مطلب ارسالی کاربران
همه چشم هايی كه به تو گفتيم
اين روزها در عربستان آبروي برانكو را به مفت مي فروشند. ساعتي نيست كه يك خبر رسواكننده با لحني آميخته به ملامت عليه پروفسور منتشر نشود؛ مطبوعات از اولتيماتوم هاي باشگاه به او و آبروريزي خريدهاي خارجي اش تيتر مي زنند و گزارشگر تلويزيوني هم با تکبر طعنه مي زند: «به اين بابا بيشتر مي خورد برقكار باشد تا مربي.»
بالاخره پول خوب داده اند و لابد مي توانند توي سرش بزنند. در شبه جزيره از ارتش سرخ چند ميليوني و هواداران وفادار هم خبري نيست كه جان شان را جلوي مرد كروات سپر كنند. اینجا جعفر کاشانی جیک می زد قیامت به پا می شد، آنجا منصور بن مشعل رسما با تحقیر برانکو تفریح می کند؛ جلادی در خانه. این وسط هر خبري كه از سختگيري سعودی ها عليه برانكو منتشر مي شود، آدم را ياد انبوه تساهل هاي سخاوتمندانه ايراني با او مي اندازد؛ همه آن «چَشم»هايي كه به پروفسور گفتيم و پشتش ايستاديم.
عرب ها دست شان را روي خرخره برانكو گذاشته اند كه چرا به اسب عمر سوما گفتي قاطر! حالا لابد او ياد امپراطوری اش در ايران مي كند؛ جايي كه گفت پيام صادقيان را بيرون كنيد، گفتند چشم. رامين رضاييان؟ چشم. محسن مسلمان؟ چشم. گادوين منشا؟ چشم. ايوانكوويچ البته يك بازيكن صربستاني هم خریده كه فعلا عملكردش جالب نبوده و فورا در لیست فروش قرار گرفته. باز هم اين ماييم و يادآوري همه چشم هاي متواضعانه اي كه به برانكو گفتيم؛ آنجا كه گولچ را گرفت و بدون بازي رد كرد، همه هم فقط گفتند چشم. پريموف؟ چشم. يانسكي؟ چشم. لوكا ماريچ؟ چشم. بوديمير؟ چشم.
البته كه منتي بر سر برانكو نيست. او در ازاي آوانس هايي كه گرفت، آسمان پرسپوليس را جام باران كرد و آزادانه تصمیم گرفت برود. برانكو با وجود تجربه بد الاتفاق، بار ديگر به دلارهاي آن تايم سعودي اعتماد كرد و به عربستان برگشت؛ به جايي كه شايد باعث شود او قدر محبت و خونگرمي هوادارانش در ايران را بيشتر بداند. ايران؛ جايي كه شايد گاهي پرداخت دستمزد مربي يازده ماه طول مي كشيد، اما در عوض ايسلندي هاي هشتاد هزار نفري خستگي را از جان به در مي كرد.
روزي كه برانكو با مديران پرسپوليس به اخنلاف خورد، از راه دور پيغام داد: «به كالدرون بگوييد از همين الان آماده شكايت به فيفا باشد.» شايد كالدرون هم با تجربه مفصل كار در عربستان بايد به برانكو هشدار مي داد از همين حالا آماده تحقير و بركناري احتمالي باشد؛ اخراج از سرزميني كه مربيان قهرمان هم فقط بعد از دو ناكامي با «تيپا» بدرقه مي شوند. اینها با فرانک رایکارد چه کردند که بر سر شما چه گلی بزنند رفیق؟
؟
رسول بهروش.