این آهنگ رو خیلیا خوندن و شاید معروف تریناشون استاد محمدرضا اسحاقی و سیما بینا باشن ولی این ورژنش هم قشنگه و خوب خونده شده
......
متن آهنگ
نماشون شو بیو مه یار نموهه های بانو بانو جانا
چه بلا بر سر مه یار بمو های بانو بانو جانا
تره قسم دمبه ای مرد چپون ها بانو بانو جانا
ته مه یار ندی در این بیابون ها بانو بانو جانا
ای انه بهاره بل بل سر داره دل نینه قراره بانو بانو جانا
...
توسه من بیمه بیمار و دل تنگ ها بانو بانو جانا
توسه من بیمه کهربایی رنگ و بانو بانو جانا
ته مه شیرین مه ته فرهاده کوه کن ها بانو بانو جانا
عشق شیرین زمه فولاد دل سنگ ها بانو بانو جانا
وچه گهره سرا ، تیل تا ساق سر را ، شومه باغ سرا ، بانو بانو جانا
..
من اتا کنه زخم بی دوامه یار بانو بانو جانا
شه تنه زخم جا من آشنامه یار بانوبانو جانا
مجا هی تپه تپه خون کلنه یار بانوبانو جانا
من اتا تیر بخرده چلچلامه یار بانوبانو جانم
ماهِ آسمونه یارِ هم زبونه دلبر مه نشونه بانوبانو جانا
...
ترجمه آهنگ
شب شد یار من نیومد های بانو جان
چه بلایی بر سر یار من اومده
تو را قسم میدم مرد چوپون
تو یار من تو این بیابون ها ندیدی
فصل بهار بلبل بر درخت است بانو جان کجایی
...
شدم بیمار دلتنگ بانو جان
از دوریات، رنگم کهربایی (زرد) شده است
تو مثل شیرین هستی من مثل فرهاد کوهکن هستم
به عشق تو پولاد بر سنگ میزنم
کودکم در گهواره است ، گل و لای تا ساق هایم را فراگرفته و تا آن سر باغ می روم بانو، بانو جانم
...
من یک زخم کهنه بی درمان هستم بانوجان
من با زخم تنم آشنا هستم بانوجان
از (بدن) من قطره قطره خون میریزه بانو جان
من یه پرستوی تیرخورده هستم بانوجان
ماهِ آسمون و یار هم زبانِ من دلبریه که نشان کرده ی من هست