طرفداری- تعداد انگشت شماری در فوتبال جهان وجود دارند که علی رغم حضور در زیر سایه برادرشان، به موفقیت رسیده اند. کوین پرینس بواتنگ در جرگه این دسته از بازیکنان قرار دارد اما او در هر تیمی که بوده، در هر لیگ معتبری که حضور داشته، به هرجای جهان که رفته، یادگاری به یاد ماندنی از خود برجای گذاشته است. شخصیت عجیب و غریب او در کنار بازی غیرقابل پیش بینیاش که همواره سراسر از حقه ها و ترفندها و جنجال ها بود در کنار روابط عاشقانهای که در شهرهای برلین، لندن، میلان و ژوهانسبورگ و آکرا داشته، کوین پرینس بواتنگ را به شاهزادهای در فوتبال تبدیل کرده است. کوین، متولد شهر برلین از پدری غنایی و مادری آلمانی، اولین گام هایش در فوتبال را با تیم هرتابرلین برداشت. هفت سال پس از ژروم بواتنگ، بالاخره کوین هم به آکادمی این باشگاه پیوست.
ژروم و کوین از مادرانی جدا زاده شدهاند. با این حال اصلیت آن ها آلمانی است. یازده سال بعد، کوین آماده بود اولین بازی دوران حرفهای خود را انجام دهد. او نیم فصل دوم را کنار برادرش در هرتابرلین سپری کرد. همه چیز تا تابستان 2007 خوب پیش رفت تا اینکه زمان جدایی دو برادر فرا رسید. کوین به تاتنهام در لیگ برتر انگلیس و ژروم به هامبورگ پیوست. آن دو از آن زمان تاکنون، در هیچ مسابقه مهمی کنار هم بازی نکرده اند.
زمانی که تاتنهام در ومبلی کارلینگ کاپ را فتح کرد، کوین از روی سکوها شادی تیمش را تماشا می کرد. در سنین جوانی، او چندان موفق نشد همه را تحت تاثیر خود قرار دهد به همین دلیل چاره بازگشتی دوباره به لیگ آلمان بود. در ژانویه 2009، یورگن کلوپ در بروسیا دورتموند، خواستار جذب پرینس شد. حتی آن دوران هم کوین چندان دست از بی نظمی های خود برنداشت و یکی از به یادماندنی ترین صحنه ها، لگد او به سر ماکوتو هاسبه بود.
در سن 22 سالگی و پس از انجام 20 بازی برای این تیم آلمانی، بواتنگ تصمیم گرفت ملیتش را تغییر دهد و برای تیم ملی غنا بازی کند. در ابتدا فیفا قوانین سخت و پیچیده ای در این رابطه داشت اما تا یک سال، این مشکلات حل شدند تا کوین بتواند برای تیم ملی کشورش بازی کند. به واسطه این تصمیم، بواتنگ در کشور آلمان به فرد نامحبوبی تبدیل شده بود. در فینال جام حذفی که برابر چلسی بازی می کرد، حرکت او برابر میشائیل بالاک، به محبوبیتش در آلمان ضربه شدیدی وارد کرد. بالاک نتوانست ریکاوری کند و در جام جهانی از ترکیب یواخیم لوو بیرون ماند.
با دشمن سازی که در خارج از کشور انجام داده بود، بالاخره تصمیم گرفت به آلمان برگردد. در این حین، برابر لتونی در سطح ملی، اولین بازی خود را برای غنا انجام داد. مصدومیت اسین، کار را برای بواتنگ ساده کرده بود. در تابستان همان سال، شاهزاده به ترکیب تیم ملی غنا برای حضور در مسابقات جام جهانی آفریقای جنوبی راه یافت. در این جام آن ها مقابل صربستان پیروز شدند اما در بازی بعد، حریفشان ژرمن ها بودند. غول های اروپایی پس از شکست برابر صرب ها، به یک پیروزی نیاز مبرم داشتند. مسوت اوزیل در آن مصاف مهم، گل پیروزی بخش تیمش را به ثمر رساند اما به لطف پیروزی استرالیا برابر صربستان، غنا برای دومین جام جهانی پیاپی به مرحله حذفی رسید.
