بلا کیس یکی از عجیب ترین قاتلین سریالی تاریخ است که در زمان خود و با وجود عدم حضور ارگانهای مدرن در دستگیری قاتلین سریالی وحشتی عظیم را در اروپای جنگ زده ایجاد کرد. با سایت علوم اسپاینس همراه شوید.
دوران کودکی
بلا کیس در تاریخ نامشخصی در سال 1877 در امپراطوری مجارستان متولد شد و اطلاعات دقیقی از دوران کودکی او در دست نیست با اینحال بر اساس بررسی ها مشخص است که بلا کیس از پدری بنام “جانوس” و مادری بنام “ورونا” متولد شده و در اواخر قرن نوزدهم برای زندگی به شهری بنام “چینکوتا” در نزدیکی بوداپست رفته و مشغول بشغل آهنکوبی و آهنگری شد با اینحال نکات بسیار خاصی درمورد بلا کیس وجود دارد که امروزه به تایید رسیده اند.
بر اساس بررسی ها بلا کیس مانند تعداد معدودی از قاتلین سریالی با وجود اینکه به مدرسه نرفته بود علاقه ی بسیاری به کتاب خواندن داشت و در کافه های شهر به راحتی با افرادی از سطح تحصیلاتی بسیار بالاتر به بحث میپرداخته و به طور کلی شخصیتی کاملا مدرن و محقق داشته.
در کنار این مسائل امروزه مشخص شده است که او علاقه ی بسیاری به فرقه های عجیب و غریبی که در آن زمان به شدت در اروپا رواج داشتند داشته و در تعدادی از آنها نیز شرکت میکرده و در نهایت بزرگترین علاقه ی او زنان بودند چراکه بلا کیس با وجود قدی بلند، موهایی بلوند و چشمانی به رنگ آبی روشن به طور کلی به عنوان فردی خوش چهره برای زنان تلقی میشد.
انگیزه و محرک برای قتل ها
بلا کیس دو مرتبه ازدواج کرد که اولین ازدواج او با زنی بنام “جولیا پشادیک” بود و در نهایت تنها پس از یک سال از او جدا شد و مدتی بعد با زن دیگری بنام “مری” ازدواج کرد و بنظر میرسد مری عامل اصلی تبدیل شدن بلا کیس به یک قاتل بود چراکه او با مردان دیگری نیز رابطه داشت و بلا کیس به سرعت متوجه این موضوع شد و در نهایت یک روز متوجه فرار همسرش به همراه مرد دیگری از خانه شد.
پس از فرار همسرش او پیرزنی بنام خانم “ژکوبک” را برای امور منزل استخدام کرده و تا پیش از آغاز جنگ جهانی اول با زنان زیادی رابطه داشت و پس از مدتی شروع به آوردن بشکه های بزرگی به خانه ی خود کرد و زمانی که این موضوع کنجکاوی همسایه ها و پلیس را جلب کرد پاسخ او این بود که میخواهد برای جنگ پیش رو سوخت ذخیره کند چراکه قطعا همگی با کاهش سوخت روبرو خواهند شد.

بلا کیس
پس از آغاز جنگ جهانی اول بلا کیس به عضویت ارتش درآمده و به جبهه اعزام شد و خانه ی او به طور کامل در اختیار و مراقبت خدمتکارش خانم ژاکوبک قرار گرفت با اینحال در سال 1916 و دو سال پس از آغاز جنگ و زمانی که گروهی از نیروهای نظامی درحال عبور از درون شهر چینکوتا بودند شایعاتی مبنی بر وجود دهها بشکه ی سوخت در خانه ی فردی بنام بلا کیس منتشر شد و با توجه به کمیاب شدن سوخت نیروهای نظامی بلافاصله عازم منزل او شدند و با وجود مخالفت خانم ژاکوبک برای ورود آنها به منزل نیروهای نظامی در زیرزمین خانه ی بلا کیس 8 بشکه ی بزرگ را یافتند و برای بررسی محتویات بشکه ها یکی از آنها را سوراخ کردند و در این زمان بود که بوی بسیار شدیدی در محیط پیچید تا آغازی بر یکی از مخوف و بدترین پرونده های قاتلین سریالی در اروپای آن زمان باشد.
پس از شکستن یکی از بشکه ها مشخص شد که بشکه پر از الکل بوده و جسد زنی خفه شده نیز درون آن قرار دارد که با توجه به اینکه سر مقتول بالاتر از سطح الکل قرار گرفته بود دچار فساد گردیده بود.
