مطلب ارسالی کاربران
کتاب بازیکن ناشناس نوشته ی بازیکنی از لیگ جزیره (قسمت سوم)
🕶بازیکن مخفی 👤نویسنده : یک فوتبالیست ناشناس! ⭐️
بخش سوم 🔰ناهار رو همیشه سه ساعت قبل از شروع بازی میخوریم . ابتدا به رختکن میرویم , بوی عطر و جوراب با هم آغشته شده , وسایلمان را در کمدمان میزاریم و برای ناهار وارد سالن میشویم . خبری از ناهار چرب و چیلی و خوشمزه نیست . سوپ , جوجه و اسپاگتی همیشه انتظار ما را تا آخر فصل برای سرو ناهار میکشند . بعضی از بازیکنهای بدغذا هنگام سرو ناهار ادای پزشک تغذیه را در میآرن : این عنو بخور , اون عنو نخور . هر تیم چندتا جوون چاقال داره , بازیکنای قدیمی و بزرگ تیم همیشه سر میز ناهار اذیتشون میکنن یا بهشون نمکدونو میدن و میگن باید روی غذات خالی کنی . سرمربی و دستیاراش هم میبینند اما با پوزخند خودشونو به اون راه میزنن 🔰بعد از سرو ناهار به رختکن میرویم . لحظات ترسناک : ناگهان دستیار مربی وارد رختکن میشه و میگه "هی فلانی , برو دفتر رئیس باهات کار داره" , و این یعنی طرف به گا رفت و قرار نیس بازی کنه . بعضی بازیکنا هم میگن لعنتی , تو هم به گا رفتی . معمولا مربیان مهربان و دلنازک صحبتشون رو در لفافه میزنن اما مربیان زمخت حرفشونو توی صورتت میکوبن 🔰بعضی مواقع یقه لباس خودم را قبل از شروع بازی بالا میزدم . هم تیمیام میگفتن چاقال میخوای خودتو شبیه اریک کانتونا کنی؟ خوشبختانه الان یقه ها گرد شدن و دیگر خبری از یقه اریک کانتونایی نیس 🔰تو آنفیلد بازی داشتیم . بازیکن ها برای دور شدن از جو استادیوم به سراغ تابلوی معروف "اینجا آنفیلد است" رفتند و بعد از پوشاندنش با چسب , کلمه "کیر و خایه" را جانشین آن کردند . هیچوقت لیورپولی ها نفهمیدن کار کی بود و این موضوع رسانه ای نشد 🔰همیشه سه بازیکن از حضور در ترکیب اصلی مطمئن هستند : بهترین گلزن , کاپیتان و دروازه بان تیم . بقیه بازیکن ها باید منتظر اعلام ترکیب نهایی توسط رئیس بمونن . به داخل زمین میرویم و خودمان را گرم میکنیم . مراسم آغازین شروع میشود , هرچه تشریفات طولانی تر باشد اسپانسرها برای پخش بیشتر تبلیغ از آن استقبال میکنند , کون لقشون 🔰دست دادن های قبل از شروع بازی با رقیب عجیبه , میخوای تو بازی دهنشونو بگایی اما قبلش براشون آرزوی کامیابی میکنی! چقدر مسخره . هرچند این تشریفات رو همیشه تو الدترافورد دوس دارم اما تو استادیوم های کوچکتر خسته کنندس . بازیکن معروفی تو لیگ هستش که موقع دست دادن به تو میگه "سال دیگه تو تخلیه چاه میبینمت" , "حیف نون که به تو میدن بخوری" و ... , مرتیکه عقده ای و نفهم بازی اول لیگ همیشه برای ما جذابه , سوت به صدا در میاد و میفهمی زندگی زیباست...! ادامه دارد...