طرفداری - قبل از شروع بازی دورتموند-اینتر خیلی ها این بازی را یک پلی آف برای صعود می دانستند و واقعا عجب بازیای بود! برای 45 دقیقه ما یک اینترِ کامل را دیدیم که می دانست چگونه زیر فشار مقاومت کند و جلوی دروازه به طور زیبایی موقعیت شناس باشد و وقتی طوفان بی امان زرد و مشکی ها شروع شد و همه چیز را با خود بلعید، در پایان به این فکر کردیم که اینتر چقدر راه آمده اما چقدر راه دیگر هم باید برود.
آنهایی که خوش بین هستند می توانند به همان 45 دقیقه اول تیم ایتالیایی بچسبند و فکر کنند اینتر بهترین نمایش فصل خود را ارائه داد. در واقع یکی از بهترین ها و مانند نمایش های قبل از شروع نیمه دوم بازی در نیوکمپ.
نراتزوری فشار اولیه را به سلامت پشت سر گذاشت و در نیمه اول با دو گل برتری خود را محکم کرد. گاهی آنها کاملا در زمین دوتموند بودند و به نظر می رسید تعادل کامل تاکتیکی مقابل تیمی وجود دارد که همیشه به شما فرصت گلزنی می دهد. با این حال، در نیمه دوم همه چیز مثل یک بسته اسپاگتی بود که یک سوراخ کوچک دارد و شاخه ها دانه به دانه از آن می ریزند.
این جنبه ای است که آنتونیو کونته باید مخصوصا در سطح اروپایی روی آن کار کند. اگر فقط یک مربی وجود داشته باشد که اجازه نمی دهد تیمش هیچوقت گارد خود را پایین بیاورد، او سرمربی سابق یووه، چلسی و ایتالیاست. قطعا او در بازه های زمانی مختلف به تیمش یادآوری کرد که فکر نکنند کار کاملا انجام شده اما اینتر به جای آنکه به سراغ گلوگاه دشمن نیمه جان برود و کار را تمام کند، برای آنها مهمات پرتاب کرد و آنها را تجهیز کرد تا بر سر خودشان خراب شوند.
دو گل از گل های کامبک، روی بی دقتی بازیکنان اینتر به ثمر رسید و سومین گل هم حاصل یک کار تیمی باشکوه از شاگردان فاوره بود. همین عدم تمرکز لحظه ای است که اینتر اگر می خواهد مسیر گذار خود را طی کند، باید به آن توجه کند. شما ممکن است با این بی دقتی های لحظه ای مقابل تیم های ضعیف تر، به عنوان مثال در سری آ پیروز شوید اما در لیگ قهرمانان و مخصوصا مقابل تیمی که استاد ضدحملات سریع است، به ندرت می توانید جان سالم به در ببرید: "و شکست به درستی تحویل داده شد، با عشق، از طرف بروسیا دورتموند."
حالا صعود برای اینتر خیلی سخت تر از چیزی است که در پایان نیمه اول به نظر می رسید. حالا باید چشم امید به بارسلونا و اسلاویا پراگ داشت تا مقابل اینتر شکست بخورند. پیروان فلسفه عمل گرایی بعد از بازی گفتند بهتر است اینتر تمرکز خود را فقط روی سری آ بگذارد و فعلا از اروپا صرف نظر کند. بدبین ها هم گفتند یک بار دیگر ثابت شد مربی آنها در اروپا موفق نیست.
این حرف ها تند روی است. حتی اگر بخواهیم همین یک بازی اینتر را ملاک قرار دهیم، با وجود درس های دردناک شکست، امیدهای کافی برای تیم میلانی وجود دارد. لائوتارو یک بار دیگر گلزنی کرد و نشان داد در اوج است. استفانو سنسی بازگشت و وقتی او در زمین حضور دارد، نیکولو بارلا کامل تر به نظر می رسد. قرار نیست همه چیز را با عذاب و غم و اندوه ببینیم.
این از آن شکست هایی بود که کونته می تواند مثل یک چکش از آن استفاده کند تا به شاگردانش نکاتی را گوشزد کند: با همان انگیزه و تمرکز نیمه اول بازی کنید و بدین ترتیب ما می توانیم راهی طولانی را طی کنیم. اما یک لحظه حواستان پرت شود تا یک فصل دیگر را بدون جام بگذرانید.
در وستفالن، تیم کونته طی فقط یک بازی روی خوب و بد خود را نشان داد. حالا به بازیکنان اینتر بستگی دارد تا نشان دهند این بازی درسی بود که باید آن را یاد می گرفتند یا نشانه ای از یک سقوط عمیق که در نهایت باعث می شود امیدها برای کسب جام از بین برود.