طرفداری | انگلستان دهه 80، مترادف با اعتراض به دولت محافظه کار و روزهای سخت بود. دولت محافظه کار وقت هر روز یک داستان جدید داشت، یک روز آرتور اسکارگیل و معدنچیان اعتصابیاش، یک روز جزایر فالکلند و درگیری با آرژانتین و روز پس از آن تهدیدهای تروریستی از سمت ایرلند شمالی. برنامه مارگارت تاچر درباره خصوصی سازی و تجزیه بخش دولتی و برچیدن اتحادیهها موجب خشم در میان طبقات کارگر شده بود. مردم کوچه و خیابان چشم اندازی به آینده نداشتند و در همین دوره، در حوزه ورزش، ترکیبی از عملکردهای برجسته فردی وتیمی بود در محاصره جریانهای افراطی و خشن هواداری بود. به فاصله چهارسال، 190 هوادارا فوتبال در سه فاجعه بزرگ فوتبالی جان خود را از دست دادند. یکی از آنها فاجعه هیسل بود که برای پنج سال تیمهای انگلیسی را از حضور در مسابقات اروپایی منع کرد.
ستارههای فوتبال بریتانیا همیشه هدف تیمهای آلمانی و ایتالیایی و اسپانیایی محسوب میشدند. پیشنهادهای مالی مالکان این باشگاهها هر بازیکنی را وسوسه میکرد اما این انتقالها همیشه هم موفقیت آمیز نبودند. سیستم دفاعی سنتی باشگاههای ایتالیا زیاد با سبک بازی پست 9های انگلیسی سازگار نبود. در دهه 60 میلادی دنیس لاو و جیمی گریوز تجربههای ناموفقی در سری آ داشتند. بازیکنانی که در انگلیس حکم پادشاه را داشتند، در محیط متفاوت تر ایتالیا کمتر از 12 ماه دوام آوردند. اگر دنیس لاو و جیمی گریوز بهترین گلزنان فوتبال انگلستان در دهه 60 بودند، این عنوان در دهه 80 فقط به یک نفر تعلق داشت. ایان راش. مردی متشخص در ترکیب لیورپول دهه 80 و اولیل دهه 90 با سبیل منحصر به فردش. مردی که با پیراهن سرخ پرافتخارترین باشگاه انگلیسی، کفش طلای اروپا را نیز از آن خود کرد. مردی که با 346 گل بهترین گلزن تاریخ قسمت قرمزرنگ بندر لیورپول است و البته تنها بازیکن تاریخ باشگاه که از مرز سیصد گل عبور کرد. زوج پویای او با کنی دالگلیش اسکاتلندی، لیورپول را به قله فوتبال اروپا رساند. دالگلیش غریزه غارتگری طبیعی راش را به خوبی درک میکرد. راش مرد برجسته نسل خود بود. مهاجمی با سرعت بالا و جایگیریهای بی نقص که در بهترین زمان، در بهترین مکان حضور داشت.
پس از محرومیت تیمهای انگلیسی از حضور در اروپا، رسانهها مشغول حدس و گمان بودند که کدام ستارههای لیگ دسته اول هدف باشگاههای لاتینی خواهند بود. پس از اینکه بارسلونا گری لینه کر و مارک هیوز را به خدمت گرفت، جامپیرو بونیپرتی، رئیس وقت باشگاه یوونتوس دست به کار شد تا ایان راش را زودتر از رقبای حریص دیگرش به خدمت بگیرد. رئیس یوونتوس پیشنهادش را ارائه داد و با علم به اینکه درآمد لیورپول پس از محرومیت از حضور در مسابقات اروپایی به شدت کاهش پیدا میکند، نسبت به توافق کاملا خوشبین بود. سر جان اسمیت رئیس هیئت مدیره لیورپول پیشنهاد 3.2 میلیون پوندی برای راش را پذیرفت و معامله انجام شد. طبق قوانین فوتبال ایتالیا در اواسط دهه هشتاد، هر تیم فقط میتوانست از دو بازیکن خارجی در ترکیب ابتدایی 11 نفره خود استفاده کند. بونیپرتی، لادروپ ستاره دانمارکی را که به طور قرضی در لاتزیو حضور داشت برگرداند و میخواست از او در کنار میشل پلاتینی در خط میانی تیمش استفاده کند. این در حالی بود که پلاتینی قصد داشت در تابستان 1986 بازنشسته شود اما با فشار مسئولین باشگاه تصمیمش را 12 ماه دیگر به تعویق انداخت.
به این ترتیب راش نیامده با دردسر روبه رو شد چرا که با وجود پلاتینی و لادروپ ممکن بود در بسیاری از بازیها مجبور شود روی نیمکت بماند. برای حل این مشکل توافق شد تا راش یک سال دیگر در لیورپول بماند. با توجه به محرومیت لیورپول، انتقال وی به یوونتوس از دیدگاه حرفه ای نمیتوانست بدتر باشد. به محض ورود او و رونمایی توسط رسانهها، پلاتینی، برنده سه توپ طلا قصد خود را برای بازنشستگی در 31 سالگی تایید كرد. تیمی که در دهه هشتاد بر فوتبال ایتالیا مسلط بود به پایان دوران خود نزدیک میشد. بجز پلاتینی، یوونتوس ستارههای دیگری ثل مارکو تاردلی یا بونیک را هم دیگر نداشت. بازیکنانی که به پایان دوران خود رسیده بودند. به محض ورود راش به یوونتوس، پلاتینی آب پاکی را روی دست وی ریخت و گفت:
شما در زمان اشتباهی به یوونتوس آمده اید. شما باید 2-3 سال پیش وقتی تیم بهتری داشتیم میآمدید. در یوونتوس موفق نخواهید بود زیرا تیم در حال گذار است.
