آلبانی (به آلبانیایی: Shqipërisë) با نام رسمی جمهوری آلبانی (به آلبانیایی: Republika e Shqipërisë) کشوری است در جنوب شرقی قاره اروپا. پایتخت این کشور تیرانا است. جمعیت آلبانی دو میلیون و ۸۷۸ هزار نفر و جمعیت پایتخت آن ۴۲۱ هزار نفر است. نظام سیاسی آلبانی دموکراسی پارلمانی است. آلبانی از اعضای ناتو و تنها عضو سازمان همکاری اسلامی در اروپا میباشد. واحد پول این کشور لک نام دارد و اقتصاد آن در حالت گذار به بازار آزاد است. اصلاحات بازار آزاد، باعث شده تا اقتصاد این کشور بهویژه در بخشهای انرژی و زیرساختهای ترابری، به روی سرمایهگذاری خارجی باز شود. آلبانی از ژانویه ۲۰۰۳ در فهرست نامزدهای احتمالی پیوستن به اتحادیه اروپا قرار داشته و بهطور رسمی در ۲۸ آوریل ۲۰۰۹ برای عضویت در این اتحادیه درخواست دادهاست.
۹۵ درصد مردم این کشور از تبار آلبانیایی و بقیه بیشتر یونانی هستند. ۵۸٫۷۹درصد مردم آلبانی مسلمان و ۱۶ درصد مسیحی و بقیه بی مذهب و غیره هستند. مردم آلبانی از ریشه قوم ایلیری هستند که از اقوام هندواروپایی بود. آلبانی ۴۳۱ سال در دست امپراتوری عثمانی بود و در دوره معاصر ۵۰ سال حکومت کمونیستی را پشت سر گذاشتهاست. در حدود یکسوم این کشور جنگلی است و آلبانی از نظر گونههای گیاهی کشوری غنی است. سرزمين آلباني در سدههاي پيش از ميلاد بخشي از سرزمين پهناوري به نام ايليريا بودهاست که نام آن برگرفته از نام تيره ايليري از تيرههاي هندواروپايي است که به سامانهاي شرق شبهجزيره بالکان کوچ کرده بودند. نام بومي اين کشور در خود زبان آلبانياييها، اِشچيپِري (Shqipëria) است ولي به صورت بينالمللي اين کشور با نام آلباني شناخته شدهاست. واژه آلباني احتمالاً از زمان پيش از دوره کلتها بجا مانده و به معني سرزمين تپههاست. ريشه آلب در اين نام با نام کوهستان آلپ همريشهاست. نظر ديگري نيز هست که اين نام را با واژه هندواروپايي آلب به معناي سپيد همريشه ميداند. نام آلباني در زبان عربي بگونه ارناووط درآمده و در ترکي اين واژه معرب، شکل آرناؤود بخود گرفته و ترکيهايها آلباني را با اين نام مينامند.
آلبانی دارای تمدن و فرهنگ دیرینه و کهنی است. شواهد و مدارک بیشمار کشف شده از دوران نوسنگی، آلات و ابزار سنگی مورد استفاده قرارگرفته که متعلق به ۱۰۰۰۰ سال تا ۱۰۰۰۰۰ سال پیش بودهاست. شواهد استقرار فرهنگی مهمی در دوره جدید عصر حجر و دوره سوم عصر حجر که بین ۲۰۰۰ سال تا ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح دلالت میکند. نیاکان آلبانیاییها را قوم هندواروپایی ایلیری تشکیل میدهند، بعضیها معتقدند که ایلیریها حدود ۲۵۰۰ سال پیش از اروپای مرکزی و مشخصاً آلمان کنونی به ایلیریا شامل منطقهای چند بار وسیعتر از آلبانی کنونی مهاجرت کردند. تاریخ آلبانی نشان میدهد که در اوایل هزاره دوم قبل از میلاد در ایلیریا مردمانی زندگی میکرده که آنها را قوم ایلیری مینامیم، گسترده جغرافیایی ایلیریا بسیار وسیعتر از آلبانی کنونی بودهاست و اسلوونی، کرواسی، مونتهنگرو و مقدونیه و یونان شمالی را شامل میشدهاست. در نقاط دیگر بالکان از جمله هرزگوین و مونتهنگرو، ایلیریها در مقابل مهاجمان روم و اسلاو عقبنشینی کردند و عمدتاً ایلیریها در منطقه کنونی آلبانی ماندگار شدند. فرهنگ ایلیریاییها بسیار قدیمی و از زمان سنگی متکامل شدهاست این فرهنگ در سرزمین آلبانی تا دوره برنز حدود سال ۲۰۰۰ پیش از میلاد مسیح بودهاست. در طی سدههای پیاپی، اندیشه، آداب و رسوم ایلیری با مسیحیت و اسلام در آلبانی پیوند خوردهاست.
