اختصاصی طرفداری- برای گفتگو با رضا عنایتی، به تمرین باشگاه هوادار (سرخپوشان پاکدشت سابق) رفتیم. رضا عنایتی، آقای گل تاریخ لیگ برتر فوتبال ایران مقابل دوربین رسانه طرفداری قرار گرفت. گفتگوی سامان خدائی با رضا عنایتی را می بینید و می خوانید.
در ابتدا اگر می خواهید به مخاطبین عرض سلام کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و احترام خدمت شما و آن هایی که این گفتگو را می خوانند دارم. امیدوارم که همه سلامت باشند و از شر ویروس کرونا رها شویم. در خدمتتان هستم.
شاید زمانی که شما گلزن اول استقلال بودید، کسی فکر نمی کرد روزی سرمربی سرخپوشان پاکدشت شوید. در این خصوص بگویید.
دنیای حرفه ای همین است. البته اسم سرخپوشان پاکدشت از قبل بوده و طبق فعل و انفعالاتی که از قبل انجام شده قرار است با نام "هوادار" در مسابقات ظاهر شود. امیدوارم که بتوانیم با این تیم شرایط جدیدی را تجربه کنیم.
خیلی به دنبال این بودید که اسم باشگاه تغییر کند. حتی به دنبال انتخاب نام ابومسلم بودید.
گزینه های زیادی برای تغییر نام داشتیم. در نهایت با صحبت و مشورت با دوستان تصمیم گرفتیم که نام تیم را هوادار بگذاریم. بر این عقیده هستم که تنها قشری که همیشه پای سختی های فوتبال هستند، هواداران بوده اند و ما متاسفانه هیچ گاه نتوانستیم امکاناتی برای آن ها فراهم کنیم. به هر حال به پاس حمایتی که هواداران از باشگاه ما می کنند تصمیم گرفتیم با تغییر نام باشگاه از آن ها قدرشناسی کنیم.
بله نام ابومسلم نیز جزو گزینه ها بود. به هرحال مشکلاتی وجود داشت که نمی خواهم به آن ها ورود کنم ولی امیدوارم اسمی که اکنون انتخاب کردیم در آینده به یک برند خوب تبدیل شود.
وقتی نام رضا عنایتی شنیده می شود همه یاد آقای گلی لیگ می افتند. نظرتان در این خصوص چیست؟ آیا آخرین گلی که در دوران حرفه ای تان به ثمر رساندید را به یاد می آورید؟ اولین گل چطور؟
آخرین گل حرفه ای ام در بازی استقلال و ملوان در بندر انزلی به ثمر رسید. چهار الی پنج هفته پس از آن مسابقات لیگ به پایان رسید و من نیز از فوتبال خداحافظی کردم. بنابراین این گل برایم بسیار خاطره انگیز بود. اولین گل حرفه ای ام برابر سایپا بود. البته این اولین گل حرفه ای در لیگ برتر بود که در برابر سایپا سه بر یک پیروز شدیم که من در آن مسابقه دو گل به ثمر رساندم. در آن مسابقه بهزاد غلامپور در درون دروازه قرار داشت که هم اکنون مربی دروازه بان های استقلال است.
از میان گل ها کدام یک از گل هایتان را به عنوان بهترین انتخاب می کنید؟
برای یک مهاجم هیچ گاه یک گل بهترین نیست و همیشه گل هایی که می زند بهترین هستند. برای من نیز همه گل هایم بهترین بودند زیرا با زدن هر گل برای هم تیمی ها، هواداران و برای خودت شادی و شادابی به ارمغان می آورید. به نظرم یک مهاجم هیچ گاه نباید بهترین گلش را انتخاب کند زیرا همه گل ها به اندازه خود خوشحال کننده هستند. گل زدن نیز حال و هوا و جذابیت خاص خود را دارد. شاید برای هواداران برخی گل ها حساسیت بیشتری داشته باشند ولی برای مهاجمان هیچ فرقی نمی کند و من همه گل های خود را دوست دارم.
می دانیم که فرزندان شما نیز وارد فوتبال شده اند. در این خصوص بگویید.
بله من 4 پسر دارم. پسر بزرگم در تیم جوانان استقلال حضور دارد و امسال به عضویت تیم امیدهای استقلال در خواهد آمد. برایش آرزوی موفقیت می کنم. 3 پسر دیگرم نیز فوتبال بازی می کنند.
