روزی که استراماچونی رفت خلیل زاده با عجله مصاحبه کرد و از نشستن یک چهره ی محبوب روی نیمکت استقلال سخن گفت
و اینگونه ناخواسته از کودتایی پرده برداشت که از مدت ها قبل در استقلال آغاز شده بود و قرار بر این بود که استراماچونی را به فسخ یکطرفه ی قرارداد و استقلال را حضور اضطراری فرهاد مجیدی وادار کند
اما آنچه که آنها پیشبینی نکرده بودند واکنش هواداران به این ماجرا بود که به کلی فراتر از انتظار مدیران رخ داد و آنها را مجبور به عقب نشینی و فرهاد مجیدی را وادار به تکذیب حضورش روی نیمکت کرد
پس با یک جابه جایی صوری مدیرعامل مستعفی جایش را به رییس هیئت مدیره داد تا عملا در ترکیب کودتاچیان تغییری اتفاق نیافتد و تنها فرمانده توپخانه عوض شود
و اینگونه فرمانده جدید با همان هدف کودتا وارد عمل شد و با تلاش چندباره برای عصبانی کردن استراماچونی سعی کرد که سرمربی را مقابل بازیکنان و هواداران قرار دهد... اما فشار اعتراضات و مخصوصا کشیده شدن ماجرا به کف خیابان موضوع را تبدیل به یک چالش سیاسی کرد که چاره ای جز تعامل و تحمل استراماچونی باقی نماند
اما ناگفته پیدا بود که کودتا چیان از شکست و بازگشت قهرمانانه استراماچونی عصبی و آشفته هستند
پس اینبار فرد موجه هیئت مدیره را وارد عمل کردند تا بلکه با وجاهت او شارلاتان بودن استراماچونی را اثبات کنند
اما باز هم واکنش هواداران یک دست بود.... آنها که پیشتر دست رد به سینه ی محبوبترین بازیکن استقلال زده بودند حالا قطعا مقابل محبوب ترین مدیرشان هم خواهند ایستاد که جاده صاف کن کودتا شده است
و این اشتباه محاسباتی طراحان کودتا بود که گمان می کنند در استقلال نامی فراتر و محبوب تر از نام استقلال وجود دارد
آقایان طراح و مجری کودتا....حتی اگر استراماچونی شارلاتان و زیاده خواه است که نیست.... این بی کفایتی شما بود که اجازه فسخ یک طرفه را به سرمربی داد و راه را برای زیاده خواهی او باز کرد.... پس با فاش کردن زیاده خواهی های استراماچونی بی کفایتی و خیانت شما پاک نخواهد شد
یک کلام ختم کلام.... استراماچونیِ شارلاتان زیاده خواه؛ به شما بی کفایت های خائنِ چسبیده به صندلی شرف دارد