گروه C
پنارول 65: تیم روبرتو اسکارونه (Roberto Scarone) به عنوان اولین تیم بزرگ لیبرتادورس، توانست دوجام اول این تورنمنت را در سال های 1960 و 1961 فتح کند. این تیم فوتبالی روان اما محکم را به نمایش می گذاشت. تنها شکست در فینال برابر سانتوس، آن هم در بازی تکرار شده، توانست آنها را از رسیدن به سومین قهرمانی پیاپی باز دارد.
ایندیپندنته 74: با همکاری افسانه ای ریکاردو بوچینی (Ricardo Bochini) و دنیل برتونی (Daniel Bertoni) ایندیپندنته فوتبال آرژانتین را تسخیر کرد و توانست بین سال های 1972 و 1975، چهار بار جام قهرمانی لیبرتادورس را بالای سر ببرد.
دیناموکیف 86: با اینکه دیناموکیف موفق به فتح قهرمانی اروپا نشد، اما این دوره نقطه اوج فوتبال والری لوبانفسکی (Valery Lobanovskyi) بود. این تیم سبکی منظم، دقیق و آمیخته با پرسی سنگین داشت و در این سال توانست دومین قهرمانی پیاپی شوروی سابق را جشن بگیرد و نیز در مسیر رقابت برای جام قهرمانان، در تمام بازی های خانگی حداقل سه گل به ثمر برساند.
بایرن مونیخ 74: بایرن راه آژاکس را ،به عنوان بهترین تیم قاره اروپا، دنبال کرد و نسخه ی خود از توتال فوتبال را به رهبری فرانس بکن باوئر (Franz Beckenbauer) ارائه داد که منجر به سه قهرمانی متوالی اروپا گردید. مانند نسخه هلندی ِ این شیوه، بازیکنان می توانستند در نقاط مختلف زمین جابجا شوند، اما خبری از پرس سنگین و آفساید گیری در فواصل دور از دروازه نبود. شش بازیکن تیم 1974 بایرن توانستند به همراه آلمان غربی جام جهانی را بدست بیاورند.
حال بازی های مجازی برگزار شده ی این گروه را با یکدیگر بررسی کنیم:
*پنارول 0-0 ایندیپندنته
بازی های گروه C با دربی لاپلاتا آغاز شد اما نمایشی که در این بازی ارائه شد، به سختی با جو موجود در ورزشگاه سنتناریو برابری می کرد. سه هافبک مرکزی ایندیپندنته سریعاً به دو هافبک پنارول برتری یافتند در حالیکه الخاندرو سومنویچ (Alejandro Semenewicz) به خوبی از پس ارنستو لادسما (Ernesto Ledesma) که تلاش می کرد از خط حمله جدا شود، بر می آمد. تیم میزبان کمتر می توانست توپ را به گوشه های زمین جایی که خوان جویا (Juan Joya) و لوئیز کوبیا (Luis Cubilla) حضور داشتند، برساند و مهاجم ِ به داخل کشیده شده و درخشان آنها، آلبرتو اسپنسر(Alberto Spencer)، به خوبی تغذیه نمی شد. ایندیپندته هم کمتر از حد انتظار ظاهر شد و ریکاردو بوچینی تنها لحظاتی کوتاه از خلاقیتش را در زمین یه نمایش گذاشت.
*دیناموکیف 1-1 بایرن مونیخ
رقابتی فریبنده بین دوتیم با سبکی روان؛ قرارگیری پرس شدید دینامو در برابر شیوه خفیف تر اما با تکیه بیشتر بر مالکیت توپ بایرن. مدافعان هردو تیم، سرگی بالتاچا (Sergey Baltacha) و فرانس بکن باوئر کاملاً هدفمندانه جلو کشیده بودند و به سرعت مشخص شد که تقابل ِ تعیین کننده در میدان، بین پل بریتنر (که با سرعت از دفاع چپ به جلو حرکت می کرد) و هافبک راست دینامو ایوان یارمچاک (Ivan Yaremchuk) اتفاق می افتد. نقش بریتنر در گل اول بازی 11 دقیقه پس از آغاز نیمه دوم پررنگ بود: او از سد ولادیمیر بنرونف (Volodymyr Bezsonov) عبور کرد و به فرانس روث (Franz Roth) پاس داد تا او سانتری برای گرد مولر مهیا کند. اما تلاش مداوم دینامو نهایتاً نتیجه داد و وسیل رتس (Vasil Rats) فضای کوچکی در سمت چپ زمین یافت و اولگ بلوخین (Oleg Blokhin) را راه انداخت تا گل تساوی در دو دقیقه مانده به انتهای بازی به ثمر برسد.
