طرفداری- از تیک تاک ساعت می شد فهمید ثانیه های پایانی نیمه نهایی جام جهانی 2006 در حال به پایان رسیدن است و در همین حال، وستفالن اشتادیون در سکوت حیرت انگیز و در میان سر و صدای ایتالیاییها لحظات سختی را سپری می کرد. کشور میزبان آلمان، که هرگز در این ورزشگاه شکست نخورده بود، با گل فوق العاده زیبای فابیو گروسو، شکست خورده وارد دقیقه پایانی بازی شده بود.
توپ پایانی با ارسالی بلند به زمین ایتالیایی ها فرستاده شد تا بلکه یک گل تساوی بخش، بتواند آلمان را از این اتفاق تلخ نجات بدهد. از لبهای آلمانی ها، زمزمه دعای «Hail Mary» به وضوح به گوش می خورد. آن توپ بلند به کسی رسید که با ضربات سر خود، تمام حملات حریف را دفع می کرد. فابیو کاناوارو، خدای محوطه جریمه ایتالیایی ها چنان به دورخیز ایستاد که توپ را به 30 یاردی وسط زمین فرستاد. لوکاس پودولسکی در حالی که نگاهش را به آسمان دوخته بود تا توپ را دریافت کند، ناگهان مقابلش دوباره کاناوارو را دید و در یک چشم بهم زدن، دوباره توپ از مقابلش محو شد.

مدافع یوونتوس با مقاومت بی نظیرش دوباره توپ را ربود و آن را سریعا به فرانچسکو توتی رساند. پاس رو به جلوی فرانچسکو توتی، توپ را به آلبرتو جیلاردینو که در گوشه زمین حرکت می کرد، رساند. جیلاردینو از گوشه چشم دل پیرو را زیر نظر داشت که هوشمندانه در حال حرکت به سمت دروازه بود. در یک لحظه پاس جیلاردینو به فضای خالی و حرکت دل پیرو، فینالیست را مشخص کرد. بردن توپ طلا توسط یک مدافع، کار بسیار بزرگی است. تنها سه نفر از زمان آغاز این جایزه - در سال 1956 - موفق به کسب آن شدهاند. فرانتس بکن باوئر، افسانه و اسطوره آلمان در 1972 و 1976 جایزه را بالای سر برده؛ در حالی که هموطنش ماتیاس سامر توانسته بود در سال 1996 صاحب این جایزه گرانقدر شود. نیمه نهایی در دورتموند، باعث شد نام فابیو کاناوارو در تاریخ به عنوان سومین مدافع صاحب توپ طلا ثبت شود.
عملکرد کاناوارو در وستفالن اشتادیون مطمئنا یکی از بهترین عملکردهای دفاعی فردی در تمام دوران بود. ممکن است اغراق به نظر بیاید اما اهمیت مرحله، محل برگزاری، حریف و بازیکنان رقیب، اهمیت کار را مشخص می کند. ایستادگی و مقاومت کاناوارو در نیمه نهایی، از جنس ایتالیا بود. فابیو نه تنها تیمش را به افتخار بزرگی هدایت کرد، بلکه قهرمان مردمش شد.
کاناوارو در فصل 2005/6 سری آ، 37 بازی برای یوونتوس انجام داد و 4 گل به ثمر رساند؛ آن هم در شرایطی که تیمش با 15 امتیاز اختلاف بر صدر جدول تکیه زده بود. این دومین قهرمانی پیاپی فابیو با «لا Vecchia Signora (بانوی پیر)» بود. آن زمان رسوایی کالچوپولی به اوج رسیده بود. یوونتوس علاوه بر اینکه دو عنوان قبلی لیگ را واگذار کرد، به سری بی تبعید شد. همه در جام جهانی از کالچوپولی خبر داشتند اما تصمیم به سقوط یوونتوس قهرمان به سری بی، درست در روزهای قبل از بازی با آلمان به بیرون درز کرد. واقعا عجیب بود. آتزوری خودش را برای اولین نیمه نهایی جام جهانی پس از 12 سال آماده می کرد و ناگهان این خبر؟ مثل بمب بود.
