وی ابتدا در سال 2008 به تیم اصلی استودیانتس ده لا پلاتا راه پیدا کرد و فصل پس از آن توانست زیر نظر آلخاندرو سابهیا شکوفا شود. وی به عنوان یک مدافع وسط بازیکن مستعدی مینمود. روخو در تیمی که نزدیک بود بارسلونا را در فینال جام باشگاههای جهان 2009 شکست دهد حاضر بود و به عنوان یار ذخیره در اواخر بازی به میدان آمد و در دسامبر 2010 به اسپارتاک مسکو منتقل شد.
خلاصه کردن دوران حضور او در روسیه حتی برای کسانی که این لیگ را دنبال نکردند نیز ساده است، چرا که او نتوانست با فوتبال این کشور تطبیق پیدا کند و فقط 23 بازی کرد. انتقالی در اواسط 2012 به اسپورتینگ لیسبون باعث شد تا او بتواند بیشتر از قبل به طور ثابت به میدان برود.
اما در نیمه اول سال 2014، روخو هنوز هم در سرتاسر آرژانتین مورد انتقاد قرار میگرفت. سابهیا مربی تیم ملی شده بود و به خاطر کمبود گزینه برای پست شماره 3، روخو را به عنوان مدافع چپ خود انتخاب کرد؛ بازیکنی که قبلاً در اولین فصل بازیاش در اسپورتینگ در این پست بازی کرده بود. پیش از آغاز تورنمنت، اغلب افرادی که یادداشتهایی در مورد این مسابقات نوشتند، از او به عنوان پاشنه آشیل تیم نام بردند.
اما اوضاع جور دیگری رقم خورد. او یکشبه خوان پابلو سورین یا سیلویو مارزولینی بعدی نشد، اما روخو آنقدر خوب بود که در ترکیب برتر جام قرار گرفت و نمایشهایش به عنوان مدافع چپ، به سرعت دهان منتقدینش را بست.
مسلماً دیده شدن برای بازیکنی که میخواهد هواداران کشورش را تحت تأثیر قرار دهد، امری بسیار عالی است و احتمالاً ندیده شدن باعث شد تا روخو پیش از آغاز جام جهانی و طی یک سال گذشته مورد انتقاد قرار بگیرد. آرژانتینیها اصولاً علاقهای به تماشای لیگهای خارجی ندارند اما اندکی به لیگهای "بزرگ" اروپایی در انگلستان، اسپانیا، ایتالیا و تا حد کمتری فرانسه و آلمان توجه میکنند.
این لیگها به مراتب از سایرین برتر هستند. اما پرتغال؟ گاهی یک بازی از این لیگ پوشش داده میشود اما این موضوع پیوسته نیست و (مانند سایر لیگهای اروپایی) فقط کانالهای کابلی آن را پوشش میدهند. پس تعجبی ندارد که بسیاری از آرژانتینیها از رشد روخو طی سال پیش بیخبر بودند. اما یک مربی که به اندازه سابهیا از اوضاع آگاه است، از این مورد مستثنی است.
او واقعاً رشد کرد. یکی از متخصصین ESPN FC، اندی براسل، تأکید میکند که روخو "در اولین فصلش در اسپورتینگ [که بدترین فصل تاریخ باشگاه بود] به معنی کلمه فاجعه بود اما در آخرین فصل بسیار خوب ظاهر شد که این امر باعث تعجب همگان شد." یک بلاگر فوتبالی پرتغالی، بن شِیو، افزود: "وقتی رسید انتظار زیادی از او نداشتم اما توانست با مائوریسیو زوج مناسبی تشکیل دهد، اشتباهاتش را به حداقل رساند و در یک خط دفاعی بسیار کمتجربه، عموماً یک رهبر بود."
نکته بسیار مهم برای یونایتد آن است که رشد روخو به هنگام بازیاش به عنوان مدافع میانی رخ داد نه مدافع چپ. قطعاً احتمال آنکه فن خال از او به عنوان یکی از مدافعین میانی در 2-5-3 استفاده کند بسیار زیاد است و حتی خرید گرانقیمت لوک شاو برای پست وینگبک چپ نیز در این موضوع موثر خواهد بود. گزارش شده بود که فن خال به دنبال خرید یک مدافع میانی چپ پا است و پس از آنکه در خرید توماس فرمائلن ناکام ماند، بالأخره توانست به خواسته خود برسد.
پس روخو چه چیزی برای یونایتد به ارمغان خواهد آورد؟ اولین موضوع اعتماد به نفسی است که او به لطف تواناییهای تکنیکی بالایش به هنگام حمل توپ و خروج از خط دفاعی دارد. شاید این مثالی بسیار خاص باشد اما کمتر مدافعی به خارج کردن توپ از محوطه جریمه خودی با یک ضربه رابونا علاقه دارد؛ کاری که روخو طی جام جهانی برابر بوسنی انجام داد.
علاوه بر این، وی سرعت بالایی دارد و این موضوع میتواند بسیار مفید باشد. گاهی جایگیری او ضعیف است اما از آنجایی که به تیمی با دفاعی جوان پیوسته که در حال یادگیری سیستمی جدید است، تواناییهای فیزیکی او میتواند به نجات تیم در شرایط سخت کمک کند.
نکته منفی، خشونت اوست که همیشه نمیتواند کنترلش کند. او بازیکن بیاخلاقی نیست اما گاهی به هنگام تکل زدن بیش از حد هیجانی میشود. اتفاقی نیست که وی تنها بازیکن آرژانتین بود که طی جام جهانی امسال دچار محرومیت شد. در آرژانتین این خصوصیت جوانان را رفع نمیکنند؛ شاید فن خال باید برای رفع این مشکل روخو تلاش کند.
و یک نکته مهم دیگر در مورد خرید روخو وجود دارد: ارتباطش با سرمربی. شاید خوشحالترین روزهای فوتبالی او تحت نظر سابهیا بودهاند (اوایل بازیاش در استودیانتس و اخیراً در آرژانتین). اینکه سابهیا او را میشناسد بسیار در این مورد موثر است اما علاوه بر این، به این خاطر است که سابهیا سیستمی میسازد و به بازیکنانش دستورات دقیقی میدهد تا بهترین بازیشان را نمایش دهند – خصوصیتی که فن خال در آن با سابهیا مشترک است.
آیا روخو نسبت به کریس اسمالینگ، جانی اوانز یا فیل جونز گزینه بهتری محسوب میشود؟ شاید جواب سوال خیر باشد اما نمیتوانیم او را گزینهای ضعیفتر نیز بدانیم و اینجاست که نکته اصلی قرار دارد: اگر یونایتد قرار باشد که با سه مدافع میانی بازی کند، داشتن یک مدافع میانی اضافی کاملاً الزامی است. خرید یک گزینه بهتر از بازیکنان موجود میتواند خوشحال کننده باشد اما از آنجایی که شیاطین در یافتن چنین بازیکنی به مشکل برخوردند، به بازیکنی در سطح گزینههای موجود قناعت کردند، مخصوصاً به خاطر مسائل آمادگی جسمانی بازیکنان کنونی (توانایی او در بازی به عنوان وینگبک نیز ممکن است به درد بخورد). اگر روخو بتواند زیر نظر فن خال شکوفا شود، واقعاً ممکن است تبدیل به خریدی هوشمندانه برای شیاطین سرخ شود.