غنا تنها تیم آفریقایی بود که توانست به این مرحله برسد. تمام حمایت مردم آفریقا را می شد پشت سر غنا احساس کرد. رقیب آن ها، ایالات متحده آمریکا بود. در پایان این ماراتن که بازی به وقت های اضافه کشیده شد، این غنا بود که توانست طعم پیروزی را توسط آساموا جیان بکشد. کوین پرینس و دوستانش، دنیای فوتبال را به وجد آورده بودند. اکنون اروگوئه تیمی بود که میان غنا و نیمه نهایی ایستاده بود. آن ها آزمون سختی پیش رو داشتند. قبل از ضربه آزاد دیگو فورلان، این سولی مونتاری بود که با شوتی از راه دور، تیمش را پیش انداخت. سپس آن اتفاق رخ داد. ضربه سر آدیاه و دستان لوئیس سوارز! بواتنگ پیش از آنکه بتواند ضربه خود را در ضیافت های پنالتی بزند، غنا بازی را واگذار کرده بود. شرایطی بسیار سخت برای غنایی های خونگرم.
جنوا و میلان در یک معامله مشترک، کوین پرینس را به ایتالیا بردند. او در پیراهن معروف روسونری، به یکی از بهترین هافبک های اروپا تبدیل شد. شاهزاده شهر میلان، در دوران ماسیملیانو الگری توانست اسکودتو را فتح کند. او در تیمی بازی می کرد که امثال آندره آ پیرلو، زلاتان ابراهیموویچ، کلارنس سیدورف و رونالدینیو حضور داشتند. همه او را هافبکی فیزیکی می دانستند اما هیچکس گل معروف او مقابل بارسلونا که پس از محو کردن اریک آبیدال، شوتی زیبا راهی دروازه والدز کرد، فراموش نمی کند. گَه گاهی او به قدری روی فرم بود که می توانست به تنهایی تیمش را پیروز میدان کند. در اکتبر سال 2011، او در نیمه دوم وارد زمین شد و میلانی را که 3-0 عقب بود، با هتریک خود به بازی بازگرداند. آخرین گل را هم ماریو یپس وارد دروازه کرد تا میلان یکی از بهترین کامبک های تاریخ خود را تجربه کند.
روند گلزنی های بواتنگ در اینجا خاتمه نیافت. او در مرحله یک هشتم مقابل آرسنال، در دیداری که روسونری توانست با نتیجه 4-0 توپچی ها را درهم بکوبد، گلی زیبا به ثمر رساند. پاس نوچرینو به کوین و عبور او از بین فرمائلن و کوشیلنی، تک به تک شدن با شزنی و تمام. میلان در آن فصل تیم بسیار خوبی بود اما بارسلونای قدرتمند مانع حضورشان در نیمه نهایی شدند. یکی دیگر از صحنه های مربوط به دوران بواتنگ، به توهین های نژادپرستانه در ایتالیا مربوط می شود که تصمیم گرفت در جریان بازی، از زمین خارج شود. دنیا آن صحنه را دید و همه پشت او ایستادند. فصل بعد، سولی مونتاری و کوین پرینس در سن سیرو بارسلونا را دوباره با شکست مواجه کردند اما لیونل مسی در بازی برگشت یک تنه همه چیز را عوض کرد تا دوباره میلان به سد بلوگرانا برخورد کرده باشد.
اوضاع برای بواتنگ در ایتالیا خوب پیش نرفت تا شالکه از این فرصت استفاده کند و را به آلمان برگرداند. در طول این مدت، ژروم خودش را به عنوان یکی از بهترین مدافعان جهان مطرح ساخته بود. در عرصه ملی پس از کش و قوس های فراوان و جنجال های زیادی که کوین تجربه کرد، بالاخره تصمیم گرفت از فوتبال ملی خداحافظی کند. پس از ترک شالکه، بواتنگ به لاس پالماس، آینتراخت فرانکفورت، ساسولو و بارسلونا رفت و حالا این روزها در فیورنتینا بازی می کند. در حین سیاحت زیبای او در اروپا، خاطرات زیبایی هم برای فوتبال دوستان ساخته شد. هرکس راه خود را برای رسیدن به موفقیت دارد و این هم راه کوین پرینس بواتنگ بود تا به موفقیت برسد.
به قلم Billy Munday برای وبسایت Thesefootballtimes