طرفداری- روز شنبه آسمان منچستر به رنگ سرخ درآمد. شیاطین سرخ با این برد، فاصله خود را برای کسب سهمیه به 5 امتیاز رساندند و با توجه به شکست چلسی در مقابل اورتون، امید های خود را برای کسب سهمیه افزایش دادند. در آنسوی میدان، شاگردان گواردیولا با شکست در این دیدار به اختلاف 14 امتیازی با صدر جدول رسیدند و می توان گفت که از کورس کسب قهرمانی خارج شده اند. در این مطلب به بررسی تاکتیک های استفاده شده توسط سولسشر برای غلبه بر سیتی می پردازیم.
ترکیب ها
تیم میزبان به مانند بازی های گذشته با چینش اولیه 3-3-4 وارد میدان شد که در هنگام حملات به 4-2-4 تغییر می یافت. بر خلاف بازی با لیورپول، داوید سیلوا و کوین دی بروین از همان ابتدا در ترکیب اصلی قرار گرفتند تا خلاقیت در هاف اسپیس ها افزایش یابد. باقی ترکیب به مانند بازی با گذشته با برنلی بود.
در آنسوی میدان، شاگردان سولسشر به مانند بازی گذشته خود در برابر تاتنهام، با چینش 1-3-2-4 وارد میدان شدند. دو تغییر در ترکیب شیاطین سرخ نسبت به بازی با تاتنهام اعمال شده بود: لوک شاو به جای اشلی یانگ کار را از ابتدا آغاز کرد و با بهبودی مارسیال، این مهاجم فرانسوی جایگزین میسون گرینوود شد و به عنوان مهاجم مرکزی ایفای نقش کرد. باقی ترکیب شیاطین سرخ نیز به مانند بازی گذشته با تاتنهام بود و در تصویر زیر نیز می توانید ترکیب دو تیم را مشاهده کنید:
یونایتد در هنگام دفاع
مهم ترین عامل پیروزی منچستریونایتد بر منچسترسیتی، نوع و شکل دفاعی این تیم و همچنین عملکرد فوق العاده خط دفاعی این تیم بود. بازیکنان سیتی سعی می کردند با حرکات بدون توپ خود مدافعان منچستر را از موقعیت خود خارج کنند تا فضای کافی برای فرار و ایجاد موقعیت ایجاد شود. به عنوان مثال در بازی برگشت این دو تیم در سال گذشته در ورزشگاه الدترافورد، سرخیو آگوئرو با یک فرار دو مدافع یونایتد را به دنبال خود کشاند و یک فضای کاملا خالی را برای لروی سانه فراهم کرد تا این بازیکن گل دوم تیمش را به ثمر برساند. تصویر زیر این موضوع را نشان می دهد:
اما در بازی اخیر این دو تیم، سازماندهی و نظم دفاعی در شاگردان سولسشر مشهود بود. در این بازی گابریل ژسوس بارها سعی کرد تا با فرارهای خود لیندلوف را به دنبال خود بکشاند اما به غیر از موارد لزوم، لیندلوف این مهاجم را رها کرده و در جای خود قرار می گرفت تا فضای اضافی به حریف ندهد. تصویر زیر نمونه ای از این موضوع را نشان می دهد:
علاوه بر بازیخوانی فوق العاده مدافعان میانی یونایتد، مدافعان کناری این تیم نیز عملکردی فوق العاده از خود ارائه دادند. وینگرهای سیتی سعی می کردند که به کناره ها بروند تا هافبک های خلاق این تیم(دی بروین و سیلوا) بتوانند در هاف اسپیس ها قرار بگیرند. این نقشه تاکتیکی پپ موجب گیج شدن سرمربی حریف و به دنبال آن گیج شدن مدافعین حریف می شود زیرا اگر دی بروین و سیلوا را پوشش دهند، فضا برای وینگرهای خلاق سیتی به وجود می آید تا بتوانند موقعیت سازی کنند و اگر وینگرها را پوشش دهند فضا برای هافبک های خلاق سیتی فراهم می شود تا آن ها اقدام به موقعیت سازی کنند. این نقشه تاکتیکی توسط یورگن کلوپ در سال جاری با مشکل مواجه شد که در ادامه توضیح می دهیم اما در این قسمت قصد داریم نقش مدافعان کناری یونایتد را شرح دهیم.
خط دفاع یونایتد در این بازی شکل کاملا فشرده ای داشت اما زمانی که توپ به کناره ها می رفت و وینگرهای سیتی صاحب توپ می شدند، خط دفاع یونایتد باز می شد و مدافعان کناری این تیم کاملا به کناره ها می رفتند و با وینگرهای سیتی یعنی استرلینگ و سیلوا یارگیری می کردند و اجازه کوچکترین حرکتی را به آن ها نمی دادند. لازم به ذکر است که در هنگام باز شدن و پهن شدن خط دفاع یونایتد، هافبک های این تیم(مک تومینای و فرد) در جای فولبک های این تیم قرار می گرفتند تا فضای خالی مدافعان کناری خود را پوشش دهند.