نیروهای وحشت زده ی ارتش به سرعت پایتخت را از این جریان مطلع کردند و کارگاه “کارلوی نگی” به عنوان مسئول پرونده انتخاب شد. کارلوی نگی به سرعت به بازجویی از خدمتکار خانه و بررسی منزل بلا کیس پرداخت و مشخص شد که در هر 8 بشکه ی پر از الکل زیرزمین جسد زنانی خفه شده قرار دارد و در ادامه ی بررسی ها و در حیاط پشت خانه جسد 16 زن و یک مرد که همگی در بشکه هایی پر از الکل قرار گرفته و دفن شده بودند کشف شد تا وحشتی عظیم سراسر مجارستان را در بربگیرد.
کارگاه نگی بلافاصله ارتش را از جنایات انجام شده بوسیله ی بلا کیس مطلع کرده و دستور دستگیری او را صادر کرد و در این زمان در بازجویی هایش مشخص شد که خانم ژاکوبک واقعا خبری از قتلها نداشته و او همچنین مکان اتاقی مخفی را که بلا کیس از او خواسته نه خودش به آن وارد شود و نه اجازه ی ورود کس دیگری را به آن بدهد به نیروهای پلیس نشان داد.
کارگاه نگی در این اتاق کتاب های بسیاری درمورد فرقه های عجیب و غریب و همچنین روشهایی از خفه کردن انسان ها را یافت و در کنار این کتاب ها صدها نامه ی عاشقانه کشف شد که پس از بررسی ها مشخص شد بلاکیس با حداقل 74 زن از نقاط مختلف مجارستان تبادل نامه داشته و در این نامه ها مدعی بوده که فردی ثروتمند است که در جستجوی همسری مناسب میباشد.
در ادامه ی این تحقیقات همچنین معلوم شد که دو نفر از این زنان در دادگاه از بلا کیس شکایت کرده بودند با اینحال احتمالا بلا کیس آنها را مجبور کرد بود با نوشتن نامه ای شکایت خود را پس بگیرند و در نهایت آنها را به قتل رسانده بود، در میان اجساد کشف شده از حیاط جسد یک مرد نیز کشف شد که پس از بررسی ها مشخص شد که یکی از این زنان همسر دوم بلا کیس مری و مرد مقتول همان مردی بوده که مری با او رابطه داشته.
مخوف ترین نکته ی قتلهای بلا کیس این بود که احتمالا هدف از او قرار دادن جسد قربانیانش درون الکل این بوده که او میخواسته از خون آنها مصرف کند چراکه تعدادی از اجساد از ناحیه ی گردن به طور کامل از خون تخلیه شده بودند و در نهایت این کشف ترسناک موجب شد که بلا کیس لقب “خونآشام” را بگیرد، اینکه این کار از فانتزی های ذهنی او بوده یا جزئی از اعمال یک فرقه ی مذهبی همچنان نامشخص است.

خونآشام فراری، بلا کیس
جستجوها
کارگاه نگی به شکل غم انگیزی باقی عمر خود را صرف دستگیری بلا کیس کرد. در 4 اکتبر 1916 در تماسی از یکی از بیمارستان های صربستان مشخص شد که بلا کیس در جبهه زخمی شده و در بیمارستان بستری است. نگی به سرعت خود را به بیمارستان رساند اما کیس به شکل نامشخصی متوجه این موضوع شده بود و جسد یک سرباز مرده را در تخت خود قرار داده و فرار کرده بود، این آخرین باری بود که بلا کیس زنده دیده شد.
در طولیان سالیان دراز پس از پایان جنگ گزارشات بسیاری از مشاهده ی بلا کیس از ترکیه تا لندن و نیویورک منتشر شد و بسیاری از نیروهای پلیس مجارستان برای دستگیری او به کشورهای مختلفی سفر کردند با اینحال هرگز موفق به دستگیری او نشدند و درنهایت کارگاه نگی در حالی از دنیا رفت که میدانست یکی از بزرگترین قاتلین سریالی تاریخ اروپا همچنان آزاد است.
خونآشام مجارستان هرگز دستگیر نشد و جسد 24 نفر در خانه ی او پیدا شد با اینحال بسیاری معتقدند تعداد واقعی قتل های او بسیار بیشتر از این تعداد است چراکه در آن زمان نیروهای پلیس و ارگان های جنایی ساختار امروزی را نداشتند و پس از مدتی جستجوهای دقیق برای تحقیق درمورد زندگی و گذشته ی کیس به طور کامل متوقف شد.
منبع: wikipedia
allthatsinteresting
لینک منبع