مطلب ارسالی کاربران
ماجرای دو بازیکنی که اصلا فوتبالیست نبودند .
1.علی دیا
هرکس می تواند خود را جای فوتبالیست محبوبی جا بزند. گریم سونس حتماً خیلی خوشحال بود زمانی که ژرژ وه آ، دارنده ی توپ طلای سال، با وی تماس گرفت تا چیزی درباره ی پسر عموی خود به او گفت. وه آ به سونس درباره ی بازی های خوب پسر عمویش می گفت و این که این بازیکن باید هر چه سریع تر به خدمت ساوتهمپتون در اید. سونس با پیشنهاد وه آ موافقت کرد و علی دیا را در سال 1996 به خدمت گرفت. متأسفانه، این وه آ نبود که پشت خط تلفن صحبت می کرد و علی دیا هم یک شخصیت جعلی بود. دیا هرگز یک فوتبالیست حرفه ای نبود اما یک دیدار افتضاحاً به یادماندنی برابر لیدز به نمایش گذاشت. زمانی که حقیقت برملا شد، دیا فوراً از تیم اخراج شد و دیگر هرگز در میادین رؤیت نشد.
2.کارلوس هنریک کایرز
روش اولیه او امضای قرارداد با یک باشگاه و سپس مصدومیت در اولین جلسه تمرین بود.در نتیجه او می توانست هفته ها یا ماه ها از تیم دور باشد. وقتی تیم به او اعتراض می کرد او به راحتی از آنها جدا می شد. او این شیوه را در تیم های بزرگ برزیل مانند فلامنگو، بوتافوگو، بانگو، فلومیننزه و واسکودوگاما و همچنین تیم فرانسوی گازلک آجاسیو و الپاسو سیس شوتر در مکزیک اجرا کرد. اما قیصر در گول زدن ستاره های بزرگ برزیل مانند روماریو، کارلوس آلبرتو، ببتو و زیکو و همچنین خبرنگاران نیز حرفه ای بود.
او ویدئوهای گل های زده خود که در واقع توسط کسی که وانمود می کرد راپوسو انجام شده بود به خبرنگاران می فرستاد و آنها را راضی می کرد که مقالاتی در تحسین و ستایش او بنویسند.
اگر مدیر تیمی که می خواست با او قرارداد امضا می کرد در جریان جلسه تمرین حضور داشت، او هواداران را اغوا می کرد تا او را تشویق کنند.او حتی به بازیکنان جوان تیم پول می داد تا در تمرینات تکل های خشن روی پای او بزنند تا بی استعدادی اش مشخص نشود.در یک بازی وقتی بانگو با نتیجه 2 – 0 عقب بود برای حضور در زمین فرا خوانده شد، بلافاصله از روی فنس های کنار زمین پرید و شروع به فحاشی به هواداران عصبانی کرد.او بلافاصله یک کارت قرمز دریافت کرد و این بار نیز به زمین نرفت.او چهار بار ادعا کرد که به دلیل مرگ مادربزرگش نمی تواند به میدان برود و جالب است بدانید این بازیکن در پست مهاجم نوک بازی میکرد و در 27 سال توانست و بازی برای 11 تیم توانست 1 گل بزند .