تصویر زیر شکل خط دفاعی یونایتد در هنگامی که توپ در مناطق مرکزی قرار دارد را نشان می دهد و همانطور که مشاهده می کنید هر 4 مدافع به صورت فشرده در کنار هم قرار گرفته اند. در تصویر بعد توپ به سمت راست می رود و بلافاصله لوک شاو نیز به کناره زمین رفته و جلوی پیشروی برناردو سیلوا را می گیرد:
تصاویر زیر، نمونه هایی دیگر از نقش مدافعان کناری و مطالب گفته شده بالا را نشان می دهد:
همانطور که در پیش آنالیز بازی گفته شد، شاگردان سولسشر نیاز به یک دفاع منطقه ای بی نقض برای خنثی کردن برنامه های هجومی سیتی داشتند. شاگردان سولسشر در زمینه دفاعی تنها به خط دفاع و هافبک محدود نمی شدند و بازیکنان خط حمله این تیم نیز در امور دفاعی مشارکت پررنگی داشتند.
اکثر حملات سیتی از سمت چپ زمین بود (43%)و برای اینکه بتوانند به سمت چپ زمین عرض بدهند، آنجلینیو به جلو می رفت تا به کمک رحیم استرلینگ بتوانند ون بیساکا را به طور کامل به کناره ها ببرند و فضای بین مدافع وسط و ون بیساکا را بیشتر کنند. لازم به ذکر است که کایل واکر به حملات اضافه نمی شد و در عقب باقی می ماند تا با تشکیل یک دفاع سه نفره استحکام خط دفاعی را بهبود ببخشد و به همین دلیل بیشتر حملات سیتی از سمت چپ زمین صورت می گرفت.
در هنگام اورلپ کردن آنجلینیو، دنیل جیمز به همراه او به عقب زمین می آمد و او را پوشش می داد تا بتواند به ون بیساکا در امور دفاعی کمک کند و عریض کردن بازی به وسیله اورلپ کردن آنجلینیو را نیز بگیرد. تصاویر زیر نمونه هایی از مشارکت دنیل جیمز در امور دفاعی و پوشش داده شدن آنجلینیو توسط این وینگر ولزی را نشان می دهد:
بد نیست تا نگاهی به آمارهای فردی مدافعین منچستریونایتد کنیم: آرون ون بیساکا بیشترین تکل صحیح در بازی(5 تکل صحیح)_ به ترتیب لوک شاو و هری مگوایر بهترین بازیکنان در زمینه پیروزی در نبرد تن به تن(شاو 5 نبرد و مگوایر 4 نبرد پیروز شده)_ بیشترین دفع توپ در بازی توسط هری مگوایر(3 دفع توپ)
تاثیر یورگن کلوپ در شکست سیتی
می توان گفت که سولسشر با الهام گرفتن از تاکتیک یورگن کلوپ در مقابل منچسترسیتی در بازی فصل جاری توانست تهدید سیتیزن ها را در هاف اسپیس ها خنثی کند. یورگن کلوپ در تقابل خود با گواردیولا در فصل جاری، فابینیو و واینالدوم را مسئول یارگیری دی بروین درهاف اسپیس ها قرار داد تا تهدید سیتی در این فضا را خنثی کند. تصویر زیر نمونه ای از این ضد تاکتیک کلوپ را نشان می دهد:
سولسشر نیز با الهام گرفتن یورگن کلوپ، فرد و اسکات مک تومینای را مسئول مارک کردن دی بروین و داوید سیلوا در هاف اسپیس ها قرار داد و تهدید این دو بازیکن خلاق در هاف اسپیس ها را خنثی کرد.