منطقه آلباني از ديرباز، مورد توجه قدرتهاي بزرگ بود. نخست، يونانيان در دوران پيش از ظهور مسيحيت به اين منطقه حمله کردند و منطقه را تحت سلطه خود درآوردند. ايليريها در مناطق جنوبي و حاشيه درياي آدرياتيک، از يونانيها شکست خوردند. يونانيها، مستعمرات خود از جمله شهرهاي اپيدامنوس و آپولونيا (جنوب آلباني) را در سده هفتم پيش از ميلاد بنا کردند. مبارزه ايليريها با يونانيها در آبهاي درياي آدرياتيک سدهها ادامه داشت. دزدان دريايي ايلير، مانع از برقراري امنيت و نظم مطلوب يوناني بودند. کشور آلباني در دورههاي بعد، حوزه نفوذ قدرتهاي بزرگ شد. اين منطقه زماني جزو مستعمرات امپراتوري روم غربي بود و درگيري و رقابت ميان دو امپراتوري روم غربي و شرقي، بارها سرنوشت منطقه را تغيير داد. با اين وجود ايليريها توانستند در مقابل حملات و تجاوزات امپراتوريهاي غربي و شرقي، اسلاوها و نهايتاً ورود ترکان عثماني به اين سرزمين، هويت تاريخي خويش را حفظ کنند. مهمترين خطر آلباني از ناحيه اسلاوها بود که از سوي امپراتوري روم شرقي حمايت ميشدند.
حملات اسلاوها با پشتیبانی کنستانتینوپول در سدههای ۷ تا ۹ میلادی رخ داد و به نابودی و تخریب فرهنگی و تمدنی روم کاتولیک منجر گردید. اسلاوها، به تخریب فرهنگی و تمدنی و کشتار ایلیریها پرداختند. در نتیجه این حملات پیاپی، بسیاری از آلبانیاییها به مناطق کوهستانی رفتند. در سدههای یکم و دوم پیش از میلاد، حکومت ایلیر تحت فشار شدید رومیها بود، ایلیریها بخش بزرگی از قلمرو خود را در هرزگوین و مونتهنگرو از دست دادند. در سال ۱۶۸ ق. م مقر پادشاهی ایلیر در اسکودار به دست رومیان تسخیر شد و بدین ترتیب، حکومت طولانی رومیها بر سرزمین کنونی آلبانی آغاز شد و تا ۴ سده بعدی ادامه داشت. رومیها مستعمرات و پادگانهای نظامی ایجاد کرده و به لاتینیسازی، شهرهای کناره دریای آدریاتیک پرداختند. مانویگری یکی از عناصر فرهنگ شرقی بود که از طریق رم وارد آلبانی گردید. عناصر مانوی تأثیر برجستهای در کلیسای بوگومیل داشتند و احتمال آن نیز است که مجموع قوانین کهن ایلیری بر مبنای قوانین و دستورهای مانوی تدوین شده باشد. تسلط عثمانیها در تاریخ آلبانی طولانیترین دوران استیلای حکومت خارجی بر این سرزمین است. پس از رومیها، حکومت عثمانی یکی از اثرگذارترین قدرتهای دوران تاریخ بر آلبانی میباشد تا قرن چهاردهم که هیچ کشوری نتوانسته بود به لحاظ کوهستانی بودن برخی از مناطق مسکونی آلبانیایی بر آنها سیطره و نفوذ کند، عثمانیها موفق شدهبودند بر آن مناطق دسترسی پیدا نمایند و یک حکومت مرکزی مورد علاقه خود مستقر سازند که کاملاً با آداب و رسوم قبیلهای مردم تفاوت داشت.
بسیاری از روشنفکران مسیحی یا روشنفکران مسلمان لاییک، با هدف ایجاد جامعهای متمایز با جامعه عثمانی آلبانی، توجه زیادی به قهرمانان و شخصیتهای مسیحی کردند. ضدیت با عثمانی به عنوان بیگانگان و متجاوزان، به طرح ادبیات ضد دینی یا مسیحیایی منجر شد. دولت کمونیستی آلبانی نیز در سال ۱۹۶۸، اسکندربیگ را قهرمان ملی اعلام کرد. اسکندربیگ قهرمان آلبانیایی است که در کودکی اسلام آورد و در دربار سلطان مراد دوم تربیت شد. سلطان بعدها او را به دلیل شجاعت و شایستگیهای نظامی، به مقام بیک رسانید و فرماندهی قشون نظامی را بدو سپرد ولی اسکندربیک به آلبانی بازگشت و دوباره به مسیحیت گروید و نام گیرگی کاستریوتی را برگزید. اسکندربیگ به مدت ۲۵ سال علیه عثمانی جنگید. هدف او، آزادسازی آلبانی بود. پرچم وی به رنگ سرخ با دو عقاب سیاهرنگ، از قدیمیترین نشانهای ایلیری بود. جمله او معروف است که خطاب به مردم گفت: «من برای شما آزادی نیاوردم، من آن را اینجا در میان شما یافتم.» او از حمایت دولتهای مسیحی و نیز، ناپل، مجار و پاپ برخوردار بود و جزو نیروهای صلیبی مورد حمایت پاپ در بالکان شمرده میشد. تنها بعد از مرگ اسکندربیگ بود که راه برای عثمانیها باز شد و آنها توانستند منطقه را به تصرف کامل خود درآورند.
