طرفداری- الف رمزی (فوتبالیست انگلیسی که به عنوان سرمربی تیم ملی انگلستان قهرمان جام جهانی 1966 شد) هیچ وقتی برای خارجی ها نداشت و از دید او هر غیر انگلیسی خارجی محسوب میشد. سال ها پیش زمانی که او به اسکاتلند سفر کرده بود به محض رسیدن به فرودگاه پرستویک یک خبرنگار محلی به او گفته بود به اسکاتلند خوش آمدید و رمزی در پاسخ با استفاده از الفاظ رکیک به او گفته بود: "با من شوخی میکنی مردک احمق." و زمانی دیگر که او برای مسافرت به مسکو رفته بود در عین تعجب، دیدن یک فیلم به کارگردانی آلف گارنت انگلیسی در سفارت انگلستان را به دیدن تئاتر بولشوی مسکو ترجیح داد. او مردی نبود که از ابراز نژادپرستی خود خجالتی بکشد، اما مجارستانی ها بهترین درس ممکن را به او دادند.
در نوامبر سال 1953 که مجارستان با ستاره های نامداری از جمله فرانس پوشکاش، ناندور هیدکوتی و ژوزف بوسیک انگلستان را در استادیوم ومبلی با نتیجه 6-3 تحقیر کرد، آلف رمزی در پست دفاع راست برای تیم ملی انگلستان به میدان رفته بود و این زنگ خطری بود که فوتبال انگلیس را از خواب بیدار کرد، فوتبال مدرن شاید در انگستان تبیین شده باشد و توسط معلمان، ملوانان، بانکداران و صنعتگران انگلیسی به سراسر جهان صادر شده باشد، اما انگلستان دیگر نمیتوانست مدعی باشد قطب فوتبال جهان است. در یک بعد از ظهر مهآلود ماه نوامبر در استادیوم ومبلی لندن بت فوتبال انگلستان شکسته شد.
چیزی که پس از آن شکست در انگلستان رخ داد یک دوره اصلاحات افراطی بود. یک شکل و سبک از فوتبال که حدود ربع قرن هیچ تغییری نکرده بود به کلی برچیده شد. 6 ماه پیش از آن شکست تحقیرآمیز، در فینال FA Cup تیم بلکپول با نتیجه 4-3 بولتون را شکست داده بود و ترکیب آنها در آن دیدار الهامبخش تیم ملی انگلستان شده بود و ترکیب آنها از 4-2-4 به 3-3-4 تغییر پیدا کرد، تا نقش وینگر در فوتبال سنتی انگلستان متولد شود.
رمزی بیشتر دوران فوتبال خود را زیر نظر آرتور راو سپری کرده بود که مبدع سبک Push-and-Run (یک دو) بود و با استفاده از این سبک تاتنهام را در سال 1951 قهرمان لیگ انگلستان کرده بود و سبک فوتبال او شباهت زیادی به فوتبال مجارستان داشت. او همچنین به عنوان سرمربی باشگاه ایپسویچ با تغییر دادن شرح وظایف وینگر چپ خود جیمی لیدبایتر و متمایل کردن او به داخل محوطه جریمه حریف توانست به عنوان شگفتیساز قهرمان لیگ انگلستان در سال 1962 شد و به عنوان یک مربی پیشرو و صاحب سبک محسوب میشد.
زمانی که آلف رمزی به عنوان سرمربی تیم ملی انگلستان قهرمان جام جهانی 1966 شد، هر دو وینگر خود را متمایل به داخل کرد و نمونه اولیه 2-4-4 را به وجود آورد. او هرگز این مسئله را تصدیق نمیکرد و احتمالاً حتی در خلوت خود را نیز آن را نمیپذیرفت، اما ریشه قهرمانی آنها در جام جهانی 1966 همان شکست تحقیرآمیز مقابل مجارستان بود و آنها مدیون مجارستان هستند.
انگلستان تنها کشوری نبود که از درس های مجارستان سود برد، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم. تمامی برندگان جام های جهانی از اروگوئه در سال 1930 تا به بعد تحت تأثیر شکوفایی فوتبال بوداپست پس از اتمام جنگ جهانی اول بودهاند. اما در دورانی که تمام جهان در حال سازگاری با فوتبال مدرن بودند، انگلیسی ها اعتقاد داشتند که فرمول پیروزی آنها تا ابد پایدار خواهد بود و تمایلی به تغییر آن نداشتند.
