اختصاصی طرفداری - زهرا خواجوی، دروازه بان ملی پوش فوتبال کشورمان و باشگاه وچان کردستان در برنامه بانوان قهرمان مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت. او در بخش دوم مصاحبه خود در مورد پیشنهاد کار در سینما، آرزوی بازی در چمن ورزشگاه آزادی و ترسش از رانندگی صحبت کرد.
گفتگوی علیرضا هاشمی و زهرا خواجوی را می خوانید:
کار رقبای خود را در لیگ فوتبال دنبال می کنید یا آن قدر مغرور شده اید که بگویید دیگر رقیب ندارم؟
به نظرم اگر کسی فکر کند رقیب ندارد، آن روز پایان کارش است. بله من به تمامی رقیب هایم فکر می کنم ولی خوب یکی از ویژگی های من که مربیانم نیز از آن مطلع هستند، این است که من خود را با دیگران مقیاس قرار نمی دهم و سعی می کنم همیشه از چیزی که هستم، بهتر شوم. یعنی اینکه بهترین خودم باشم تا اینکه فکر کنم فلان گلر چه کاری انجام می دهد و ... بیشتر دوست دارم خود واقعی ام باشم.
شما به اینکه فوتبال بانوان توسط فدراسیون و رسانه ها کمتر دیده می شود، اشاره کردید. حال که یک رکورد را جابجا کردید بیشتر مورد توجه قرار گرفتید و مصاحبه های مختلفی از شما گرفتند. آیا این مسئله تفاوت بزرگی در زندگی تان ایجاد کرد؟
بله تفاوت های زیادی در زندگی ام ایجاد کرد. شاید این رکورد باعث شد که من، زهرا خواجوی شوم؛ یعنی اسمم را به ایران و کسانی که فوتبال بانوان را دنبال می کنند، اثبات کنم. همچنین این مسئله باعث شد خودم را بیشتر باور کنم.
و این چقدر بد است که فوتبالیست های بانوان حتما باید یک کار خارق العاده کنند تا اسم شان مطرح شود.
قطعا همین است. من همیشه گفته ام اینکه ما پخش تلویزیونی نداریم موجب شده فوتبال بانوان عقب بیفتند زیرا به نظرم فوتبال بانوان به سطحی از توانایی رسیده که بتواند دیده شود.
مخصوصا بازی های مهم مانند شهرداری بم و وچان سنندج که بازی آخر بود و هیجان زیادی داشت.
بله آن بازی بسیار مهم بود زیرا هم قرار بود رکورد بزنم و همه قهرمان نیم فصل مشخص می شد. به نظرم آن مسابقه یکی از بهترین بازی های لیگ برتر در سال هایی بود که در اینجا تجربه کرده بودم.
تا آن جایی که می دانیم هم علاقه مند به بازیگری هستید و هم پیشنهاد بازیگری داشته اید.
بله در آن زمان که رکورد زده بودم، یک سری کارگردان ها و تهیه کننده ها پیشنهاد بازیگری دادند.
چه شد که پیشنهادشان را قبول نکردی؟
تمام کسانی که زهرا خواجوی را می شناسند، او را به عنوان یک ورزشکار می شناسند. تمرکز من در حال حاضر کاملا روی ورزش است. ورزش چیزی است که در آن موفق شدم و نمی دانم در بازیگری یا کارهای دیگر شرایطم چگونه پیش خواهد رفت.
الگوی شما داخل و خارج از ایران چه کسی است؟
خارج از ایران که با قاطعیت انتخابم مانوئل نویر است. در داخل نیز آقایان مهدی رحمتی، پیام نیازمند و علیرضا بیرانوند که جزو گلرهای خوب کشورمان هستند.
آرزویت بازی در کدام تیم خارجی است؟
من در بارسلونا دوست دارم بازی کنم.
با توجه به سنی که دارید، به نظر می رسد که جای پیشرفت زیادی دارید. پس آرزویتان بازی در بارسلونا است؟
بله من با توجه به سنی که دارم، هم می توانم برای تیم زیر 23 سال و هم بزرگسالان بازی کنم ولی ما از سال 1398 که از انتخابی المپیک بازماندیم، تا به امروز اردویی ملی نداشتیم. این باعث می شود من عقب تر بیفتم و باید بیشتر تلاش کنم.
شما با آقای محمد حبیبی که در تمامی رده های بانوان فعالیت داشته اند و تنها مدرس ایرانی AFC هستند کار کرده اید. کار با ایشان چطور است؟ در واقع کار با یک مربی آقا که باتجربه بوده و کار را بلد است.
