اختصاصی طرفداری - حسین طیبی، ملی پوش فوتسال کشورمان در برنامه ملاقات با چهره ها میهمان دوربین طرفداری بود. طیبی در خصوص ورودش به دنیای فوتسال، دوران حضورش در کشور قزاقستان و تیم غیرت و همچنین آینده خود صحبت کرد.
گفتگوی سامان خدائی و حسین طیبی را می خوانید:
سلام و درود عرض می کنم خدمت همه مخاطبین رسانه طرفداری. در برنامه ملاقات با چهره ها، امروز میزبان یک چهره غیر فوتبالی هستیم. در خدمت آقای حسین طیبی، چهره بین المللی فوتسال کشورمان هستیم. به شما خوش آمد می گویم. این شما و این مخاطبین رسانه طرفداری.
من نیز خدمت شما و تمام مخاطبین رسانه طرفداری سلام عرض می کنم. از دعوتتان ممنونم. امیدوارم بحث خوبی داشته باشیم و راجع به تمامی مسائل صحبت کنیم.
این روزها، چه زندگی شخصی و چه فوتسال چگونه سپری می شود؟
در درجه اول که همه درگیر کرونا هستیم و اینجا جا دارد از همه پرستاران و پزشکان کشورم تشکر کنم و می خواهم بگویم قدردان و سپاسگزار زحماتی که می کشید، هستیم. من نیز مانند بقیه مردم بهداشت را رعایت می کنم و به مکان های شلوغ و مسافرت نمی روم. من درگیر تمرینات تیمم بودم و به تازگی به ایران بازگشته ام و اکنون نیز در خدمت شما هستم.
کرونا روی زندگی همه به خصوص ورزشکاران تاثیر گذاشت. برخی ورزشکاران نتوانستند تحمل کنند و اضافه وزن آوردند. تاثیر مستقیم این ویروس روی زندگی شما چه بود؟
به هر حال ما ورزشکاران عادت داریم هر روز تمرین کنیم و دور هم باشیم. بنابراین دوره سختی سپری شد. وقتی در قزاقستان نیز بودم، در قرنطینه بودیم و آنلاین تمرینات را پیگیری می کردیم. شرایط سختی در خانه داشتم و پیش از این با چنین شرایطی مواجه نشده بودم. البته خوبی هایی نیز داشت مثلا این که به کارهایی رسیدگی کردم که قبلا فرصت انجامش را نداشتم. در کل ویروس ناخوشایندی بود و به تمام قشرهای کاری و خانواده ها آسیب رساند.
در اوقات فراغت در خانه مشغول دیدن فیلم و سریال می شوید؟
بله و البته خواندن کتاب.
مدت زیادی را به دلیل بازی در تیم غیرت قزاقستان، در این کشور سپری کردید. زندگی در آن کشور چگونه بود؟
من قبلا تجربه بازی در روسیه را داشتم و به دلیل اینکه فرهنگ و زبان قزاقستان نیز نزدیک به روسیه بود، کار سختی نداشتم. خدا را شکر شرایط خیلی خوب بود. 4 سال در خدمت باشگاه غیرت قزاقستان بودم و برای اولین بار پس از بازگشتم به ایران می خواهم از تیم غیرت قزاقستان تشکر کنم زیرا 4 سال فوق العاده را آن جا سپری کردم. در آن جا خیلی چیزها را یاد گرفتم و تجربه کسب کردم. به همین دلیل از آن ها تشکر می کنم و برایشان آرزوی موفقیت می کنم. دوست دارم یک بازیکن ایرانی دیگر در آن جا بازی کند تا حرف های مرا تایید کند. شاید مردم بگویند چون خودش آن جا بازی کرده، از این تیم تمجید می کند ولی این گونه نیست. آمار نشان می داد که غیرت چه تیم بزرگی بود و در تمامی تورنمنت های بزرگ دنیا حضور داشت و همیشه روی سکو بود. واقعا 4 سال فوق العاده در آن جا داشتم و هیچ گاه آن دوران را فراموش نخواهم کرد.
