طرفداری- مصطفی کارخانه یکی از مربیان والیبال ایران است که سالها در این رشته فعالیت کرده و افتخارات زیادی هم در رده ملی و باشگاهی کسب کرده است. این روزها بحث انتخاب سرمربی تیم ملی والیبال مطرح است.
به گزارش فارس، در این خصوص صحبتهایی را با این مربی باسابقه و پرافتخار انجام دادهایم.
نظرتان در مورد فسخ قرارداد فدراسیون والیبال با ایگور کولاکوویچ چیست؟
ابتدا باید از زحمات ایگور کولاکوویچ تقدیر و تشکر کرد. او حدود 4 سال در تیم ایران بود و در این مدت زحمات زیادی کشید و نمی توان به راحتی از کنار زحمات وی عبور کرد. سطح توقع از والیبال بسیار بالا رفته و تنها کسب نتایج درخشان و مدالهای جهانی مردم را راضی میکند. والیبال یکی از رشتههای موفق به شمار میرود و این فدراسیون میتواند به عنوان الگویی برای سایر رشتهها باشد. موفقیتهای اخیر والیبال حاصل 30 سال مدیریت درست است؛ چندین سال یزدانی خرم در راس کار قرار داشت و سالها بعد هم داورزنی ریاست فدراسیون را برعهده گرفت. اگر والیبال این روزها بین مردم محبوب شده است قطعاً با برنامه بوده و همه چیز طبق یک نظم جلو رفته است. آزمون و خطاهای زیادی در این سالها صورت گرفت تا والیبال به این جایگاه رسید؛ البته از صرف هزینهها، اتحاد، حمایت و همدلی که بین اعضای این رشته بود هم نباید به سادگی عبور کرد. از حالا به بعد تمام این موارد باید 2 برابر شود تا والیبال بتواند در همین مسیر بماند و بالاتر برود. اگر به دنبال حفظ این جایگاه باشیم خیلی از موارد باید در کنار هم قرار بگیرد و این امر ممکن نیست مگر با تلاش مضاعف.
عملکرد مربیان خارجی والیبال در سالهای اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
باید واقعیت را بپذیریم که همه مربیانی که بعد از ولاسکو به ایران آمدند، از نظر کوچینگ دچار مشکلاتی بودند. همه مربیان ایرانی از عملکرد مربیان خارجی بعد از ولاسکو نگرانیهایی داشتند. از موارد کوچک همچون گرفتن وقت استراحت و تعویضها تا انتخاب بازیکنان و ... دچار ضعفهایی بود. بنابراین از حالا به بعد باید از مربی استفاده کنیم که کوچینگ قوی داشته باشد. من فکر میکنم اوج هنر یک مربی در والیبال کوچینگ او است. هر کسی تلاش میکند که علم، دانش و توانایی و تجربه خود را بالا ببرد که سرمربی شود و بتواند قدرت کوچینگ خود را نشان دهد. ما عناوین مختلفی در سالهای اخیر کسب کردیم، اما معتقدم اگر در تورنمنتی هشتم شدیم، با کوچینگ قویتر میتوانستیم ششم شویم. به هر حال باید بپذیریم که والیبال ایران در سالهای اخیر در این بخش با مشکلاتی روبرو بود.
با این حال معتقد هستید که همچنان باید از حضور مربیان خارجی استفاده کرد؟
ایران یا خارجی بودن جایگزین کولاکوویچ زیاد اهمیت ندارد. اگر قرار است از مربی خارجی استفاده شود، حتماً باید از بهترینهای این رشته انتخاب کنیم وگرنه اعتقاد دارم که مربیان داخلی به مراتب از مربیان درجه دوم خارجی بهتر هستند. شاید بهتر باشد پولمان را دور نریزیم. اعتقاد دارم که چند مربی داخلی خوب داریم که توانایی هدایت تیم ملی را دارند. اگر از مربیان درجه یک خارجی استفاده شود بدون شک همه از او حمایت خواهند کرد. این روزها با هر مربی که صحبت میکنیم با اظهارات من موافق است. والیبال ما به جایی رسیده که نیازمند یک مربی بزرگ و تراز اول همچون ولاسکو است که بزرگیاش به والیبال ایران اعتبار بیشتری بدهد. اگر قرار است پایینتر از امثال ولاسکو را به ایران بیاوریم، پیشنهاد میکنم از گزینههای داخلی استفاده شود. تمام قهرمانیهای اخیر والیبال ایران در ردههای پایه توسط مربیان ایرانی به دست آمد. کار در ردههای پایه بسیار سخت است، اما ایرانیها نشان دادند که میتوانند در شرایط سخت هم عملکرد درخشانی داشته باشند، اما ایراداتی هم وجود دارد.