این ولزی درخششی در پیراهن سیاه و سفید بانوی پیر نداشت. در بازیهای پیش فصل درخشش دوران لیورپولش را نشان داد و در 10 بازی 6 گل زد اما با شروع بازیهای رسمی ورق برگشت. در اولین مسابقه در جام حذفی برابر لچه از ناحیه ران پا مصدوم شد و 5 هفته از میادین دور بود. مشکل دیگر راش این بود که هیچوقت نتوانست زبان ایتالیایی یاد بگیرد و همیشه در ارتباط با هم تیمیهایش مشکل داشت. یوونتوس زیر نظر رینو مارکزی در حال بازسازی تیمش پس از خداحافظی تدریجی ستارگانش بود و مشکل زمانی مشخص میشد که متوجه میشدیم سبک تدافعی او چیزی نبود که راش به آن عادت داشته باشد. پس از رهایی از مصدومیت، راش در گرمای 30 درجه، شکست 1-0 برابر امپولی را تجربه کرد، هرچند هفته بعد دو گل به پسکارا زد و تیمش 3-1 برنده شد اما نبود بازیکنی مثل دالگلیش یا پلاتینی که او را تغذیه کند، آزارش میداد.
زندگی خارج از زمین هم برای او سخت و دشوار بود. برنامههای تمرینی تفاوت زیادی با برنامههای لیورپول داشت و شامل دویدنهای طولانی مدت و زیاد بود. دیگر خبری از محیط راحت و ملوود نبود و در یوونتوس شرایط متفاوتی حاکم بود به طوری که جزئیات و زمان صرف غذا را هم در نظر میگرفتند. در نهایت یوونتوس در فصل 1987/88، بدترین نتایج خود را از سال 1956 به بعد گرفت. در جام یوفا توسط پاناتینایکوس حذف شدند و در سری آ ششم شدند. نتایج فاجعه بار مارکزی جای دفاعی باقی نگذاشت و در پایان فصل جای خود را به اسطوره تیم، دینو زوف داد. راش در این فصل در 39 بازی در تمام مسابقات، 14 گل زد و در سری آ، آمار ضعیف 7 گل در 29 بازی را ثبت کرد. این در حالی بود ک فصل قبل در لیورپول، در تمام رقابتها حدودا 3 برابر بیشتر گل زده بود (40 گل در 57 بازی).
البته آمار راش در اولین و تنها فصل حضور خود در سری آ در مقایسه با دیگر فوق ستارههای شاغل در ایتالیا چندان هم فاقد احترام نبود. آقای گل سری آ در آن فصل (87/88) دیگو مارادونایی بود که فقط 15 گل زد. مارکو فان باستن دیگر ستاره تازه واردی که توسط میلان خریده شده بود هم فقط 8 بار در سری آ موفق به گلزنی شد. همه اینها نشان دهنده این نکته است که سبک بازی تیمهای ایتالیایی در آن زمان حتی به فوق ستارگانی در حد راش، مارادونا و فان باستن هم اجازه نمیداد آمارهای حیرت انگیزشان در سایر کشورها را تکرار کنند.
دینو زوف نسبت به مربی قبلی رویکرد متفاوت تری داشت. تمرینات او راحت تر بودند و برای هر پست، یک مربی مخصوص در نظر گرفته بود. قوانین ایتالیا دچار تغییر شدند و سقف تعداد بازیکنان خارجی مورد استفاده توسط هر تیم به سه بازیکن افزایش یافت اما خبر بد برای راش این بود که یوونتوس دو بازیکن خارجی جدید را جذب کرده بود. روی باروش هافبک هجومی پرتغالی و الکساندر زاواروف هافبک تیم ملی شوروی. راش که شرایط را اینگونه دید، دیگر تمایلی به حضور در بیانکونری نداشت. در همین زمان پیتر رابینسون مدیراجرایی وقت باشگاه لیورپول که از شرایط راش در ایتالیا و عدم تطابقش با فرهنگ ایتالیایی آگاه بود، دالگلیش را واسطه کرد تا درباره بازگشت به لیورپول با او صحبت کند. تا قبل از آن، بایرن مونیخ جدی ترین مقصد احتمالی او بود. ظرف 24 ساعت همه توافقات انجام شد و دو باشگاه بر سر رقم معامله به نتیجه رسیدند. راش با پرداخت مبلغ انتقال 2.8 میلیون پوند به خانه بازگشت. ایان راش درشرایطی در سال 1989 به لیورپول برگشت که این تیم تفاوت زیادی با 2 سال قبل داشت. بازیکنان پا به سن گذاشتهای که باید با نفرات دیگر جایگزین میشدند و پیداشدن یک قدرت نوظهور به نام منچستریونایتد.