آفریقای جنوبی با نام رسمی جمهوری آفریقای جنوبی کشوری در جنوب آفریقا و در سواحل دو اقیانوس اطلس و هند است. این کشور سه پایتخت متفاوت دارد: قوهٔ مجریه در پرتوریا، پارلمان در کیپ تاون، و قوهٔ قضائیه در بلوم فونتین مستقر است. پرجمعیتترین شهر جمهوری آفریقای جنوبی شهر بزرگ ژوهانسبورگ است. جمهوری آفریقای جنوبی با کشورهای نامیبیا، بوتسوانا، زیمبابوه، موزامبیک، سوازیلند و لسوتو (کشوری که در سرزمین آفریقای جنوبی محصور شدهاست) هممرز است. جمهوری آفریقای جنوبی به سه دلیل تکاملی متفاوت را نسبت به دیگر کشورهای آفریقایی تجربه کردهاست. اول اینکه مهاجرت از اروپا کمی بعد از اینکه کمپانی هند شرقی هلند ایستگاهی در مکان امروزی کیپ تاون ایجاد کرد، آغاز شد. دومین اهمیت راهبردی آبراه کیپ است که با بسته شدن کانال سوئز در طی جنگ ۶ روزه اهمیت آن بیشتر مسجل شد و مورد سوم این که منابع کانی غنی این منطقه باعث اهمیت بیشتر این کشور در میان کشورهای غربی بخصوص در اواخر سدهٔ نوزدهم شد که بعدها در دوران جنگ سرد اهمیت بیشتری پیدا کرد. به دلیل مهاجرت آفریقای جنوبی از لحاظ نژادی بسیار متنوع است. بزرگترین جمعیتهای دورگه و اروپایی و هندی در آفریقا در این کشور مستقر هستند. سیاهپوستان آفریقای جنوبی کمتر از ۸۰ درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.
درگیریهای نژادی بین اقلیت سفیدپوستان و سیاهپوستان اکثریت در تاریخ و سیاست آفریقای جنوبی نقش مهمی را بازی کردهاست و به دوره تاریخی آپارتاید در آفریقای جنوبی منجر شدهاست که در سال ۱۹۴۸ توسط حزب ملی آفریقای جنوبی تأسیس شد. اگر چه از قبل جداسازی نژادی در این کشور وجود داشت. قوانینی که آپارتاید را تعریف میکردند در سال ۱۹۹۱ به تدریج توسط حزب ملی لغو شدند و این به دلیل درگیریهای خشونتآمیز بود که سبب شامل شدن تحریمهای بینالمللی اقتصادی از سوی جامعهٔ بینالمللی میشد. این منازعات بین اکثریت سیاهپوستان و بسیاری از سفید پوستان، رنگین پوستان و هندیان اتفاق میافتاد. این کشور از معدود کشورهای آفریقایی است که در آن هیچ وقت کودتا نشده و انتخابات منظم در طول یک سده اخیر در آن برگزار شدهاست. با این حال اکثریت سیاهپوستان تا سال ۱۹۹۴ دارای حق رای نبود. این کشور از اعضای بنیانگذار اتحادیه آفریقا است و بزرگترین اقتصاد را در میان اعضای آن دارد. سازمان ملل، اتحادیه کشورهای همسود، سازمان تجارت جهانی، صندوق بینالمللی پول، گروه ۷۷ و گروه ۲۰ از دیگر سازمانهای بینالمللی است که آفریقای جنوبی در آنها عضویت دارد. نظام سیاسی این کشور دمکراسی پارلمانی است اما پست ریاست دولت و ریاست کشور در یک رئیسجمهور منتخب پارلمان ادغام شدهاست. پارلمان این کشور از دو مجلس تشکیل میشود. مجلس علیا با نام شورای ملی استانها و مجلس سفلی با نام مجمع ملی. آفریقای جنوبی ۱۱ زبان رسمی دارد؛ ۹ زبان از زبانهای آفریقایی خانوادهٔ بانتو و دو زبان اروپایی؛ یکی زبان آفریکانس که از هلندی ریشه گرفته و زبان اکثریت سفیدپوستان و دورگههای این کشور است و دیگری زبان انگلیسی که در تجارت و عرصهٔ عمومی استفاده زیادی دارد اما فقط پنجمین زبان پرگویشور در خانههاست. اغلب از آفریقای جنوبی بهعنوان ملت رنگینکمان یاد میکنند، این اصطلاح را اسقف اعظم دسموند توتو خلق کرد و بعدها رئیسجمهور آفریقای جنوبی نلسون ماندلا از آن به عنوان استعارهای برای توصیف پیشرفتهای جدید تنوعات فرهنگی نشات گرفته از ایدئولوژی آپارتاید استفاده کرد. آفریقای جنوبی میزبان جام جهانی ۲۰۱۰ بود و این نخستین بار بود که این تورنمنت در آفریقا برگزار شد.