*ایندیپندنته 3-1 دیناموکیف
در ورزشگاه آویاندا، ایندیپندنته با درخشش بوچینی فوق العاده بود. دینامو با همان خوی تهاجمی اش پرس خود را اجرا کرد. اما با حضور دنیل برتونی و آستن بالبوئنا (Austin Balbuena) در دو گوش زمین و بوچینی کوتاه قامت و چهارشانه ای که به داخل رفته بود تا بازیسازی کند، دینامو نمی توانست ارتباط قوی گوشه ها را برای ایندیپندنته قطع کند. گل اول تقریباً از روی ارتباط ذهنی بین بوچینی و برتونی بوجود آمد. این بازیساز به سرعت چرخید و توپی را به فضای پشت سر آناتولی دمیاننکو (Anatoliy Demyanenko) برای حرکت برتونی انداخت. بالتاچا به جلو آمد تا فضای او را ببندد اما این حرکت فقط راه را برای گل زدن بالبوئنا باز کرد. شوت کات دار بوچینی از پشت محوطه جریمه نتیجه را درست قبل از پایان نیمه اول 2-0 کرد. ایهور بلانف (Ihor Belanov) پس از آنکه ریکاردو پاونی (Ricardo Pavoni) صاحب توپ شد، یکی از گل های خورده را جبران کرد اما پاس حساب شده دیگری از سوی بوچینی، برتونی را صاحب موقعیت کرد تا برد تیمش را تضمین کند.
*بایرن مونیخ 3-0 پنارول
ساده می توان گفت که پنارول نتوانست در میانه ی زمین برنده باشد. هافبک های این تیم از نظر تعداد 2 به 3 در برابر بایرن بودند، و حرکت های رو به جلوی بکن باوئر و دو دفاع کنار بایرن قدرت هر نوع عملکردی را از ادگاردو گونزالز (Edgardo Gonzalez) و والتر آگیره (Walter Aguerre) می گرفت.بازی با سه گل بایرن در 12 دقیقه در نیمه اول تمام شد. ابتدا مولر توپ برگشتی از شوت از راه دور جرج شوارتزنبک (Georg Schwarzenback) را که توسط لوئیز مایدانا (Luis Maidana) دفع شده بود، به گل تبدیل کرد. سپس با ارسال خوب یوپ کاپلمن(Jupp Kapellmann)، اولی هوینس (Uli Hoeness) شوتی زمینی را از کنار محوطه جریمه به درون دروازه فرستاد. و بعد مولر سومین گل خود در این رقابت ها را از روی نقطه پنالتی به خاطر خطای روبرتو ماتوساس (Roberto Matosas) به ثمر رساند.
*پنارول 0-2 دینامو کیف
سبک قدیمی پنارول بار دیگر توسط حریفی بی رحم درهم شکسته شد. پنارول نمی توانست توپ را در اختیار بگیرد و وقتی که به توپ دست می یافت براحتی در تله های دقیق آفساید دینامو می افتاد. پاولو یاکوونکو (Pavlo Yakovenko) و الکساندر زاوارف (Oleksandr Zavarov) از فضای ایجاد شده در مناطق مرکزی زمین به خوبی استفاده می کردند و پاس های متوالی پنارول را به زانو در آورده بودند. با وجود تسلط کامل دینامو به نظر می رسید نیمه اول با تساوی 0-0 به پایان رسد اما رتس قفل دروازه پنارول را با شوتی زاویه دار و زیبا باز کرد و پس از آن، درحالیکه پنارول در دقایق پایانی به شدت به دنبال گل تساوی بود، بلوخین بلانف را راه انداخت تا گل دوم دینامو نیز وارد دروازه شود.
*ایندیپندنته 1-1 بایرن مونیخ
تقابل دو تیمی که با به گردش درآوردن خوب توپ، به دنبال گل آغازین بازی بودند، این مسابقه را بسیار جذاب و زیبا ساخته بود. وظیفه سمنویچ برای کنترل حرکات رو به جلوی بکن باوئر، بایرن را آزار می داد، اما باز هم این تیم میهمان بود که گل اول را در دقیقه 20 بازی به ثمر رساند؛ مولر باز هم از حفره های دفاعی پشت سر ریکاردو پاوونی حداکثر سود را برد. با این حال شیوه صبورانه ایندیپندنته آنها را به بازی بازگرداند و بالبوئنا پاس در عمق روبن گالوان (Ruben Galvan) را با شوتی دقیق و زاویه دار به گل تساوی تیمش تبدیل کرد.