برنامه تاکتیکی سیتی در این بازی این بود که وینگرهای این تیم به کناره ها متمایل می شدند و مدافعان کناری یونایتد را به همراه خود به کناره ها می کشاندند و یک گپ(هاف اسپیس) در بین مدافع میانی و فولبک ایجاد می کردند. به مانند دیگر بازی ها انتظار می رفت که داوید سیلوا و کوین دی بروین با حضور در این فضا اقدام به موقعیت سازی کنند اما فرد و مک تومینای این دو بازیکن را پوشش می دادند و در هنگام حضور سیلوا و دی بروین در هاف اسپیس ها، فرد و مک تومینای به دنبال این دو بازیکن می رفتند و راه رسیدن توپ به این دو بازیکن را مسدود می کردند. تصاویر زیر نمونه ای از این تاکتیک را نشان می دهد:
پرسینگ سیتی
تیم منچسترسیتی بر اساس فضا به پرسینگ می پرداخت، یعنی به هر بازیکن از سیتی فضایی اختصاص داده می شد و هنگامی که توپ به آن فضا وارد می شد، یک بازیکن از سیتی که مسئول آن فضا بود به سمت توپ حرکت می کرد و اقدام به پرسینگ می کرد. همین عامل سبب شد تا خطوط پرسینگ سیتی به راحتی شکسته شود و ضدحملات سریعی توسط بازیکنان یونایتد صورت گیرد زیرا یک بازیکن از یونایتد در بیرون از خط پرسینگ سیتی قرار می گرفت و با دریافت پاس، یک خط از پرسینگ تیم سیتی شکسته می شد و به همین منوال، خط دوم پرسینگ سیتی نیز شکسته می شد. تصویر زیر نمونه ای از آنچه گفته شد را نشان می دهد:
هر چند در دفعاتی این نوع پرسینگ به کمک سیتیزن ها می آمد و موجب توپ گیری آن ها در نیمه زمین یونایتد می شد اما در اغلب مواقع این نوع پرسینگ با شکست مواجه می شد. تصویر زیر نمونه ای از این نوع پرسینگ را نشان می دهد که سبب توپ گیری بازیکنان سیتی می شود:
سیتی در هنگام دفاع
سیتی در اغلب بازی مالک توپ و میدان بود اما چینش دفاعی این تیم نسبت بازی های دیگر دچار تغییر شده بود. در این بازی کایل واکر به ندرت از سمت راست نفوذ می کرد و در هنگام حملات، در عقب زمین باقی می ماند تا یک خط دفاعی 3 نفره را به همراه فرناندینیو و استونز تشکیل دهد و استحکام خط دفاعی تیم خود را در برابر راشفورد و مارسیال در هنگام ضد حملات افزایش دهد. اما 2 مشکل عمده وجود داشت: اول اینکه یونایتد در هنگام ضد حملات با 4 بازیکن در محوطه جریمه سیتی ظاهر می شد زیرا هر 4 بازیکن خط حمله یونایتد در این بازی بازیکنانی سرعتی بودند و به سرعت از دفاع به حمله اضافه می شدند و با توجه به حضور پر تعداد سیتیزن ها در حملات، یک برتری عددی در ضد حملات به نفع شاگردان سولسشر ایجاد می شد. دوم هم اینکه خط دفاع سه نفره سیتی بسیار بالا بازی می کرد و گاهی تا نیمه های زمین نیز می آمدند و همین باعث می شد تا بازیکنان سرعتی مانند راشفورد و مارسیال بتوانند به پشت این خط دفاعی فرار کنند و توپ را دریافت کنند.
تصویر زیر هیت مپ کایل واکر و آنجلینیو، دو فولبک سیتی را نشان می دهد و همانطور که مشاهده می کنید، آنجلینیو در اکثر مواقع بالا بازی می کرده است و کایل واکر حضور پر رنگی در میانه میدان(با توجه به بالا بازی کردن خط دفاعی سیتی) داشته است تا در امور تدافعی به دو مدافع میانی تیم خود کمک کند.
تصاویر زیر، خط دفاع 3 نفره سیتی به همراه کایل واکر را نشان می دهد:
ضد حملات یونایتد
یونایتد درحالی این بازی را پیروز شد که تنها 28% مالکیت توپ را دارا بود! ضد حملات منچستریونایتد در این بازی کلید گلزنی و ایجاد موقعیت برای این تیم بود. مهم ترین عامل ضد حملات یونایتد در این بازی بر خلاف باور عموم، جسی لینگارد بود.
همانطور که بالاتر نیز گفته شد، پرسینگ سیتی بر اساس فضا بود و جسی لینگارد در پشت فضا و خطوط پرسینگ بازیکنان سیتی قرار می گرفت تا در صورت از دست دادن توپ توسط سیتیزن ها، توپ را دریافت کند و با توجه به سرعت انتقال بالای توپ توسط این بازیکن، خیلی سریع توپ از دفاع به حمله انتقال می یافت. تصاویر زیر گفته های بالا را شرح می دهد:
دیگر بازیکنان خط حمله یونایتد نیز نقش پررنگی در موفقیت این تیم در ضد حملات داشتند. با توجه کمبود نفرات سیتیزن ها در هنگام ضد حملات یونایتد، بازیکنان این تیم با حرکات بدون توپ خود از کناره ها سعی در گسترش خط دفاع فشرده سیتی داشتند و به هنگام باز شدن خط دفاعی سیتی و به وجود آمدن گپ های خالی بین مدافعان این تیم، بازیکنان با فرار در این گپ ها و دریافت توپ سعی در گلزنی داشتند. تصاویر زیر نمونه ای از آنچه گفتیم و برنامه شاگردان سولسشر در هنگام ضد حملات را نشان می دهد:
نتیجه گیری: این باخت میزبان را از کورس قهرمانی خارج کرد و تیم میهمان را به کسب سهمیه نزدیک تر کرد. فصل برای پپ گواردیولا فاجعه پیش رفته و تا هفته 16 به اندازه تمام فصل گذشته امتیاز از دست داده است. سولسشر نیز با شکست دادن مورینیو و گواردیولا در فاصله 3 روز کمی از فشار رسانه ها را نسبت به خود کاهش داد تا دست کم یک هفته از شایعات جانشینی پوچتینو آسوده باشد. به دور از تمامی مسائل حاشیه ای و تاکتیکی، در دربی روز شنبه شاهد یک بازی فوق العاده جذاب و زیبا بودیم.