آماده سازی ایتالیا برای جام جهانی ایده آل نبود اما کاری که کاپیتان کاناوارو انجام داد، در تاریخ بی نظیر بود و می شد به عنوان مورد مثال زدنی از آن نام برد. هنگامی که این تیم برای سرود قبل از مسابقه صف آرایی کرد، هوای آرامش و اعتماد به نفس را می شد حس کرد. این مرد طوری خونسرد بود که انگار خاطراتش با یوونتوس خراب نشده. این مدافع ناپلی، شاید از لحاظ قد چندان شانس نیاورده بود اما سعی می کرد با جنب و جوش و بازی خوانیاش، این نقص را رفع کند.
دقیقه 15 بازی بود که میروسلاو کلوزه توپ را درون محوطه جریمه در موازای مسیر حرکت لوکاس پودولسکی ارسال کرد. پودولسکی با جانلوییجی بوفون تک به تک شده بود اما هنگامی که فکر می کرد خودش است و سنگربان کهنه کار ایتالیا، کاناوارو از نقطه کورش به مانند قطار سریع السیری آمد و با تکلی لحظه آخری، این اعتماد را به جیجی داد که تنها نیست و هوایش را دارد.
این اولین دوئل پودولسکی و کاناوارو بود اما آخرینش نبود. آن ها چندین و چند بار باهم روبرو شدند که تصمیمات صحیح را همواره کاناوارو می گرفت. درست 5 دقیقه بعد از گرفتن اولین فرصت، پودولسکی با یک حرکت خوب سریعا از فضای پشت ماتراتزی و گروسو استفاده کرد و با بوفون تک به تک شد. کاناوارو آن لحظه ایده های دیگری در ذهن داشت. او می خواست بازی را بخواند و در لحظه و زمان درست، مداخله کند و دوباره باعث ناامیدی آلمانی ها شود.
از مراحل اولیه جام مشخص بود که کاناوارو روحیه خوبی داشت. تاکتیک این بود کاناوارو توپ را از مهاجمان حریف بگیرد و به پیرلو بسپارد تا معمار آتزوری، باقی کارها را انجام بدهد. کاملا مشخص بود کاناوارو به درخواست لیپی جلوتر بازی می کرد. او جلوتر بازی می کرد چون می خواست مهاجمان آلمان پیش از آنکه به محوطه جریمه برسند و زهرشان را بریزند، توپ را از دست بدهند. واقعا تاکتیک عاقلانه ای بود. توانایی او برای خواندن بازی همراه با سرعت اندیشیدنش، یک معنا داشت: کلوزه و پودولسکی باید سریعتر از همیشه فکر می کردند زیرا یک دیو کوچک مقابلشان دائم در حال تحرک بود.
کاپیتان آتزوری با وجود برخی از لحظات خطرناکی که آلمانی ها ایجاد کردند، در هیچ نقطهای از بازی هرگز تحت فشار قرار نگرفت. گل دراماتیک و در عین حال والا و غافلگیرانهی گروسو، ایتالیا را به فینال فرستاد اما کاپیتان در لحظات پایانی حرکتی انجام داد که خلاصه کل زحماتش در جام جهانی بود. سهم او در تیر خلاص دل پیرو، مو به تن سیخ می کرد. قبل از حرکت مدافعان آلمان، با آن قد کوتاه تمام ضربات سر را می زد، حتی اجازه نمی داد توپ برگشتی به بازیکنان حریف برسد و در مهم ترین لحظات، پاس های کلیدی ارسال می کرد.
کاناوارو پس از روبرتو باجو - که در سال 1993 موفق به کسب این افتخار شده بود - اولین ایتالیایی نام گرفت که صاحب توپ طلا شد. همتیمی اش جانلوییجی بوفون هم در این کورس دوم شد. یک بازی برای تاجگذاری یک بازیکن به عنوان بهترین بازیکن دنیا کافی نیست اما عملکرد کاناوارو در آن شب رویایی دورتموند، در چنان سطح بی نظیری قرار داشت که احتمالا همان شب پرونده برترین بازیکن سال بسته شد. اگر آن شب فابیو کاناوارو در سمت بازنده حضور پیدا می کرد، چیزی شبیه به جنایت می شد؛ گرچه آن شب ایتالیاییها اصلا برای باخت نیامده بودند.