کمی روی زندگی در قزاقستان جزئی تر شویم. فرهنگ و رفتارشان با ایرانی ها به چه شکل بود؟
رابطه بسیار خوبی بود و اگر واقعا بخواهم بگویم، اصلا احساس غربت نمی کردم. آن ها آدم های خونگرمی هستند و از هر کشوری که باشید، برایتان احترام قائل هستند. زندگی در آن جا را واقعا دوست داشتم و هیچ مشکل و مسئله خاصی نبود که بخواهم اکنون در مورد آن بگویم.
غذاهای قزاقستان چطور بودند؟ به ذائقه ما شباهت داشت؟
قطعا شبیه به سلیقه غذایی ما نبود ولی خوب مجبور بودیم زیرا کار، حرفه ای است و باید کنار آمد. به ذائقه ما شباهت داشت ولی کاملا شبیه نبود. مثلا این گونه نبود یک ایرانی آن جا برود و همه چیز برایش فراهم باشد.
مثلا اگر بخواهی غذای اصلی شان را توصیف کنی، چه می گویید؟
یک غذای اصلی دارند که اگر اشتباه نکنم نامش بیش مارمار است. غذای خوب و خوشمزه ای است ولی خیلی باب میل من نبود. سیب زمینی و گوشت از جمله محتوای آن بود.
در آن جا که بودی، آشپزی یاد گرفتید؟
در قرنطینه چیزهایی یاد گرفتم. در واقع مجبور شدم یاد بگیرم زیرا داشتم از گرسنگی می مردم! فقط به گونه ای بود که خودم می توانستم بخورم و نفر دومی اگر بود، نمی توانست بخورد (با خنده).
رانندگی در آن جا چگونه بود؟
خوب بود. من خودم خیلی تند نمی رفتم و کاری به کسی نداشتم. در واقع خیلی برایم هیجان ندارد که بخواهم با سرعت بالا رانندگی کنم. رانندگی مردم آن جا نیز خوب بود ولی نمی توانم آن را با رانندگی در ایران مقایسه کنم.
برنامه بعدی ات برای فوتسال چیست؟
در حال حاضر که از باشگاه غیرت جدا شده ام و کرونا نیز شرایطی به وجود آورده که هیچکس نمی تواند کاری انجام دهد. چند پیشنهاد دارم و در حال فکر روی آن ها هستم. با کسانی که همیشه کنارم بوده اند و کمک کرده اند، مشورت می کنم و امیدوارم یک انتخاب خیلی خوب داشته باشم که به پیشرفت فوتسال نیز کمک کند.
دلیل اصلی جدایی شما از غیرت قزاقستان چه بود؟
اتفاقا زمان جدایی خیلی ها به من پیام دادند که دلیلش چه بوده است. ما سال گذشته فینال اروپا را تجربه کردیم و یک بازیکن دیگر چه توقعی از تیم خود می تواند داشته باشد. رسیدن به فینال اروپا، بالاترین سطح فوتبال است. بازی در فینال اروپا، آرزوی فوتسالی من بود و می خواستم با غیرت قهرمان اروپا شوم ولی خوب نشد. من مشکلی در غیرت نداشتم و 4 سال فوق العاده را سپری کردم، تنها می خواستم یک چالش جدید را تجربه کنم. آن ها نیز دوست داشتند من بمانم و برای تمدید قراردادم پیشنهاد دادند ولی من خیلی دوستانه صحبت کردم و گفتم می خواهم فضای جدیدی را تجربه کنم و حس می کنم این فضای جدید به پیشرفتم در فوتسال کمک خواهد کرد. همان گونه که گفتم، از بین پیشنهادها نیز سعی می کنم بهترین را انتخاب کنم تا به مسیر پیشرفتم کمک کند.
در خصوص گلت به بارسلونا بگو.