اما برخی از باشگاه ها متحول شدند و پیش از همه باشگاه لیورپول، آنها که در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 میلادی بر فوتبال انگلستان سلطه داشتند چند سال پیش از آن در فصل 1973/74 تحت هدایت بیل شنکلی در مسابقات اروپایی در هر دو بازی رفت و برگشت مقابل ستاره سرخ بلگراد که از نظر تاکتیکی فوقالعاده بود شکست خوردند و آن دو شکست زمینهساز ایجاد تغییرات مهمی در باشگاه لیورپول شد و آنها در بازیسازی بسیار صبورتر شدند و برای اولین بار در فوتبال انگلستان از خط دفاعی بازیسازی را شروع کردند. بیل شنکلی در درباره این تغییرات گفته بود:
اروپایی ها به ما نشان دادند که تنها راه فوتبال بازی کردن بازیسازی از عقب زمین و از خط دفاعی است. این سبک از اروپا آغاز شده بود و ما در لیورپول خودمان را با این سبک سازگار کردیم، زیرا ما همواره از دیگر سبک های فوتبال مدرن الهام میگیریم. ما در لیورپول یاد گرفتیم که نمیشود هر بار که صاحب توپ میشویم گلزنی کنیم و این را از فوتبال اروپا یاد گرفتیم.
اما در پایان دهه 70 میلادی انگلستان نه تنها از فوتبال اروپا درس های تاکتیکی میگرفت، بلکه بازیکنان اروپایی را نیز به لیگ خود منتقل میکردند. آرنولد موهرن و فرانس تیجسن دو بازیکن هلندی بودند که با انتقال به ایپسویچ در موفقیت های این تیم تحت هدایت بابی رابسون نقش کلیدی داشتند. شاید اگر به خاطر ممنوعیت های ورود بازیکنان غیر بریتانیایی تا سال 1985 نبود تعداد بازیکنان غیر اروپایی در لیگ انگلستان بیشتر از آن میشد، اما در سال 1992 که لیگ انگلستان تبدیل به لیگ برتر شد تنها 13 بازیکن غیر بریتانیایی و ایرلندی در لیگ برتر انگلستان حضور داشتند.
اما آن قوانین به سرعت تغییر کردند. افزایش درآمد تیم های باشگاهی در انگلستان باعث شد تا تیم ها برای پیشرفت به خرید ستاره های غیر بریتانیایی علاقهمند شوند. ستاره هایی مانند اریک کانتونا، یورگن کلینزمن، رود گولیت، دنیس برکمپ، جان فرانکو زولا و جانلوکا ویالی اولین گروه ستاره های غیر بریتانیایی بودند که به لیگ برتر کوچ کردند و در مسیر تبدیل شدن این لیگ به یکی از بهترین و معتبرترین لیگ های جهان نقش مهمی داشتند. هر کدام از این ستاره ها با خودشان ایده های خود و نحوه و سبک فوتبال منحصر به فرد خود را به انگلستان بردند و بازیکنان انگلیسی خواه یا ناخواه ذهنیت و عملکرد خود را هم در زمین فوتبال و هم در زمین تمرین تغییر دادند.
اما بیشترین تأثیرگذاری بر روی لیگ برتر انگلستان را مربیان غیر بومی داشتند. بدون شک طلایهدار این مربیان غیر بریتانیایی کسی جر آرسن ونگر نبود. او مسائلی از جمله تغذیه صحیح برای فوتبالیست های حرفهای، ضدحمله هدفمند و اطلاع دقیق از بازارهای خارج بریتانیا و دانش نقل و انتقالاتی را به لیگ برتر اضافه کرد. در حال حاضر این مسائل بسیار مبتدیانه به نظر میرسند اما در آن زمان یک تحول بزرگ را به وجود آوردند. در سال 2018 که ونگر پس از بیش از دو دهه از آرسنال جدا شد مشکل اصلی او این بود که تمام مربیان از روش های او استفاده میکردند و او چیز جدیدی برای ارائه نداشت. گویی که تمام روش های او به استانداردهای مربیگری در لیگ برتر تبدیل شدهاند.
