اختصاصی طرفداری - اگر اتفاق خاصی نیفتد معاوضه پر سر و صدای میرالم پیانیچ و آرتور ملو را باید تمام شده بدانیم تا یوونتوس و بارسلونا دو هافبک میانی مهم را جا به جا کنند.
از لحاظ اقتصادی و فنی این معاوضه ابعاد مختلفی دارد. در این یادداشت به طور ویژه و مفصل ابعاد فنی این معاوضه را مورد بررسی قرار می دهیم. هواداران یوونتوس و بارسلونا در سراسر دنیا از روز گذشته که احتمال رخ دادن این معاوضه به بیشترین حد خود رسیده، در حال محاسبات گوناگون هستند تا مشخص کنند تیمشان از این معاوضه ضرر کرده و یا اینکه سود برده است. بدون بررسی مفصل و علمی اما به سختی می توان از لحاظ فنی این معاوضه را مورد قضاوت قرار داد. به دلیل حجم زیاد مطالب، یادداشت در دو قسمت روی سایت قرار خواهد گرفت. در قسمت اول به حضور میرالم پیانیچ در بارسلونا می پردازیم و در قسمت دوم حضور آرتور ملو را در یوونتوس بررسی خواهیم کرد.
میرالم پیانیچ در بارسلونا |
میرالم پیانیچ در چهار فصلی که در یوونتوس حضور داشته به جز نیم فصل اول سال نخست، تقریبا در مابقی اوقات به طور کامل به عنوان یک «Holding midfielder» (توضیح مفصل فنی پیرامون این پست) در نقش «Deep-lying playmaker» (توضیح مفصل فنی پیرامون این نقش) به میدان رفته است. همان نقشی که ایتالیایی ها از آن تحت عنوان رجیستا نام می برند و در این کشور به علت وجود اسطوره هایی همچون آندره آ پیرلو و یا دنیله ده روسی، بسیار مقدس است. میرالم پیانیچ البته پیش از حضور در یوونتوس، در آ اس رم پست و نقش متفاوتی را عهده دار بود که در ادامه به آن نیز خواهیم پرداخت.
اما آن چیزی که در چهار فصل اخیر از لحاظ فنی توسط پیانیچ رخ داده، بازی در جلوی مدافعان به عنوان یک «Deep-lying playmaker» بوده است و بدون کوچکترین شک و تردیدی او یکی از بهترین های دنیا در این نقش محسوب می شود. پیانیچ در یوونتوس توانست نزدیک ترین بازیکن به آندره آ پیرلو باشد و در دنیا خودش را صاحب سبک نشان دهد. هافبک اهل بوسنی توانایی های کامل یک بازیکن رجیستا را دارد. تسلطش روی توپ فوق العاده است، به خوبی می تواند ریتم بازی تیمش را کنترل و با هوش بالای خود این ریتم را بالا و پایین کند.
او ویژگی های کلاسیک یک رجیستا که برای ایتالیایی ها بسیار مهم است را نیز به طور کامل دارد. پاس های بلند استثنایی از عقب زمین ارسال می کند که می تواند تبدیل به پاس گل شود و در عین حال ضربات از راه دور و شروع مجددش نیز در دنیا شناخته شده است. پیانیچ به راحتی می تواند در طول 90 دقیقه بیشترین لمس توپ را داشته باشد و بیشترین پاس ارسالی را در زمین از خود ثبت کند. او در تمامی نقاط یک سوم میانی و تدافعی رخ نمایی می کند و همواره اولین بازیکنی است که توپ را از دروازه بان و خط دفاعی دریافت می کند.