واقعا 10 هزار مرتبه این گل را دیده ام و هر زمان که می بینم، باز هم از دیدنش لذت می برم. من گل زیاد زده ام ولی بهترین گل و تاریخی ترین گلم، همین گل برابر بارسلونا بوده است. شاید 5 سال دیگر یک گل مهم تر بزنم ولی فکر نمی کنم گلی را به اندازه این گل دوست داشته باشم. من در این مسابقه دستم از 3 ناحیه شکسته بود و قرار نبود اصلا بازی کنم. دستم صبح قبل از بازی در گچ بود ولی در جلسه هماهنگی قبل از مسابقه، مربی مان گفت که حسین تو بازی می کنی. همه اعضای تیم تعجب کردند زیرا دکتر نیز اجازه بازی به من نداده بود. مگر می شود با دست شکسته در آن سطح بالا و در آن برخوردهای شدید بازی کرد. دقیقا بازی را ببینید در دقایق 10-15، من یک توپ را با سر می زنم و به سمت دست مصدوم پایین می آیم. همان جا نیز بیرون آمدم. دستم آن قدر درد می کرد انگار با تبر به آن می زدند. یک حسی به من می گفت که ادامه بده. دکتر اسپری به دستم زد و من مجددا وارد زمین شدم. بازی هم بدون گل دنبال می شد و گل من بسیار تاثیرگذار بود. این گل هیچ گاه فراموش نمی شود زیرا گل به موقع و در جای بزرگی بود و همچنین مقابل تیم خیلی خوبی به ثمر رسید.
ان شاءالله گل های اروپایی تان ادامه یابد. از پیشنهادات اروپایی گفتید. شنیده ایم که از اسپورتینگ لیسبون، بنفیکا و یک تیم اسپانیایی پیشنهاد دارید.
بله پیشنهاداتی دارم. این تیم هایی که نام بردید، تیم های تاپ دنیا هستند و هر بازیکنی آرزو دارد در آن ها حضور یابد. فعلا در حال فکر کردن روی پیشنهادات هستم و اگر اتفاق خاصی نیفتد، بله قطعا به دنبال ادامه بازی در اروپا هستم.
جایزه مرد سال فوتسال آسیا را به حسین طیبی ندادند؛ این در حالی بود که هم در باشگاه و هم تیم ملی درخشیدید. ماجرای آن چه بود؟
من همیشه توکلم به خدا بوده و در زمین تلاش می کنم و به مسیری که اعتقاد دارم، ادامه می دهم. به جز این مسئله، اتفاقات خوبی برایم در فوتسال رقم خورده است. به هر حال این انتخاب انجام می شود و از دست من خارج است. من وظیفه ام را انجام می دهم و عملکرد بازیکن نشان می دهد که شایسته کسب جوایز است یا خیر. اولین بار که برای مرد فوتسال آسیا کاندیدا شدم، سال 2013 بود ولی قسمت نشده طی این سال ها جایزه را کسب کنم. نمی دانم ملاک و معیارشان چیست ولی من تلاشم را می کنم و در مسیرم حرکت می کنم و به چپ و راستم نگاه نمی کنم. به هر حال عملکرد یک بازیکن نشان می دهد که لیاقت گرفتن این جایزه را دارد یا خیر.
به نظرتان این جایزه، جریان پشت پرده ای دارد یا خیر؟
به خدا نمی دانم. اتفاق؟ از سمت من که چیزی رخ نداده و کار خودم را انجام می دهم و از جای دیگری باخبر نیستم.
با توانایی هایی که در فوتسال دارید، فکر می کنید اگر فوتبالیست می شدید، جایگاه تان کجا بود؟
من خودم در ابتدا فوتبال بازی می کردم و اصلا فوتسال بازی نمی کردم. در واقع اصلا فوتسال را دوست نداشتم و دور و بر آن نمی آمدم. خیلی اتفاقی وارد فوتسال شدم. آقای حسین شمس زمانی که سرمربی تیم مشهد بودند، وارد سالنی شدند که من به صورت اتفاقی با دوستانم با تیم امید علم و ادب بازی می کردم. او نیز با من صحبت کرد و گفت فوتسال را دوست داری؟ گفتم نه علاقه ای ندارم. آقای شمس گفت چند سال به سراغ فوتسال بیا و اگر خوشت نیامد، من کمکت می کنم به سمت فوتبال بروی. دیگر وارد شدم و تا امروز نیز مشغول فوتسال هستم.
از این انتخاب پشیمان نیستید؟
خیر. خدا را شکر می کنم. من هرچه دارم از لطف خداوند و دعای خیر پدر و مادرم، تلاش خودم و مربیان است. من به چیزی فکر می کردم و اکنون خیلی بیشتر از آن را از نظر مالی، جایگاه، شناخت و ... دارم و خدا لطف زیادی به من داشت.