اسکندربیگ، از نظر مسیحیها و مسلمانها، قهرمان راستین آلبانی است. وی از مهمترین شخصیتهای کاتولیک است. توافق مسلمانان و مسیحیان آلبانی بر اسکندربیگ، نشانه خوبی برای شناخت روحیه ملی آلبانیاییها است، چراکه، اکثریت جامعه آلبانی، عثمانیها را متجاوز میدانند. پس از آنکه دولت عثمانی با زوال مواجه شد، دولت مستقل آلبانی در سال ۱۹۱۲ میلادی، و کلیسای ارتدوکس آلبانی به صورت مستقل اعلام موجودیت کرد. مجمع کشورهای بالکان متشکل از بلغارستان، صربستان، یونان و مونتهنگرو که در سال ۱۹۱۲ م. (۱۲۹۱ خورشیدی) بهوجود آمدهبود پس از نبرد با عثمانیها تا حوالی تنگههای بسفر و داردانل پیشروی داشتند. پس از شکاف میان کشورهای عضو مجمع کشورهای بالکان روسیه به امید دست یافتن بر تنگههای یادشده به صربستان قول داد تا از حق آن کشور برای دستیابی به سواحل آدریاتیک حمایت نماید. اما، اتریش که مخالف دستیابی صربستان به این دریا بود به شدت باتحقق چنین پدیدهای مخالفت کرد و بدینگونه بحرانی دیگر روابط بینالملل را تهدید نمود. در سال ۱۹۱۳ م برای حل این بحران، کنفرانسی در لندن تشکیل شد که در آن به دلیل توافق دو قدرت اصلی وقت اروپا، آلمان و انگلستان، تصمیم گرفته شد که با تشکیل کشور جدید آلبانی، دست صربستان از دریا کوتاه شود و درعوض اراضی محدودی در بالکان به آن کشور داده شد، و بدینگونه کشور کوچک آلبانی در بخش غربی بالکان و ساحل شرقی دریای آدریاتیک پدید آمد. آلبانی این استقلال را بیشتر مدیون کشورهایی چون ایتالیا و مقدونیهاست که نمیخواستند صربستان قوی شود زیرا در آن زمان صربستان تلاش داشت بخشهایی از آلبانی را تحت تسلط خود درآورد. پس از استقلال آلبانی تحت حمایت امپراتوری آلمان قرار گرفت و به همین دلیل در جنگ جهانی اول کشورهای فرانسه، مونتهنگرو، صربستان، اتریش و ایتالیا آن را تا پایان جنگ تصرف کردند.
در سال ۱۹۲۰ میلادی، جامعه آلبانی به دو بخش تقسیم شد، یک بخش از بیکها و زمینداران سنتی به دور احمد بیک زوگو، جمع شدند و در منطقه شمال و مرکز، یک حکومت محلی تشکیل دادند. از سوی دیگر با حمایت غرب، نیروهای سیاسی روشنفکر مسیحی با رهبری اسقف ارتدوکس، فان نولی در جنوب حرکتی شکل گرفت. در چنین وضعیت دوگانه سیاسی که بر آلبانی از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴ میلادی حاکم بود، به تدریج نیروهای احمد زوگو به سمت کوزوو عقبنشینی کردند. فان نولی، در سال ۱۹۲۴ میلادی، دولت جدید تشکیل داد. دولت فان نولی نتوانست شناسایی بینالمللی را در پی داشته باشد و شش ماه بعد، نیروهای احمد زوگو در پی کودتایی بر دولت فان نولی پیروز شدند. دولت احمد زوگو تا سال ۱۹۳۹ میلادی توانست در آلبانی امنیت نسبی ایجاد کند ولی او با تجاوز قوای ایتالیایی به یونان گریخت. در جنگ جهانی دوم هم آلبانی جزو نخستین کشورهایی بود که آلمان آن را اشغال کرد. آلمانیها آلبانی را به عنوان تبعیدگاه یهودیها در نظر گرفتند و به این ترتیب آلبانی تنها کشور اروپایی است که جمعیت یهودیانش پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافت. علاوه بر این، بعد از اشغال کشور در سال ۱۹۴۳ توسط آلمان نازی، آلبانیاییها نه تنها حاضر نشدند مدارک و اسامی یهودیان را در اختیار قوای اشغالگر بگذارند، بلکه سازمانهای دولتی این کشور با صدور اوراق هویت جعلی تلاش کردند تا یهودیان آلبانی را محافظت کنند. پس از آن، پنجاه سال حاکمیت کمونیسم بر کشور آلبانی این کشور را از تمامی دیگر کشورهای اروپایی منزوی نموده بود تا اینکه با فروپاشی رژیم در سال ۱۹۹۰ این کشور استقلال خود را مجدداً بهدستآورد.