آیا میتوانید به برخی از این ایرادها اشاره کنید؟
متاسفانه در ایران هیچکس، فرد دیگری را قبول ندارد و همه فکر میکنند که بیشتر از بقیه میفهمند. این اتفاق اصلا قشنگ نیست و همه نسبت به هم بدبین هستند و کینه دارند. من اعتقاد دارم که این موارد نقش ترمز را دارد. والیبال ما راه پیش دارد و باید پای خود را از ترمز برداشته و روی پدال گاز بگذاریم تا با سرعت بیشتری حرکت کنیم. همه باید همدل باشند و هر فردی که انتخاب شد باید مورد حمایت قرار بگیرد. باید یاد بگیریم که بجای تخریب، حمایت و کمک کنیم.
مربی آینده تیم ملی چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
در شرایط فعلی سرمربی آینده از نظر اخلاقی و فکری باید سلامت باشد و بازیکنان باید وی را قبول داشته باشند. ضمن اینکه باید وجه اجتماعی داشته و باتجربه باشد. بدون شک تجربه یک شبه کسب نمیشود، بلکه باید آزمون و خطا شده باشد. کسی که تجربه حضور در تیمهای ملی را ندارد شاید سخت باشد که ناگهان به عنوان سرمربی انتخاب شود. سرمربی تیمهای نوجوانان و جوانان هم شانس دارند و آنها هم باید روزی مورد آزمایش قرار بگیرند. تجربه یعنی اینکه یک سرمربی شرایط و روزهای سخت را پشت سر گذاشته باشد. هرکس به این درجه از فهم برسد که اگر روزی برنده شد دلیل آن را بداند و اگر باخت هم بداند که چرا نتیجه را واگذار کرده، یعنی باتجربه است. رزومه مربی آینده باید قابل دفاع باشد ضمن اینکه شور و علاقه مربیگری را هم باید داشته باشد. من نباید بخاطر اسم و جایگاه بلکه بخاطر عشق و علاقه باید هدایت تیم ملی را بپذیریم. فاکتور بعدی هم این است که سرمربی آینده خودش را باور داشته باشد و عقبنشینی نکند. ریسکپذیری، دلسوزی، مسئولیت پذیری، مثبتاندیشی و خوشبینی از جمله مواردی است که اگر بازیکنان این موارد را در وجود هرکسی ببینند شیفته او خواهند شد.
برخی ها روی دانش مربیان ایرانی و قدرت مدیریت آنها بحث می کنند...
علم و دانش هم موضوع بسیار مهمی است. مگر میشود که سرمربی آینده تیم ملی در مدیریت و رهبری یک تیم ضعف داشته باشد؟ ما بازیکنان بزرگی در ترکیب تیم خود داریم و مربی آینده باید بداند که در شرایط سخت چه رفتاری با آنها داشته باشد. به نظر من نگرش و تفکر حرفهای از استعداد هم جلوتر است. اگر کسی دنیایی از استعداد باشد، اما نگرش منفی و غلط داشته باشد به جایی نخواهد رسید. هوشمندی هم باید از خصوصیات سرمربی آینده باشد؛ انسان هوشمند به تصمیمات جمعی احترام میگذارد و خود را تافته جدا بافته نمیداند. آگاهی از سیستم آنالیز و تحلیل آن هم خیلی مهم است. سرمربی آینده باید روابط عمومی قدرتمندی داشته باشد. ما هرچقدر خوب باشیم، بدون روابط عمومی خوب نمی توانیم به هدف برسیم. اگر فردی تحصیلات آکادمیک داشته باشد، بازیکن سابق تیم ملی باشد، زبان انگلیسی را بلد باشد خیلی عالی میشود، اما واقعیت این است که این موارد ربطی به کوچینگ ندارد؛ اینها فرع است و نباید از اصل غافل شد.