آفریقای جنوبی دارای تعدادی از قدیمیترین آثار باستانی موجود در قاره آفریقا است. سنگوارههای بسیاری در غارهای استرکفونتین(Strekfontein)، کرومدرای(Kromdraai)و ماکاپانسگات(Makapansgat) وجود دارند که نشان میدهند که جنوبیکپیآسا(Australopithecine) از سه میلیون سال پیش در آنجا حضور داشتهاند. همچنین نمونههای گوناگونی از انسانهای اولیه که شامل انسان ماهر، انسان راستقامت و انسان امروزی یعنی انسان خردمند میشود در آن جا یافت شدهاست. تاریخ نوشتاری آفریقای جنوبی با شرح دریانوردان اروپایی که از راههای بازرگانی هند شرقی میگذشتند آغاز میشود. نخستین دریانورد اروپایی که موفق شد از این آبراه گذر کند، کاوشگر پرتغالی بارتلومیو دیاس در سال ۱۴۸۸ میلادی بود. او هنگام بازگشت به لیسبون مکانی را که کشف کرده بود «دماغه طوفانها» نامید، اما هنری دریانورد، که پشتیبان مالی دیاس بود، نام آن را به «دماغه امید نیک» که اشارهای به راهی برای رسیدن به سرزمین هند بود، تغییر داد.
رخ دادن تعدادی سانحه دریایی که در ساحل آفریقای جنوبی رخ داد، علاوه بر نوشتههای دریانوردان ابتدایی، شرحهای نجات یافتگان سوانح دریایی اولین شرحهای کتبی تاریخ این کشور هستند. دو سده پس از سال ۱۴۸۸ میلادی به بعد تعدادی از گروههای ماهیگیری که شامل دریانوردان پرتغالی میشدند، در ساحل ساکن شدند ولی شرح کتبی از آنها باقی نماندهاست. در سال ۱۶۵۳، جان ون ریسبک به نمایندگی کمپانی هند شرقی هلند محلی برای تهیه خواربار در دماغه امید نیک (آرزوی خوب) تأسیس کرد. در سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی این جمعیت هلندی به آرامی بیشتر شد و سرانجام ساکنین هلندی مردم شوسا واقع در منطقه رودخانه ماهی را دیدند و پس از آن جنگهایی به نام جنگهای مرزی کیپ به دلیل تصاحب زمین و دام شکل گرفت. برای رفع کمبود نیروی کار کیپ از اندونزی، ماداگاسکار و هند بردگانی آورده شدند. علاوه بر این، رهبران دردسر سازی که اغلب از اشراف بودند از مستعمرات هلند به آفریقای جنوبی تبعید شدند. این گروه از بردگان سرانجام جمعیتی را تشکیل دادند که اکنون به عنوان مالاییهای کیپ شناخته میشوند. آنها از سوی استعمارگران اروپایی اغلب دارای مقام اجتماعی بهتری محسوب شدهاند و همچنین صاحب زمین نیز شدند و با توسعه آپارتاید، زمینهای خود را از دست دادند. بسیاری از نوادگان این بردهها که اغلب با ساکنین هلندی ازدواج کردند بعدها با بازماندگان خویخوی به عنوان رنگینپوستان کیپ در یک رده قرار گرفتند. با ادغام بیشتر در بین جمعیت رنگین پوستان کیپ و مردم شوسا و دیگر مردم آفریقای جنوبی حال آنها حدود ۵۰ درصد از کیپ غربی را دربرگرفتهاند.