پس اکنون می توانیم یک تیم فوتسال متشکل از عناینی ها داشته باشیم.
بله هم اکنون چنین تیمی را نیز داریم و از این بابت بسیار خوشحالم.
آن صحبتی که در برنامه نود در خصوص این که دوست دارید برای بارسلونا مربیگری کنید، جنجال ساز شد. جریان آن چه بود؟
البته جنجال ساز نبود. من خودم آن ویدیو را هنوز نگاه می کنم و هر زمان که مقداری دلم می گیرد مجددا آن را تماشا می کنم. به نظرم آن ویدیو بسیار جذاب بود. البته خبرنگار آن شوخی را جدی گرفت و برای من نیز آن خبر بسیار غافل گیر کننده بود چون که هموطنانم با دیدن آن ویدیو کیف کردند. مطمئنم همه کسانی که آن ویدئو را دیدند مانند خودم دیدن آن ویدئو برایشان لذت بخش بود.
در دوران نوجوانی شما بیشتر شیطنت می کردید یا پسرانتان؟
من شیطنت می کردم ولی فرزندان دو قلویم خیلی بیشتر از من شیطنت می کنند. من بچه ای کاری بودم که از سنین کم، دست فروشی می کردم. دوقلو هایم هم بسیار فوتبالی هستند و هم بسیار اذیت می کنند.
مهمترین تفاوت شما با نسل جوان فعلی چیست؟
امیدوارم به نسل فعلی برنخورد ولی در نسل ما پول به معنای همه چیز نبود. رفاقت، موفقیت در کار و چیزهای دیگری برای ما نسبت به پول در اولویت قرار داشتند. در حال حاضر این مسائل کم رنگ شده و پول شرایط را عوض کرده است. شما می بینید تعصبات کمتر شده و بازیکنان به راحتی از تیمی به تیم دیگر جا به جا می شوند و این یک نقطه ضعف در فوتبال ما است. ریشه این مسئله در آن است که پول ها به درستی خرج نمی شوند. یعنی نمی دانیم از چه راهی به کجا داریم خرج می کنیم. همین باعث شده که تعصبات کمتر شود.
دوره اوج شما در فوتبال، دوره ای طولانی بود و در این بین با مربیان زیادی کار کردید. بهترین مربی که با آن کار کردید چه کسی بوده است؟
انصافا همه مربیانی که با آن ها کار کردم، مربیان خوب و با دانشی بودند. اگر بخواهم یکی را از میان آن ها جدا کنم فکر می کنم در حق بقیه اجحاف خواهد شد. همه مربیانی که با من کار کردند، در موفقیتم سهم داشتند. با وجود این که من دیر به فوتبال معرفی شدم ولی سخت تلاش کردم و در این ورزش ماندم. پس برای همه مربیانی که با آن ها کار کردم ارزش قائلم و برایشان آرزوی موفقیت می کنم. نمی توان گفت یکی نسبت به دیگری بهتر بوده است زیرا هر کدام تحت شرایطی به من چیزهایی آموختند و من نیز از آن ها استفاده کردم.
بهتر است سوال را به گونه ای دیگر مطرح کنم. کدام مربی بیشترین تاثیر را روی شما داشته است؟
اولین مربی من استاد فکری بود که در لیگ دو خراسان زیر نظرشان کار می کردم. خدا او را بیامرزد زیرا راه و رسم فوتبال بازی کردن را به من نشان داد. ما مرتبا با یکدیگر صحبت می کردیم. نصیحت هایی که استاد فکری به من کردند همیشه جلوی چشم هایم بود. فکر می کنم شما در مسیری که قرار می گیرید همیشه برداشتن قدم اول بسیار مهم است و فکر می کنم خوش شانس بوده ام که با استاد فکری کار کردم و چیزهای زیادی از او آموختم.
فعالیت شما در دوره مربیگری بیشتر شبیه به کدام مربی است که با آن ها کار کردید؟
من اصلا دوست ندارم شبیه کسی باشم زیرا انسان همیشه باید دنبال چیزهای جدید باشد. کسانی که یک سبک در فوتبال ایجاد می کنند این گونه نیست که از جهان دیگری آمده باشند و برای خودشان سبک سازی کرده اند. من نیز سعی می کنم آن چیز که به ذهنم می رسد را پیاده کنم. البته از دیدن فوتبال ها الگو برداری کرده و مطالعه نیز می کنم ولی سعی می کنم چیزی که به نظر خودم درست است پیاده کنم. در عین حال از تجربیات دیگران نیز استفاده می کنم.