گروه D
اینتر 65: اینتر پادشاه کاتناچیو بود، اما تیم هلنیو هررا (Helenio Herrera) به اندازه ای که غالباً به آن نسبت داده می شود، وجهه منفی نداشت. جیاچینتو فاکتی (Giacinto Facchetti) دفاع چپی با خصوصیات تهاجمی فراوان بود و ساندرو ماتزولا (Sandro Mazzola) و لوئیز سوارز (Luis Suarez) قابلیت های فراوانی داشتند. سه اسکودتو و دو قهرمانی اروپا در طول 4 سال به خودی خود گویای این مطلب هست.
رئال مادرید 60: بعضی عملکرد ها ماندگارند؛ پنجمین قهرمانی پی در پی مادرید در اروپا با احتمالاً بهترین عملکرد این تیم بدست آمد، یک برد 7-3 برابر آینتراخت فرانکفورت در استادیوم همپدن پارک، نسلی از فوتبال که آن را تماشا می کردند تحت تأثیر قرار داد. این تیم آلفردو دی استفانو (Alfredo di Stefano)، پاکو جنتو (Paco Gento) و فرانس پوشکاش (Ferenc Puskas-تنها بازیکنی که در این تورنمنت در دوتیم مختلف حضور دارد)را در اوج دوران حرفه ایشان در اختیار داشت.
استودیانتس 68: فوتبال بزرگ همیشه زیبا نیست. تیم اسوالدو زوبلدیا (Osvaldo Zubeldia) می توانستند بازی کنند اما علاوه بر آن در هنرهای سیاه نیز متخصص بودند؛ حریفانشان، آنها را به ضربه زدن با استوک کفش و استفاده از توهین های شدیدالحن شخصیتی متهم می کردند. هرچند همانطور که سه جام لیبرتادورس متوالی نشان می دهد، به نظر این روش مؤثر است.
لیورپول 84: چهارمین قهرمانی اروپا در طول 7 سال و هفتمین قهرمانی لیگ طی 9 سال (بدون احتساب سومین قهرمانی متوالی لیگ). اولین فصل حضور جو فاگان (Joe Fagan) در لیورپول به سختی می توانست موفقیت آمیزتر پیش رود. البته او تنها نگهبان سنتی بود که توسط بیل شنکلی (Bill Shankly) پایه گذاری شده، توسط باب پیزلی (Bob Paisley) پرورش یافته و بدست کنی داگلیش رسیده بود.
حال بازی های مجازی برگزار شده ی این گروه را با یکدیگر بررسی کنیم:
*اینتر 0-0 رئال مادرید
انتظارات زیادی از این بازی میرفت اما حاصل آن بسیار اندک بود. با همه هیاهوی هلنیو هررا درباره دفاعی نبودن تیمش، او از این شیوه برای آزار مادرید استفاده کرد. وقتی تیم میهمان توپ را در اختیار داشت، اینتر بازیکنانش را در برابر توپ فشرده می ساخت و وقتی توپ را پس می گرفت، مادرید بدون ظرفیتی ذاتی برای بازپس گیری توپ در پس گرفتن آن ناتوان می ماند. جیر (Jair) عملکرد پاکو جنتو را خنثی می کرد و کاناریو (Canario) و جیاچینتو فاکتی به طرز مؤثری یکدیگر را از جریان بازی خارج می کردند. بدین ترتیب حتی فضایی برای عملکرد در جناحین باقی نمانده بود.
*استودیانتس 0-1 لیورپول
بازی ای خشن و نازیبا که در آن لیورپول با حفظ آرامشش در برابر تحریکات شدید حریف پیروز شد. فقط وقتی ،درست قبل از پایان نیمه اول، گریم سونس (Graeme Souness) کارلوس بیلاردو (Carlos Bilardo) را با خطایی وحشیانه به زمین انداخت، لیورپول در حفظ نظمش به لرزه درآمد. اما قوانین داوری در سال 1968 بازیکن خاطی را حتی بدون یک اخطار برجای گذاشت. فیل نیل (Phil Neal) عملکرد خوان رومن ورون (Juan Ramon Veron) را خنثی می کرد، اما کلید اصلی یک برد تاثیر گذار خارج از خانه صبر لیورپول در حفظ مالکیت توپ بود: سونس، سمی لی (Sammy Lee) و رونی ولن (Ronnie Whelan) به آرامی توپ را می چرخاندند تا اینکه در نهایت فرصتی که منتظرش بودند، 14 دقیقه به انتهای بازی ایجاد شد. روی یک ضربه کرنر که استودیانتس در دفعش ناموفق بود، یان راش (Ian Rush) گل پیروزی بخش تیمش را از فاصله نزدیک به ثمر رساند.