پس از سقوط سلطه استون ویلا تحت هدایت ژوزف ونگلوش در لیگ برتر، آرسن ونگر اثبات این ایده بود که مربیان غیر بومی میتوانند باعث پیشرفت فوتبال باشگاهی و ملی انگلستان شوند. پس از او مربیان بزرگی مانند ژرارد هولیه، رافا بنیتز، ژوزه مورینیو، کارلو آنجلوتی و روبرتو مانچینی راهی لیگ برتر انگلستان شدند و طولی نکشید که لیگ برتر کمتر انگلیسی و بیشتر جهانی شد و مربیگری در آنجا تبدیل به رویای بزرگترین سرمربیان جهان فوتبال شد.
حال به فوتبال مدرن این روز های لیگ برتر میرسیم و نبرد دو تن از بزرگترین مربیان جوان حال حاضر جهان فوتبال یعنی پپ گواردیولا و یورگن کلوپ، نبرد دو سبک و سیاق و دو مدرسه فوتبال. به غیر از سر الکس فرگوسن، مانوئل پیگرینی و کنی دالگلیش هر سرمربی دیگری که فاتح لیگ برتر انگلستان شده است، یک اروپایی غیر انگلیسی بوده است. محبوبیت جهانی لیگ برتر انگلستان تا حد زیادی به خاطر تلفیق انضباط و وسواس انگلستان و سرعت و قدرت فیزیکی فوتبال غیر انگلیسی بوده است که نتیجه آنها یک فوتبال تاکتیکی و در عین حال فیزیکی و سرعتی شده است.
و احتمالا تمام این ها ریشه در دوران پس از جنگ جهانی در بوداپست دارد، اما فوتبالی که در انگلستان به وجود آمد، چگونه در بوداپست پرورش پیدا کرد؟ بخشی از آن مربوط به سرعت بالای شهرنشینی در بوداپست بود که زمینه های آموزش مناسب برای بسیاری از کودکان را فراهم کرده بود و همنشینی و صحبت نویسندگان و خبرنگاران فوتبالی در کافه ها بستر مناسبی برای گسترش تئوری های تاکتیکی را فراهم کرده بود و در آن شرایط آشفته سیاسی و اقتصادی آن زمان مجارستان اتفاق های بزرگی برای فوتبال اروپا رقم خورد. و البته بخش دیگر مربوط به وجود قومیت های متنوع در آن شهر بود که باعث شده بود افکار و ایده ها و فرهنگ ها با یکدیگر ترکیب شده و به سرتاسر اروپا صادر شوند.
فوتبال انگلستان در حال حاضر نماد برابری است و دیگر خبری از آن تبعیض ها و افراد نژادپرست در این لیگ نیست. تأثیر خارجی ها را در جای جای این لیگ میتوان دید. آیا حضور بازیکنان خارجی روند پیشرفت استعداد های جوان انگلستان را کند کرده است؟ احتمالا همینگونه است اما حداقل این باشگاه های ثروتمند این استعداد ها را پرورش میدهند و فقط نمیتوانند از آن ها بازی بگیرند. اما به سختی میتوان تصور کرد که با شرایطی دیگر سرنوشت بهتری برای لیگ برتر انگلستان رقم میخورد.
و این همه پیروزی های بینالمللی که فوتبال انگلستان موفق به کسب آنها شده است نتیجه همان شکست ناامید کننده آنها مقابل تیم ملی مجارستان بوده است که اثبات کرد ایده های محلی میتوانند تمام فوتبال را دگرگون کنند. موفقیت های فوتبال انگلستان بیشتر مربوط به بخش فوتبال باشگاهی این کشور است و سرچشمه تغییرات و مدرنیزه فوتبال باشگاهی انگلستان را یک مرد فرانسوی یعنی آرسن ونگر رقم زد. نوآوری و توسعه توسط تعامل و تلفیق ایده ها به وجود میآیند. در حال حاضر علیرغم تمام نابرابری ها و نواقص لیگ برتر انگلستان به معنی واقعی کلمه یک لیگ جهانی است، جایی که ایده ها و تاکتیک ها از سراسر جهان با یکدیگر برخورد میکنند و باعث پیشرفت و ترقی لیگ برتر میشوند.
اگر نتیجه تغییراتی که بعد از برکسیت در فوتبال انگلستان به وجود خواهند آمد کاهش تأثیرگذاری اروپا بر روی فوتبال انگلستان باشد، بدون شک فوتبال باشگاهی انگلستان به شدت متضرر خواهد شد.