با از هم پاشیدن نظام کمونیست در جهان (۱۹۸۹) حزبهای دموکراتیک جدید وارد میدان شدند و تغییر سیستم قدرت و ایجاد زمینه جدید باعث شد که آلبانی دوباره به سمت فرهنگ و فناوری غرب برود. رژیم کمونیستی انور خوجه در سال ۱۹۹۰ فروپاشید و در سال ۱۹۹۱ جمهوری آلبانی بنیاد شد. در انتخابات مارس ۱۹۹۲ و در میان فروپاشی اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی، حزب کمونیستی قدیم آلبانی یعنی حزب کار آلبانی شکست خورد. در اواخر سال ۱۹۹۶ و در پی فعالیت گروههایی که از ترفندهای هرمی استفاده میکردند بحران اقتصادی در کشور تشدید شد و در سال ۱۹۹۷ به اوج خود رسید و کشور را با شورش مسلحانه روبهرو کرد. این روند کشور را با موج تازهای از مهاجرت مواجه ساخت و بیشتر مهاجران به ایتالیا، یونان، سوئیس، آلمان و آمریکای شمالی رفتند. جنگ کوزوو در سال ۱۹۹۹ بر آلبانی تأثیرگذار بود و شمار زیادی از آلبانیاییتباران کوزوو به آلبانی پناهنده شدند. آلبانی در سال ۲۰۰۹ عضو کامل پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو شد و خواستار پیوستن به اتحادیه اروپا است.
آلبانی کوچکترین کشور بالکان است که از شمال غرب با مونتهنگرو، از شمال شرق با کوزوو، از سوی خاور با مقدونیه و از طرف جنوب و جنوب شرقی با یونان همسایه است. در سمت غربی آلبانی دریای آدریاتیک و در سمت جنوب غربی آن دریای ایونی قرار گرفتهاند. ساحل آلبانی در تنگه اوترانتو با ساحل ایتالیا ۷۲ کیلومتر فاصله دارد. آلبانی بین مختصات عرض جغرافیایی ۳۸، ۲۹، ۳۹، ۴۲ از شمال و طول جغرافیایی ۱۶، ۱۹–۴، ۲۱ از شرق قرارگرفتهاست که تقریباً همارتفاع استوا و قطب شمال میباشد. وسعت آلبانی ۲۸٬۷۴۸ کیلومتر مربع و مرز آن با دریا بالغ بر ۳۱۶ کیلومتر میباشد. آلبانی اهمیت جغرافیائی مهمی دارد زیرا در محلی کلیدی واقع شده و کوتاهترین بندرگاه از مدیترانه به بالکان و قاره آسیا است. پهنای کشور از شرق به غرب تنها ۱۴۸ کیلومتر (۹۲ مایل) است، در حالی که از شمال به جنوب حدود ۳۴۰ کیلومتر است. شمالیترین نقطه آلبانی ورموش و جنوبیترین نقطه این کشور کُنیسپل است. غربیترین نقطه نیز جزیره سازان و شرقیترین محل کشور ورنیک است. آلبانی آب و هوای نسبتاً معتدلی دارد. تابستانها هوا گرم و خشک و زمستانها هوا سرد و مرطوب است. اغلب خاک این کشور را کوه و تپه پوشاندهاست. برای یک کشور کوچک، آلبانی کوه و تپههای زیادی دارد که در سراسر طول و عرض کشور در جهتهای مختلف کشیده شدهاند. گستردهترین رشتهکوهها عبارتند از: کوههای آلبانی در شمال، کوههای کوراب در شرق، کوههای پیندوس در جنوب شرق، کوههای سرائونی در جنوب غربی و کوههای اسکندربیگ در مرکز. بلندترین نقطه آلبانی کوه کوراب با ارتفاع ۲٬۷۶۴ است.
یکی از ویژگیهای قابل توجه این کشور، وجود چندین دریاچه مهم در آن است. دریاچه اشکودر بزرگترین دریاچه در جنوب اروپا است و در شمال غربی خاک آلبانی واقع شدهاست. در جنوب شرقی کشور نیز دریاچهٔ اوهرید جای گرفته که یکی از قدیمیترین دریاچههای جهان با عمر پیوسته است.[۱۴] جنوبیتر از آن نیز دریاچههای بزرگ و کوچک پرسپا قرار دارند که ارتفاع موقعیت آنها از بالاترینها در بالکان است. رودخانههای کشور بیشتر از شرق آلبانی سرچشمه میگیرند و به دریای آدریاتیک در غرب میریزن. طولانیترین رودخانه کشور، درین است. ویوس نیز یکی از آخرین سامانههای بزرگ رودخانهای در اروپا است.
