قبل از تشریح ساختار نظام اموزشی، با نگاهی به نظام اقتصادی کشور کره که در ۵ دهه گذشته به ویرانه ای تبدیل شده بود، باید گفت که نظام آموزشی با برنامه ریزی جامع توانست همگام با ساختارهای اقتصادی و صنعتی کشور رشد کند و درآمد ناخالص سرانه ۸۰ دلاری در سال ۱۹۶۰ میلادی به ۳۳ هزار دلار در سالهای اخیر ارتقا یافت که این کشور را جزو ۱۲ کشور تراز اول به لحاظ توسعه قرار داد. قدر مسلم، این تحول اقتصادی، بدون یک نظام آموزشی پویا محقق نمی شود. در کره جنوبی، آموزش و یادگیری امری بسیار مهم است و برنامه ریزان، اهمیت زیادی به سیستم ها ی آموزشی و تحصیلی می دهند. در این کشور، برنامه ریزی آموزشی برمبنای تفکرات کنفسیوسی یا شرقی است و نیروی انسانی خود را، بعنوان یک ثروت می دانند که باید بیشترین آموزش ها را ببیند.
برای شروع تحولات بنیادین در کره جنوبی، ابتدا الگوهایی از ژاپن گرفته میشد و اجرا می گردید. در این الگوها بر مبنای آموزه های کنفسیوس، اهمیت زیادی به کسب دانش و سخت کوشی برای یادگیری می دادند که این نوع نگرش و تلاش برای یادگیری، جامعه را متحول کرد. زیرا، در آموزش، نگاه آینده نگری دارند. روحیه سخت کوشی، ساختارهای نظم اجتماعی و خانواده، عزم ملی مردم برای رشد و توسعه کشور، دستیابی به دانش تخصص بنیان و اتکا به دانش و علوم روز، از مولفه هایی است که هماهنگ با هم، در روند سیر تحولات آموزشی کره کاملا مشهود است.
بورد اصلی دولت کره در زمینه پیشرفت آموزش علم و فناوری، براساس شناسایی ظرفیت های علمی کشور در حوزه علم و فناوری است و متضمن اهداف توسعه ای کشور می باشد. در مورد چگونگی ساختار نظام آموزش، وزارت آموزش عهده دار برنامه های تمام مقاطع آموزش از ۶ سالگی تا پایان مقطع دکترا است و وزارت آموزش، یک تقسیم بندی قبل از دانشگاه و بعد از دانشگاه را مشخص نموده و دوران تحصیل شامل ۶ سال ابتدایی، ۳ سال راهنمایی و ۳ سال دبیرستان است که شاید بتوان شباهت با نظام ۶، ۳، ۳ در ایران را مطرح کرد. در کره، آموزش رسمی از ۶ سالگی شروع می شود و آموزش قبل از دانشگاه، ۱۲ سال است.
خانواده ها در این راستا، برنامه ریزی می کنند و ورود فرزندان به سه دانشگاه ملی سئول، کره این و … از افتخارات محسوب می گردد. فارغ التحصیلان دانشگاهی جذب مشاغل بالاتر و غالبا موسسات اقتصادی و مالی و شرکت های بزرگ می شوند. لذا، رقابت بسیار سختی برای ورود به دانشگاه هست و پس انداز خانواده ها صرف هزینه تحصیل فرزندان می شود. چون سرمایه گذاری برای نیروی انسانی بسیار مهم است، خانواده ها برای آموزش فرزندان، هزیته های زیادی می کنند. هرچند نمی توان اختلاف طبقاتی را نادیده گرفت.
تنبیه و خشونت از قدیم در سیستم آموزش کره وجود داشت. البته، اکنون بدلیل فشارهای بیش از حدی که به بچه ها برای یادگری تحمیل می شود، آمار ابتلا به بیماری های روحی روانی در بین دانش آموزان افزایش یافته و رقابت را سخت تر می کند و نوعی تنبیه هم می تواند باشد. مدارس غیردولتی معمولا مخالف با این فشارها هستند. همینطور، بنیادهایی هستند که در ارتباط با سلامتی محیط های آموزشی و اجتناب از خشونت فعالیت می کنند.
برگرفته از افق فردا