طرفداری- طی 25 سال اخیر به تدریج بر شمار بازیکنان خارجی شاغل در لیگ برتر افزوده شده است و لیگ قهرمانان هم مسیر مشابهی را پیموده است که این یعنی نقش مترجمها و مفسرها برای برقراری ارتباط پر رنگتر شده است. در حالی که برخی از نقشها به تعلیم بازیکنان اختصاص دارد، این شغل در اصل برای نشستهای خبری و مصاحبهها کاربرد دارد؛ جایی که قرار است عقاید اشخاص بزرگ دنیای فوتبال بیان شود. یک مترجم باید شناخت خوبی از ابزار کار خود داشته باشد. کلارک میگوید:
یک مترجم فوتبالی باید اعتماد به نفس داشته باشد و فوتبال را بشناسد. اگر چنین شناختی نداشته باشید و کنار کسی مثل روی کین یا یورگن کلوپ بنشینید، در مخمصه گیر میکنید و یکی از شرمآورترین لحظات زندگی خود را تجربه خواهید کرد. حتی سه جمله هم عجز و ناتوانی شما را نشان میدهد. منظورم وقتی است که ندانید متد سشوار (اشاره به رویکرد انتقادی سر الکس فرگوسن نسبت به عملکرد بازیکنانش درون رختکن) چه معنایی دارد و یا این که یک هافبک نگهدار چیست...
استفانو ماتزولتی یکی دیگر از کارکنان «بنیاد زبان کلارک» است که در آلمان واقع شده است ولی در سراسر اروپا فعالیت میکند. ماتزولتی میگوید این شغل فشار کاری بالایی دارد ولی اگر برای کار خود آماده شده باشید، مشکلی پیش نخواهد آمد.
اصطلاحات فوتبالیای در زبانهای مختلف وجود دارند که باید آنها را بشناسید. من روزنامههای مختلفی را مطالعه میکنم تا با واژگان متنوع آشنا شوم. این یک دنیای متفاوت و مجزاست. باید بتوانی در حضور تمامی دوربینها و خبرنگاران کنار مربیان و بازیکنان بنشینی و با فشار موجود کنار بیایی.

مفسرهایی که در بنیاد زبان کلارک کار میکنند، در اشکال متفاوتی مشغول به فعالیت هستند؛ یکبار به ترجمه حرفهای همسر شونسکه ناکامورا (بازیکن پیشین سلتیک) پس از به دنیا آمدن فرزندش در بیمارستانی در اسکاتلند میپردازند و بار دیگر به مطبوعات سوییسی از علاقه جرمین دفو به اوپرای «EastEnders» میگویند. اما چگونه این کار را انجام میدهند؟ برای خیلیها داشتن یک کاغذ و قلم اهمیت دارد اما برخی دیگر به حافظه خود تکیه میکنند. کلارک میگوید:
هر مترجم فوتبالی، سبک خودش را دارد. یک دختر آلمانی-اسپانیایی زبان را میشناسم که برای لورکوزن، دورتموند و مونشن گلادباخ کار میکند. او کنار گوینده مینشیند و کل حرفهایش را حفظ میکند. واقعا چطور این کار را میکند؟ خودش میگوید ذاتا این روش را به کار میگیرد. شخصا باید گفتههای گوینده را مثل یک مکالمه روی کاغذ بنویسم. باید خیلی سریع بنویسی. بعضی مربیان با آرام صحبت کردن به شما فرصت میدهند اما بگذارید اصلا حرف سرمربی لایپزیش یعنی یولیان ناگلزمن را نزنیم! آدم خیلی خوب و باهوشی است و دوران فوق العادهای در پیش دارد ولی خیلی سریع صحبت میکند!
ماتزولتی میگوید گاهی اوقات فقط باید به سرعت پیش بروید و صحبت کنید.
در برخی ورزشگاهها این فرصت را دارید تا از ترجمه همزمان استفاده کنید. آن یک چالش بزرگتر است چون همزمان باید گوش کنید، بنویسید و صحبت کنید بنابراین کل پروسه متفاوت است ولی من ترجمه عادی را ترجیح میدهم چون اول گوش میدهی و بعد صحبت میکنی. مهمترین گفتههای گوینده را مینویسم و بعد آنها را بیان میکنم. معمولا به زبان مقصد مینویسم تا وقتی صحبتهایش تمام شد، از روی متن بخوانم. وقتی گوینده تند حرف میزند، تا وقتی که آماده بوده باشی و از اوضاع چند روز قبل باشگاه خبر داشته باشی، مشکلی پیش نمیآید.