اما در بارسلونا وضعیت به چه شکل است؟ در بارسلونا ما یکی دیگر از بهترین های دنیا را به عنوان یک «Holding midfielder» در ترکیب می بینیم. سرخیو بوسکتس سال ها در این پست بازی کرده و در فوتبال مدرن تاکتیک نویسان واژه «Holding midfielder» را با او معنا می کنند. بازیکنی استثنایی که تمامی توانایی های یک بازیکن برای بازی در جلوی خط دفاعی را دارد. اما بوسکتس و پیانیچ که در یک پست بازی می کنند چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟
میرالم پیانیچ همان طور که گفتیم به عنوان یک «Holding midfielder» متخصص بازی در نقش رجیستا است در حالی که سرخیو بوسکتس یادآور بازیکنانی است که در دهه 60 و 70 میلادی به عنوان «Holding midfielder» در جلوی مدافعان به میدان می رفتند. زمانی که «Holding midfielder» نه یک پست بلکه یک نقش برای هافبک میانی محسوب می شد. بوسکتس در تمامی پارامترهای مورد نیاز یک بازیکن برای بازی در جلوی مدافعان کیفیت خوبی دارد. با این حال هافبک اسپانیایی بیشتر به علت توانایی فوق العاده اش در بازیخوانی حریف است که شناخته می شود. بوسکتس در این مسئله یک الگوی واضح و مشخص است. او می داند که هر کنش تدافعی را در چه زمانی و در چه مکانی باید انجام دهد. بوسکتس فضاهای یک سوم تدافعی و میانی را به بهترین شکل در ذهنش پردازش می کند و به خوبی می داند که در هر ضد حمله حریف، چه اتفاقی برای خنثی شدن آن باید رخ دهد.
برای درک بهتر تفاوت های میرالم پیانیچ و سرخیو بوسکتس باید رو به مطالعه و تحلیل داده های فنی پیشرفته بیاوریم. فوتبال مدرن در عصر داده های فنی پیشرفته قرار دارد. داده های پیشرفته ای که آمارهای آماتور را کاملا از دور خارج کرده و امروزه سرمربیان و تیم های فنی شان بیشترین زمان را صرف مطالعه، تحلیل و اعمال این داده ها در زمین مسابقه می کنند. در این یادداشت و برای تحلیل تفاوت های پیانیچ و بوسکتس به معرفی چهار داده فنی یپشرفته می پردازیم. لازم به ذکر است که برای بیان کامل این داده های فنی به یک یادداشت جداگانه نیاز است که در آینده به آن خواهیم پرداخت و در فرصت فعلی سعی می کنیم که به طور خلاصه و قابل فهم این داده های پیشرفته را معرفی کنیم.
دو داده فنی نخست «PAdj Interceptions» و «PAdj Tackles» است. میان هواداران فوتبال جهت مقایسه توانایی های دفاعی بازیکنان از آمارهای آماتوری همچون تعداد قطع توپ و یا تعداد تکل موفق استفاده می شود. در حالی که این آمارها از اساس اشتباه و غیر قابل استناد هستند. مهم ترین دلیل این غیر قابل استناد بودن سبک بازی متفاوت تیم های مختلف است. به این معنی که مدافع تیمی همچون کریستال پالاس در لیگ برتر انگلیس آمار تعداد قطع توپ و تکل بیشتری از مدافعان تیم هایی همچون لیورپول و منچسترسیتی می تواند ثبت کند. آیا این به معنی بهتر بودن مدافع کریستال پالاس از این مدافعان است؟ لزوما خیر. این تفاوت آمار از تفاوت سبک بازی دو تیم نشات می گیرد. کریستال پالاس تیمی است که عقب می نشیند و مالکیت توپ کمتری دارد و طبیعتا مدافعان این تیم در معرض کنش های تدافعی بیشتری قرار دارند. در حالی که مدافعان لیورپول یا منچسترسیتی در اکثر مواقع مالکیت توپ بیشتری از حریفان در اختیار دارند و طبیعتا مدافعان این تیم ها نیز در معرض کنش های تدافعی متعدد قرار نمی گیرند.
کمپانی های مطرح آنالیز و تحلیل داده های فنی طی سال های اخیر برای حل این مسئله، با استفاده از نرم افزارهای داده های فنی، کنش های تدافعی همچون تکل و قطع توپ توسط هر بازیکن را بر اساس مالکیت توپ آن تیم محاسبه می کنند. اتفاقی که باعث می شود تا مدافعانی که تیم هایشان مالکیت توپ زیادی دارند نیز در کنش های تدافعی مقدار دهی و ارزش داده شوند تا بشود تحلیل علمی و درستی از داده های فنی کرد. داده های پیشرفته تدافعی به طور کامل آمارهای آماتور در این حوزه را از رده خارج کرده اند.