امپراتوری بریتانیا، دماغه امید نیک را برای مرتبط نمودن راه بر روی هند و استرالیا در سال ۱۷۹۷ فتح نمود. کمپانی هند شرقی هلند ورشکسته شد و بریتانیای کبیر مستعمره کیپ را در سال ۱۸۰۵ به خود اضافه کرد. بریتانیا جنگهای مرزی علیه شوسا را ادامه داد و مرز شرقی را از طریق قلعههایی که در طول رودخانه ماهی ساخته بود و استحکام بخشیدن آن از طریق حمایت از اسکان بریتانیاییها بیشتر به سمت شرق کشانید. به دلیل فشار جوامعی که خواستار لغو بردهداری بودند، مجلس عوام بریتانیا تجارت جهانی برده خود را در سال ۱۸۰۶ و سپس برده داری را در تمامی مستعمرههای خود در سال ۱۸۳۳ لغو کرد. کشف الماس در سال ۱۸۶۷ و طلا در سال ۱۸۸۶ مشوق جدی رشد اقتصادی و مهاجرت گسترده و منجر به تضعیف وضعیت بومیان آفریقایی شد. بوئرها با موفقیت در مقابل دستدرازیهای بریتانیا در طول جنگ اول بوئر (۱۸۸۰ تا ۱۸۸۱) مقاومت کردند و از تاکتیکهایی استفاده کردند که مناسب با شرایط محلی بود. مثلاً بوئرها لباسهای خاکی رنگی میپوشیدند که همرنگ با زمین بود و در حالیکه سربازان بریتانیایی یونیفرمهای رنگ قرمز روشن میپوشیدند که آنها را هدفهای آسانی برای تیراندازان ماهر بوئری میساخت. بریتانیاییها با تعداد نفرات بیشتر و بدون لباسهای قرمز دوباره به جنگ برگشتند و در جنگ دوم بوئر (۱۸۹۹ تا ۱۹۰۲) شرکت کردند. تلاش بوئرها برای اتحاد با آلمانیهای آفریقای جنوب غربی بهانهای دیگر دست بریتانیاییها داد تا کنترل جمهوری بوئر را نهایتاً به دست گیرند.
در جنگ دوم بوئر، بوئرها به شدت مقاومت کردند ولی عاقبت بریتانیا توانست نیروهای آنها را شکست دهد و از تعداد نفرات بیشتر خود و کمکهای خارجی و اردوگاههای کار اجباری و همچنین تاکتیک جنجالبرانگیز زمین سوخته به خوبی استفاده کند. قرارداد ورنیگینگ حاکمیت مطلق بریتانیا بر جماهیر آفریقای جنوبی را تصریح کرد و دولت بریتانیای کبیر موافقت کرد تا بدهی سه میلیون پوندی دولتهای آفریقایی را به که به دلیل جنگ تحمیل شده بود را بپردازد. یکی از مفاد اصلی این قرار داد که جنگ را به اتمام میرساند این بود که سیاهان بجز در مستعمره کیپ، حق رای ندارند. بعد از چهار سال مذاکره اتحادیه آفریقای جنوبی از مستعمره کیپ و استان کوازولوناتال و همچنین جمهوریهای منطقه آرنج فری و ترانسوال در ۳۱ ماه می سال ۱۹۱۰ دقیقاً ۸ سال پس از پایان جنگ دوم بوئر تشکیل شد. این اتحادیه نوعی حکومت سلطنتی بود. در سال ۱۹۳۴ حزب آفریقای جنوبی و حزب ملی آفریقای جنوبی برای تشکیل حزب متحد آفریقای جنوبی و به دنبال آشتی بین آفریقاییها و سفید پوستانِ انگلیسیزبان ادغام شدند؛ ولی اتحادیه به دلیل ورود به جنگ جهانی دوم به عنوان متحد بریتانیا از هم پاشید. حرکتی که حزب ملی به شدت مخالف آن بود.
