طرفداری - یوونتوس و ناپولی چهارشنبه شب در فینال کوپا ایتالیا به مصاف هم می روند. مائوریتزیو ساری و جنارو گتوزو فرصت آن را دارند تا اولین جام خود در ایتالیا را به عنوان مربی به دست آورند. مائوریتزیو ساری در ناپولی چهره ای محبوب بود که تیمی قابل تحسین ساخت اما پس از یک سال حضور در چلسی، با امضای قرارداد با یوونتوس، جنجال هایی در این مورد به وجود آمد. اورلیو دی لورنتیس در گفتگو با کوریره دلو اسپورت در مورد جدایی ساری گفت:
او با بهانه های بی مزه بر سر پول مرا عصبانی کرد. او مرا مجبور کرد تا مربی را تغییر دهم و هنوز 2 سال با ما قرارداد داشت. در ماه فوریه او مرا برای ناهار در توسکانی دعوت کرد. آن شام را نزدیک خانه اش و با همسرش خوردیم. هیچ اشاره ای به جدایی نکرد و بعد تا آخرین بازی آن فصل، مرا با عدم قطعیت در مورد آینده به جلو کشاند.
ساری سه فصل فراموش نشدنی در ناپل داشت. موافقید؟
معیارهای دیگر هم وجود دارد. در فوتبال شما به مدیر و تهیه کننده عالی نیاز دارید. طبیعی است کارآفرین هم توصیه هایی انجام می دهد و بخشی از موفقیت به او مربوط است؛ نه اینکه فقط مقصر شکست ها باشد. چه کسی ادینسون کاوانی و والتر ماتزاری را به ناپل آورد؟ رافا بنیتس چطور؟ گونزالو هیگواین و ساری چطور؟ وقتی من آنها را انتخاب کردم، شهر پر از بنرهایی بر علیه من بود.
دی لورنتیس بارها از کار کردن با آنچلوتی تعریف کرده بود اما این بار گفت که باید در پایان فصل اول قطع همکاری می کرد و حتی آوردن او نیز اشتباه بوده است (دو اشتباه):
آنچلوتی مرا به یاد پدرم می انداخت. به خاطر شخصیت آرام و برخورد صمیمانه، او را انتخاب کردم. پدرم یک فیلسوف بود که به شدت از صحبت کردن با او لذت می بردید. کارلو هم همینطور بود. اما باید به او می گفتم: "کارلو، سبک فوتبال تو را در ناپل نمی پسندند. بیا رفاقتمان را حفظ کنیم زیرا فوتبال اینجا متفاوت است. من تو را به این شهر معرفی کردم و حالا اینجا را دوست داری و همه چیز تو را غافلگیر می کند. بهتر است همین جا جدا شویم."برعکس، دوباره مرتکب اشتباه شدم (شروع فصل دوم با آنچلوتی).
در میانه فصل، آنچلوتی اخراج شد و جنارو گتوزو جای او را گرفت:
من سه سال پیش با او و توتی تماس گرفتم. می خواستم با این دو نفر یک فیلم بسازم. آن شب بعد از بازی با اینتر، رینو آن تماس را به یادم آورد. ما دوباره در جشن تولد آنچلوتی با هم ملاقات کردیم. یک میز 40 متری آنجا بود و کارلو تمام دنیا را دعوت کرده بود: دوستان، بازیکنان سابق؛ به نظر من آن یک جشن عروسی بود و کارلو و رینو کنار هم نشسته بودند. گتوزو را متفاوت از آن چیزی که دیدم، تصور می کردم. دیدم رینو یک سخنران فوق العاده است، بسیار خوش برخورد است و در مورد تمام موضوعات صاحب نظر است.
آن شب 3 ساعت حرف زدیم. پس از جریاناتی که در مورد ماندن بازیکنان ناپولی در کمپ با آنچلوتی پیش آمد، به رینو زنگ زدم و گفتم: "اگر تیمی تو را خواست، هیچ تصمیمی نگیر. بمان." عصر بازی لیگ قهرمانان که پیروز شدیم، کارلو را به شام دعوت کردم و توضیح دادم که تصمیم به تغییر در تیم دارم. همچنین می خواستم رفاقت عالی ما پابرجا بماند. ناپل بهترین بخش زندگی من است. من فقط دو شهر را دوست دارم: ناپل و لوس آنجلس.
تیم، سیستم 4-3-3 مائوریتزیو ساری را فراموش کرده بود و از رینو خواستم تا دوباره آن سیستم را بازیابی کند. فکر می کردم تاوان این تغییر سیستم، 3-4 شکست متوالی باشد اما کمتر از آن بود. کارلو مثل پدرم یک سفیر بود. من و رینو خیلی به هم شبیه هستیم. ما دو جنگجو هستیم که ما را برای مذاکره نمی فرستند.
پیشنهاد قرارداد یک سال و نیمه به رینو دادم تا هر دو راه فرار داشته باشیم. اگر در کوپا ایتالیا و لیگ قهرمانان و کسب سهمیه لیگ قهرمانان خوب کار کنیم، در ابتدای اگوست در کاپری ملاقات خواهیم داشت و قرارداد را برای 3 یا 4 سال تمدید می کنیم.