داده فنی پیشرفته بعدی «Shot-Creating Action» است. یک ضربه به سمت دروازه را تصور کنید که ممکن است به گل تبدیل بشود یا نشود. چه کسانی در خلق این ضربه به سمت دروازه مشارکت داشته اند؟ آمارهای آماتور همچون پاس کلیدی تنها به ما می گویند که چه بازیکنی پاس نهایی را جهت ضربه زدن ارسال کرده است. اما داده فنی پیشرفته «Shot-Creating Action» تا دو کنش قبل از ضربه به سمت دروازه را مورد بررسی قرار می دهد. به این ترتیب بازیکنی که به عنوان مثال چند بازیکن حریف را دریبل زده و پاس قبل از پاس نهایی را ارسال کرده نیز در این داده فنی پیشرفته مقدار دهی می شود. در این داده فنی پیشرفته کنش هایی همچون پاس مُرده، دریبل و یا حتی گرفتن خطایی که منجر به زدن ضربه به سمت دروازه می شود نیز محاسبه می گردد. به این ترتیب بازیکنانی که تاثیر زیادی در طول بازی دارند اما در آمارهای آماتور که توسط هواداران فوتبال زیاد استفاده می شود اثری از آن ها نیست نیز در داده های فنی پیشرفته دارای ارزش می شوند. در این شرایط است که می شود تحلیل درستی از داده های فنی داشت.
داده فنی آخر با نام اختصاری «xA» شناخته می شود. «xA» داده فنی پیشرفته ای است که کیفیت پاس های یک تیم یا یک بازیکن را نشان می دهد. به این معنی که بازیکن پاس دهنده هم تیمی اش را در چه موقعیت مناسبی برای ضربه به سمت دروازه قرار داده است. ارزش این مقدار بین 0 و 1 است و هر چه مقدار به 1 نزدیک تر باشد، کیفیت پاس بالاتر است. «xA» به ما کمک می کند که ببینیم پاس های یک بازیکن تا چه اندازه توانسته برای ایجاد موقعیت گل خطرناک به تیم کمک کند.
حالا به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت میرالم پیانیچ و سرخیو بوسکتس را از لحاظ این چهار داده فنی پیشرفته نشان می دهد (داده های فنی مربوط به فصل کامل 2018/2019 است و از مرجع بزرگ StatsBomb استخراج شده است). مطابق آن چیزی که توضیح دادیم به تحلیل داده ها می پردازیم. سرخیو بوسکتس در کنش های تدافعی مثل «PAdj Interceptions» و «PAdj Tackles» به شکلی معنادار از میرالم پیانیچ بهتر عمل کرده است. این همان چیزی است که سرخیو بوسکتس با آن شناخته می شود: بازیخوانی و خنثی کردن ضد حملات حریف قبل از شکل گیری. او بسیاری از ضد حملات حریف را پیش از رسیدن به یک سوم تهاجمی و باکس با استفاده از بازیخوانی و هوش استثنایی خود خنثی می کند. این مسئله برای بازیکنی که به عنوان «Holding midfielder» در جلوی مدافعان بارسلونا بازی می کند، بسیار کلیدی است چرا که بارسلونا همواره مالکیت توپ بیشتری در اختیار دارد و در معرض ضد حملات زیادی می تواند قرار گیرد.
در نقطه مقابل اما میرالم پیانیچ به شکلی معنادار در دو داده فنی پیشرفته «Shot-Creating Action» و «xA» بهتر عمل کرده است. این مسئله از همان تخصص میرالم پیانیچ در نقش یک رجیستا نشات می گیرد. مقدار «xA» پیانیچ در هر 90 دقیقه به طور میانگین 0.24 بوده است که در سطح پنج لیگ معتبر اروپایی و در میان تمامی هافبک های تدافعی و میانی، عددی استثنایی و فوق العاده است. این یعنی میرالم پیانیچ با استفاده از هنر ذاتی اش در ارسال پاس های بلند، ریسکی و با طول زیاد و همچنین تمایل بیشتر برای حضور در یک سوم تهاجمی توانسته پاس های موثر بیشتری در جهت خلق موقعیت گل با کیفیت ارسال کند. مقدار «Shot-Creating Action» به طور میانگین در طول 90 دقیقه نیز مهر تایید دیگری بر این مسئله است. خلاقیت پیانیچ در ارسال پاس های با کیفیت منجر شده تا او به طور میانگین در هر 90 دقیقه 4.34 کنش تهاجمی داشته باشد که منجر به زدن یک ضربه به سمت دروازه حریف شده است. این عدد برای بوسکتس 1.59 است.