آلبانی «توافقنامه ثبات و همکاری» (SAA) با اتحادیه اروپا را که گام نخست برای درخواست عضویت بهشمار میرود در ژوئن سال ۲۰۰۶ امضا کرده، اما اروپا به آلبانی توصیه کرده بود تا پیش از انتخابات پارلمانی در ۲۸ آوریل درخواست خود را ارائه نکند به همین دلیل این کشور درخواست خود را پس از تاریخ مذکور ارائه داد. جمهوری آلبانی یک دموکراسی پارلمانی است که بر پایه قانون اساسی که در سال ۱۹۹۸ اصلاح شد بنا شدهاست. انتخابات این کشور هر چهار سال یکبار برگزار میشود و در ژوئن ۲۰۰۲ آلفرد مویسیو به ریاستجمهوری برگزیده شد و جایگزین رجب میدانی گشت. سالی بریشا از اعضای پیشین حزب کمونیست آلبانی و رهبر حزب دموکراتیک، در انتخابات ژوئیه ۲۰۰۵ بار دیگر به قدرت رسید. سالی بریشا، نخستوزیر کنونی و رئیسجمهور پیشین آلبانی در هزاره جدید با هدف غلبه بر کمونیستها پا به عرصه قدرت گذاشت. او با وعده وارد کردن آلبانی به ناتو و اتحادیه اروپا در انتخابات به پیروزی رسید. رئیسجمهوری کنونی آلبانی، بامیر توپی، در ژوئیه ۲۰۰۷ توسط پارلمان برگزیده شد.
اقتصاد آلبانی بیشتر به کشاورزی و صادرات کروم متکی میباشد. آلبانی دارای منابع طبیعی همچون معادن زغال سنگ و فلزاتی چون کروم، مس و نیکل است. مهمترین محصول کشاورزی کشور گندم است و کشاورزی یکی از شغلهای پررونق آلبانی میباشد. آلبانی به لحاظ تولید کرومیت در جهان مقام سوم را دارا میباشد. وجود کوهستانهای زیاد، و هوای مناسب و در نتیجه چراگاههای سرسبز موجب رونق دامپروری در این کشور گشتهاست، محصولات کشاورزی آن شامل غلات، نیشکر، توتون و سیبزمینی میباشد. صنایع نساجی، چرمسازی، غذائی، فلزی، شیمیائی و الکتریکی در آلبانی استقرار یافتهاند. آلبانیاییها بهدلیل بیکاری و به منظور بهبود شرایط زندگی مهاجرت زیادی به دیگر کشورها میکنند. مرکز اصلی آلبانیاییهای کاتولیک شهر دیترویت در آمریکا است که از اوایل سده بیستم، به تدریج شاهد مهاجرت آلبانیاییها است.
تولید ناخالص داخلی این کشور ۱۹٫۷۶ میلیارد دلار است که ۲۱٫۷ درصد آن در بخش کشاورزی، ۲۰٫۳ درصد در بخش صنعت و ۵۸ درصد در بخش خدمات تولید میشود. درآمد ناخالص ملی (GNI) به ازای هر نفر ۴۳۲۰ دلار است. نیروی کار این کشور را یک میلیون و ۹۰ هزار نفر تشکیل میدهد که البته ۳۵۲ هزار مهاجر نیز در این کشور به عنوان نیروی کار مشغول فعالیت هستند. بر اساس آمارهای رسمی نرخ بیکاری در این کشور ۱۳ درصد است اما برخی منابع تا ۳۰ درصد هم گزارش کردهاند. یک چهارم جمعیت این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. نرخ تورم در این کشور سه درصد است.
فراوردههای صادراتی این کشور شامل منسوجات و پاپوش، آسفالت، آهن و سنگ آهن، نفت خام، سبزیجات، میوه و تنباکو است که به کشورهای ایتالیا (۶۷٫۷ درصد)، صربستان و مونتهنگرو (۵٫۸ درصد) و یونان (۴٫۵ درصد) صادر میشود. واردات این کشور شامل ماشینآلات و تجهیزات، مواد غذایی، منسوجات و مواد شیمیایی است که از کشورهای ایتالیا (۳۲٫۱ درصد)، یونان (۱۷٫۷ درصد)، ترکیه (۸٫۱ درصد) و آلمان (۷٫۵ درصد) وارد میشود. آلبانی سالانه بیش از چهار میلیارد کیلووات ساعت برق تولید میکند که بهطور کامل توسط نیروگاههای آبی تولید میشود.
بیشینه مردم آلبانی از تیرهَ آلبانیایی هستند و به زبان آلبانیایی سخن میگویند که شاخهای مستقل از زبانهای هندواروپایی است. گویشوران این زبان به دو گویش توسک (Tosk) و گگ (Gheg) سخن میگویند. در آلبانی اقلیتهایی از نژادهای یونانی، صرب، مقدونیایی، بلغار، بوسنیایی، ایتالیایی، ولاش و کولی زندگی میکنند. امید به زندگی مردان در آلبانی ۷۴ سال و زنان ۸۰ سال است.