چقدر با انتخاب سرمربی ایرانی برای هدایت تیم ملی موافق هستید؟
مربی ایرانی را نباید بسوزانیم. ما مسابقات بزرگی به نام المپیک را در پیش داریم و همه میدانند که چه میدان بزرگی درپیش داریم. نگرانم که مربی ایرانی در شرایطی انتخاب شود که بستر حضور وی آماده نباشد. اول باید بستر آماده شود، دوم باید اعتماد کنیم و سوم هم باید حمایت کنیم. اگر این سه مورد انجام شود، میتوانیم چشممان را ببندیم و پیگیر نتایج درخشان تیم ملی باشیم. اگر هر کدام از این موارد رعایت نشود واقعاً بهتر است که از مربیان داخلی استفاده نکنیم، چراکه ممکن است آنها را برای همیشه بسوزانیم. اگر تیم ملی با مربی ایرانی در هر تورنمنتی نتیجه نگیرد خیلیها با خود فکر میکنند که اگر مربی خارجی در راس کار بود شرایط بهتر میشد. این در حالی است که سالها مربی خارجی را هم مورد آزمایش قرار دادهایم. بعد از ولاسکو اکثر مربیانی که هدایت تیم ملی را برعهده گرفتند از نظر کوچینگ ضعف داشتند. برای مثال ما در یک مسابقه 4 بر صفر از حریف عقب افتادیم و مربی هیچ کاری نکرد تا به وقت استراحت فنی اول رسیدیم؛ هر کاری که یک مربی در این زمان انجام دهد فایدهای ندارد. این موضوعات را مربی ایرانی بهتر درک میکند و چون باهوشتر هستند میتوانند تصمیمات بهتری هم بگیرند. به عنوان مثال با نتیجه 22 بر 20 از حریف عقب هستیم و از وقت استراحت خود استفاده نمیکنیم تا بازی 24 بر 20 میشود. باید بپذیریم که در این امتیاز عملاً کار تمام شده و وقتی مربی در این امتیاز درخواست وقت استراحت میکند بازیکنان با خود میگویند که مربی ضعف دارد و دیگر از مربی حرفشنوی نخواهند داشت.
آیا میتوانید چند گزینه داخلی برای هدایت تیم ملی والیبال ایران نام ببرید؟
عطایی، اکبری، شهنازی، محمدیراد و ترکاشوند به نظرم میتوانند هدایت تیم ملی را برعهده بگیرند، اما باید شرایط را به صورت دقیق بررسی کرد. کسی که با تجربهتر است و موارد گفته شده را داشته باشد، شانس بالاتری خواهد داشت. کسی که تاکنون سرمربی تیم ملی نبوده کارش برای قبول این پست سخت است. این نفراتی که نام بردم لیاقت و شایستگی نشستن روی نیمکت تیم ملی والیبال ایران را دارند.
فکر نمیکنید که کمترین حق کولاکوویچ نشستن روی نیمکت تیم ملی ایران در بازیهای المپیک بود؟
در عالم مربیگری من یک نکته بسیار مهم از کولاکوویچ یاد گرفتم. او بسیار باشخصیت بود که از فاکتورهای مهم مربیگری است. او شاید در کوچینگ ضعفهایی داشت، اما واقعاً شخصیت داشت و در این زمینه خیلی حرفهای بود. به هر حال المپیک به تعویق افتاد و معلوم نیست که المپیک حتماً سال آینده هم برگزار شود. امیدوارم کرونا هرچه زودتر ریشهکن شود تا همه چیز به شرایط ایدهآل برگردد، اما اگر کرونا بماند شاید المپیک دو سال به تعویق بیفتد و آن زمان شاید قشنگ نباشد از کولاکوویچ استفاده کنیم. من تمام قد از مربیان داخلی حمایت میکنم و امیدوارم یکدیگر را تخریب نکرده و به هم احترام بگذاریم. اعتقاد داریم که ما باید در این زمینه از بسکتبالیها الگو بگیریم. در بسکتبال حتی گزارشگر هم هیچ بازیکن یا مربی را تخریب نمیکند، اما ما گزارشگرانی داریم که مربیان را تخریب میکنند. با این شرایط چگونه میتوانیم با خیال راحت سکان هدایت تیم ملی را به دست مربیان ایرانی بسپاریم؟ من اعتقاد دارم مربیان داخلی خیلی بالاتر از مربیان درجه دوی خارجی هستند. ایرانیها در بحث کوچینگ قدرت بالایی دارند و میتوان به آنها اعتماد کرد.
در صحبتهای خود عنوان کردید که تجربه یکی از فاکتورهای مهم برای سرمربی آینده تیم ملی است، اما برخیها اعتقاد دارند که مربیان بزرگی همچون رزنده و آلکنو و ... از ابتدا تجربه مدال المپیک را نداشتند، اما به آنها زمان داده شد تا کسب تجربه کنند و در نهایت هم به هدفشان رسیدند؛ آیا بهتر نیست ما هم به مربیان داخلی خود این فرصت را بدهیم؟
من هم با این موضوع موافق هستم، اما باید بدانیم که حالا فصل نتیجهگیری والیبال ایران است. ما سالهاست بذری را کاشتهایم و حالا باید آن را برداشت کنیم. الان زمان آزمون و خطا نیست و باید به فکر برداشت بود. عطایی، اکبری، شهنازی، محمدیراد و ترکاشوند نفرات بیتجربهای نیستند و میتوانیم به آنها اعتماد کنیم. بدون شک هر کدام از آنها انتخاب شوند همه باید حمایت کنند. هر کسی که در فکر تخریب آنها باشد به والیبال خیانت کرده است، چون این نفرات سرمایههای والیبال ایران هستند.