در سال ۱۹۴۸ حزب ملی آفریقای جنوبی از طریق رایگیری به قدرت رسید و آغاز به انجام یک رشته قوانین مبنی بر جداسازی نژادی که به نام «آپارتاید» شناخته میشود، کرد. این تبعیض در مورد ثروت به دست آمده از صنعتی سازی سریع دهههای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ میلادی نیز به کار رفت. در حالی که اقلیت سفیدپوستان از بالاترین استاندارد زندگی قاره آفریقا، که برابر سطح زندگی در کشورهای غربی جهان اول بود، برخوردار گشته بودند، اکثریت سیاهپوستان از لحاظ هرگونه استانداردی همچون درآمد، تحصیل و حتی ورود به ادارات دولتی مورد تبعیض قرار داشتند. دولت برآمده از آپارتاید، میان یک سیاهپوست، هندی یا رنگینپوست آفریقای جنوبی به مانند مردم کشورهایی همچون غنا و تانزانیا فرقی قائل نبود و با تمامی آنها به عنوان شهروند درجه آخر رفتار میکرد.
آپارتاید نژادی روز به روز در جهان باعث جنجال بیشتر میشد و به تحریمهای خارجی کشورهای غربی و شورش و سرکوبهای داخلی انجامید. از سرکوب شدید توسط دولت متشکل از سفیدپوستان و مقاومت، اعتصاب، راهپیمایی، اعتراض و خرابکاری توسط احزاب ضد آپارتاید بهویژه کنگره ملی آفریقا (ANC) دیر زمانی ادامه یافت. در سال ۱۹۹۰ دولت حزب ملی نخستین گام برای مذاکره کنارهگیری از قدرت را با لغو ممنوعیت کنگره ملی آفریقا و دیگر نهادهای سیاسی چپگرا برداشت و نلسون ماندلا را بعد از ۲۷ سال زندان آزاد کرد. قوانین آپارتاید به تدریج از کتابهای قانون حذف شدند و اولین انتخابات چند نژادی در سال ۱۹۹۴ برگزار شد. حزب ANC با اکثریت آراء پیروز انتخابات شد و از آن زمان تاکنون قدرت را در دست داشتهاست. میلیونها نفر از مردم آفریقای جنوبی که اکثراً سیاهپوست هستند، همچنان در فقر و حاشیه شهرها زندگی میکنند. بسیاری این امر را میراث رژیم آپارتاید میدانند و همچنین بسیاری این فقر را ناشی از ناکامی دولت اخیر در مقابله با موضوعات اجتماعی میدانند. البته دیگر عوامل را از جمله ضعف در قوانین مالی و پولی دولت، برای تضمین تقسیم ثروت و رشد اقتصادی را نیز مقصر میدانند. به هر حال سیاست مسکن ANC در شرایط زندگی بسیاری از طریق تغییر جهت هزینههای مالی و پیشرفت سیستم جمعآوری مالیات بهبود حاصل کردهاست.
