی یاغی و افسانهای آمریکا است که پس از مرگش به یک قهرمان محبوب تبدیل شد.
فیلم «قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل» دقیقا دربارهی همین موضوع است. «اندرو دامینیک» (Andrew Dominik) با ساخت این فیلم به خوبی داستان «جسی جیمز» افسانهای را به یکی از بهترین فیلم های تاریخی تبدیل کرده است. ممکن است تیتر طولانی و سرعت کند روند داستان از نقاط ضعف فیلم به حساب بیاید. اما درستی وقایع که از دید «رابرت فورد»، قاتل جیمز، بیان میشود را نمیتوان نادیده گرفت. مشکلات روحی و شخصیتی جیمز و خواربودن نیات قاتلان او در این فیلم نشان داده میشود.
۱۴. ۱۲ سال بردگی
(12Years a Slave)
مشکل فیلمهایی که به موضوع بردگی در آمریکا میپردازند، این نیست که به درستی مطرح نمیشوند. بلکه حقیقت پشت وقایع، ترسی بهوجود میآورد که بُعد سرگرمکنندهی فیلم را از بین میبرد. برای همین است که معمولا در این فیلمها یک داستان فرعی نیز وجود دارد. برای نمونه ظهور یک شخصیت قهرمان یا معرفی انسان خوشقلب آزادی که موقعیتهای تلخ را به نحوی شیرین میکند.
«استیو مککوئین» (Steve McQueen) در فیلم «۱۲ سال بردگی» جنبهی متفاوتی از موضوع بردگی را نشان داده است. تمرکز اصلی فیلم روی وضعیت اسفبار بردهها در آمریکا در آن زمان است. بااینوجود، احساسات داستان دچار افراط نمیشود. شخصیتهای شرور به اندازهی بردهها جالب هستند. چیزی که این فیلم را برجسته میکند، جزئیات ریز داستان است. پروسهی خرید بردهها در بازار بردهفروشها، شیوه و دلیل تنبیه آنها، تصویر یک روز عادی از کارشان و نقش مذهب در شکلدادن رفتار برخی شخصیتها از جملهی این موارد هستند. تمام این وقایع وحشتناکاند؛ اما بهطور قطع کاملا درست و دقیق. بااینوجود، «۱۲ سال بردگی» نیز یکی از بهترین فیلم های تاریخی محسوب میشود.
۱۳. ناخدا و فرمانده: آخر دنیا
(Master and Commander: The Far Side of the World)
درستی موضوع تاریخی این فیلم بهخاطر طرح داستان آن مورد بحث است. بیشتر شخصیتهای فیلم اصلا وجود خارجی نداشتهاند. مبارزهی بزرگی که در فیلم نشان داده میشود، نیز کاملا ساختگی است. در واقع، اینکه نیروی دریایی بریتانیا در این فیلم تصمیم به حمله به تنها یک کشتی دشمن در طول جنگهای ناپلئونی گرفته باشد، کمی دور از واقعیت است.
تقریبا تمام موارد دیگری که در فیلم میبینیم، از روی واقعیت ساخته شدهاند و آن را تبدیل به یکی از بهترین فیلم های تاریخی کرده است. ارزش و اعتباری که در تولید «ناخدا و فرمانده» به کار رفته است، آن را از سایر فیلمهای این چنینی مجزا میکند. لباسها به درستی از منابع تاریخی انتخاب و طراحی شدهاند. کشتیها طوری طراحی شدهاند که درست مطابق با اندازهی واقعی باشند. صداهایی که در این مبارزات شنیده میشود، درست همان چیزی است که در خاطرات ملوانهای باقیمانده از این واقعه ثبت شده است. جدا از آزادی عملی که در نشاندادن وقایع این نبرد در این فیلم وجود دارد، «پیتر ویر» (Peter Weir)، کارگردان، دقت ویژهای به گریم و جزئیات داستان نشان داده است.
۱۲. تورا! تورا! تورا!
(Tora! Tora! Tora!)
این فیلم جنگی دربارهی جنگ جهانی دوم است. حمله به «پرل هاربر» (Pearl Harbor) موضوعی است که در داستان فیلم مطرح میشود. صحت وقایع و تکنیکهای مورد استفاده در این فیلم در مقایسه با فیلمهای مشابه، شگفتانگیز است. بیدلیل نیست که «تورا! تورا! تورا!» یکی از بهترین فیلم های تاریخی در این ژانر محسوب میشود.
«تورا! تورا! تورا!» دارای سه کارگردان مختلف است. فیلم از دید هر دو جبهه به توضیح دقیق وقایع و چرایی اتفاقات حملهی «پرل هاربر» میپردازد. اگر لازم باشد بُعد انسانی سربازهای ژاپنی نشان داده شود، آنها این کار را کردهاند. اگر باید پرده از اشتباهات آمریکا در این جنگ برداشته شود، این کار صورت گرفته است. مدت زمان فیلم به اندازهای است که نه تنها به نشاندادن حملهی «پرل هاربر» و نتایج مرتبط با آن پرداخته، بلکه استراتژیها و راهنماییهایی که در شکلدادن تمام این اتفاقات وجود داشته را نیز به بیننده نشان میدهد.
۱۱. شیر در زمستان
(The Lion in Winter)
اکثر فیلمهای امروزی که دربارهی سرگرمیهای قرون وسطی میبینیم، معمولا به نشاندادن تصاویر کلیشهای اکتفا کردهاند. آنها خون و نکبت طبقهی فرودست را در برابر درخشش و لذتهای اشرافی به تصویر میکشند. البته که همیشه اینطور نبوده است. اگر به فیلمهای استودیویی قدیمی هالیوود نگاهی بیندازید، متوجه میشوید که اکثر آنها منبع الهام فیلمهای بعد از خودشان بودهاند. حتی شخصیتهای فقیر این فیلمها نیز به زیبایی به تصویر کشیده میشدند.
میتوان گفت که «شیر در زمستان» تمام این جنبههای مثبت را در خود ندارد. اما به دلیل تمرکز روی خانوادهی سلطنتی، یکی از بهترین فیلم های تاریخی به حساب میآید. نشاندادن وقایع سیاسی آن زمان، از نکات تأثیرگذار این فیلم است. «ریچارد شیردل» (با بازی آنتونی هاپکینز Anthony Hopkins) در محاصرهی دشمنان و غرق در مشکلاتش است. فیلم به خوبی اهمیت تصمیمات او و نتایج بعد از آن را نشان میدهد. «جیمز گولدمن» (James Goldman) کارگردان با استفاده از داستانهای واقعی به خوبی نشان داد که چگونه یک حرکت اشتباه، نتایج مصیبتباری با خود میآورد.