تیم ملی کشورمان در سال 2006 به جام جهانی رفت. در آن زمان شما جزو گلزنان برتر ایران بودید. با وجود این که شما به جام جهانی رفتید ولی به نظر می رسید برانکو شما را به زور به این رقابت ها برده است. نظرتان چیست؟
فکر نمی کنم برانکو با من مشکلی داشت. در آن سال ها ما یکی دو جین بازیکن فوق العاده داشتیم که بسیاری از آن ها لژیونر بودند. هم پستی من نیز در آن زمان علی دایی بود که یکی از نام آور ترین فوتبالیست ها در آسیا و در کل دنیا بود و من افتخار می کنم که ذخیره او بوده ام. به هر حال شرایط مهیا نبود که برای تیم ملی بازی کنم. البته می توانستم بازی های بیشتری انجام دهم ولی گذشته ها گذشته و من رو به آینده نگاه می کنم. آدمی مثبت اندیش هستم و افتخار می کنم ذخیره علی دایی بودم.
در آن زمان بسیاری می گفتند برانکو با شما خصومت شخصی دارد. آیا یک مربی می تواند با بازیکنان خود خصومت شخصی داشته باشد؟
فکر نمی کنم این گونه باشد. این که یک بازیکن در درون زمین قرار می گیرد نظر شخصی سرمربی بوده و این که کسی نیز بازی نکند بر اساس تصمیم اوست. در آن زمان، آقای دایی هم از لحاظ بدنی آماده بود و هم از لحاظ افتخارات بازیکن بزرگی بود ولی من نیز با شما موافقم که می توانستم بازی های بیشتری برای تیم ملی انجام دهم. زیرا در بهترین شرایط بدنی بودم و بهترین کارایی را در تیم باشگاهی ام داشتم. خودم این حسرت را می خورم که چرا نتوانستم بیشتر از این پیراهن تیم ملی را بپوشم.
اکنون هم دوره های شما می گویند که فوتبال نسبت به گذشته فرق کرده و یک مربی برای این که تیم داشته باشد نیاز به یک اسپانسر دارد. چرا این حرف ها را می گویند؟
متاسفانه فساد در همه امور وجود دارد و فقط مختص فوتبال نیست. در کل من با شما موافقم. ما مربیان و حتی مدیرانی داریم که باج های بدی به لیدرها می دهند. شما می بینید که فوتبال ما سال به سال شرایطش سخت تر می شود زیرا ثبات در هیچ قسمت مدیریتی و کادر فنی آن وجود ندارد. به همین دلیل مدیر مجبور می شود به فلان لیدر باج دهد، مربی مجبور می شود به مدیر باج دهد، بازیکن حرکت هایی می کند که مربی مجبور می شود به بازیکن باج دهد و همه این شرایط با یکدیگر ادغام شده و باعث گردیده فوتبال ما به یک شرایطی برسد که اصلا نرمال نیست. ما باید در خصوص یک سری چیزها اصولی تر فکر کنیم. شما می دانید که تا زمانی که فوتبال خصوصی نشود این مشکلات همچنان پا برجا هستند و بدتر نیز خواهند شد. کافی است به بدهی باشگاه ها نگاه کنید. دلیل این بدهی ها این است که کسی دلش به حال باشگاه ها نمی سوزد. یعنی مدیری در فوتبال می آید که فلان ارگان یا شرکت دولتی پشت اوست و قطعا برای موفقیت او ریخت و پاش های زیادی انجام می دهند. شما اگر بدانید که 100 تومان در جیبتان است، اگر به بازار بروید به همان اندازه خرج خواهید کرد. اما اکنون در فوتبال ما این گونه نیست. بدهی های بزرگی که روی دست باشگاه هاست و شکست های پیاپی در خرید بازیکنان خارجی بی کیفیت به دلیل این است که هیچکس دلش برای باشگاه ها نمی سوزد زیرا از جیب خودشان خرج نمی کنند و همه مخارج از بیت المال یا شرکت های بزرگ است. پس از آن نیز مدیر عوض می شود که این بزرگ ترین و تلخ ترین اتفاق برای یک مدیر ناکارآمد است. سپس مدیر جدیدی می آید که همان رویه مدیر قبلی را پیش می گیرد. متاسفانه این چالشی است فوتبال ما همچنان با آن مواجه است به خصوص در بحث بین المللی که وضعیت بسیار فاجعه ای داریم. در بحث داخلی نیز بازیکنان بی کیفیت با قیمت بالا جذب می شوند که این بسیار ناراحت کننده است. بازیکن خارجی داریم که در فوتبال 10 دقیقه هم بازی نمی کند و خیلی راحت میلیاردها تومان پول دریافت می کند ولی فوتبالیست های قابلی داریم که هیچ گاه در فوتبال به حق خودشان نرسیده اند.
