بازیکنی که از بچگی تو آکادمی لاماسیا آموزش دیده و تو سن ۱۷ تا ۲۰ سالگی همچنان جزو بازیکنای خوب تیم دوم محسوب میشه یا بازیکن جوونی که از خارج از لاماسیا خریده میشه فقط دوتا فاکتور برای موفقیت نیاز داره
اول اعتماد به نفس
و دوم انگیزه
که هردوتاش وظیفه مربیه یعنی به بازیکن این اعتماد به نفس رو القا کنه که توانایی کمک کردن به تیم(اصلی) رو داره و این انگیزه رو به بازیکن بده که اگه بتونه کیفیت بالایی از خودش نشون بده دقایق بیشتری میتونه بازی کنه
اینیستا تو خاطراتش میگفت وقتی به تیم اول اومدم تیم انقدر هافبک خوب داشت که بعید میدیدم بهم بازی برسه و میخواستم بارسا رو ترک کنم و برای کسب تجربه به یه تیم دیگه برم ولی بعدش منصرف شدم و موندم و جایگاهمو بدست اوردم اما بحث سر اینه که والورده مربی ای که بازیکن کم تجربه و ارزون و لاماسیایی اصلا به چشمش نمیاد
خب بازیکن با چه امید و انگیزه ای تو تیم بمونه؟واقعا درحق مالکوم اوج رذالت خودشو نشون داد بارتومئو و والورده واقعا دارن بارسا رو نابود میکنن و هیئت مدیره هم اقدام قاطعی ندارن در این زمینه
خب اگه قراره فقط بریم دنبال خریدن ستاره ها پس دیگه لاماسیا رو جمع کنید دیگه اصلا یکی از دلایلی که بارسا تیم محبوبیه همین بازیکن ساز بودنشه که یا از لاماسیا یا از بازیکنای جوون و کم نام و نشان ستاره های بزرگی ساخته بازیکن خریدن با سبکی بسیار بد و غیر اخلاقی که بارتومئو انجام میده باعث شده خیلی از باشگاهها با بارسا چپ بیفتن(رم،لیورپول،دورتمند،اتلتیکو) و اونایی که توانایی مالیشو دارن مثل پاریس از هر فرصتی برای ضربه زدن به بارسا استفاده میکنن بازیکنای جوون هم که این وضعیت رو میبینن از تیم فرار میکنن تا فرصت بازی پیدا کنن
برلوسکونی هم مثل بارتومئو زیاد حرف از درآمد نجومی و قدرتمند کردن مالی میلان میزد ولی آخرش چی شد.
بارتومئو هم در عوض این درآمدی که ازش میگه کارهایی انجام میده که میلیون یورو ضرر به باشگاه وارد میکنه مثلاً همین خرید و فروش بازیکن؛ سرمربی رو گذاشته که نمیتونه از خریدهای تیم درست استفاده کنه و اکثرشون زیر دست والورده افت میکنن و با کلی ضرر باید فروخته بشن و همین والورده هم با تصمیماتش در چنین وضعیتی نقش داره. مثلاً سیلسن رو اونقدر بازی نداد که درخواست خروج داد آخر بعدش با قیمت بسیار پایین نسبت به دیگر تیم هایی که بازیکن میفروشن ، فروخته میشه بعد برای جذب یک ذخیره دیگه بیشتر از پول فروش سیلسن هزینه میکنه و این چرخه ادامه داره . البته اینها مثال هست. و یا مورد کوتینیو که حامیان والورده کلا عملکرد ضعیفش رو به خود بازیکن ربط میدن در حالیکه کوتینیو نقطه ضعفش روح و روانش بود و والورده دقیقاً با تصمیماتی که میگرفت به روحیه بازیکن صدمه زد و در نتیجه با افت کیفیت مواجه شد و بعدش زمانی هم که اومد بهش فرصت داد دیگه بازیکن زیر فشار روحی و روانی که از ابتدا بهش وارد شده بود در پی اون موارد نتونست عملکردش رو بهبود