مطلب از صفحه اینستاگرامی فوتبالباز به نشانی futballbaz@
مبارک بادت این فوتبال، همایون بادت این پخش زنده/ همین ابتدای کار شروع مجدد فوتبال را تبریک میگویم. تبریک به شما، تبریک به خودم و تبریک به همه!(پیش نیاز: دیدن سریال شمعدونی)
خوشحالی زائدالوصف/ آنقدر از شروع مجدد فوتبال خوشحال بودم که حتی دیدن ورزشگاه خالی، حتی دیدن لیگ برای من کمتر جذاب آلمان و حتی شنیدن گزارشهای محمد سیانکی هم توانایی سرکوب این خوشحالی را نداشتند!
ترس فرانسوی/ بعد از اعلام خبر تعطیلی لیگ فرانسه، ترسی وجودم را فرا گرفت که نکند سایر لیگها هم تصمیمی به نظر من چنین سادهانگارانه بگیرند و ما بمانیم و حوضمان.
قصه تلخ عادت/ به نظرم عادت کردن قصهی غریبی است. ما آدمها نشان دادهایم که به هر شرایطی چه خوب چه بد عادت میکنیم، گویی همواره همانطور که بوده زندگی میکردهایم. تا چند وقت پیش، زندگی بدون فوتبال برایمان هیجان سابق را نداشت اما بعد از گذشت بیش از دوماه، کمکم به سرگرمیهای دیگری جز فوتبال داشتیم عادت میکردیم. دارن هاردی در کتاب «آغاز جهش» میگوید ما انسانها مخلوق عادتهایمان هستیم؛ عادتها همچون اسبهایی هستند که چهارنعل میتازند و ما سوار بر آنها نمیدانیم به کدام سمت روانه میشویم.
نظر شخصی/ کاری به نتیجهایی که از عادت حاصل میشود ندارم؛ فقط این را میدانم که حداقل، عادت کردن به شرایط سخت، از درد و رنج تحمل این شرایط خواهد کاست.
پیش از طلوع، پس از کرونا/ نمیدانم این شانس را داشتهاید که فیلم زیبای پیش از طلوع یا همان before sunrise را ببینید یا نه. فیلمی رمانتیک و خوشساخت محصول سال ۱۹۹۵، در مورد آشنایی تصادفی و کوتاهمدت جسی و سلین که ما را با لایههای عمیق عواطف انسانی درگیر میکند. اما چرا این هفته یاد این فیلم افتادم؟
آغاز مجدد/ فوتبال در قاره سبز شروع شد. زنگ شروع مجدد فوتبال را آلمانها به صدا در آوردند. فوتبال پساکرونا اما تفاوتهای عمدهایی با آنچه ما از فوتبال در ذهن داشتیم، دارد. مهمترین و البته دردناکترین تفاوت آن، انجام بازیها در سکوت مطلق و بدون حضور تماشاگران است. دیدن ورزشگاههای خالی از شور و غرق در سکوت، من را یاد سکانس پایانی فیلم «پیش از طلوع» انداخت. سکانسی که در آن با طلوع آفتاب، کارگردان فیلم، به ما تمام میزانسنهایی را که جسی و سلین در آن مکانها، در مدتی کمتر از یک روز اوقات خوشی را سپری کرده بودند نشان میداد و ناگهان همهی آن مکانهای دیدنی بدون حضور این دو عاشق و معشوق، چقدر برای ما تهی از عشق میشود. همانقدر که اماکن توریستی، کوچه پسکوچهها، پلها و پیادهروها، کافهها و رستورانها به انسانهای عاشق نیاز دارد، ورزشگاههای فوتبال هم به تماشاگرانش.
سلام بر فوتبال/ بالاخره انتظار به پایان رسید و فوتبال در سطح حرفهایی اروپا شروع شد. چه گزینهایی بهتر از آلمان که به قول مهدی مهدویکیا بازیکن سابق تیم هامبورگ آلمان ، وقتی همه چیز سر جایش باشد فوتبال هم از آنجا شروع میشود.
باز هم ژرمنها/«گری لینهکر» بازیکن سابق انگلستان جملهی معروفی دارد که میگوید فوتبال ورزش سادهایست؛ ۲۲ بازیکن به دنبال توپ میدوند اما در نهایت این آلمانیها هستند که برنده میشوند. رقابت با کرونا هم در ابتدای امر با توجه به اطلاعات چینیها، ساده به نظر میرسید اما این داستان ساده تبدیل به بحرانی فراگیر شد و در نهایت آلمانیها دست کم در اروپا با اتخاذ بهترین عملکرد، در کنترل این بحران نسبت به سایر کشورهای اروپایی موفقتر بودند. زلاتان ابراهیموویچ هم که کمتر از کسی جز خودش تعریف میکند، در این رابطه گفت: «آنها گفتند؛ آنها عمل کردند. مرسی بوندسلیگا!»