میرالم پیانیچ هر فصل تقریبا به طور میانگین 70 پاس بلند، ریسکی و با طول زیاد بیشتری نسبت به بوسکتس ارسال می کند (فصل جاری را باید فاکتور گرفت چرا که به دلایل فنی پیانیچ زیر نظر ساری چنین آزادی عملی ندارد). پیانیچ این پتانسیل را دارد که در یک بازی 15 پاس بلند و با طول زیاد ارسال کند. به تصویر زیر دقت کنید که از دیدار یوونتوس مقابل اینتر در فصل 2018-2017 انتخاب شده است. می بینیم که پیانیچ چگونه از مناطق مختلف زمین 13 پاس بلند و با طول زیاد ارسال کرده که دقت آن نیز بیش از 84 درصد بوده است.
با این حال همان طور که گفته شد، وقتی پای بازیخوانی از طریق کنش های تدافعی به میان بیاید، آن وقت سرخیو بوسکتس مرد شماره یک خواهد بود و این مسئله برای سبک بازی بارسلونا نیز بسیار حیاتی است. حالا و با ورود پیانیچ چه تغییری در پست «Holding midfielder» بارسلونا ایجاد می شود؟ با وجود بازیکنی همچون سرخیو بوسکتس در این پست، آیا ورود میرالم پیانیچ ضروری است؟ پاسخ واضح است. گرچه پیانیچ می تواند با توجه به تخصصش خلاقیت بیشتری را از عقب زمین به بازی بارسلونا اضافه کند، اما سرخیو بوسکتس ویژگی دارد که برای بارسلونا بسیار حیاتی است. بوسکتس از بهترین های تاریخ فوتبال مدرن در این پست است و سال ها بهترین عملکرد را از خود نشان داده است. او حدودا یک سال از پیانیچ بزرگ تر است و از لحاظ سنی نیز جانشینی او با پیانیچ توجیهی ندارد.
قضیه در پست «Holding midfielder» جالب تر هم می شود اگر بدانیم بارسلونا علاوه بر یکی از بهترین های تاریخ فوتبال مدرن، یکی از بهترین استعدادهای دنیا در این پست را نیز همین حالا در ترکیب خود می بیند. فرنکی دی یونگ، بازیکنی که فصل گذشته در آژاکس در پست «Holding midfielder» چشم های زیادی را به خود خیره کرد و اتفاقا به عنوان جانشین بلند مدت بوسکتس نیز با قیمتی گزاف جذب بارسلونا شد. به علت فیکس بودن بوسکتس اما دی یونگ این فصل مدت زیادی است که خارج از پست بازی می کند و دقیقا به همین علت هنوز نتوانسته به بهترین عملکرد خود حتی نزدیک شود. او در آژاکس نشان داد که یک «Holding midfielder» ذاتی است و برای بازی در این پست زاده شده است. او می تواند جانشین کاملا بر حق بوسکتس در سال های آتی باشد.
به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت فرنکی دی یونگ را در پست «Holding midfielder» در فصل 2019-2018 در آژاکس از حیث چهار داده فنی پیشرفته نشان می دهد. درباره سه داده نخست در همین یادداشت توضیح دادیم و داده آخر نیز «xGBuildup» است که در این یادداشت به طور خلاصه به توضیح آن پرداخته ایم. در این نمودار عملکرد فرنکی دی یونگ در هر یک از این چهار داده را بر اساس «Percentile» (صدک) مشخص کرده ایم تا بهتر بتوانیم به مقایسه کیفیت دی یونگ در هر یک از این داده ها با دیگر بازیکنان هم پستش در لیگ های مطرح اروپایی بپردازیم. وقتی می گوییم دی یونگ از حیث داده فنی «xA» در صدک 88 اُم قرار دارد، به این معنی است که او از 88 درصد بازیکنان هم پستش در لیگ های مطرح اروپایی وضعیت بهتری از حیث این داده فنی داشته است. دقت کنید که چگونه دی یونگ فصل گذشته در آژاکس هم توانسته در پارامترهای تدافعی بهترین باشد و هم از حیث بازیسازی از عقب زمین فوق العاده عمل کند. دی یونگ از لحاظ داده فنی پیشرفته «xGBuildup» (توضیح فنی) که فوق العاده اهمیت زیادی دارد فصل گذشته در آژاکس توانسته از 98 درصد بازیکنان هم پستش در لیگ های مطرح اروپایی بهتر عمل کند.
در چنین شرایطی که بارسلونا یکی از بهترین های تاریخ فوتبال مدرن را در پست «Holding midfielder» در اختیار دارد و در عین حال یکی از مستعدترین استعدادها را در همین پست به خدمت گرفته، خرید میرالم پیانیچ که اتفاقا او هم یکی از بهترین های حال حاضر دنیا در این پست محسوب می شود، چندان منطقی به نظر نمی رسد.