از سال ۱۹۶۷ رژیم کمونیستی مذهب را در این کشور ممنوع کرده بود و کلیساها، مساجد و اماکن مذهبی را به مراکز خرید و باشگاههای ورزشی تبدیل کرده بود. بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۱ آلبانی ۵۸٫۷۹ درصد مردم این کشور مسلمان (۵۷ درصد سنی و ۲ درصد بکتاشیه) و ۱۷٫۰۶ درصد مسیحی (۱۰ درصد ارتدوکس و ۷ درصد کاتولیک) هستند و ۲۴ درصد نیز بیدین هستند یا از مذهب دیگری پیرو میکنند. البته کلیسای ارتدوکس این سرشماری را رد کرده و معتقد است ۲۴ درصد مردم کشور ارتدوکس هستند. پیش از جنگ جهانی دوم حدود ۷۰ درصد مردم مسلمان، ۲۰ درصد ارتدوکس و ۱۰ درصد کاتولیک بودند. یک تحقیق در سال ۲۰۰۲ نشان داده فقط ۳۹ درصد مردم آلبانی معتقدند مذهب نقشی مهم در زندگی دارد. تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۲ هم نشان میدهد حدود ۶۵ درصد از مسلمان کشور به هیچ فرقهای، اعم از شیعه یا سنی تعلق ندارند و در برابر این پرسش که آیا سنی هستند یا شیعه، از هر ۱۰ مسلمان آلبانیایی، شش نفرشان جواب دادند که «فقط مسلمان» هستند. احمد شهید کارشناس آزادی مذهبی سازمان ملل در سفری که ماه مه ۲۰۱۷ به آلبانی داشت هماهنگی بین المذاهب در این کشور را ستود و آن را نمونهای برای سایر کشورها خواند. وی گفت: «آلبانی یک مدل از هماهنگی موزون مذهبی است که در میان ۳ میلیون جمعیت، اکثریتی مسلمان دارد و جوامع مسیحی ارتدکس و کاتولیک را شامل میشود.
در دوره معاصر، پس از عقبنشيني عثمانيها دو گرايش ملي در بين آلبانياييها شکل گرفت. يک گرايش به دنبال زندهسازي مليگرايي پيش از اسلام با ويژگيهاي مسيحي آن بود. گرايش دوم رويکردي به مليگرايي پيش از اسلام داشت و بر هويت ايليري، مسيحي و اسلامي تأکيد ميورزيد. هويت ايليري براي مسلمانان و مسيحيان مليگرا مهمتر از دين بود.
مردم الباني به کوشت قرمز علاقه زيادي دارند ودروعده غذايي انها فلفل وگوجه وديگر سبزيجات بسيار مي باشد. فرهنگ قهوه خوري، با “دلو” (شيريني يا دسر در ايتاليايي) در آلباني محبوب است. مردم در کافه ها بنشينند، در حالي که سيگار مي کشند، نوشيدن اسپرسو و خوردن اين دسر خوشمزه. اين دسر که ازکيک مغز شکلاتي تشکيل ميشود بسيار مورد علاقه مردم آلباني است. رژيم غذايي آلباني متاثر از رژيم غذايي مديترانهاي به ويژه يونان، ايتاليا و غذاهاي ترکي است. رژيم غذايي اين کشور بيشتر به خاطر گياهان و سبزيجات مديترانهاي مانند نعناع، پونه کوهي، رزماري و ريحان در کنار گوشت تازه و گوشت ماهي شناخته ميشود، اما نبايد از نقض فلفل و سير غافل شد. تقريبا در اکثر غذاهاي آلباني ميتوان ردهپايي از سبزيجات را مشاهده کرد.
Fileto Pule Me Panna Dhe Kerpudha : اين غذا مرغ کبابي با سس کرم و قارچ تازه است. از آنجايي که گوشت گوسفند و گوشت گوساله محبوب ترين گوشت در آلباني است، اين يک غذاي متفاوت در سفره مردم آلباني است که بسيار مورد توجه قرار دارد.
Glizë : فلفل هاي زرد، نارنجي يا قرمز با برنج، پنير و ادويه جات ترشي جات،که يک غذاي سالم آلبانيايي است .
Shëndetli : اين کيک آفتاب عسل يک دسر معمولي آلبانيايي است و همچنين بسيار محبوب است. اين کيک معمولي بانوشابه، آرد، شکر، تخم مرغ ساخته شده است اما آنچه که از هم جدا شده است اضافه کردن عسل و گردو است.همچنين، زماني که کيک آماده است، يک شربت داغ ساخته شده با وانيل، شکر، آب و ميخک روي آن ريخته مي شود و به مدت يک شب غوطه ور مي شود. اين دسر خوشمزه است و خيلي شيرين هم نيست.
Perime Në Scarë: سبزيجات کبابي يک غذاي محبوب يا همراه با غذاهاي آلباني نيستند، اما همه از بالکان شرقي هستند. به طور معمول، بادمجان، کدو سبز، گوجه فرنگي، پياز و فلفل سبزيجات انتخابي است و اغلب پنير در بالاي آن فرو مي ريزد.