مربیان خانم خوبی در کشورمان داریم ولی کار با یک مربی مانند آقای حبیبی که تمام شرایط گلری از جمله شرایط جسمی، روحی و روانی را می دانستند، بسیار باعث پیشرفت من شد. شاید قبل از ایشان فکر می کردم همه چیز را راجع به دروازه بانی می دانم ولی پس از کار با ایشان، متوجه شدم یک قطره از دریای بی کران را بلدم.
یک جمله دردناکی شنیده ام؛ این است که شما به عنوان تماشاگر در استادیوم برای بازی ایران و بولیوی حضور داشته اید ولی به عنوان بازیکن در چمن ورزشگاه آزادی حضور نیافته اید. این درست است؟
بازی در چمن آزادی نه فقط برای من، بلکه برای همه فوتبالیست ها یک آرزو است. شاید هزار بار از کنار استادیوم رد شده باشم ولی داخل چمن را لمس نکرده ام.
این قدر این مسئله برایتان مهم است که بابتش اشک بریزید؟
اشکم بابت این موضوع در نمی آید و بابت این در می آید که ما از خیلی از اهداف، استعداد و چیزهایی که می توانیم جلو بیفتیم، عقب می افتیم. در واقع دلم برای بانوان می سوزد نه اینکه چرا زهرا خواجوی در این زمین بازی نکرده است زیرا ما دیگر به زمین های غیر استاندارد عادت کرده ایم.
یک جا گفته اید که من یا گلرهای خانم، از گلرهای آقا بهتریم. درست است؟
من چنین چیزی را نگفتم ولی این را می گویم که گلرهای خانم، توانایی این را دارند که در حد آقایان شوند.
خاطره خاصی از دوران کودکی دارید که برای همیشه در ذهن تان مانده باشد؟
بر خلاف اینکه می گویند دختران فوتبالیست از کودکی با توپ بازی می کردند ولی من یک دختر بسیار لوس بودم که فقط در خانه با عروسک بازی می کردم. مثلا در حال و هوای کودکی به خرید می رفتم. تلنگر ورزش به یکباره به من خورد و در طول سال هایی که مدرسه بودم، مرتبا خودم را به مریضی می زدم. یادم می آید یک بار در همدان تمرین داشتیم و می خواستم به آن برسم که گفتم آپاندیسم درد می کند. سپس مرا به دکتر بردند. در آنجا یک سری از این پزشکان بی تجربه حضور داشتند که سر از کار در نمی آوردند. حتی برای زدن سرم، 3 بار رگ دستم را پاره کردند. آن ها گفتند باید جراحی شوی. سپس دیدم اوضاع خوب نیست، گفتم که این داستان را از خودم درست کرده ام. سرپرستی که با من فرستاده بودند نیز می خندید. کلا هرجا به بیمارستان می رفتم، به من می خندیدند.
در دنیای ورزش، صمیمی ترین دوستتان کیست؟
خانم بهاره نصیری که عضو تیم ملی قایقرانی هستند.
در خصوص دنیای مجازی صحبت کردید. چه پیام هایی در آن جا برایتان می آید؟
یک سری که خودشان را عالم می دانند. من فیلم یک تمرین را می گذارم و شاید 5 مربی اگر آن را ببینند، آن تمرین را تایید کنند ولی یک سری ایراد می گیرند. برخی نیز به پوشش و لباسم گیر می دهند. یک سری ها نیز کلا برای گفتن اراجیف آن جا هستند. یک سری ها پیشنهاداتی می دهند و یک سری نیز کارهای تبلیغاتی ارائه می کنند.
چرا از رانندگی بدتان می آید؟
یکی از فوبیاهای زندگی ام رانندگی است و خیلی از آن می ترسم. یعنی اول رانندگی بعد تاریکی. یک بار هم رفتم و همه چیز خیلی خوب بود ولی سر امتحان آموزشگاه رانندگی که رسید، نرفتم.
ان شاءالله شما و هم تیمی هایتان موفق باشید. در خصوص حرف آخر، اگر چیزی است بفرمایید.
از شما و دست اندرکاران رسانه طرفداری تشکر می کنم. ممنون که با پوشش خبری موجب می شوید ورزشکاران خانم بیشتر دیده شوند. از لطف تان سپاسگزارم.
همچنین بخوانید:
زهرا خواجوی: الگویم مانوئل نویر است / وقتی دروازه بان شدم یک هفته اعتصاب غذا کردم!