احتمال دیگری که در این میان وجود دارد، تغییر پست میرالم پیانیچ است. تنها در این صورت است که تا حدی این انتقال می تواند معنا و مفهوم پیدا کند. البته این احتمال، کاملا گنگ است و دقیقا مشخص نیست در صورت رخ دادن، چه نتیجه ای می تواند داشته باشد. میرالم پیانیچ پیش از حضور در یوونتوس، دوران فوق العاده ای در رم داشت. در شرایطی که دنیله ده روسی و یا استروتمن بازیکن پست شماره 6 رم محسوب می شدند، این فرصت برای پیانیچ مهیا بود تا به عنوان «Shuttler» (توضیح مفصل فنی پیرامون این نقش) و یا حتی به عنوان بازیکن شماره 10 به میدان برود.
پیانیچ در این زمینه نیز فوق العاده بود. او پشت باکس و در یک سوم تهاجمی می توانست خلاقیت استثنایی اش را به کار گیرد. او دو فصل متوالی در رم توانست آقای پاس گل سری آ شود. برای اینکه بهتر تفاوت دوران حضور او در آ اس رم و یوونتوس را درک کنید، به تصویر زیر دقت کنید. تصویر سمت چپ از دیدار رم مقابل سمپدوریا در سال 2014 انتخاب شده است. دیداری که پیانیچ به عنوان بازیکن شماره 10 به میدان رفته بود. تصویر سمت راست نیز دیدار یوونتوس مقابل لاتزیو در سال 2017 را نشان می دهد. دیداری که پیانیچ به عنوان «Holding midfielder» در نقش رجیستا در میدان حضور داشت. پارامتر مورد بررسی پاس های ارسالی پیانیچ به یک سوم تهاجمی است. می بینید که پیانیچ کاملا در رم بازیکن متفاوتی بوده است. بازیکنی که در یک سوم تهاجمی آزادی عمل کامل دارد، توپ را به گردش در می آورد و با استفاده از نبوغ و خلاقیتش هم تیمی هایش را درون باکس صاحب موقعیت می کند (فلش های آبی کم رنگ مربوط به موقعیت هایی می شود که پیانیچ به طور مستقیم خلق کرده است).
بله، پیانیچ در رم بازیکنی با شرح وظایف و ویژگی های متفاوت بود. با این حال از آن زمان بیشتر از چهار فصل می گذرد. پیانیچ چهار فصل است که در این پست بازی نکرده و تفکراتش برای بازی در نقش رجیستا شکل گرفته است. پیانیچ از زمان درخشش در رم چهار سال به سنش اضافه شده و اکنون در مرزهای 31 سالگی قرار دارد. به هیچ عنوان مشخص نیست که او در بازگشت به پستی که بیش از چهار سال پیش در آن بازی کرده، چه کیفیتی داشته باشد. به این دلایل است که می گوییم احتمال تغییر پست او در بارسلونا، کاملا گنگ است و مشخص نیست چه اتفاقی می تواند رخ دهد.
به این ترتیب حضور میرالم پیانیچ در بارسلونا با علامت سوال های زیادی روبرو است. این علامت سوال ها نیز همان طور که گفته شد هیچ ارتباطی به کیفیت فنی غیر قابل انکار پیانیچ ندارد. میرالم پیانیچ همین حالا و با وجود افت در فصل جاری، باز هم یکی از بهترین بازیکنان دنیا در نقش خود محسوب می شود. با این حال به دلایل فنی مفصلی که توضیح دادیم، حضور او با ابهامات زیادی در بارسلونا روبرو است. این نخستین بار نیست که بارسلونا بازیکنان با کیفیت جذب می کند اما از لحاظ فنی این خریدها، ابهامات زیادی دارند. تابستان سال گذشته اینجا و در یادداشت فنی خرید آنتوان گریزمان مفصل توضیح دادیم که این خرید نیز از لحاظ فنی و علمی، سوال های زیادی دارد و در عمل نیز دیدیم که مهاجم فرانسوی نتوانست تاثیرگذاری و کیفیت بالایش را در بارسلونا نشان دهد. خرید میرالم پیانیچ نیز دقیقا دارای چنین وضعیتی است. بار دیگر یک بازیکن با کیفیت راهی بارسلونا شده، اما مشخص نیست که در رویکرد فعلی فنی تیم دقیقا قرار است چه چیزی را اضافه کند.