یک مربی وقتی وارد مدیریت می شود نمی تواند روی مسائل فنی تمرکز کند، نظر شما چیست؟
تداخل هست، یک مربی باید تمام تمرکزش روی مسائل فنی باشد.
ایستگاه آخر رضا عنایتی در فوتبال کجا است؟ مربیگری یا مدیریت؟
من به مدیریت هیچ علاقه ای ندارم، من برای مربیگری ساخته شده ام و در کار مدیریت به دلیل احساسی بودنم اصلا موفق نخواهم بود. تمام تلاشم را برای رقم زدن اتفاقاتی خوب با توجه به علمی که بدست آورده ام میکنم.
هدف آخر شما چیست؟
هدف هرچه بزرگ تر باشد بهتر است و به ما گفته اند آرزو های بزرگ داشته باشیم و به آرزو های کوچک راضی نشویم، تا به هدف خود برسیم و تمام تلاشم را برای رسیدن به اهدافم می کنم.
در تمام سال هایی که فوتبال بازی کردید، به نظر شما کدام بازیکن حیف شد و به آنچه استحقاق داشت نرسید؟
در سیستم خراب فوتبال ما بازیکنان زیادی آمدند و زود رفتند. یک نقد هم به دوستان رسانه ای دارم که گاهی یک بازیکن را بیشتر از جنبه وی با یک بازی بزرگ می کنند. خواهش می کنم که اینکار را نکنند، زیرا که کار رسانه بسیار حساس است. من بخواهم اسم ببرم بازیکنان بزرگی بودند که خیلی زود رفتند و یا در جایگاه خود ثابت مانند.
اگر بخواهید اسم ببرید؟
اگر بخواهم بگویم پیام صادقیان بازیکن بسیار خوبی بود و استعداد بالایی داشت که متاسفانه خیلی زود از فوتبال کنار رفت.
با کدام همبازی خود بیشتر هماهنگ بودید؟
با آرش برهانی و سیاوش اکبرپور خیلی هماهنگ بودیم. علیرضا نیکبخت هم بازیکنی بود که شرایط خوبی با او در استقلال داشتیم.
کدام مدافع بیشتر شما را اذیت کرد؟
هیچ مدافعی من را اذیت نکرد. مدافعی ندیدم که من را اذیت کند، زیرا من مهاجم بودم و آن ها باید اذیت می شدند.
یک دوره هم شما مدافع بودید؟
سه بازی یا چهار بازی در دوران حرفه ای خود مدافع بودم. تلخ ترین آن ها بازی با استقلال بود که در دقیقه 20 اخراج شدم و واقعا این اتفاق مرا اذیت کرد زیرا من آدمی نیستم که بخواهم به کسی امتیازی بدهم.
در آن دوره مهاجمی بوده که نخواهید با وی روبه رو شوید؟
نه، من بنا بر شرایط مدافع شدم چون یک بازیکن ما مقابل تراکتور مصدوم شد، آقای مرفاوی گفتند که به دفاع بروم و آنقدر خوب بودم که بازی بعدی مقابل استقلال هم مدافع بازی کردم.
حسرت بزرگ رضا عنایتی در فوتبال؟
من حسرتی در فوتبال ندارم و به هر چیزی که خواستم رسیدم.
