اولدترافورد سنسیرولعنت به پول و نایکی و مدیریت تیم ملی آلمان که این پیوند رو پاره کردن.
احتمالا اگه روزی دوباره بتونم تیم ملی آلمان رو دوباره آدیداس پوش ببینم نوه دار شدم.
اون پیرهن تیم ملی آلمان برای من بهترین و عزیزترین پیرهن ورزشی تاریخه.
بخاطر دوست بچگیم که میومد توی حیاط بزرگمون فوتبال بازی کنیم و اسم بودو ایلگنر و یورگن کلینزمن رو میاورد عاشق تیم ملی آلمان شدم.
وگرنه من کجا تلویزیون و فوتبال و پخش کم و کوتاه و پرفاصله فوتبال کجا.
همیشه هم میبردمش و همیشه هم جر میزد و همیشه هم دعوامون میشد.
خیلی ساله که خبری ازش ندارم و ندیدمش.
هرچند میدونم مث اون دوران خوب و بیریا نیست.
بین خودمون باشه ، اتفاقا خوزده شیشه زیاد داشت من ساده بودم نمیفهمیدم 😁
فوتبالم خوب بود
حتی از روی کرنر گل میزدم زمانی که کرنرسنال و این حرفا وجود نداشت.
همیشه هم پاپتی
همیشه هم نوک شصت پا با گوشت و ناخون کنده شده.
عجب دورانی عجب بازیهایی!
خوش شانس بودم که توی دورانی بودم که تیم ملی آلمان و آث میلان عشقهای همیشگی من شدن.
یهو عصر نزدیک غروب وقتی تنهایی یاد اینا بیفتی بدجوری دلت
میگیره
دلت میخواد پاشی بزنی بیرون یه هوایی بزنه به سرت
ریههات رو با هوای تازه پر کنی...
یاد اون تیمها و اون دوران بخیر
یاد اندی برمه و قیصر و مارادونا هم بخیر...
عکس تیتر هم چند سالی پس زمینه گوشیم بود...
یاد اونم بخیر
سرعت گذر زمان باورنکردنیه...
خوش به حال اونا که بفهمن واقعا این دنیا و این زمانها، فقط یه خوابه و به سرعت برق و باد میگذره...