شاید کمتر کسی با نوستالژی سیاه و سفید دوران طلایی میلان در دهه ۱۹۵۰ میلادی انس و الفتی داشته باشد چرا که هیچ کدام از آن ستاره ها هم اکنون زنده نیستند، اما دوران طلایی میلان به همان سال ها ختم نشد و حدود ربع قرن بعد، یکی از قدرتمند ترین تیم های تاریخ فوتبال در سن سیرو شکل گرفت. این بار باید به ربع قرن قبل برگشته و مدل دیگری از میلان طلایی را مرور کنیم.
جالب این که دوران شکوهمند روسونری همواره با نام یک مثلث طلایی عجین بوده است. اما این بار، مثلث طلایی از هلند بر آمد و از اواخر دهه ۱۹۸۰ تا اوایل دهه ۱۹۹۰ را تبدیل به سال های به یاد ماندنی کند، نه تنها برای هواداران میلان، بلکه برای همه دلدادگان به فوتبال. سال هایی که وقتی نام سری آ، اسکودتو و کالچو را می شنیدیم، قند در دل ها آب می شد. سال هایی که سرزمین چکمه، قلب تپنده فوتبال روی کره خاکی بود. هلند سرزمین گل های نارنجی و مثلثی که لقب «هجوم نارنجی» را برای قرمز و مشکی های شهر میلان به یادگار گذاشت. مارکو فان باستن، رود گولیت و فرانک رایکارد!
پس از آغاز استیلای سیلویو برلوسکونی در سال ۱۹۸۶، مجدداً سال های رخوت و سستی در میلان به پایان رسید وقتی که آریگو ساکی روی نیمکت روسونری نشست. سرعت، قامت رعنا و قدرت تمام کنندگی بهترین شاخصه های یک مهاجم تمام عیار است که «سن مارکو» یا همان مارکو فان باستن هلندی با خود به همراه داشت. برخی از هم کلاسی هایش در دوران مدرسه، او را یوهان کرایف جدید فوتبال هلند نامیدند و الحق که چقدر خوب، فوتبال را می فهمیدند. فان باستن پس از سپری کردن دوره ۶ ساله موفق در آژاکس که با ۳ عنوان قهرمانی هلند و ۴ عنوان آقای گلی در لیگ این کشور همراه بود، در سال ۱۹۸۷ به میلان پیوست.
رود گولیت نیز پس از سن مارکو، به سن سیرو قدم گذاشت. وقتی که پائولو مالدینی و الساندرو کاستاکورتا خط دفاعی میلان را بیمه کرده بودند، رود گولیت وظایف هجومی تری را بر عهده گرفت. روسونری از جا برخاست و برای اولین بار از سال ۱۹۷۹ به عنوان قهرمانی ایتالیا دست یافت آن هم فقط با ۲ باخت از ۳۰ بازی و کنار زدن ناپولی. در حالی که میلان آن فصل را با شکست مقابل فیورنتینا و سپس رم آغاز کرد، اما ۱۹ بازی بدون باخت و سپس به زانو در آوردن ناپولیِ مارادونا، به معنای قهرمانی یاران آریگو ساکی بود. میلان در آن روز، با نتیجه ۳-۲ پارتنوپی (لقب ناپولی) را شکست داد و سایت رسمی یوفا از آن روز یعنی اول ماه می ۱۹۸۸ به عنوان «روز تولد میلانِ ساکی» یاد می کند.
فصل ۸۸-۱۹۸۷ با قهرمانی میلان و آقای گلی دیگو مارادونا به پایان رسید. یازدهمین قهرمانی تاریخ میلان و اولین قهرمانی آنها در عصری جدید. بله! این قهرمانی صرفاً مقدمه ای بود برای آغاز یک عصر جدید، نه تنها در تاریخ باشگاه میلان بلکه در تاریخ فوتبال دنیا. عصری که معمار آن آریگو ساکی بود و ابزار آن، مثلث هلندی که بعدها با حضور فابیو کاپلو تکمیل شد. سومین ضلع مثلث هلندی افسانه ای میلان، کسی نبود جز فرانک رایکارد.
مدافع وسط آژاکس پس از درگیری با یوهان کرایوف و دوران ناموفق حضور در اسپورتینگ لیسبون و زئال ساراگوسا، کمی دیرتر به میلان پیوست تا سرانجام آن مثلث نارنجی تشکیل شود. او با راهنمایی های ساکی، از پست مدافع وسط به یک خط جلوتر رفت تا نقش هافبک دفاعی را ایفا کند. تصمیمی که آریگو ساکی درباره فرانک رایکارد گرفت، دوران بازی وی را متحول ساخت و او را تبدیل به یک برند در این پست کرد. در سال ۱۹۸۸، هر ۳ ستاره هلندی در لیست نهایی توپ طلا قرار گرفتند ولی مارکو فان باستن به این عنوان دست یافت.
حالا دیگر همه قطعات پازل میلانِ ساکی تکمیل شده است. حالا دیگر وقت درو فرا رسیده، درو کردن جام ها، قهرمانی ها و افتخارات بزرگ در عرصه فوتبال ایتالیا و اروپا. میلان رؤیایی در سال های ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ به دو عنوان قهرمانی سری آ دست یافت. فتح الفتوح میلانی ها هنگامی رقم خورد که آنها دو قهرمانی در اروپا را به نام خود نوشته و سپس در فرمت جدید لیگ قهرمانان اروپا در سال ۱۹۹۲ نیز، قهرمان شدند. فینال ۱۹۹۰ مقابل بنفیکا و صحنه ای که رایکارد به سرعت رو به جلو دوید و خود را به فان باستن رسانید تا در آن صحنه، تک گل بازی رقم بخورد. صحنه ای که از آن به عنوان یکی از بزرگ ترین لحظات مثلث هلندی در باشگاه میلان نام برده می شود.
مثلث هلندی میلان در سال ۱۹۹۳ غروب کرد وقتی که فان باستن به علت مصدومیت، مجبور به وداعی زودهنگام از میادین فوتبال شد، رود گولیت به علت اختلاف با مسئولان باشگاه به سمپدوریا رفت و فرانک رایکارد نیز به آژاکس برگشت.