آفریقای جنوبی ۲ مجلس دارد: شورای ملی استانها (یا مجلس اعیان) با ۹۰ عضو و مجمع ملی آفریقای جنوبی (یا مجلس عوام) با ۴۰۰ عضو. اعضای مجلس عوام برحسب جمعیت انتخاب میشوند. نصف اعضا از طریق لیست ملی و نصف دیگر از طریق لیست استانها انتخاب میشوند. ۱۰ عضو برای نمایندگی هر استان در شورای انتخابات بدونن توجه به جمعیت آن استان انتخاب میشود. هر دو مجلس هر ۵ سال یک بار برگزار میشود دولت در مجلس عوام تشکیل میشود و رهبر حزب اکثریت در مجلس ملی رئیسجمهور میشود. کنگره ملی آفریقا (ANC) در سیاست آفریقای جنوبی پیشرو است و در آخرین انتخابات عمومی سال ۲۰۰۴ ۶۹٫۷ درصد آراء و ۶۶٫۳ درصد آراء انتخابات شهرداری ۲۰۰۶ را به دست آورد. مهمترین چالش در مقابل ANC حزب متحد دمکراتها است که در انتخابات ۲۰۰۴ و ۲۰۰۶ به ترتیب ۱۲٫۴ و ۱۴٫۸ درصد آرا را به دست آورد. رهبر این حزب تونی لئون است. حزب پیشرو قبلی یعنی حزب ملی جدید که آپارتاید را از طریق سلف خود به وجود آورد از سال ۱۹۹۴ تا بحال همیشه در انتخابات تحقیر شده و سرانجام به انحلال کشیده شد. آنها تصمیم گرفتند تا در ۹ آوریل ۲۰۰۵ با ANC ادغام شوند. دیگر احزاب سیاسی اصلی در مجلس حزب آزادی اینکاتا که نماینده مردم زولو است و دموکراتهای مستقل که به ترتیب ۶٫۹۷ و ۱٫۷ درصد آرا را در انتخابات ۲۰۰۴به دست آوردند. در آفریقای جنوبی، بعد از نلسون ماندلا، تابو امبکی، گالیما موتلانته، جیکوب زوما و سیریل راماپوسا به ریاست جمهوری رسیدند.
هنگامی که آپارتاید در سال ۱۹۹۴ ملغی شد دولت ناچار شد تا بانتوسانهای مستقل و نیمهمستقل قبلی را به ساختار سیاسی آفریقای جنوبی تبدیل کند. به همین دلیل چهار استان قبلی با نامهای استان کیپ، استان کوازولو ناتال، ایالت آرنج فری و ترانس وال کنار گذاشته شدند و ۹ استان دیگر جایگزین آنها شدند. این استانهای جدید از استانهای پیشین کوچکترند که برای تخصیص منابع بیشتر اینطور کوچک در نظر گرفته شدهاند. این ۹ استان به ۵۲ بخش تقسیم میشوند که ۶ تای آنها شهرداری کلانشهرها و ۴۶ تای آنها شهرداری بخشها هستند. ۴۶ بخشداری خود به ۲۳۱ شهرداری تقسیم میشوند. بخشداریها همچنین شامل ۲۰ بخش مدیریتی (که اغلب منطقه حفاظتشده هستند) هستند که مستقیماً توسط بخشداریها اداره میشوند. ۶ شهرداری کلانشهر اعمال بخشها و شهرداریهای محلی را انجام میدهند.
نیروهای مسلح آفریقای جنوبی که به نیروهای دفاعی ملی آفریقای جنوبی (SANDF) معروف هستند در سال ۱۹۹۴به وجود آمدند. قبلاً نام آنها نیروی دفاعی آفریقای جنوبی (SADF) بود و نیروی جدید هم SADF و هم نیروی نظامی سازمانهای مبارز برای آزادی که به (MK) [Umkhonto we sizwe] معروفند ارتش آزادیخواهی مردمی آزانیان (APLA) و نیروهای دفاعی سابق (سرزمین مادری) را دربرمی گیرد. SANDF به چهار شاخه ارتش آفریقای جنوبی نیروی هوایی آفریقای جنوبی نیروی دریایی آفریقای جنوبی و خدمات بهداشتی نظامی آفریقای جنوبی تقسیم میشود. در سالهای اخیر SANDF به عنوان نیروی اصلی حافظ صلح قاره آفریقا تبدیل شده و در عملیاتهای حفظ صلح سازمان ملل در جنگهای داخلی جمهوری دموکراتیک کنگو و بروندی شرکت کردهاست. این ارتش بخشی از نیروهای صلحبان چندملیتی سازمان ملل است. در دهه ۷۰ میلادی آفریقای جنوبی برنامهٔ تولید سلاحهای هستهای خود را آغاز کرد و ممکن است یک آزمایش هستهای با نام واقعه Vela را در سال ۱۹۷۹ در اقیانوس اطلس اجرا کرده باشد اما پس از آن برنامه هستهای خود را کنار گذاشته و پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را در سال ۱۹۹۱ امضاء کرد و زرادخانه کوچک خود را نابود نمود. این کشور تنها کشور آفریقایی است که توانسته سلاح اتمی تولید کند و تا امروز تنها کشوری در دنیاست که داوطلبانه زرادخانه جنگافزار هستهای خود را نابود نمودهاست.