*لیورپول 2-0 اینتر
احتمالاً لیورپول به خاطر باخت بحث برانگیزش به اینتر در نیمه نهایی جام اروپا در سال 1965 خود را به هررا بدهکار احساس می کرد. حالا، مانند آن زمان، اینتر در آنفیلد خم شده و خصوصیات دفاعیش به سادگی به سود لیورپول تمام شده بود: کرگ جانستون (Craig Johnston) در عقب نگه داشتن فاکتی موفق عمل می کرد و در نتیجه هیچ روزنه ای برای اینتر دیده نمی شد. هر دو گل لیورپول از جناح چپ ساخته شدند، ولن به پشت سر جیر راه یافت و به خوبی با داگلیش همکاری کرده و پاسی بداخل برای راش فراهم کرد و او هوشمندانه توپ را به گوشه دروازه فرستاد. در ابتدای نیمه دوم راش پاس لی را به داگلیش برگرداند و او نیز گل دوم را با ضربه ای دقیق به درون دروازه فرستاد.
*رئال مادرید 2-1 استودیانتس
استودیانتس آمده بود تا مادرید و خصوصاً دی استفانو را آزار دهد، اما در ورزشگاه چامارتین، حضور تماشاگران بر آنها غلبه کرد. با اینکه پس از 19 دقیقه استودیانتس با ضربه سر ورون به طرز غافلگیرانه ای پیش افتاد، اما مادرید هیچ وقت بی جهت آشفته نشد و پاسکاری روان آنها بارها باعث شد حریفشان کند به نظر برسد. جنتو استفانو را راه انداخت و او توپ را از آلبرتو پولتی (Alberto Poletti) عبور داد و گل اول آنها درست قبل از پایان نیمه اول به ثمر رسید. پس از گذشت یک ساعت از زمان بازی گل پیروزی رئال توسط پوشکاش و از روی پاس دل سول (Del Sol) درون دروازه قرار گرفت.
*اینتر 2-0 استودیانتس
این بازی بسیار خشن بود اما اگر به خاطر داوری ِ مداراکننده نبود، کارلوس پاچامه (Carlos Pachame) ی استودیانتس تنها بازیکن اخراجی این بازی نبود( او به دلیل مشت زدن به صورت جیانفرانکو بدین (Gianfranco Bedin) در دعوایی در بین دونیمه از زمین اخراج شد، به نظر می آمد بدین به تحریکات بیلاردو که پیراهنش را می کشید تا دعوا راه بیاندازد، واکنش نشان داده بود). درگیری های جزئی از ابتدا در بازی دیده می شد، اما این ماتزولا بود که از جنجال ها دور مانده و هفت دقیقه بعد از آغاز بازی براحتی پولتی را کنار زده و توپ را بدرون دروازه خالی غلتانده بود. این گل استودیانتس را وادار به حمله کرد. اما بلافاصله بعد از آغاز نیمه دوم، فاکتی توپ را از فلیپه ریبائودو (Felipe Ribaudo) گرفت، با ماریو کورسو (Mario Corso) پاسکاری کرد و لوئیز سوارز را پیش انداخت تا به صعود اینتر به مرحله بعد کمک کند.
*رئال مادرید 3-1 لیورپول
سبک صبورانه لیورپول اینبار با شکست مواجه شد چراکه مادرید را ترغیب به جلو آمدن می کرد. مالکیت توپ برای دو تیم تقریباً برابر بود اما مادرید در زمان داشتن توپ بسیار خطرناکتر به نظر می رسید و درست قبل از پایان نیمه اول گل برتری آنها زده شد: پوشکاش، الن هانسن (Alan Hansen) و مارک لاورنسون (Mark Lawrenson) را با پاسی دقیق از سر راه برداشت و موقعیت را برای گلزنی دی استفانو فراهم کرد. گل تساوی خیلی زود در اوایل نیمه دوم با ضربه سر عالی لی از راه رسید. این گل تنها مهلتی کوتاه در اختیار لیورپول قرار داد و دو گل بعدی مادرید از پوشکاش ،یکی با ضربه سر دقیق از روی سانتر جنتو و دیگری ریباندی ساده روی توپی که بروس گروبلار (Bruce Grobbelaar) به دنبال ضربه دی استفانو دفع کرده بود، جایگاه مادرید را در صدر جدول تثبیت کرد.
قسمت قبل: گروه های اول و دوم
قسمت آینده: مراحل یک چهارم، نیمه نهایی و فینال
ارسالی کاربر طرفداری: Also in Have