بده و همه تقصیرات به گردن خودش افتاد. بحث وینگر و هافبک هم نیست ولی کوتینیویی که بخاطر پست اینیستا و خط هافبک جذب شده بود کلا فقط 8 بازی ازش در خط هافبک استفاده کرد حتی در بازی هایی که تعدادی از هافبک ها مصدوم و محروم بودن حاضر به استفاده ازش در اون پست نشد اون هم به بهانه اینکه در سیستم مربی ای که هرگز مناسبتی با سبک بارسا نداشت و نداره و نخواهد داشت تیم تحت فشار قرار میگیره و گل میخورده و باقی موارد و بقیه رفتارش هم که با خرد کردن و تحقیر بازیکن همراه بود که بازیکنی که روی خودش برچسب 160 میلیون یورویی و به عنوان یک خرید برای ترکیب اصلی رو میدید به دلایل فوق به نیمکت نشین و تعویضی 4-5 دقیقه پایانی تبدیل کرد که همونجا دقیقاً بزرگترین ضربه به شخصیت و روحیه بازیکن وارد شد به خاطر این رفتارها . و یا مالکومی که در ابتدای فصل به خاطر اینکه بجای لُرد ویلیان گزینه مورد نظر والورده که بیش از حد گرون بود جذب شد همش به بهانه آماده نبودن و دلایل فنی خط میخورد که اونجا هم روحیه بازیکن رو تخریب و نابود میکرد و یا بعد از گل نجات بخشی که در نیمه نهایی به رئال زده بود و یک تنه رئال مادرید رو در اون بازی زیر فشار گذاشته بود با عملکرد خوبش به مدت 10 بازی پیاپی میخ نیمکت کرد بدون یک دقیقه بازی و چندین و چند مورد دیگه که والورده در ضربه زدن نقش داشته کارهاش. و یا همین پروژه جوان سازی ! با والورده شدنیه حتماً !!! از 2015 بحث رفتن پابلو مورنو مطرح بود و حتی موقعی هم که 2 سال بعد فروختش هنوز قرارداد داشت و مفت اون بازیکن رو بدون اعمال بند بازخرید به یوونتوس واگذار کرد
حالا میگیم امثال پابلو مورنو و سرجی گومز تعصب ندارن و خودشون میخوان برن در حالیکه اون هم به خاطر بی تعصبی نیست بلکه به خاطر مشاهده باج دادن به کلی بُنجُل مفت خور در تیم هست که پول مفت میگرفتن و کارایی هم برای تیم نداشتن بعد امثال مورنو و گومز که با تیم های پایه قهرمان چمپیونزلیگ میشدن خواهان بهبود وضعیت قراردادشون بودن با بی توجهی به خواسته هاشون در نهایت رفتنی شدن بعدش بارسا و مدیران بعدی مجبور میشن برای خرید همین امثال مورنو التماس تیمی مثل یوونتوس رو کنن تا ببینن با قیمت 200 میلیون به بالا بهشون میندازه یا نه ؟ و در کنار این موارد ناکامی های پیاپی در چمپیونزلیگ به همراه موارد فوق کلا به سهام و اقتصاد باشگاه ضربه وارد میکنه کم کم و به مرورو زمان و با خسارت روبهرو میشه. بارسا با والورده و بارتومئو دقیقاً به سمت باتلاق پیش میره و خوشبختانه اینه که بارتومئو و مربی بکار گرفتش نهایتاً تا 2 سال دیگه میتونن به ضربه زدن به باشگاه و بازیکنان و جوانان تیم ادامه بدن و هر چند که ضربه و خسارتشون سنگین باشه حداقلش اینه که نمیتونن کامل کامل نابود کنن و در نهایت رفتنی هستن. بحث در مورد کارهای بارتومئو و والورده که چطوری باعث ضربه زدن میشن خیلی طولانی و مفصله که اینجا فرصتی برای صحبت در موردش نمیشه