راگبی ۱۵ نفره، فوتبال و کریکت سه ورزش محبوب در این کشور است. راگبی ورزش اول سفیدپوستان اروپاییتبار، فوتبال ورزش اول سیاهان آفریقاییتبار و کریکت محبوبترین ورزش آسیاییهای عمدتاً هندیتبار و سفیدپوستان انگلیسیزبان است. این کشور میزبان جام جهانی هر سه این رشتههای ورزشی [فوتبال (۲۰۱۰)، کریکت (۲۰۰۳ - مشترک با کنیا و زیمبابوه) و راگبی (۱۹۹۵)] بوده و دو قهرمانی در جام جهانی راگبی (۱۹۹۵ در اولین حضور و ۲۰۰۷) و سه بار حضور در نیمهنهایی جام جهانی کریکت (۱۹۹۲، ۱۹۹۹ و ۲۰۰۷) را به دست آوردهاست. هاکی روی چمن، دو و میدانی، مشتزنی، شنا، گلف و موجسواری از دیگر رشتههای ورزشی محبوب در این کشور است.
مقطع ابتدایی ۷ سال نخست آموزش و پرورش این کشور را دارد. در عصر آپارتاید مدارس سیاهان با بودجهٔ ناکافی روزگار سپری میکردند. آفریقای جنوبی دانشگاههای زیاد و همچنین بزرگی دارد. آموزشها به زبان آفریکانس میباشد. این کشور در سالهای ۰۵–۲۰۰۲ میزان ۵٫۴٪ از تولید ناخالص کشور را ویژهٔ آموزش و پرورش خود کرده بود.
آفریقای جنوبی بزرگترین صادرکننده طلا (که معمولاً حدود ۴۰ درصد صادرات آفریقای جنوبی را تشکیل میدهد) در جهان است و دارای ۴۰ درصد از کل ذخائر طلای جهان و ۲۸ درصد از کل تولید طلا در جهان میباشد. این کشور از تولیدکنندگان عمده اورانیوم، سنگ سرمه، پلاتین و زغال سنگ (که سه چهارم نیاز کشور به انرژی را تأمین میکند)، الماس، آلومینیوم و سیلیکات آلومینیوم، پنبه نسوز، کروم، مس، سنگ آهن، سرب، منگز، فسفات، سیلیکوم، نقره، تیتانیوم، روی و غیره میباشد. بخش صنعتی شامل صنایع شیمیایی، غذایی، نساجی، وسایل نقلیه موتوری و مهندسی برق است. کشاورزی و دامداری نیز یک سوم صادرات آفریقای جنوبی را تشکیل میدهد و تولیدات آن شامل میوه، پشم و ذرت است. سطح زندگی در این کشور در قاره آفریقا بالاترین است ولی توزیع آن میان سفید پوستان و غیر سفید پوستان بسیار نابرابر است. انصراف بعضی از سرمایه گذاران خارجی تلاش به سوی خود کفایی را افزایش دادهاست.