واردات مشاور/ کاش هر از گاهی، به جای استخدام مربیان و بازیکنان خارجی، از مدیران خارجی هم کمک میگرفتیم. چه اشکالی دارد که مثلا وینفرد شفر اقتصادی آلمان را هم استخدام میکردیم! یا کارلوس کیروش مدیریتی پرتغال را! قول میدهم بعد از اتمام قراردادهایشان هم نه تنها پولی به آنها بدهکار نمیشدیم بلکه ارزش پولمان بدون حذف چهارصفر به شکل اتوماتیک اصلاح میشد.
فوتبال با اعمال شاقه/ اینکه آلمان رقابتهای خود را از سر گرفته به خودی خود خبر سادهایی به نظر میرسد اما در پس این خبر انبوهی از قوانین و ضوابط بهداشتی نهفته است. با هم گوشهایی از این اقدامات را میبینیم. بازیکنان از یک هفته قبل از شروع مجدد مسابقات در هتلها قرنطینه بودند و دمای بدن آنها مرتب کنترل میشد. به جای استفاده از یک اتوبوس، از چندین دستگاه اتوبوس برای جابجایی بازیکنان و کادر فنی استفاده میشد. در طول جابجایی هم مجبور به استفاده از ماسک بودند. کنترل دمای بدن همه افرادی که باید در استادیوم حاضر باشند. همچنین پیش از بازی و بعد از بازی تمام وسایل و تجهیزات مورد استفاده در یک بازی فوتبال از توپ فوتبال تا وسایل رختکن ضدعفونی میشوند. رعایت فاصله اجتماعی بین بازیکنان روی نیمکت و استفاده اجباری آنها از ماسک (البته به جز سرمربیان)
بوندسلیگای بتا!/ اگر با دنیای فناوری سروکار داشته باشید حتما اصطلاح نسخهی بتا را شنیدهاید. این نسخه بدان معنی است که برنامهایی بهشکل کامل توسعه داده شده، اما هنوز به طور کامل تست نشده است. این نسخه، نسخهای نزدیک به نسخهی نهایی است. میتوان آنچه در بازیهای این هفته بوندسلیگا را دیدیم نسخهی بتایی از فوتبال پساکرونا بدانیم. خاویر تباس رئیس لالیگای اسپانیا هم بوندسلیگا را الگویی دانسته که سایرین هم باید از آن تبعیت کنند.
فاصلهگذاری امتیازی/ سه تیم بالای جدول یعنی بایرنمونیخ، دورتموند و گلادباخ بازیهای خود را بردند و بدین ترتیب بایرن فاصلهگذاری امتیازی خود را با دورتموند حفظ کرد.
بدترین بایرن بهتر از بهترین رقبا/ بایرنمونیخ در فصلی که مربی خود را به دلیل نتایج ضعیف اخراج میکند و تا همین هفته در ۸ بازی از کسب برد عاجز میماند، باز هم در صدر است. مونیخیها در ۸ هفته باقی مانده با دو رقیب اصلی خود یعنی دورتموند و گلادباخ بازی دارند و احتمالا نتایج این رقابتها تعیینکننده قهرمان این فصل خواهد بود.
غیرقابلمهارها/ کسی جلودار لواندوفسکی و هالند نیست. لواندوفسکی برای ۵امین فصل متوالی به رکورد بیش از ۴۰ گل در یک فصل رسید. در شمارههای قبل و بررسی بهترین مهاجمان شماره ۹ دنیا، نظر خود را گفته بودم و باز هم تکرار میکنم که بهترین شماره ۹ دنیا بین بازیکنان حال حاضر دنیا لواندوفسکی است. اگر قرار به شروع مجدد فوتبال اروپا بعد از کرونا بود شایستهترین گزینه برای زننده اولین گل پساکرونایی کسی نبود جز ارلینگ هالند نروژی بازیکن دورتموند که همینطور هم شد.
برداشت آزاد/ فوتبال چون درخت تناوری بود که به فکر خستگیهای فوتبالیها بود، خیلیها با تبر و شمشیر زدند، آخرین ضربه را هم محکمتر زدند اما فوتبال ماند و دوباره شروع شد.
کلام آخر/ بعد از این شماره، میخواهم یکبار دیگر فیلم پیش از طلوع را ببینم. به شما هم پیشنهاد میکنم حتما ببینید. تمام!