اگر یک مربی خارجی شاغل در لیگ برتر صحبت کند، کار آسانتر است چون معمولا انگلیسی زبان دوم آنها است. اما اگر گوینده بومی باشد مثل استیون جرارد که من ترجمه حرفهای او به عنوان سرمربی رنجرز را قبل از بازی با راپید وین اتریش بر عهده داشتم، یا مثلا دوران حضور برندان راجرز در لیورپول، آنها خیلی تند صحبت میکنند. قبل از نشست به مصاحبههای قبلیشان گوش میدهم تا به سبک صحبت کردنشان عادت کنم و بعد متوجه اکثر گفتههای آنها میشوم.
ماتزولتی ترجمه حرفهای بازیکنان بارسلونا پس از قهرمانی در لیگ قهرمانان شامل لیونل مسی و همچنین برنده پنج دوره توپ طلا یعنی کریستیانو رونالدو را بر عهده داشته است و حتی با پائولو مالدینی هم کار کرده است. اما یک سرمربی تحت تاثیر کار او قرار گرفت.
وقتی پپ گواردیولا به منچسترسیتی رفت، چند باری صحبتهایش را ترجمه کردم از جمله یکبار در بازل. به خاطر این که میتوانست آلمانی صحبت کند، من در حال ترجمه کردن حرفهایش به زبانی بودم که خودش هم آن را میفهمید. پس از آن نشست رو به من کرد و به زبان اسپانیایی گفت: «واقعا خیلی خوب هستی.» حس فوق العادهای داشت چون او به انتقاد از عدهای از همکاران شهرت دارد.

ماتزولتی میگوید برخی از افراد در نشستهای خبری، ابتکار عمل را به دست میگیرند.
ژوزه مورینیو با هیبت خاصی وارد سالن میشود. او فرد خیلی خوب و متواضعی است، با خبرنگاران بازی میکند و تمامی توجهات را به جای بازیکنانش، روی خودش متمرکز میکند.
کلارک اما به یکی از اسطورههای آلمان در یکی از اولین تجربیات کاری خودش اشاره میکند
اولین تجربه من از کار کردن در این زمینه، به بازی بایرن-آرسنال در سال 2001 بر میگردد. من کنار اشتفان افنبرگ و اولیور کانی نشستم که در آن زمان بهترین دروازهبان دنیا بود. مضطرب بودم و یادم میآید که نمیتوانستم لیوان آب را بردارم چون دستم میلرزید. افنبرگ مرا صدا زد و گفت: «هی، بیا فقط خوش باشیم. هر چیزی که لازم است را بگو. کار پیچیدهای نیست.»
کلارک در طول دوران کاری حدودا 20 ساله خودش با بالغ بر 100 بازیکن کار کرده است که عدهای از آنها در چلسی شاغل بودند. کسی که هم کلارک و هم ماتزولتی با او در ارتباط بودهاند، کارلو آنچلوتی سرمربی پیشین چلسی و حال حاضر اورتون است. کلارک در خصوص او توضیح میدهد:
او یک انسان متواضع، خاکی، ساده، بی تکلف و بسیار وفادار است. از فوتبال شناخت خوبی دارد و میداند چگونه باید یک تیم را سر و سامان داد. بزرگترین توانایی او مدیریت بازیکنان است؛ او بازیکنانش را به آغوش میکشد. کارلو زبانها را دوست دارد و تبحر خاصی در آنها دارد. وقتی راهی پاری سن ژرمن شد، به طرز حیرت آوری فرانسوی صحبت میکرد. تابستانِ قبل از این که به پاریس برود، فرانسویاش بد نبود ولی بعد دیدم در نشست خبری خودش کاملا فرانسوی صحبت میکند!
فوتبال زبان اختصاصی خودش را دارد و به لطف افرادی همچون کلارک و ماتزولتی، چیزی در ترجمه از قلم نمیافتد.