Fëgesë: اين غذاي ساده به يکي از وعده هاي غذايي ما براي ناهار تبديل شده است. فلفل سبز و قرمز همراه با گوجه فرنگي پوست و پياز با پنير و ادويه جات ترشي جات پخته شده است. محصول نهايي يک پوسته ضخيم است که در هنگام پر کردن برخي نان ها کاملا پر مي شود.
گوشت بره پخته شده و ماست: اين غذاي خوشمزه آلبانيايي که طرفداران زيادي در اين کشور دارد از گوشت پخته شدهي بره، کره، برنج، نمک و فلفل، آرد، تخممرغ و ماست تشکيل شده که مردم آلباني با علاقهاي وافر آن را ميل ميکنند.
جاذبه هاي آلباني:
قلعه رزافا Rozafa : از ديدني ترين مناظر معماري در کشور آلباني، بي شک قلعه “رزافا” است. اين قلعه با شکوه و شگفت انگيز، داستان غم انگيزي را هم در دل خود دفن کرده است. روزي روزگاري سه برادر با سه دختر زيبا ازدواج کردند. اين سه برادر براي حفاظت از شهرشان، بايد قلعه اي مي ساختند اما هر بار که اين قلعه را مي ساختند، ديوارهاي آن فرو مي ريخت. يک روز پيرمردي را ملاقات کردند که به آن ها گفت: تنها يک راه براي ساخت ديوارهاي قلعه وجود دارد: قرباني کردن. اين قرباني شامل دفن يکي از همسران در ديواره قلعه بود. برادران قول دادند به همسرانشان در اين باره چيزي نگويند و مرگ يکي از آن ها را به دست تقدير بسپارند اما دو برادر بزرگتر نتوانستند اين راز را نگه دارند و به همسرانشان گفتند. برادر کوچکتر چيزي نگفت. قرار بود هر کسي که نهار فردا را مي آورد، قرباني شود. بديهي است که همسر برادر کوچک، بي خبر از همه جا، با جعبه اي پر از غذاهاي خوشمزه آمد. رزفا همسر برادر کوچکتر، بعد از اين که از ماجرا خبردار شد، قبول کرد که خود را فدا کند اما به سه شرط. سمت راست او، از ديوار بيرون باشد تا بتواند فرزند تازه متولد شده اش را تغذيه کند. دست راست او، بيرون باشد تا بتواند فرزندش را نوازش کند. پاي راست او نيز از ديوار بيرون باشد تا بتواند گهواره را حرکت دهد. پس از دفن او در ميان ديواره قلعه، ديگر قلعه فرو نريخت.
پارک ملي کوه داجتي Dajti: در اين پارک ملي که در تپه ها و کوه هاي سر سبز ايجاد شده است، مي توانيد چشم انداز وسيعي از درختان راش و بلوط را تماشا کنيد. حيات وحش را از نزديک لمس کنيد. البته مراقب گرازهاي وحشي هم باشيد.
ميدان اسکندر Skanderbeg: يکي از معروف ترين ديدني هاي پايتخت آلباني، ميدان “اسکندربگ” است. اين ميدان زيبا نمادي از قهرمان ملي آلباني است. در شب تماشاي ميدان اسکندر با چراغاني ويژه اي که دارد، بسيار لذت بخش است.
مسجد اتهم بِي Ethhem bey: همان طور که گفته شد، اين کشور اروپايي، مسلمانان بسياري دارد. وجود مساجد مختلف در آلباني امري طبيعي است. بين تمامي مساجد آلباني، مسجد “اتهم بي” از جمله مکان هاي برجسته و پربازديد پايتخت است.
شهر کروجه Kruje: در مرکز کوه هاي آلباني، آثار تاريخي شگفت انگيزي قرار گرفته است. شهر کروجه، با مرکزيت قلعه اسکندربرگ، در کنار بقاياي مسجد فاطمه سلطان و حمام ترکي اش، امروزه يک ديدني ويژه در آلباني را رقم زده اند.
موزه ملي برات Berat: در تماشاي قلعه برات، زندگي قديمي و فرهنگ اصيل مردم آلباني را مشاهده مي کنيد. صفحات سراميکي، مبلمان هاي چوبي، پارچه هاي محلي و آثار هنري همچون مجسمه سازي و دکوراسيون داخلي را در موزه اين قلعه مشاهده خواهيد کرد.
برج تيد: برج تید (Tid Tower) با ارتفاعی در حدود ۸۵ متر یکی از بناهای زیبا و بلند تیرانا است. این برج زیبا با معماری منحصر به فرد خود ۲۵ طبقه دارد و طراحی آن توسط یک شرکت معماری بلژیکی انجام شده است. ساخت برج تید ۱۴ ژانویه ۲۰۰۷ آغاز شده و از آن بهعنوان سمبل آلبانی مدرن یاد میشود. این برج شامل کاربری اداری است که مراکز خرید و رستورانها در طبقا پایینی قرار گرفتهاند.