در دوران کرونا لیگ تعطیل شد و پس از آن از بازیکنان برای ادامه رقابت ها تست گرفته شد ، نظر شما در این باره چیست؟
ما در دوران سختی هیچ وقت همدیگر را درک نمی کنیم. در مورد تعطیلی و ادامه لیگ بنابر جایگاه جدولی خود صحبت می کنم اما اینگونه شروع کردن لیگ اصلا منطقی نیست زیرا من نمی توانم کل روز روی بازیکن نظارت داشته باشم و فقط 2 ساعت در اختیار من است. تمام این ها یک شو و نمایش است. هر روز هم نمی توانم تست بگیرم ما نباید با کشورهای خارجی خود را مقایسه کنیم زیرا شرایط آنها متفاوت است، خود مسئولین هم می دانند که این پروتکل ها اجرایی نیست. هیچ تیمی نمی تواند هواپیما شخصی بگیرد یا دو اتوبوس! خود دوستان هم می دانند این اتفاق نشدنی است. ما متاسفانه در گذشت از منافع خود بسیار ضعیف هستیم و هرجایی منافع داشته باشیم روی آن پافشاری می کنیم. امکانش بود تصمیمات بهتری گرفت. به نظر من شروع کردن لیگ به هر قیمتی اصلا منطقی نیست. دوستانی که تصمیم گیرنده هستند برای مربی و بازیکن و مدیر دلیل قانع کننده بیاورند که برگزاری لیگ منطقی است. من همین الان تست گرفته ام اما دیگر خبر ندارم که بازیکن من کجاست. الان بازیکن من رفته است، بیرون از باشگاه کرونا بگیرد از کجا خبردار شوم؟ این یک نوع نمایشی است که در آن بازی می کنیم، از منِ مربی، از بازیکنان تا کادر، می شد منطقی تر تصمیم گرفت.
اگر لیگ نیمه تمام می ماند موافق تعیین قهرمانی بودید؟
من رضا عنایتی هستم و مربی تیم خود هستم، کسانی که برای این کار حقوق می گیرند باید تصمیم بگیرند.
اما برخی ها می گویند خود فوتبالی ها باید تصمیم بگیرندو مدیران غیرفوتبالی نباید برای فوتبالی ها تصمیم بگیرند، نظر شما چیست؟
این ضعف بزرگی است و باید کار را بدست کسانی بدهند که متخصص هستند، فوتبال ما در 12 سال اخیر به شدت روبه پسرفت بوده است. ما هیچ برنامه ای نداریم. تیم های پایه را جزو فوتبال حساب نمی کنیم، باشگاه های ما هیچ اقدامی برای فوتبال پایه نمی کنند، اگر استعدادهای خودکفا، بازیکنانی که یکباره رشد می کنند می شوند علی کریمی و فرهاد مجیدی و ناصر خان حجازی را نداشتیم، وضعیت فوتبال مان از این بدتر بود. پشتوانه یک باشگاه جوانانش هستند که شرایط برای آن ها مهیا نیست. من امیدوارم اساسنامه جدید باعث شود فوتبالی ها به میدان بیایند، ما چرا نباید رئیس فدراسیون فوتبالی داشته باشیم؟ امثال علی دایی بسیار راحت تر از خیلی ها توانایی اداره این فوتبال را دارند. با پهن های خیلی خوب، با احترامی که در آسیا و دنیا دارند. برای یک بار شده حواس مان به هوادار و فوتبالی ها باشد، دلمان برای آن ها بسوزد.
تیم ایران از کی روش و ویلموتس به اسکوچیچ رسید، نظر شما در مورد آینده تیم ملی چیست؟
من نمی توانم آینده را پیش بینی کنم، ولی آنچه که می بینیم این است که شرایط فوق سختی را داریم، من خود با کی روش مخالفت هایی داشتم اما وقتی یک مربی آمد و داشت با برنامه کار می کرد، چون ما اصلا برنامه را بلد نبودیم فکر کردیم وی قصد سو استفاده دارد، اما او کلاس خوبی به تیم داده بود. اسکوچیچ بهترین انتخاب در شرایط موجود بود، چون هیچ مربی داخلی جرئت ریسک و تحویل گرفتن تیم ملی را نداشت و اگر خدای نکرده اتفاق بدی بیفتد وی به کشورش باز می گردد.
سخن آخر:
ممنون از لطف شما و همکاران شما که برای مصاحبه آمدید و بهترین ها را برای رسانه طرفداری آرزو می کنم.