سقوط قسطنطنیه در 1453، محمد فاتح را مصمم کرد تا کار صربها را که خطرناکترین قوم جنگجوی مسیحی در بالکان بودند یکسره کند. مردان صرب بینهایت جسور و متعصب بوده و از معدود سربازانی بودند که عثمانیها را در نبرد ناکام گذاشته بودند.
او در 1454 عزم فتح بلگراد کرد و با نیرویی در حدود 150 هزار سرباز و کشتیهایی که توپهای عظیم عثمانی را از طریق دانوب حمل میکردند، خود را به بلگراد رساند.
بمباران سنگین
بمبارانهای گسترده مواضع دشمن و شهرها، قبل از حمله اصلی سیاست جنگی عثمانیها بود و به نام آنها نیز در تاریخ ثبت شد. توپخانه عثمانی در ژوئیه 1454 شهر بلگراد را زیر آتش گرفت. چهاردهم روز بمباران شبانهروزی به حصار شهر شدیداً صدمه دید اما محمد و سپاهش این بار دو نیرو باید همزمان میجنگید. هونیادی مجارستانی که در بیرون حصار از دانوب در حال بالاآمدن بود و دیگری ژرژ برانکوویچ. شاه بیرحم صرب. که مردان خود را در خرابههای حصار پنهان کرده بود. سردار مجار برای آن که باعث نابودی توپخانه سلطان شود و از طرف دیگر راه ورود سپاه سلطان از طریق دانوب را ببندد بیمحابه به میان ناوگان دریایی عثمانی زد و با دو حرکت همزمان نیمی از توپهای سلطان را از کار انداخت و سربازان ترک را قتل عام کرد.
نبرد خونین در دانوب پنج ساعت ادامه یافت و شکست قطعی نیروهای ترک در آبهای دانوب، تیغ سلطان را برای فتح بلگراد کند کرد.
حمله به شهر
محمد فاتح که هرگز انتظار مقاومت جدی اسلاوها را نداشت در اول اوت دستور حمله به حصارها را به ینیچریهایش داد. ینیچریها در زیر فشار سنگین مدافعان صرب از جنوب شهر وارد بلگراد شدند. نبرد بیرحمانهای درگرفت و در نهایت ینیچریها با از میان برداشتن هستههای اولیه مقاومت صربها به داخل شهر سرازیر شدند. پس از جدا افتادن ینیچریها از سپاه اصلی ترک، ناگهان هونیادی، سردار مجاری، با هزاران سرباز خود از پشت وارد معرکه شده و جنگی سخت را آغاز کرد. ینیچریهای از هم دورافتاده به سختی سعی در جمع کردن صفوف خود کردند و عاقبت پس از دادن تلفات بسیار سعی کردند از میان خرابیهای حصار عقبنشینی کنند اما دشمنان سلطان در این زمان بیرحمانهترین حرکت خود را انجام دادند. آنها تودههای هیزم و گوگرد را که از شب قبل در خندقها و شکاف حصار سنگی گذاشته بودند ناگهان آتش زدند. هزاران ینیچری محاصره شده در آتش جلوی چشم سلطان که بر روی تپهای عملیات را نظاره میکرد زنده در آتش سوختند یا از دم تیغ صربها و مجارها گذشتند.
حمله به قلب سپاه عثمانی
صربها و مجارها اکنون با انرژی مضاعف بدون ترس از وجود 100 هزار سپاهی ترک به قلب ارتش سلطان حمله کردند ظرف مدتی کوتاه توپخانه طلایی عثمانی کاملاً منهدم شد. مردان صرب صفوف اول و دوم عثمانی را شکستند و به خط سوم رسیدند اکنون مردان اسلاو تنها یک گام با فاتح قسطنطنیه فاصله داشتند. سلطان با عصبانیت از جسارت مبارزان صرب و مجار خود شخصاً سلاح در دست گرفت و به همراه حسنآغا، فرمانده ینیچریها، درگیر نبرد با مهاجمان شد. شدت نبرد چند برابر شد. این بار سلطان تمام نیروی ذخیره خود را به میدان آورد. اما نیروی جدیدی به کمک اسلاوها آمده بود. مردان صلیبی تحت فرمان راهب مبارز کارپیسترانو قصد داشتند به هر قیمت کار عثمانیها را در پای بلگراد تمام کنند. نبرد مهیب بلگراد تا شب ادامه یافت و طی آن فرمانده سپاه ینیچری، دهها هزار ینیچری و حداقل 50 هزار سپاهی ترک به هلاکت رسیدند و کل توپخانه عثمانی از بین رفت. سلطان نیز که از ناحیه پا مجروح شده بود ناچار تن به عقبنشینی داد.
نتیجه نبرد
نبرد بلگراد را میتوان اولین شکست بزرگ عثمانیها از اروپاییان پس از 150 سال یکهتازی در آسیای صغیر و بالکان دانست. محمد فاتح، سلطان مراد و سلطان بایزید عادت به شکست نداشتند. آنها همواره حریف را با کمک برتری سنگین و خردکنندهی نفرات و توپخانه از میدان به در برده بودند. بیشک اگر شکست بلگراد رخ نداده بود فتوحات عثمانی 100 سال جلوتر میافتاد و شاید در قرن شانزدهم هدف عثمانی شهرهای پرجمعیت اروپای مرکزی و غربی بود. اما انهدام سپاه بینظیر 150 هزار نفری محمد فاتح قدرت عثمانی را کاهش داد و مدتها طول کشید (60 سال) تا سلطان سلیمان بتواند سپاهی را با این عظمت دوباره بسیج کند.
البته مسیحیان نیز نتوانستند از این پیروزی برای یک ضد حمله بزرگ بهره ببرند. چرا که طاعون سال بعد هونیادی مجار و کاپیسترانوی راهب را به هلاکت رساند و برانکوییچ نیز چند ماه بعد در اثر کهولت سن درگذشت
——————————————————————
درود بر يانوش هونيادي
و درود بر روح قهرماني و غيرت