آفریقای جنوبی ۱۱ زبان رسمی دارد: زبان آفریکانس انگلیسی هند از لحاظ تعداد زبانها در رتبه اول است و پس از آن آفریقای جنوبی قرار دارد. زبان انگلیسی در سراسر جهان و از جمله آفریقای جنوبی گویشوران زیادی دارد اما پر متکلمترین زبان آفریقای جنوبی بهشمار نمیآید. ۱۱ نام رسمی برای آفریقای جنوبی وجود دارد که به ازای هر زبان یک نام مستقل در نظر گرفته شدهاست. همچنین در این کشور ۹ زبان رسمی آفریقایی وجود دارد: زبان فاناگالو، زبان خوئی، زبان لوبدو، زبان خوسا، زبان ناما زبان دبل شمالی، زبان فوتی زبان نس و زبان اشارهای آفریقای جنوبی. این زبانها گاهی در مقالههای رسمی به کار گرفته میشوند. شهرت آنها و تعداد مکانهای رسمی به کار گرفته میشوند. شهرت آنها و تعداد گویشورانشان کم است. بسیاری از زبانهای غیررسمی قبیلههای سان و خوی خوی شامل لهجههای محلی است که به سمت شمال کشور یعنی نامیبیا و بوتسوانا هم کشیده شدهاند. مردم این کشورها از لحاظ قبیله با بقیه آفریقایی تفاوت دارند و به عنوان جوامع شکارچی معروف هستند. آنها به حاشیه رانده شدهاند. اغلب زبانهای شان در حال تبدیل شدن به زبانهای انقراض یافته است. بسیاری از سفید پوستان آفریقای جنوبی به زبانهای اروپایی مانند پرتغالی (که سیاه پوستان آنگولا و موزامبیک هم به آن سخن میگویند) آلمانی و یونانی صحبت میکنند و بسیاری از آسیاییهای مقیم آفریقای جنوبی و هندیها به زبانهای آسیای جنوبی مانند هندی گوجاراتی و زبان تامیل صحبت میکنند.
به علت تنوع نژادی در کشور آفریقای جنوبی، فرهنگ «واحدی» در این کشور نمیتوان یافت. امروزه تنوع غذایی در این کشور که متأثر از فرهنگهای مختلف حاضر در آن است باعث شده جهانگردان و حتی به سرمایهگذاری در تهیه آن دست بزنند. علاوه بر غذا، موسیقی و رقص هم از نمادهای فرهنگی این کشور هستند. بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۱، مسیحیان ۷۹٫۸ درصد از جمعیت آفریقای جنوبی را تشکیل میدهند. بر اساس این آمار، مسلمانان ۱٫۵ درصد، هندوها ۱٫۲٪، دین سنتی آفریقایی ۰٫۳٪ و یهودیت ۰٫۲ درصد جمعیت این کشورند. همچنین از میان جمعیت این کشور ۱۵٪ هیچ وابستگی مذهبی نداشته، ۰٫۶٪ از سایر ادیان و ۱٫۴٪ نامشخصند.
سبک غذا در آفریقای جنوبی بسیار وابسته به گوشت است و معمولاً در مجالسی با نام " برائی (braai) مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین آفریقای جنوبی یک تولیدکننده قوی مشروب تبدیل شدهاست و برخی از بهترین تاکستانهای جهان در درههای اطراف استلن بوش فرانس چوک پارل باری دال قرار دارند.