دریاچه اسکادار : دریاچهی اسکادار (Lake Skadar) که با نامهایی چون اسکوتاری، اشکودر و اشکودرا نیز شناخته میشود، در مرز آلبانی و مونتهنگرو قرار گرفته و بزرگترین دریاچهی بالکان شناخته میشود. مساحت این دریاچه بنا به تغییرات فصلی از ۳۷۰ تا ۵۳۰ کیلومتر مربع متغیر است و تنها یک سوم آن متعلق به آلبانی است. اگر قصد دارید از فضای تاریخی کمی فاصله بگیرید و در کنار طبیعت و آبادانی ساعتهای خود را سپری کنید، بیتردید دریاچهی آرامبخش اسکادار میتواند مقصد اصلی شما باشد.
شايان ذکر است که کشور آلباني يکي از بهترين کشورهايي است که توانسته فضاي خوبي براي کار و زندگي فراهم سازد در اين کشور فراورده هاي صادراتي به يونان حدود 17 درصد و به ايتاليا حدود 32 درصد اعلام شده است.آمار مهاجران به کشور آلباني نسبت به 5 سال گذشته 29 درصد بيشتر شده است و مشخص است که اين کشور توانسته در مهاجرپذيري سختگيري هاي خود را کمتر نمايد. در جديدترين ارزيابي هاي صورت گرفته اينطور به نظر ميرسد دولت کشور آلباني روال مهاجرپذيري را کمي سادهتر کرده است. هزينه هاي حسابرسي و مالياتي در کشور آلباني بايد ارزيابي شود. هزينه تبليغات و ... نيز مهم است. در صورتي که در کشور خود دچار خطرات زيادي هستيد و امکان مرگ و يا شکنجه هاي زياد براي شما وجود دارد، ميتوانيد پناهندگي در آلباني را انتخاب کنيد. اين روش دشوار است اما آخرين گزينهاي است که شايد شما را نجات دهد.
پرچم آلباني يک نمونهي مستطيليشکل با رنگ قرمز و يک عقاب سياه رنگ دو سر در وسط آن است که رنگ قرمز نشان از شجاعت، مقاومت و دلاوري و عقاب دو سر مربوط به ايالات پادشاهي در منطقهي بالکان است. اين عقاب دو سر از پرچم امپراتوري بيزانس الهام گرفته شده است. شکل این پرچم اولین بار در سال ۱۹۱۲ میلادی تهیه شده و از ۷ آوریل ۱۹۹۲ پرچم فعلی مورد استفاده قرار میگیرد. شعار ملی آلبانی این است: «تو اي آلباني، به من بزرگواري بخش، به من نام آلبانيايي ببخش».
آلبانی هیچ گاه کشوری مطرح در ورزش فوتبال نبوده است. با اینکه فدراسیون فوتبال و تیم ملی این کشور بهطور رسمی از سال ۱۹۳۰ میلادی آغاز به کار کرده است، ولی جزو تیمهای درجه چندم جهان به شمار میرود. پیش از این آلبانی تنها یک بار در جام ملتهای اروپای ۱۹۶۴ حاضر بوده که به مرحلهی یک شانزدهم نیز رسیده است. آلتین لالا با ۷۹ بازی ملی و اریون بوگدان با ۱۶ گل ملی افتخارآفرینان عقابها هستند. لیگ فوتبال این کشور که با نام سوپر لیگ آلبانی شناخته میشود از سال ۱۹۳۰ و با حضور ۱۴ تیم برگزار میشود که تیم تیرانا با ۲۴ عنوان قهرمانی بهترین تیم باشگاهی آلبانی است.
فکت هاي آلباني
1- مادر ترزا تنها آلبانيايي است که توانسته جايزهي نوبل را از آن خود کند. او سال ۱۹۱۰ ميلادي در Skopje به دنيا آمده که اکنون جزوي از خاک مقدونيه به حساب ميآيد.
2- آلباني، ارمنستان و واتيکان تنها کشورهاي اروپايي هستند که مکدونالد در آنها شعبه ندارد.
3- سال ۱۹۹۵ میلادی رانندگان شهر اشکودرا از پردخت مالیات برای نصب چراغ راهنمایی خودداری کردند. شهر آنها چراغ راهنمایی ندارد!
4- مردم آلباني براي گفتن «خير» سر خود را بالا و پايين ميکنند و براي گفتن «بله» آن را به اطراف تکان ميدهند.
5- تاکنون هيچکدام از ورزشکاران آلبانيتبار موفق به کسب مدال المپيک نشده است.
6- تعداد آلبانياييهاي خارج از اين کشور بيشتر از آلبانيتبارهايي است که داخل خود آلباني زندگي ميکنند!
7- تيرانا را بهعنوان شهر رنگي ميشناسند. ساختمانها و بناهاي رنگارنگ سبب شده اين لقب را براي پايتخت آلباني در نظر بگيرند.
8- تعدادي از اعضاي سازمان مجاهدين خلق پس از خروج از عراق در اين کشور اسکان داده شدند.
.................................
آشنایی با کشورها (145) : لائوس
آشنایی با کشورها (144) : نیجریه
آرشیو مطالب