مردم سیستانی، آمیختهای از اقوام سکایی هستند که با ورود آخرین دسته از آریاییها در حدود سال ۲۵۰۰ ق.م. که سکه نامیده میشدند از شمال فلات ایران به طرف جنوب یعنی مرکز ایران و سپس به طرف غرب راه پیمودند تا به ایالت زرنک (زابلستان) و کنارههای دریاچه زره (هیرمند) رسیدند و نام زرنک به واسطه ورود سکاها به سکستان تبدیل گردید و عربها سجستان میگفتند و بالاخره به سیستان تغییر نام یافت. این اقوام را سیستانی میگویند. تعداد سیستانی ها در افغانستان کم است زیرا به دلایل سیاسی پادشاهان آنها را به ترکمن صحرا هدایت کرده اند اما هنوز هم در کنار مرز ایران دیده می شوند و سیستانی های دور از وطن هم هستند که به کشور هایی مختلفی که عبارتند از : آمریکا، انگلیس، کشور های عربی و حوزه خلیجفارس، کانادا و کشورهای اروپایی مهاجرت کردهاند.
در سیستان راویان حدیث و فضلای بسیاری وجود داشتهاست که از آنجمله میتوان به عبدالله اشعث و عبدالرحمن بن عبدالله و ابو داوود سجستانی که ثالث اصحاب الصالح است در حدیث و ابوحاتم سجستانی که راوی حدیث میباشد و در فقه بینظیر بودهاست و نیز ابوحاتم سهل بن محمد سجستانی که راوی بودهاست و یحیی بن عمارسجستانی که فاضل و محدث و فقیه بوده بهطوریکه خواجه عبدالله انصاری در مجلس سخنرانی ایشان حاضر میشد.ابوسلیمان سجزی که از مفسرین کلام ارسطو بود و از حکیمان توانمند زمان خویش میباشد بهطوریکه ابو علی سینا به ایشان بسیار علاقه و اعتماد داشتهاست تا حدی که در اکثر کتب خود از سخنان ایشان استفاده نمودهاست. در علم عرفان نیز میتوان به خواجه عبدالله الطاقی (که در توصیف ایشان خواجه عبدالله انصاری بیانات زیادی دارد) نام برد و نیز خواجه ظهیر الملک ابونصر احمد بن سیستانی که وزیر وقت خراسان بود و هم عصر سنایی بودهاست. و از دیگر زاهدان منطقه شیخ علی سیاه چشم و شاه رحمتالله مشهور به پیر زیارتگاه و میر اقبال سیستانی مولف رساله اقبالیه و میر محمد میر عبدالله و ملا کردان و خواجه ابراهیم نمکی و شیخ علی پیر قلسی و جم غیفر میتوان نام برد.
یعقوب لیث صفاری: پادشاه ایران در زمان صفاریان. کسی که موفق به شکست اعراب عباسی شد و زبان فارسی را جان دوباره بخشید.
چوب بازی رقص اصیل سیستانی:
در چوب بازی ( رقص شمشیر ) عدهای از افراد با تشکیل دایره و همراهی نوای دهل و ساز به حرکت درآمده و با کوبیدن چوبهای کوتاهی که در دست دارند در یک حرکت دوار به چرخش درمی آیند. چوب به عنوان یکی از عناصر موجود در این رقص به شدت معنایی نمادین دارد. در اینجا چوب وسیلهای برای به ظهور رساندن احساس شادی است. از سوی دیگر چوب به عنوان یکی از اولین سلاحهای مورد استفاده بشر شناخته میشود و از دیرباز یکی از اولین وسایل دفاعی انسانه بودهاست. چوب به عنوان یک سلاح در زندگی گذشته مورد استفاده قرار میگرفته و از همین جهت که میگوییم چوب بازی نمادی است از جنگ و صلح، نمادی از شادی و دفاع. چوب بازی به عنوان میراث به جا مانده از زندگی گذشته، در دورانی نه چندان دور دارای کارکردی دوگانه بود. از یک سو فرصتی برای ابراز شادی در صلح و از سوی دیگر تمرینی برای آمادگی دفاعی.
در زندگی اجتماعی بشر رقص با شدیدترین بروز و ظهور احساسات و شورها همراه است. چوب بازی به عنوان نوعی رقص ادراکات مشترک رقصندگان را از معنای زندگی و چیستی فرهنگشان با شدیدترین احساسات و شورها به نمایش در میآورد در چوب بازی نوازندگان (نوازنده دهل و ساز سرنا) در مرکز دایره و سایر افراد در گرداگرد آنها قرار میگیرند. صدای ساز و ریتم و سرعت آن، کنترلکنندهٔ رفتار عاملان رقص است و تو گویی همه آنها بر مدار نوازندگان و نوای سحرآمیز ساز آنها میچرخند و با نیروی جاذبه آنها این حرکت دوار ادامه دارد. نوع انجام رقص چوب بازی که رقصی جمعی است و هماهنگی رفتاری کنشگران را میطلبد، دلالت بر پیوستگی زندگی اجتماعی کنشگران آن دارد.
انواع رقص سیستانی:
1) چاپ سیستانی (رقص چاپی: بهصورت گروهی توسط مردان اجرشده و درمرحله ۳ چاپی مشترکا توسط زنان و مردان و بدون چوب انجام میشود.این رقص با سرعتی آرام شروع میشود و در هرمرحله برسرعت رقص و موسیقی افزوده میشود. مراحل مختلف رقص: گران چاپ (حرکت سنگین)، چاپ خاشی (اوکاتی) باسرعت متوسط و سه لتک (سه چوبه) با سرعت تند.
2) چوب بازی:
بهصورت گروهی یا دونفره توسط مردان انجام میشود. مراحل آن مانند چاپ سیستانی و هر نفر با دو چوب.
3) رقص شمشیر:
ازهنرهای نمایشی اصیل (گرچه گفته میشود قدمت این نوع رقص به 5 هزارسال میرسد) سیستان است و غالباً دو نفره و هر بازیگر با دو شمشیر. رجزخوانی و چرخ، حمله، دفاع، گریز، و غلت زدن از مراحل آن است.
خیلی ها فکر میکنن سیستانی ها همون بلوچ های عزیز هستند اما این دو قوم کاملا مجزان ولی مثل برادر در یکجا زندگی میکنند.