موسیقی آفریقای جنوبی نیز بسیار متنوع است. بسیاری از نوزاندگانی که در دوران آپارتاید به زبان انگلیسی یا آفریکانس میخواندهاند سبک منحصر به فردی با نام واتیو (Kwaito) را پدید اوردهاند. از میان این افراد میتوان به برندافاسی اشاره کرد. که با آهنگ “Weekend Special” که به زبان انگلیسی خواند به شهرت رسید. از دیگر خوانندگان معروف میتوان به لیدی اسمیت بلک مامبازو اشاره کرد و همچنین سوتو استرینگ کوارتت که موزیک کلاسیک را به سبک آفریقایی اجرا میکند. خوانندگان سفید پوست و رنگین پوست آفریقایی از سبک آفریقایی سنتی کمتر استفاده میکنند و بیشتر به سبکهای اروپایی مانند گروههای متال غربی (سیثر) تمایل نشان میدهند. موسیقی آفریکانس دارای گونههای مختلفی است مانند استیو هافمیر معاصر و گروه پانک راک فوکوف پلی سیکار . اکثریت جمعیت سیاه پوست این کشور هنوز در مناطق روستایی زندگی میکنند و از زندگی ساده و فقیرانهای برخوردارند. با این وجود موسیقی، و رقص سنتی توسط همین مردم زنده ماندهاست و هر چه سیاه پوستان شهری یا غرب زده میشوند فرهنگ و سنت شان کمرنگ تر میشود. اغلب سیاه پوستان شهرنشین علاوه بر زبان ماروی خود زبان انگلیسی یا آفریکانس صحبت میکنند متکلمان به زبان هایب خویسان که به زبانهای رسمی نیستند بسیار اندک هستند این زبان یکی از هشت زبان به رسمیت شناخته شده در آفریقای جنوبی است عده اندکی از مردم هم به زبانهای در معرض انقراض صحبت میکنند و عمده آنها از قبیله khoi – sau هستند که از موقعیتهای اجتماعی پایینی برخوردار است با این وجود تعدادی از گروههای اقلیت تلاش میکند از زبانهای در حال انقراض بیشتر استفادهکننده و آنها را زنده نگه دارند.
فکت های آفریقای جنوبی
1- به آفریقای جنوبی سرزمین رنگین کمان هم می گویند چون در آن، مردم به چندین زبان مختلف صحبت می کنند و در واقع بیشتر از ۱۱ زبان رسمی در این کشور وجود دارد.
2- این کشور بیست و چهارمین کشور پرجمعیت دنیاست و در آن بیشتر از ۵۵ میلیون نفر زندگی می کنند.
3- بیشتر از نصف منابع طلای دنیا از یک جا می آیند: منطقه ی Witwatersrand در آفریقای جنوبی.
4- جالب است بدانید بعضی از مردمی که در آفریقای جنوبی زندگی می کنند، هنوز از لوازم و ابزاری که در زمانهای دور حدود ۴۴۰۰۰ سال پیش انسانها در غارها استفاده می کردند، استفاده می کنند.
5- به طور قانونی، آفریقای جنوبی ها می توانند به ماشین های خود شعله افکن هایی وصل کنند تا ماشینشان از دستبرد سارقان در امان بماند.
6- شاید ندانید اما در آفریقای جنوبی، گاو یکی از وسایل سنتی و بعضی وقت ها «بایدی» جهیزیه خانم هاست! بنابراین در این کشور برای راحت شدن کار، اپلیکیشنی اندرویدی وجود دارد که تعداد گاوهایی که برای جهیزیه باید خرید را محاسبه می کند.
7- درختی تنومند و بسیار قدیمی و ۶۰۰۰ ساله در آفریقای جنوبی وجود دارد که کافه ای در داخل خود دارد.
8- در سال ۱۹۶۲، سی آی ای (CIA) مکان مخفی شدن نلسون ماندلا را پیدا کرد و به آفریقای جنوبی لو داد که باعث دستگیر شدن نلسون ماندلا و زندانی شدن او به مدت ۲۷ سال شد.
9- تبعیض های نژادی در این کشور از زمان استعمار این کشور زیر سلطه آلمانی ها و بعد بریتانیایی ها شروع شد که در سال ۱۹۴۸ هم به یکی از سیاست های رسمی و قانونی کشور تبدیل شد. این سیاست ها تا سال ۱۹۹۱ ادامه پیدا کرد.
.................................................................
آشنایی با کشورها (73) : تووالو
آشنایی با کشورها (72) : بوسنی و هرزگوین
آرشیو مطالب