برخیها پیشنهاد کردهاند که همچون تیم ملی ژاپن یک سرمربی داخلی انتخاب شود و در کنارش یک مربی سطح بالای خارجی بگذاریم؛ نظر شما درمورد سایر اعضای کادر فنی چیست؟
ما در آنالیز واقعاً رشد کردهایم و چهرههای سرشناسی داریم. شاید تنها در بحث تمرین نیازمند یک مربی خوب خارجی باشیم.
کمی درمورد موضوعات باشگاهی صحبت کنیم. سالها بحث حضور تیمهای استقلال و پرسپولیس در لیگ والیبال مطرح بود، حالا سعادتمند به باشگاه استقلال منتقل شده و شما سابقه همکاری با وی را در بانک سرمایه دارید. آیا امکان دارد که با این شرایط شاهد حضور تیم استقلال در لیگ برتر والیبال باشیم؟
سعادتمند از مدیران توانمند و کاربلد ورزش ما است. من با او کار کردهام و دیدهام که به موقع دلسوزی میکند و به موقع هم بهترین تصمیمات را میگیرد. ضمن اینکه از نظر شخصیتی هم جایگاه بالایی دارد. او همیشه سعی میکند که به روز باشد تا بتواند در مدیریت موفق باشد. امیدوارم با حضور سعادتمند اتفاقات خوبی برای باشگاه استقلال رخ دهد. اعتقاد دارم که اگر استقلال و پرسپولیس به لیگ برتر والیبال بیایند تنور والیبال باشگاهی ما هم داغتر میشود.
شما قبلاً مصاحبه کرده و گفته بودید که استقلالی هستید. آیا این موارد ممکن است منجر به حضور تیم استقلال در لیگ برتر والیبال شود؟
شاید بشود؛ با ارادتی که به باشگاه پرسپولیس دارم باید بگویم که من صحبتهایی را با سعادتمند در این خصوص داشتهام، اما همه چیز خام بوده و پخته نشده است. دنبال این هستیم که تنور والیبال را هم مانند فوتبال داغ کنیم. اگر استقلال و پرسپولیس را از لیگ فوتبال بگیریم، دیگر جذاب نخواهد بود. به عنوان فردی که برای والیبال ایران بسیار زحمت کشیدهام از وزیر ورزش خواهش میکنم با حضور تیمهای استقلال و پرسپولیس در لیگ برتر والیبال موافقت کند. من خودم فوتبالی بودهام و در منتخب ارتش ایران با نفراتی همچون حسین فرکی، پرویز مظلومی، علی جباری، غلام فتحآبادی و غفور جهانی بازی کردهام، اما چقدر خوب میشود که این دو تیم به والیبال هم بیایند. این دو باشگاه سرمایههای ورزش ایران هستند و باید از آنها حمایت کنیم.
آیا برای حضور در هیأت رئیسه فدراسیون والیبال هم با شما صحبت شده است؟
بله؛ من در جلسهای که قبل از سال جدید هم تشکیل شد حضور پیدا کردم. هنوز حکمی صادر نشده است، اما در جلسه حاضر بودم. قرار است به کارم در این بخش هم ادامه دهم. در آن جلسه محمدرضا داورزنی، بهنام محمودی، محمود افشاردوست، ناصر میرفخرایی، فریبا محمدیان، میلاد تقوی، علی فتاحی، هوشنگ عشایری، وحید مرادی، مهدی اسلامی به همراه من حضور داشتند. در روزهای آینده موضوع انتخاب سرمربی تیم ملی مشخص خواهد شد تا پس از در هیأت رئیسه به تصویب برسد و ابلاغ شود. من عمرم را در والیبال گذاشتهام و تجربیات زیادی دارم. بالاخره باید این تجربیات را منتقل کنم. من هم ایدهها و حرفهایی برای گفتن دارم.
نظرتان درمورد کارگروهی که برای انتخاب سرمربی تشکیل شده، چیست؟
جا دارد که از چند مربی مطرح هم استفاده شود. قرار است این کارگروه سرمربی تیم ملی را انتخاب کند و قاعدتاً کسی باید در این جلسه حضور پیدا کند که سابقه حضور در تیم ملی را داشته باشد. تمام نفراتی که در این کارگروه حضور دارند قابل احترام و صاحب نظر هستند، اما به نظرم چند مربی هم باید در بین آنها حضور داشته باشد. هرچقدر خرد جمعی ما بهتر شود، خروجی بهتری خواهیم داشت. استفاده از تجربیات دیگران یک هنر است و ما هم باید این هنر را داشته باشیم.